۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
کتاب مقدس یک کتاب توحیدی است. در عهد قدیم و جدید آیات زیادی در معرفی خدای یکتا و یگانه وجود دارد<ref>مانند تثنیه، ۴: ۳۵ و ۳۹، اول پادشاهان، ۸: ۶۰، اشعیاء، ۴۵: ۵، انجیل مرقس، ۱۲: ۲۹ و ۳۲، انجیل یوحنّا، ۱۷: ۳، اول قرنتیان، ۸: ۴، اول تیموتائوس، ۲: ۵ و...</ref> و اثری از تثلیث در آنها به چشم نمیخورد. این نکته باعث شده که برخی با تحقیق درباره خاستگاه این آیین علت نفوذ چنین نظریهای را در مسیحیت ریشه یابی کنند. | کتاب مقدس یک کتاب توحیدی است. در عهد قدیم و جدید آیات زیادی در معرفی خدای یکتا و یگانه وجود دارد<ref>مانند تثنیه، ۴: ۳۵ و ۳۹، اول پادشاهان، ۸: ۶۰، اشعیاء، ۴۵: ۵، انجیل مرقس، ۱۲: ۲۹ و ۳۲، انجیل یوحنّا، ۱۷: ۳، اول قرنتیان، ۸: ۴، اول تیموتائوس، ۲: ۵ و...</ref> و اثری از تثلیث در آنها به چشم نمیخورد. این نکته باعث شده که برخی با تحقیق درباره خاستگاه این آیین علت نفوذ چنین نظریهای را در مسیحیت ریشه یابی کنند. | ||
تحقیقات تاریخی مؤید این است که بسیاری از آموزههای مسیحیت، از جمله تثلیث، تجسّم، فدا، رستاخیز، مصلوب شدن، تاریکی جهان هنگام [[مرگ]] نجات دهنده، پسر خدا بودن، نازل شدن پسر خدا برای رهانیدن زندگان و مردگان و موارد بسیار دیگر، در آیین | تحقیقات تاریخی مؤید این است که بسیاری از آموزههای مسیحیت، از جمله تثلیث، تجسّم، فدا، رستاخیز، مصلوب شدن، تاریکی جهان هنگام [[مرگ]] نجات دهنده، پسر خدا بودن، نازل شدن پسر خدا برای رهانیدن زندگان و مردگان و موارد بسیار دیگر، در آیین بت پرستان سابق، خصوصاً [[هندوها]] و [[بوداییان]] وجود داشته، و از طریق آنان به کلیسا راه یافته است؛ مثلا هندوها «بَرْهَمْ» را خدای اکبر میدانند که در سه «اقنوم» یعنی «برهما»، «ویشنو» و «شیوا» متجلّی شده است<ref>پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج ۵، ص ۳۲۱.</ref>. چنان چه «اوزیریس»<ref>Osiris.</ref> در [[مصر]]، «آتیس»<ref>Atis.</ref>. در [[آسیای صغیر]]، و «دیونوسوس»<ref>Dionosus.</ref> در [[یونان]]، خدایانی بودند که به خاطر نجات بشر مرده بودند. واژه «کیریوس»<ref> Kyrios</ref> را نیز که به معنای «خداوندگار» است و «پولس» به [[حضرت عیسی|حضرت عیسی (علیهالسلام)]] اطلاق مینماید، از یونانیان و سوریها که به خدای «دیونوسوس» اختصاص داده بودند، اخذ نموده است<ref> ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۶۹۷ و هاشم رضی، تاریخ ادیان، ص ۱۴۰۸.</ref>. | ||
مطالعه تاریخ آیینهای باستانی به ما نشان میدهد که اصطلاح «پسر خدا» در قدیم بسیار معمول بوده است و بسیاری از پادشاهان، مانند [[فرعون]] [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، خود را «پسر خدا» مینامیدند. | مطالعه تاریخ آیینهای باستانی به ما نشان میدهد که اصطلاح «پسر خدا» در قدیم بسیار معمول بوده است و بسیاری از پادشاهان، مانند [[فرعون]] [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، خود را «پسر خدا» مینامیدند. |