بوسنی و هرزگوین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
صوفیان این کشور مراسم عاشورا را در تکیه حاجی سینان و تکیه علی فاکواتس در سارایوو برگزار می‌کنند. محبت‌ورزی‌های صوفیان نسبت به اهل بیت در دوره عثمانی، واکنش‌هایی را از سوی حکومت وقت در پی داشته است.
صوفیان این کشور مراسم عاشورا را در تکیه حاجی سینان و تکیه علی فاکواتس در سارایوو برگزار می‌کنند. محبت‌ورزی‌های صوفیان نسبت به اهل بیت در دوره عثمانی، واکنش‌هایی را از سوی حکومت وقت در پی داشته است.


=تاريخچه=
=تاریخچه=
==تاريخ كهن==
==تاریخ كهن==
ايليريان، ساكنين قديمي بوسني و هرزگوين كه اوج قدرت و ترقي آنان در قرون 5 الي 8 قبل از ميلاد مسيح تخمين زده شده، قديمي ترين ساكنين بوسني و هرزگوين تلقي مي شوند نيمه دوم قرن يكم قبل از ميلاد براي تاريخ و مردم بوسني و هرزگوين بخاطر دو واقعه عظيم مهم تلقي مي شود: اولين واقعه نفود كلتها (گالا) از شمال ايتاليا، و ديگري ايجاد مستعمرات يونان در جزاير و سواحل درياي آدرياتيك.
ایلیریان، ساكنین قدیمی بوسنی و هرزگوین كه اوج قدرت و ترقی آنان در قرون 5 الی 8 قبل از میلاد مسیح تخمین زده شده، قدیمی ترین ساكنین بوسنی و هرزگوین تلقی می شوند نیمه دوم قرن یكم قبل از میلاد برای تاریخ و مردم بوسنی و هرزگوین بخاطر دو واقعه عظیم مهم تلقی می شود: اولین واقعه نفود كلتها (گالا) از شمال ایتالیا، و دیگری ایجاد مستعمرات یونان در جزایر و سواحل دریای آدریاتیك.


اين دو واقعه يا به بيان ديگر نفوذ اقوام ياد شده در خاك اين مناطق تاثير بسزايي بر  ايليريان گذاشت بطوريكه بسياري از عادات و مهارتهاي آنان را فرا گرفتند (از جمله كوزه گري، رقص كولو، ابزار آلات مختلف، ايجاد قبرستان جهت دفن اموات و غيره).
این دو واقعه یا به بیان دیگر نفوذ اقوام یاد شده در خاك این مناطق تاثیر بسزایی بر  ایلیریان گذاشت بطوریكه بسیاری از عادات و مهارتهای آنان را فرا گرفتند (از جمله كوزه گری، رقص كولو، ابزار آلات مختلف، ایجاد قبرستان جهت دفن اموات و غیره).


ورود روميان به شبه جزيره بالكان به اواخر قرن سوم قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد.آنان با تجهيزات و سازماندهي قوي خويش جنگهاي طويل المدت و فرسايشي در مناطق مختلف بالكان آغاز كردند. اين جنگها تا اوايل قرن بعد يا به عبارت ديگر بمدت 9 سال ادامه يافت.
ورود رومیان به شبه جزیره بالكان به اواخر قرن سوم قبل از میلاد مسیح باز می گردد.آنان با تجهیزات و سازماندهی قوی خویش جنگهای طویل المدت و فرسایشی در مناطق مختلف بالكان آغاز كردند. این جنگها تا اوایل قرن بعد یا به عبارت دیگر بمدت 9 سال ادامه یافت.


قابل ذكر است كه روميان تاثير محسوسي بر زندگي مردم بالكان داشتند از جمله فعاليتهاي آنان مي توان به احداث راهها، قلعه ها، معادن و شهركها اشاره نمود. عليرغم اين فعاليتها در حيات مذهبي مناطق يادشده تغيير زيادي ايجاد نگرديد و ايليريان همچنان به پايبندي به مذهب و فرهنگ كهن خويش ادامه دادند. ساكنين بوسني باستان، يا به عبارت ديگر بوسني كه جزئي از ايالت رومي دالماتسيا محسوب ميشد، با مسيحيت بسيار زود آشنا گرديدند. به موجب منابع موجود دفاتر اسقفهاي كاتوليك از قرن اول پس از ميلاد مسيح در سرمسكا ميترويتسا، اوسيِك، و سولون وجود داشته اند. اولين اخبار موثق مربوط به سازماندهي كليساها در اين مناطق به قرن ششم بازمي گردد اولين شوراي كليسايي در سالهاي 530  و 533 ميلادي برگزار شده كه اسقف آندريه بعنوان اسقف بوسني در آن حضور داشته است.
قابل ذكر است كه رومیان تاثیر محسوسی بر زندگی مردم بالكان داشتند از جمله فعالیتهای آنان می توان به احداث راهها، قلعه ها، معادن و شهركها اشاره نمود. علیرغم این فعالیتها در حیات مذهبی مناطق یادشده تغییر زیادی ایجاد نگردید و ایلیریان همچنان به پایبندی به مذهب و فرهنگ كهن خویش ادامه دادند. ساكنین بوسنی باستان، یا به عبارت دیگر بوسنی كه جزئی از ایالت رومی دالماتسیا محسوب میشد، با مسیحیت بسیار زود آشنا گردیدند. به موجب منابع موجود دفاتر اسقفهای كاتولیك از قرن اول پس از میلاد مسیح در سرمسكا میترویتسا، اوسیِك، و سولون وجود داشته اند. اولین اخبار موثق مربوط به سازماندهی كلیساها در این مناطق به قرن ششم بازمی گردد اولین شورای كلیسایی در سالهای 530  و 533 میلادی برگزار شده كه اسقف آندریه بعنوان اسقف بوسنی در آن حضور داشته است.


براي اولين بار در اسناد دولتي كنستانتين هفتم امپراطور روم، از بوسني ياد شده است (سالهاي 913-959). كهن ترين اثر ادبي بوسنيايي هومي (كتيبه هومي) نيز مربوط به همين مقطع است. ايجاد و سازماندهي دستگاه دولتي بوسني اواسط قرن يازدهم صورت پذيرفت. اين سيستم شامل چند منطقه واقع در بين دو رود درينا و ورباس بوده و “بان بوسني” در صدر آن قرار داشته است.<ref>[http://icro.ir/index.aspx?pageid=32738&p=133&showitem=7473 برگرفته از سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]</ref>
برای اولین بار در اسناد دولتی كنستانتین هفتم امپراطور روم، از بوسنی یاد شده است (سالهای 913-959). كهن ترین اثر ادبی بوسنیایی هومی (كتیبه هومی) نیز مربوط به همین مقطع است. ایجاد و سازماندهی دستگاه دولتی بوسنی اواسط قرن یازدهم صورت پذیرفت. این سیستم شامل چند منطقه واقع در بین دو رود درینا و ورباس بوده و “بان بوسنی” در صدر آن قرار داشته است.<ref>[http://icro.ir/index.aspx?pageid=32738&p=133&showitem=7473 برگرفته از سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]</ref>


==قرون وسطي==
==قرون وسطی==
“نبوريچ بان” اولين بان بوسني در مقطع جنگ و درگيريهاي روميان و مجاريان در بوسني و هرزگوين بود كه دوره حكومت و خدمات شايان وي به سالهاي 1154 الي 1163 ميلادي باز مي گردد. از سال 1167 الي 1203 ميلادي نيز “كولين بان” بعنوان بان بزرگ بوسني بر مسند قدرت جاي داشت. بوسني در پرتو حكومت وي پاي به پاي كشورهاي مناطق جنوب اسلووني به ترقي و پيشرفت زيادي در راستاي ثبات سياسي و اقتصادي، توسعه فرهنگي و تجاري دست يافت. كولين بان در سال 1189 در “بيلين پوليه” واقع در حوالي زنيتسا منشوري صادر نمود كه به واسطه آن به سكنه دوبرونيك جهت بازرگاني و تجارت آزاد در بوسني تضمين داده شد. با توجه به محتواي اين منشور مي توان نتيجه گيري نمود كه نظام و سيستم دولتي آن زمان بسيار سازمان يافته بوده است. در سال 1203 در زمان حكومت كولين بان با حضور نماينده پاپ در منطقه بيلين پوليه مجلس كليساي كاتوليك برگزار و در آن از كولين بان خواسته شد تا از پيروي از كليساي بوسني سرباز زند.
“نبوریچ بان” اولین بان بوسنی در مقطع جنگ و درگیریهای رومیان و مجاریان در بوسنی و هرزگوین بود كه دوره حكومت و خدمات شایان وی به سالهای 1154 الی 1163 میلادی باز می گردد. از سال 1167 الی 1203 میلادی نیز “كولین بان” بعنوان بان بزرگ بوسنی بر مسند قدرت جای داشت. بوسنی در پرتو حكومت وی پای به پای كشورهای مناطق جنوب اسلوونی به ترقی و پیشرفت زیادی در راستای ثبات سیاسی و اقتصادی، توسعه فرهنگی و تجاری دست یافت. كولین بان در سال 1189 در “بیلین پولیه” واقع در حوالی زنیتسا منشوری صادر نمود كه به واسطه آن به سكنه دوبرونیك جهت بازرگانی و تجارت آزاد در بوسنی تضمین داده شد. با توجه به محتوای این منشور می توان نتیجه گیری نمود كه نظام و سیستم دولتی آن زمان بسیار سازمان یافته بوده است. در سال 1203 در زمان حكومت كولین بان با حضور نماینده پاپ در منطقه بیلین پولیه مجلس كلیسای كاتولیك برگزار و در آن از كولین بان خواسته شد تا از پیروی از كلیسای بوسنی سرباز زند.


اسقف كاتوليك در سال 1252 در منطقه جاكوو كه نهايتا به مقر اصلي او تبديل گرديد، توسط كليساي صرب تحت فشار قرار گرفت. در سال 1292 كشيشهاي فرانيويي به بوسني وارد شدند و در مقطع حكومت استپان كوتورمانيچ دوم (1314-1353) قلمرو بوسني از رود ساوا تا دريا و از تستينا تا درينا گسترده شد. بوسني در زمان حكومت تورتكو كوتورمانيچ اول (1353 –1391) به اوج قدرت و ترقي دست يافت. وي از سال 1377  “پادشاه صربستان، بوسني و مناطق ساحلي” نام گرفت. مقطع مزبور را مي توان مقطع ترقي مستمر كشور بوسني و اوج قدرت سياسي و گستردگي مرزي اين كشور نام نهاد.
اسقف كاتولیك در سال 1252 در منطقه جاكوو كه نهایتا به مقر اصلی او تبدیل گردید، توسط كلیسای صرب تحت فشار قرار گرفت. در سال 1292 كشیشهای فرانیویی به بوسنی وارد شدند و در مقطع حكومت استپان كوتورمانیچ دوم (1314-1353) قلمرو بوسنی از رود ساوا تا دریا و از تستینا تا درینا گسترده شد. بوسنی در زمان حكومت تورتكو كوتورمانیچ اول (1353 –1391) به اوج قدرت و ترقی دست یافت. وی از سال 1377  “پادشاه صربستان، بوسنی و مناطق ساحلی” نام گرفت. مقطع مزبور را می توان مقطع ترقی مستمر كشور بوسنی و اوج قدرت سیاسی و گستردگی مرزی این كشور نام نهاد.


==امپراطوري عثماني==
==امپراطوری عثمانی==
تركهاي عثماني در سال 1463 ميلادي به بوسني و هرزگوين دست يافته و آن را فتح نمودند اينسال را مي توان تاريخ رسمي خاتمه بوسني قرون وسطايي و آغاز بوسني سنجاك قلمداد نمود. در اين مقطع روند پذيرش دين اسلام توسط مردم بوسني شدت يافت و در سال 1470 نيز بوسني سنجاك رسماً تاسيس يافت.
تركهای عثمانی در سال 1463 میلادی به بوسنی و هرزگوین دست یافته و آن را فتح نمودند اینسال را می توان تاریخ رسمی خاتمه بوسنی قرون وسطایی و آغاز بوسنی سنجاك قلمداد نمود. در این مقطع روند پذیرش دین اسلام توسط مردم بوسنی شدت یافت و در سال 1470 نیز بوسنی سنجاك رسماً تاسیس یافت.


از سال 1492 در پي رانده شدن يهوديان از اسپانيا، پيروان اين دين مهاجرت خود به بوسني را آغاز نمودند. تقويت و توسعه حكومت عثماني در مناطق مختلف بوسني به تشكيل ايالت بوسني در سال 1850 انجاميد. اين ايالت شامل 7 سنجاك بود: سنجاك بوسني، هرزگوين، كليس، ليس، پاكراك، پوژسكا و ازورنيك. امپراطوري عثماني در دوران باثبات حكومت خويش بر بوسني دستگاه دولتي را تقويت نمود و سيستم و سازماندهي اداري، نظم حقوقي، سيستم مالياتي را در كشور برقرار نمود. همچنين در اين مقطع وضعيت كشاورزي بوسني نيز بهبود يافت. قابل ذكر است كه تعداد زيادي از سربازان از مناطق مختلف بوسني نيز جهت شركت در جنگها و نبردهاي مختلف و مقابله با ارتش اتريش-مجار و ونيز راهي جبهه هاي جنگ ميشدند. پس از شكست عثمانيان در جنگ وين (سال 1699) ايالت بوسني مناطق اسلاووني و سنجاك ليك و بخشهايي از كليس و سنجاك هرزگوين را از دست داد.
از سال 1492 در پی رانده شدن یهودیان از اسپانیا، پیروان این دین مهاجرت خود به بوسنی را آغاز نمودند. تقویت و توسعه حكومت عثمانی در مناطق مختلف بوسنی به تشكیل ایالت بوسنی در سال 1850 انجامید. این ایالت شامل 7 سنجاك بود: سنجاك بوسنی، هرزگوین، كلیس، لیس، پاكراك، پوژسكا و ازورنیك. امپراطوری عثمانی در دوران باثبات حكومت خویش بر بوسنی دستگاه دولتی را تقویت نمود و سیستم و سازماندهی اداری، نظم حقوقی، سیستم مالیاتی را در كشور برقرار نمود. همچنین در این مقطع وضعیت كشاورزی بوسنی نیز بهبود یافت. قابل ذكر است كه تعداد زیادی از سربازان از مناطق مختلف بوسنی نیز جهت شركت در جنگها و نبردهای مختلف و مقابله با ارتش اتریش-مجار و ونیز راهی جبهه های جنگ میشدند. پس از شكست عثمانیان در جنگ وین (سال 1699) ایالت بوسنی مناطق اسلاوونی و سنجاك لیك و بخشهایی از كلیس و سنجاك هرزگوین را از دست داد.


بزرگترين مقاومت در مقابله با لشكر اتريشيان در سال 1737 در منطه بانيالوكا رخ داد كه به شكست اتريش انجاميد.
بزرگترین مقاومت در مقابله با لشكر اتریشیان در سال 1737 در منطه بانیالوكا رخ داد كه به شكست اتریش انجامید.


لغو يانيچارها (در سال 1826) و اعلام “خط شريف” (فرمانيه سلطان) كه اصلاحاتي در آن تبيين شده بود نيز تضعيف هر چه بيشتر حكومت عثمانيان كه بطبع تضعيف بوسني و هرزگوين را نيز در پي داشت، را مانع نشد. نارضايتي و سركوب مردم و افزايش هر چه بيشتر مالياتها ميل و تلاش هر چه بيشتر مردم جهت استقلال را تقويت نمود. يكي از اين جنبشها بر عليه اصلاحات دولت وقت در سال 1831 تا 1832 به رهبري حسين كاپيتان گراداچواتس رخ داد.
لغو یانیچارها (در سال 1826) و اعلام “خط شریف” (فرمانیه سلطان) كه اصلاحاتی در آن تبیین شده بود نیز تضعیف هر چه بیشتر حكومت عثمانیان كه بطبع تضعیف بوسنی و هرزگوین را نیز در پی داشت، را مانع نشد. نارضایتی و سركوب مردم و افزایش هر چه بیشتر مالیاتها میل و تلاش هر چه بیشتر مردم جهت استقلال را تقویت نمود. یكی از این جنبشها بر علیه اصلاحات دولت وقت در سال 1831 تا 1832 به رهبری حسین كاپیتان گراداچواتس رخ داد.


==مقطع امپراطوري اتريش-مجار==
==مقطع امپراطوری اتریش-مجار==
در كنگره برلين كه در سال 1878 ميلادي برگزار گرديد اداره و سرپرستي بوسني و هرزگوين به امپراطوري اتريش- مجار واگذار گرديد و “سنجاك نووي پازار” همچنان در حيطه حكومت امپراطوري عثماني قرار گرفت. ارتش بوسني كه عمدتا از بوشنياكها تشكيل شده و در مناطقي نيز از حمايت صربها و كرواتها برخوردار بود و همچنين يهوديان نيز حمايت مالي خود را از آن دريغ نداشتند مقاومت زيادي بر عليه نيروهاي اشغالگر اتريشي نشان داد جنگ بوسني با امپراطوري اتريش-مجار از 29 جولاي تا 20 اكتبر ادامه يافت و نهايتا با پيروزي اتريشيان باتمام رسيد و حكومت 40 ساله امپراطوري اتريش –مجار بر بوسني را در پي آورد بطوريكه بوسني به بخشي از حكومت پادشاهي اتريش تبديل شد. فاتحين در بوسني با سيستم مالياتي، نظم اداري و دستگاه دولتي عثمانيها و همچنين اصلاحات ارضي آنان مواجه شده و اقداماتي جهت كنترل و ايفاي قدرت بر جوامع مذهبي بوسني و هرزگوين بعمل آوردند. در پي اين امر جوامع مذهبي توانستند در چارچوب حكومت امپراطوري اتريش به استقلال مذهبي دست يابند.
در كنگره برلین كه در سال 1878 میلادی برگزار گردید اداره و سرپرستی بوسنی و هرزگوین به امپراطوری اتریش- مجار واگذار گردید و “سنجاك نووی پازار” همچنان در حیطه حكومت امپراطوری عثمانی قرار گرفت. ارتش بوسنی كه عمدتا از بوشنیاكها تشكیل شده و در مناطقی نیز از حمایت صربها و كرواتها برخوردار بود و همچنین یهودیان نیز حمایت مالی خود را از آن دریغ نداشتند مقاومت زیادی بر علیه نیروهای اشغالگر اتریشی نشان داد جنگ بوسنی با امپراطوری اتریش-مجار از 29 جولای تا 20 اكتبر ادامه یافت و نهایتا با پیروزی اتریشیان باتمام رسید و حكومت 40 ساله امپراطوری اتریش –مجار بر بوسنی را در پی آورد بطوریكه بوسنی به بخشی از حكومت پادشاهی اتریش تبدیل شد. فاتحین در بوسنی با سیستم مالیاتی، نظم اداری و دستگاه دولتی عثمانیها و همچنین اصلاحات ارضی آنان مواجه شده و اقداماتی جهت كنترل و ایفای قدرت بر جوامع مذهبی بوسنی و هرزگوین بعمل آوردند. در پی این امر جوامع مذهبی توانستند در چارچوب حكومت امپراطوری اتریش به استقلال مذهبی دست یابند.


در مقطع امپراطوري اتريش-مجار در بوسني 4 بار آمار نفوس انجام گرفت. در فاصله بين اولين و آخرين آمارگيري جمعيت كشور از 1158164 به 1808044 تن افزايش يافت. بدين ترتيب شاخص رشد جمعيت بطور ساليانه بالغ بر 06/2 درصد بوده است. هدف اصلي حكومت اتريش مجار از بدو ورود به بوسني انضمام اين كشور به قلمرو خود و اجراي طرحها و نقشه هاي اين امپراطوري در مورد بوسني و منطقه بالكان است كه نهايتا در سال 1908 اجرا گرديد.
در مقطع امپراطوری اتریش-مجار در بوسنی 4 بار آمار نفوس انجام گرفت. در فاصله بین اولین و آخرین آمارگیری جمعیت كشور از 1158164 به 1808044 تن افزایش یافت. بدین ترتیب شاخص رشد جمعیت بطور سالیانه بالغ بر 06/2 درصد بوده است. هدف اصلی حكومت اتریش مجار از بدو ورود به بوسنی انضمام این كشور به قلمرو خود و اجرای طرحها و نقشه های این امپراطوری در مورد بوسنی و منطقه بالكان است كه نهایتا در سال 1908 اجرا گردید.


==شاهنشاهي صربها، كرواتها و اسلوونيها==
==شاهنشاهی صربها، كرواتها و اسلوونیها==
بوسني و هرزگوين در پي اعلام منشور اتحاد در اول دسامبر 1918 به ساختار دولت جديدالاحداث شاهنشاهي صربها، كرواتها و اسلوونيها ملحق گرديد. به موجب  قانون اساسي تصويب شده در روز عيد مذهبي ويدودان، بوسني و هرزگوين يكپارچگي مرزي و اداري خود را در ساختار اين دولت حفظ نمود تا اينكه در سال 1929 رژيم ديكتاتوري شاه الكساندر با تشكيل واحدهاي اداري جديد (تحت عنوان بانووينه) يكپارچگي مرزي و تاريخي بوسني را دستخوش تخريب نمود.
بوسنی و هرزگوین در پی اعلام منشور اتحاد در اول دسامبر 1918 به ساختار دولت جدیدالاحداث شاهنشاهی صربها، كرواتها و اسلوونیها ملحق گردید. به موجب  قانون اساسی تصویب شده در روز عید مذهبی ویدودان، بوسنی و هرزگوین یكپارچگی مرزی و اداری خود را در ساختار این دولت حفظ نمود تا اینكه در سال 1929 رژیم دیكتاتوری شاه الكساندر با تشكیل واحدهای اداری جدید (تحت عنوان بانووینه) یكپارچگی مرزی و تاریخی بوسنی را دستخوش تخریب نمود.


بعدها، در پي امضاء توافقنامه تسوتكوويچ-ماچاك در سال 1939 و با ايجاد بانووينه كرواسي، بوسني و هرزگوين تقسيم گرديد.
بعدها، در پی امضاء توافقنامه تسوتكوویچ-ماچاك در سال 1939 و با ایجاد بانووینه كرواسی، بوسنی و هرزگوین تقسیم گردید.


بوسني و هرزگوين بمدت كوتاهي در بدو آغاز جنگ جهاني دوم به ساختار دولت مستقل جديدالاحداث كرواسي پيوست تا اينكه در اجلاس شوراي آزاديبخش مردمي ضد فاشيستي بوسني و هرزگوين در مركونيچ گراد مورخ 25 و 26 سال 1943 بعنوان يكي از فدراسيونهاي متساوي الحقوق جمهوري فدرال سوسياليستي يوگسلاوي معرفي گرديد.
بوسنی و هرزگوین بمدت كوتاهی در بدو آغاز جنگ جهانی دوم به ساختار دولت مستقل جدیدالاحداث كرواسی پیوست تا اینكه در اجلاس شورای آزادیبخش مردمی ضد فاشیستی بوسنی و هرزگوین در مركونیچ گراد مورخ 25 و 26 سال 1943 بعنوان یكی از فدراسیونهای متساوی الحقوق جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی معرفی گردید.


==جمهوري فدرال سوسياليستي يوگسلاوي==
==جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی==
پس از خاتمه جنگ جهاني دوم در تاريخ 25 الي 28 آوريل سال 1945 در سومين اجلاس  شوراي آزاديبخش مردمي ضد فاشيستي بوسني، مجلس ملي بوسني و دولت مردمي فدراسيون بوسني و هرزگوين تشكيل گرديد. بوسني و هرزگوين بعنوان يك واحد فدرال متساوي الحقوق در ساختار يوگسلاوي بيش از هر چيز به تساوي حقوق كليه اقوام و اقليتهاي ملي بذل توجه مي نمود. آرمان “برابري و برادري” بعلت بافت چندقومي مشهود بوسني با توجه كامل اجرا و اعمال مي گرديد. اعلان و اجراي اصل برابري به آحاد مردم امكان تحصيلات و حفظ سنن و فرهنگ خاص هر قوم را داد.
پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در تاریخ 25 الی 28 آوریل سال 1945 در سومین اجلاس  شورای آزادیبخش مردمی ضد فاشیستی بوسنی، مجلس ملی بوسنی و دولت مردمی فدراسیون بوسنی و هرزگوین تشكیل گردید. بوسنی و هرزگوین بعنوان یك واحد فدرال متساوی الحقوق در ساختار یوگسلاوی بیش از هر چیز به تساوی حقوق كلیه اقوام و اقلیتهای ملی بذل توجه می نمود. آرمان “برابری و برادری” بعلت بافت چندقومی مشهود بوسنی با توجه كامل اجرا و اعمال می گردید. اعلان و اجرای اصل برابری به آحاد مردم امكان تحصیلات و حفظ سنن و فرهنگ خاص هر قوم را داد.


==تجاوز به بوسني و هرزگوين و مبارزات استقلال طلبانه==
==تجاوز به بوسنی و هرزگوین و مبارزات استقلال طلبانه==
فروپاشي جمهوري فدرال سوسياليستي يوگسلاوي و سلسله فعاليتهاي مربوط به تجزيه اجزاء آن و ايجاد كشورهاي جديد موجب شد كه 29 فوريه و اول مارس سال 1992 همه پرسي مربوط به استقلال بوسني و هرزگوين برگزار و بيش از 65 درصد از افراد واجد شرايط موافقت خود با استقلال كشور بوسني در چارچوب مرزهاي تاريخي تاييد شده آن را اعلام نمايند. بوسني و هرزگوين پس از برگزاري موفقيت آميز همه پرسي در تاريخ 7 آوريل سال 1992 در سطح جهاني بعنوان يك كشور مستقل برسميت شناخته شد. صربهاي بوسني با همياري صربستان و مونته نگرو عدم موافقت و نارضايتي خود از ايجاد كشور مستقل و غيروابسته بوسني و هرزگوين را به عرصه ظهور رسانيدند. هدف و تلاش اصلي آنان ايجاد كشوري بود كه كليه صربها بتوانند در آن زندگي كنند.
فروپاشی جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی و سلسله فعالیتهای مربوط به تجزیه اجزاء آن و ایجاد كشورهای جدید موجب شد كه 29 فوریه و اول مارس سال 1992 همه پرسی مربوط به استقلال بوسنی و هرزگوین برگزار و بیش از 65 درصد از افراد واجد شرایط موافقت خود با استقلال كشور بوسنی در چارچوب مرزهای تاریخی تایید شده آن را اعلام نمایند. بوسنی و هرزگوین پس از برگزاری موفقیت آمیز همه پرسی در تاریخ 7 آوریل سال 1992 در سطح جهانی بعنوان یك كشور مستقل برسمیت شناخته شد. صربهای بوسنی با همیاری صربستان و مونته نگرو عدم موافقت و نارضایتی خود از ایجاد كشور مستقل و غیروابسته بوسنی و هرزگوین را به عرصه ظهور رسانیدند. هدف و تلاش اصلی آنان ایجاد كشوری بود كه كلیه صربها بتوانند در آن زندگی كنند.


در همه پرسي برگزار شده در تاريخ 29 فوريه و 1 مارس سال 1992 از مجموع 3253847 راي دهنده، رقمي بالغ بر 2061932 از اتباع بوسني موافقت خود با ايجاد كشور مستقل و يكپارچه بوسني و هرزگوين كه قوميتهاي صرب، كروات و بوشنياك و اقليتهاي مذهبي و ملي با تساوي كامل حقوق در آن به زندگي ادامه دهند، را اعلام نمودند. رقم مزبور 44/99 درصد از كل راي دهندگان را تشكيل ميداد. عليرغم مخالفت شديد حزب دمكرات صرب و تهديدات بلگراد، اكثريت مردم بوسني و هرزگوين از كليه اقوام رغبت دمكراتيك خود جهت استقلال كشور را صريحا اعلام نمودند. اتهامات مبني بر اينكه مردم بوسني و هرزگوين با اين تصميم در واقع به تجزيه از يوگسلاوي راي داده و موجبات آغاز جنگ داخلي را فراهم آوردند چيزي جز تحريف تاريخ نيست. تفكيك وتجزيه جمهوري فدرايتو سوسياليستي يوگسلاوي تا حد زيادي با توافق قدرتهاي جهاني انجام گرفت ارتش تغيير شكل داده يوگسلاوي قبل از تاريخ ذكر شده (پس از خروج از خاك اسلووني) تجاوز خود به كرواسي را آغاز نمود. تصميم اكثريت شهروندان بوسنيايي و هرزگويني بيانگررغبت سياسي آنان در وهله خطير تاريخي و مبتني بر واقعيات مبني بر حاكميت مستمر بوسني و هرزگوين در طول تاريخ بوده است. حق بوسني و هرزگوين جهت دستيابي به يكپارچگي و تماميت در وهله كنوني مبتني بر تصميمات شوراي آزادي بخش مردمي ضد فاشيستي يوگسلاوي و بوسني و هرزگوين و موقعيت اين كشور بعنوان يكي از فدراسيونهاي متساوي الحقوق يوگسلاوي مي باشد. جمهوري بوسني و هرزگوين منادي فروپاشي يوگسلاوي نبود ولي ناچار شد كه بوسيله همه پرسي از استقلال خويش دفاع نمايد. بوسني و هرزگوين با برگزاري همه پرسي به اساسي ترين شرط جهت پذيرش و به رسميت شناخته شدن در جامعه جهاني و عضويت در سازمان ملل جامه عمل پوشانيد. با اين وجود شوراي امنيت سازمان ملل به وظيفه خود مبني بر دفاع از اين عضو عمل نكرد و آن را در مقابل تجاوز بزرگ صربها و متعاقبا استيلاي كرواتها به حال خود رها كرد و بدين ترتيب تجاوزي در ابعادي عظيم به وقوع پيوست كه تخريب فوق العاده كشور و آوارگي مردم آن را در پي داشت.
در همه پرسی برگزار شده در تاریخ 29 فوریه و 1 مارس سال 1992 از مجموع 3253847 رای دهنده، رقمی بالغ بر 2061932 از اتباع بوسنی موافقت خود با ایجاد كشور مستقل و یكپارچه بوسنی و هرزگوین كه قومیتهای صرب، كروات و بوشنیاك و اقلیتهای مذهبی و ملی با تساوی كامل حقوق در آن به زندگی ادامه دهند، را اعلام نمودند. رقم مزبور 44/99 درصد از كل رای دهندگان را تشكیل میداد. علیرغم مخالفت شدید حزب دمكرات صرب و تهدیدات بلگراد، اكثریت مردم بوسنی و هرزگوین از كلیه اقوام رغبت دمكراتیك خود جهت استقلال كشور را صریحا اعلام نمودند. اتهامات مبنی بر اینكه مردم بوسنی و هرزگوین با این تصمیم در واقع به تجزیه از یوگسلاوی رای داده و موجبات آغاز جنگ داخلی را فراهم آوردند چیزی جز تحریف تاریخ نیست. تفكیك وتجزیه جمهوری فدرایتو سوسیالیستی یوگسلاوی تا حد زیادی با توافق قدرتهای جهانی انجام گرفت ارتش تغییر شكل داده یوگسلاوی قبل از تاریخ ذكر شده (پس از خروج از خاك اسلوونی) تجاوز خود به كرواسی را آغاز نمود. تصمیم اكثریت شهروندان بوسنیایی و هرزگوینی بیانگررغبت سیاسی آنان در وهله خطیر تاریخی و مبتنی بر واقعیات مبنی بر حاكمیت مستمر بوسنی و هرزگوین در طول تاریخ بوده است. حق بوسنی و هرزگوین جهت دستیابی به یكپارچگی و تمامیت در وهله كنونی مبتنی بر تصمیمات شورای آزادی بخش مردمی ضد فاشیستی یوگسلاوی و بوسنی و هرزگوین و موقعیت این كشور بعنوان یكی از فدراسیونهای متساوی الحقوق یوگسلاوی می باشد. جمهوری بوسنی و هرزگوین منادی فروپاشی یوگسلاوی نبود ولی ناچار شد كه بوسیله همه پرسی از استقلال خویش دفاع نماید. بوسنی و هرزگوین با برگزاری همه پرسی به اساسی ترین شرط جهت پذیرش و به رسمیت شناخته شدن در جامعه جهانی و عضویت در سازمان ملل جامه عمل پوشانید. با این وجود شورای امنیت سازمان ملل به وظیفه خود مبنی بر دفاع از این عضو عمل نكرد و آن را در مقابل تجاوز بزرگ صربها و متعاقبا استیلای كرواتها به حال خود رها كرد و بدین ترتیب تجاوزی در ابعادی عظیم به وقوع پیوست كه تخریب فوق العاده كشور و آوارگی مردم آن را در پی داشت.


كاملا آشكار بود كه حزب دمكرات صرب بلافاصله پس از خاتمه اولين انتخابات چندحزبي پارلماني در كشور اختلالات و سنگ اندازيهاي خود در فعاليتهاي كليه ارگانهاي منتخب مردمي را آغاز خواهد كرد. بزودي مشخص گرديد كه اين حزب بعنوان يكي از احزاب حاضر در درون دولت، سياست دفاع از منافع ملي بوسني و هرزگوين را تعقيب نكرده بلكه هدف اساسي و اصلي آن تخريب حاكميت قانوني و دولتي بوسني بود.
كاملا آشكار بود كه حزب دمكرات صرب بلافاصله پس از خاتمه اولین انتخابات چندحزبی پارلمانی در كشور اختلالات و سنگ اندازیهای خود در فعالیتهای كلیه ارگانهای منتخب مردمی را آغاز خواهد كرد. بزودی مشخص گردید كه این حزب بعنوان یكی از احزاب حاضر در درون دولت، سیاست دفاع از منافع ملی بوسنی و هرزگوین را تعقیب نكرده بلكه هدف اساسی و اصلی آن تخریب حاكمیت قانونی و دولتی بوسنی بود.


بدين ترتيب صربهاي بوسني به رهبري رادووان كاراجيچ فعاليتهاي خود در راستاي تخريب داخلي بافت و تركيب دولتي بوسني و هرزگوين را با حمايت كامل و كمك صربهاي صربستان و مونته نگرو آغاز نمودند. احزاب سياسي صربستان نيز به حمايت از حزب دمكرات صرب بر خاستند (از جمله جنبش بازسازي صرب، حزب رادياكل صرب، گروههاي سلطنت طلب، قوميت گرايان به سرپرستي ششلي و يوويچيچ، چتنيكها، ببرهاي آركان و بسياري از شبه نظاميان). عليرغم اينكه صربها در بدو امر سعي در معرفي اين فعاليتها بعنوان مبارزه اي سياسي جهت حفظ منافع قومي خويش داشتند بزودي محرز گرديد كه تداركات زيادي جهت اعمال تجاوز بر عليه بوسني و هرزگوين ديده و مقدمات امر را فراهم ساخته اند.
بدین ترتیب صربهای بوسنی به رهبری رادووان كاراجیچ فعالیتهای خود در راستای تخریب داخلی بافت و تركیب دولتی بوسنی و هرزگوین را با حمایت كامل و كمك صربهای صربستان و مونته نگرو آغاز نمودند. احزاب سیاسی صربستان نیز به حمایت از حزب دمكرات صرب بر خاستند (از جمله جنبش بازسازی صرب، حزب رادیاكل صرب، گروههای سلطنت طلب، قومیت گرایان به سرپرستی ششلی و یوویچیچ، چتنیكها، ببرهای آركان و بسیاری از شبه نظامیان). علیرغم اینكه صربها در بدو امر سعی در معرفی این فعالیتها بعنوان مبارزه ای سیاسی جهت حفظ منافع قومی خویش داشتند بزودی محرز گردید كه تداركات زیادی جهت اعمال تجاوز بر علیه بوسنی و هرزگوین دیده و مقدمات امر را فراهم ساخته اند.


همزمان با استقلال كرواسي، اسلووني و مقدونيه فرآيند تجزيه يوگسلاوي نيز آغاز گرديد. اسلوبودان ميلوشويچ و بوريسلاو يوويچ بر استفاده از قواي نظامي و اعلام وضعيت جنگي اصرار ورزيدند و اين امر بر وخامت و پيچيدگي اوضاع در جامعه چند قومي بوسني و هرزگوين افزود. عليرغم تلاش جامعه بين الملل در يافتن راه حلي مسالمت آميز جهت حل بحران يوگسلاوي بخوبي مشهود بود كه رئساي جمهوري جمهوريهاي يوگسلاوي سابق يعني: ميلوشويچ، عزت بگوويچ، كوچان، گليگورو و بولاتوويچ و اعضاي شوراي رياست جمهوري جمهوري فدرال سوسياليستي يوگسلاوي موفق به حصول حداقل توافق نظر جهت حل اين بحران نيستند. تجاوز به بوسني و هرزگوين به كشتار بوشنياكها منجر گرديد. شرارتها، تجاوزهاي قساوت منشانه و غيرقابل تصوري توسط صربهاي بوسني، صربستان و مونته نگرو به وقوع پيوست. غيرنظاميان و مردم عادي در شهرهاي سربرنيتسا، پريه دور، فوچا، بيلينه، راونو، موستار، ويشه گراد، روگاتيتسا، ژپا، برچكو، كوزاراتس، زورنيك، ويتز، ستولاتس، دوبوي، بانيالوكا و… بيشترين جنايات را متحمل شدند.
همزمان با استقلال كرواسی، اسلوونی و مقدونیه فرآیند تجزیه یوگسلاوی نیز آغاز گردید. اسلوبودان میلوشویچ و بوریسلاو یوویچ بر استفاده از قوای نظامی و اعلام وضعیت جنگی اصرار ورزیدند و این امر بر وخامت و پیچیدگی اوضاع در جامعه چند قومی بوسنی و هرزگوین افزود. علیرغم تلاش جامعه بین الملل در یافتن راه حلی مسالمت آمیز جهت حل بحران یوگسلاوی بخوبی مشهود بود كه رئسای جمهوری جمهوریهای یوگسلاوی سابق یعنی: میلوشویچ، عزت بگوویچ، كوچان، گلیگورو و بولاتوویچ و اعضای شورای ریاست جمهوری جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی موفق به حصول حداقل توافق نظر جهت حل این بحران نیستند. تجاوز به بوسنی و هرزگوین به كشتار بوشنیاكها منجر گردید. شرارتها، تجاوزهای قساوت منشانه و غیرقابل تصوری توسط صربهای بوسنی، صربستان و مونته نگرو به وقوع پیوست. غیرنظامیان و مردم عادی در شهرهای سربرنیتسا، پریه دور، فوچا، بیلینه، راونو، موستار، ویشه گراد، روگاتیتسا، ژپا، برچكو، كوزاراتس، زورنیك، ویتز، ستولاتس، دوبوی، بانیالوكا و… بیشترین جنایات را متحمل شدند.


وقوع جنگ بر وضعيت بهداشتي و آماري مردم بوسني تاثير زيادي گذاشت. ارزيابيهاي متفاوتي در خصوص تعداد كشته شدگان دوران جنگ وجود دارد كه به موجب آنها تعداد كشته شدگان از 140 هزار تن تا 200 هزار تن رقم زده شده است. اسناد مربوط به تعداد مجروحين جنگي حاكي از رقمي بالغ بر 170 هزار تا 240 هزار تن مي باشد (از هر صد هزار مجروح جنگي 25 هزار تن بطور دائم معلول شده اند) همچنين به موجب آمار موثق موجود 16 الي 17 هزار تن از كشته شدگان را كودكان تشكيل داده و تعداد كودكان مجروح نيز بالغ بر 40 هزار تن مي باشد. چند صد هزار تن از مردم بوسني و هرزگوين همچنان در خارج از كشور بعنوان جنگزده و آواره بسر برده و يك سوم از ساكنين بوسني و هرزگوين در حال حاضر در مناطق تحت كنترل سازمان ملل بعنوان آوارگان داخل كشور زندگي مي كنند.
وقوع جنگ بر وضعیت بهداشتی و آماری مردم بوسنی تاثیر زیادی گذاشت. ارزیابیهای متفاوتی در خصوص تعداد كشته شدگان دوران جنگ وجود دارد كه به موجب آنها تعداد كشته شدگان از 140 هزار تن تا 200 هزار تن رقم زده شده است. اسناد مربوط به تعداد مجروحین جنگی حاكی از رقمی بالغ بر 170 هزار تا 240 هزار تن می باشد (از هر صد هزار مجروح جنگی 25 هزار تن بطور دائم معلول شده اند) همچنین به موجب آمار موثق موجود 16 الی 17 هزار تن از كشته شدگان را كودكان تشكیل داده و تعداد كودكان مجروح نیز بالغ بر 40 هزار تن می باشد. چند صد هزار تن از مردم بوسنی و هرزگوین همچنان در خارج از كشور بعنوان جنگزده و آواره بسر برده و یك سوم از ساكنین بوسنی و هرزگوین در حال حاضر در مناطق تحت كنترل سازمان ملل بعنوان آوارگان داخل كشور زندگی می كنند.
   
   



نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۹

پرچم کشور تونس
جمهوری بوسنی و هرزگوین
نقشه سیاسی کشور بوسنی و هرزگوین
نقشه کشور هرزگوین
موقعیت جغرافیایی تونس
موقعیت جغرافیایی بوسنی و هرزگوین
نام کشور بوسنی و هرزگوین
مکان اروپا
مساحت ۵۱٬۱۲۹ کیلومترمربع (۱۹۷۴۱ مایل‌مربع) (۱۲۷ام)
منطقه زمانی CEST (CET)
جمعیت ۳٬۲۸۹٬۰۰۰ (۱۲۶ام)
پایتخت سارایوو
نوع حکومت و ساختار سیاسی جمهوری دموکراتیک فدرال
زبان های رسمی بوسنیایی، کرواتی، صربی
واحد پول مارک تبدیل‌پذیر بوسنی و هرزگوین (BAM)

بوسنی و هرزگوین، کشوری واقع در شرق اروپا با جمعیت اکثریت مسلمان می باشد. این کشور، در زمستان ۱۳۷۰ش، پس از فروپاشی کشور یوگسلاوی سابق، اعلام استقلال کرد ولی با مخالفت و تهاجم صربها و کروات‌ها با انگیزه سرکوب مسلمانان و تجزیه بوسنی، مسلمانان این کشور، به مدت ۴ سال مورد نسل‌کشی قرار گرفتند. اسلام از طریق جاده ابریشم و توسط بازرگانان ایرانی به این منطقه راه یافته است، اسلام در قرن سوم و چهارم قمری (ده میلادی) در جزیره بالکان وجود داشته است و با حمله عثمانی‌ها به این کشور گسترش یافته است. هنگام ورود عثمانی‌ها به بوسنی، اسماعیلیان در قلعه سیاه ساکن بودند. و در دوره عثمانی ساداتی از نسل حسنین (ع) در بوسنی حضور داشته‌اند.

آمار دقیقی از جمعیت شیعیان بوسنی در دسترس نیست، پورتال اهل بیت، جمعیت شیعیان را در ۲۰۰۸ میلادی، ۲۳،۴۰۰ تن تخمین زده است، اما مرکز تحقیقات pwe در ۲۰۰۹ م شمار آنان را کمتر از ۱۵،۲۰۰ نفر گزارش کرده است. شیعیان بوسنی در گراداچات، حسینیه‌ای دارند، و موسسات ابن سینا و ملاصدرا در سارایوو متعلق به آنان است.

صوفیان این کشور مراسم عاشورا را در تکیه حاجی سینان و تکیه علی فاکواتس در سارایوو برگزار می‌کنند. محبت‌ورزی‌های صوفیان نسبت به اهل بیت در دوره عثمانی، واکنش‌هایی را از سوی حکومت وقت در پی داشته است.

تاریخچه

تاریخ كهن

ایلیریان، ساكنین قدیمی بوسنی و هرزگوین كه اوج قدرت و ترقی آنان در قرون 5 الی 8 قبل از میلاد مسیح تخمین زده شده، قدیمی ترین ساكنین بوسنی و هرزگوین تلقی می شوند نیمه دوم قرن یكم قبل از میلاد برای تاریخ و مردم بوسنی و هرزگوین بخاطر دو واقعه عظیم مهم تلقی می شود: اولین واقعه نفود كلتها (گالا) از شمال ایتالیا، و دیگری ایجاد مستعمرات یونان در جزایر و سواحل دریای آدریاتیك.

این دو واقعه یا به بیان دیگر نفوذ اقوام یاد شده در خاك این مناطق تاثیر بسزایی بر ایلیریان گذاشت بطوریكه بسیاری از عادات و مهارتهای آنان را فرا گرفتند (از جمله كوزه گری، رقص كولو، ابزار آلات مختلف، ایجاد قبرستان جهت دفن اموات و غیره).

ورود رومیان به شبه جزیره بالكان به اواخر قرن سوم قبل از میلاد مسیح باز می گردد.آنان با تجهیزات و سازماندهی قوی خویش جنگهای طویل المدت و فرسایشی در مناطق مختلف بالكان آغاز كردند. این جنگها تا اوایل قرن بعد یا به عبارت دیگر بمدت 9 سال ادامه یافت.

قابل ذكر است كه رومیان تاثیر محسوسی بر زندگی مردم بالكان داشتند از جمله فعالیتهای آنان می توان به احداث راهها، قلعه ها، معادن و شهركها اشاره نمود. علیرغم این فعالیتها در حیات مذهبی مناطق یادشده تغییر زیادی ایجاد نگردید و ایلیریان همچنان به پایبندی به مذهب و فرهنگ كهن خویش ادامه دادند. ساكنین بوسنی باستان، یا به عبارت دیگر بوسنی كه جزئی از ایالت رومی دالماتسیا محسوب میشد، با مسیحیت بسیار زود آشنا گردیدند. به موجب منابع موجود دفاتر اسقفهای كاتولیك از قرن اول پس از میلاد مسیح در سرمسكا میترویتسا، اوسیِك، و سولون وجود داشته اند. اولین اخبار موثق مربوط به سازماندهی كلیساها در این مناطق به قرن ششم بازمی گردد اولین شورای كلیسایی در سالهای 530 و 533 میلادی برگزار شده كه اسقف آندریه بعنوان اسقف بوسنی در آن حضور داشته است.

برای اولین بار در اسناد دولتی كنستانتین هفتم امپراطور روم، از بوسنی یاد شده است (سالهای 913-959). كهن ترین اثر ادبی بوسنیایی – هومی (كتیبه هومی) نیز مربوط به همین مقطع است. ایجاد و سازماندهی دستگاه دولتی بوسنی اواسط قرن یازدهم صورت پذیرفت. این سیستم شامل چند منطقه واقع در بین دو رود درینا و ورباس بوده و “بان بوسنی” در صدر آن قرار داشته است.[۱]

قرون وسطی

“نبوریچ بان” اولین بان بوسنی در مقطع جنگ و درگیریهای رومیان و مجاریان در بوسنی و هرزگوین بود كه دوره حكومت و خدمات شایان وی به سالهای 1154 الی 1163 میلادی باز می گردد. از سال 1167 الی 1203 میلادی نیز “كولین بان” بعنوان بان بزرگ بوسنی بر مسند قدرت جای داشت. بوسنی در پرتو حكومت وی پای به پای كشورهای مناطق جنوب اسلوونی به ترقی و پیشرفت زیادی در راستای ثبات سیاسی و اقتصادی، توسعه فرهنگی و تجاری دست یافت. كولین بان در سال 1189 در “بیلین پولیه” واقع در حوالی زنیتسا منشوری صادر نمود كه به واسطه آن به سكنه دوبرونیك جهت بازرگانی و تجارت آزاد در بوسنی تضمین داده شد. با توجه به محتوای این منشور می توان نتیجه گیری نمود كه نظام و سیستم دولتی آن زمان بسیار سازمان یافته بوده است. در سال 1203 در زمان حكومت كولین بان با حضور نماینده پاپ در منطقه بیلین پولیه مجلس كلیسای كاتولیك برگزار و در آن از كولین بان خواسته شد تا از پیروی از كلیسای بوسنی سرباز زند.

اسقف كاتولیك در سال 1252 در منطقه جاكوو كه نهایتا به مقر اصلی او تبدیل گردید، توسط كلیسای صرب تحت فشار قرار گرفت. در سال 1292 كشیشهای فرانیویی به بوسنی وارد شدند و در مقطع حكومت استپان كوتورمانیچ دوم (1314-1353) قلمرو بوسنی از رود ساوا تا دریا و از تستینا تا درینا گسترده شد. بوسنی در زمان حكومت تورتكو كوتورمانیچ اول (1353 –1391) به اوج قدرت و ترقی دست یافت. وی از سال 1377 “پادشاه صربستان، بوسنی و مناطق ساحلی” نام گرفت. مقطع مزبور را می توان مقطع ترقی مستمر كشور بوسنی و اوج قدرت سیاسی و گستردگی مرزی این كشور نام نهاد.

امپراطوری عثمانی

تركهای عثمانی در سال 1463 میلادی به بوسنی و هرزگوین دست یافته و آن را فتح نمودند اینسال را می توان تاریخ رسمی خاتمه بوسنی قرون وسطایی و آغاز بوسنی سنجاك قلمداد نمود. در این مقطع روند پذیرش دین اسلام توسط مردم بوسنی شدت یافت و در سال 1470 نیز بوسنی سنجاك رسماً تاسیس یافت.

از سال 1492 در پی رانده شدن یهودیان از اسپانیا، پیروان این دین مهاجرت خود به بوسنی را آغاز نمودند. تقویت و توسعه حكومت عثمانی در مناطق مختلف بوسنی به تشكیل ایالت بوسنی در سال 1850 انجامید. این ایالت شامل 7 سنجاك بود: سنجاك بوسنی، هرزگوین، كلیس، لیس، پاكراك، پوژسكا و ازورنیك. امپراطوری عثمانی در دوران باثبات حكومت خویش بر بوسنی دستگاه دولتی را تقویت نمود و سیستم و سازماندهی اداری، نظم حقوقی، سیستم مالیاتی را در كشور برقرار نمود. همچنین در این مقطع وضعیت كشاورزی بوسنی نیز بهبود یافت. قابل ذكر است كه تعداد زیادی از سربازان از مناطق مختلف بوسنی نیز جهت شركت در جنگها و نبردهای مختلف و مقابله با ارتش اتریش-مجار و ونیز راهی جبهه های جنگ میشدند. پس از شكست عثمانیان در جنگ وین (سال 1699) ایالت بوسنی مناطق اسلاوونی و سنجاك لیك و بخشهایی از كلیس و سنجاك هرزگوین را از دست داد.

بزرگترین مقاومت در مقابله با لشكر اتریشیان در سال 1737 در منطه بانیالوكا رخ داد كه به شكست اتریش انجامید.

لغو یانیچارها (در سال 1826) و اعلام “خط شریف” (فرمانیه سلطان) كه اصلاحاتی در آن تبیین شده بود نیز تضعیف هر چه بیشتر حكومت عثمانیان كه بطبع تضعیف بوسنی و هرزگوین را نیز در پی داشت، را مانع نشد. نارضایتی و سركوب مردم و افزایش هر چه بیشتر مالیاتها میل و تلاش هر چه بیشتر مردم جهت استقلال را تقویت نمود. یكی از این جنبشها بر علیه اصلاحات دولت وقت در سال 1831 تا 1832 به رهبری حسین كاپیتان گراداچواتس رخ داد.

مقطع امپراطوری اتریش-مجار

در كنگره برلین كه در سال 1878 میلادی برگزار گردید اداره و سرپرستی بوسنی و هرزگوین به امپراطوری اتریش- مجار واگذار گردید و “سنجاك نووی پازار” همچنان در حیطه حكومت امپراطوری عثمانی قرار گرفت. ارتش بوسنی كه عمدتا از بوشنیاكها تشكیل شده و در مناطقی نیز از حمایت صربها و كرواتها برخوردار بود و همچنین یهودیان نیز حمایت مالی خود را از آن دریغ نداشتند مقاومت زیادی بر علیه نیروهای اشغالگر اتریشی نشان داد جنگ بوسنی با امپراطوری اتریش-مجار از 29 جولای تا 20 اكتبر ادامه یافت و نهایتا با پیروزی اتریشیان باتمام رسید و حكومت 40 ساله امپراطوری اتریش –مجار بر بوسنی را در پی آورد بطوریكه بوسنی به بخشی از حكومت پادشاهی اتریش تبدیل شد. فاتحین در بوسنی با سیستم مالیاتی، نظم اداری و دستگاه دولتی عثمانیها و همچنین اصلاحات ارضی آنان مواجه شده و اقداماتی جهت كنترل و ایفای قدرت بر جوامع مذهبی بوسنی و هرزگوین بعمل آوردند. در پی این امر جوامع مذهبی توانستند در چارچوب حكومت امپراطوری اتریش به استقلال مذهبی دست یابند.

در مقطع امپراطوری اتریش-مجار در بوسنی 4 بار آمار نفوس انجام گرفت. در فاصله بین اولین و آخرین آمارگیری جمعیت كشور از 1158164 به 1808044 تن افزایش یافت. بدین ترتیب شاخص رشد جمعیت بطور سالیانه بالغ بر 06/2 درصد بوده است. هدف اصلی حكومت اتریش مجار از بدو ورود به بوسنی انضمام این كشور به قلمرو خود و اجرای طرحها و نقشه های این امپراطوری در مورد بوسنی و منطقه بالكان است كه نهایتا در سال 1908 اجرا گردید.

شاهنشاهی صربها، كرواتها و اسلوونیها

بوسنی و هرزگوین در پی اعلام منشور اتحاد در اول دسامبر 1918 به ساختار دولت جدیدالاحداث شاهنشاهی صربها، كرواتها و اسلوونیها ملحق گردید. به موجب قانون اساسی تصویب شده در روز عید مذهبی ویدودان، بوسنی و هرزگوین یكپارچگی مرزی و اداری خود را در ساختار این دولت حفظ نمود تا اینكه در سال 1929 رژیم دیكتاتوری شاه الكساندر با تشكیل واحدهای اداری جدید (تحت عنوان بانووینه) یكپارچگی مرزی و تاریخی بوسنی را دستخوش تخریب نمود.

بعدها، در پی امضاء توافقنامه تسوتكوویچ-ماچاك در سال 1939 و با ایجاد بانووینه كرواسی، بوسنی و هرزگوین تقسیم گردید.

بوسنی و هرزگوین بمدت كوتاهی در بدو آغاز جنگ جهانی دوم به ساختار دولت مستقل جدیدالاحداث كرواسی پیوست تا اینكه در اجلاس شورای آزادیبخش مردمی ضد فاشیستی بوسنی و هرزگوین در مركونیچ گراد مورخ 25 و 26 سال 1943 بعنوان یكی از فدراسیونهای متساوی الحقوق جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی معرفی گردید.

جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی

پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در تاریخ 25 الی 28 آوریل سال 1945 در سومین اجلاس شورای آزادیبخش مردمی ضد فاشیستی بوسنی، مجلس ملی بوسنی و دولت مردمی فدراسیون بوسنی و هرزگوین تشكیل گردید. بوسنی و هرزگوین بعنوان یك واحد فدرال متساوی الحقوق در ساختار یوگسلاوی بیش از هر چیز به تساوی حقوق كلیه اقوام و اقلیتهای ملی بذل توجه می نمود. آرمان “برابری و برادری” بعلت بافت چندقومی مشهود بوسنی با توجه كامل اجرا و اعمال می گردید. اعلان و اجرای اصل برابری به آحاد مردم امكان تحصیلات و حفظ سنن و فرهنگ خاص هر قوم را داد.

تجاوز به بوسنی و هرزگوین و مبارزات استقلال طلبانه

فروپاشی جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی و سلسله فعالیتهای مربوط به تجزیه اجزاء آن و ایجاد كشورهای جدید موجب شد كه 29 فوریه و اول مارس سال 1992 همه پرسی مربوط به استقلال بوسنی و هرزگوین برگزار و بیش از 65 درصد از افراد واجد شرایط موافقت خود با استقلال كشور بوسنی در چارچوب مرزهای تاریخی تایید شده آن را اعلام نمایند. بوسنی و هرزگوین پس از برگزاری موفقیت آمیز همه پرسی در تاریخ 7 آوریل سال 1992 در سطح جهانی بعنوان یك كشور مستقل برسمیت شناخته شد. صربهای بوسنی با همیاری صربستان و مونته نگرو عدم موافقت و نارضایتی خود از ایجاد كشور مستقل و غیروابسته بوسنی و هرزگوین را به عرصه ظهور رسانیدند. هدف و تلاش اصلی آنان ایجاد كشوری بود كه كلیه صربها بتوانند در آن زندگی كنند.

در همه پرسی برگزار شده در تاریخ 29 فوریه و 1 مارس سال 1992 از مجموع 3253847 رای دهنده، رقمی بالغ بر 2061932 از اتباع بوسنی موافقت خود با ایجاد كشور مستقل و یكپارچه بوسنی و هرزگوین كه قومیتهای صرب، كروات و بوشنیاك و اقلیتهای مذهبی و ملی با تساوی كامل حقوق در آن به زندگی ادامه دهند، را اعلام نمودند. رقم مزبور 44/99 درصد از كل رای دهندگان را تشكیل میداد. علیرغم مخالفت شدید حزب دمكرات صرب و تهدیدات بلگراد، اكثریت مردم بوسنی و هرزگوین از كلیه اقوام رغبت دمكراتیك خود جهت استقلال كشور را صریحا اعلام نمودند. اتهامات مبنی بر اینكه مردم بوسنی و هرزگوین با این تصمیم در واقع به تجزیه از یوگسلاوی رای داده و موجبات آغاز جنگ داخلی را فراهم آوردند چیزی جز تحریف تاریخ نیست. تفكیك وتجزیه جمهوری فدرایتو سوسیالیستی یوگسلاوی تا حد زیادی با توافق قدرتهای جهانی انجام گرفت ارتش تغییر شكل داده یوگسلاوی قبل از تاریخ ذكر شده (پس از خروج از خاك اسلوونی) تجاوز خود به كرواسی را آغاز نمود. تصمیم اكثریت شهروندان بوسنیایی و هرزگوینی بیانگررغبت سیاسی آنان در وهله خطیر تاریخی و مبتنی بر واقعیات مبنی بر حاكمیت مستمر بوسنی و هرزگوین در طول تاریخ بوده است. حق بوسنی و هرزگوین جهت دستیابی به یكپارچگی و تمامیت در وهله كنونی مبتنی بر تصمیمات شورای آزادی بخش مردمی ضد فاشیستی یوگسلاوی و بوسنی و هرزگوین و موقعیت این كشور بعنوان یكی از فدراسیونهای متساوی الحقوق یوگسلاوی می باشد. جمهوری بوسنی و هرزگوین منادی فروپاشی یوگسلاوی نبود ولی ناچار شد كه بوسیله همه پرسی از استقلال خویش دفاع نماید. بوسنی و هرزگوین با برگزاری همه پرسی به اساسی ترین شرط جهت پذیرش و به رسمیت شناخته شدن در جامعه جهانی و عضویت در سازمان ملل جامه عمل پوشانید. با این وجود شورای امنیت سازمان ملل به وظیفه خود مبنی بر دفاع از این عضو عمل نكرد و آن را در مقابل تجاوز بزرگ صربها و متعاقبا استیلای كرواتها به حال خود رها كرد و بدین ترتیب تجاوزی در ابعادی عظیم به وقوع پیوست كه تخریب فوق العاده كشور و آوارگی مردم آن را در پی داشت.

كاملا آشكار بود كه حزب دمكرات صرب بلافاصله پس از خاتمه اولین انتخابات چندحزبی پارلمانی در كشور اختلالات و سنگ اندازیهای خود در فعالیتهای كلیه ارگانهای منتخب مردمی را آغاز خواهد كرد. بزودی مشخص گردید كه این حزب بعنوان یكی از احزاب حاضر در درون دولت، سیاست دفاع از منافع ملی بوسنی و هرزگوین را تعقیب نكرده بلكه هدف اساسی و اصلی آن تخریب حاكمیت قانونی و دولتی بوسنی بود.

بدین ترتیب صربهای بوسنی به رهبری رادووان كاراجیچ فعالیتهای خود در راستای تخریب داخلی بافت و تركیب دولتی بوسنی و هرزگوین را با حمایت كامل و كمك صربهای صربستان و مونته نگرو آغاز نمودند. احزاب سیاسی صربستان نیز به حمایت از حزب دمكرات صرب بر خاستند (از جمله جنبش بازسازی صرب، حزب رادیاكل صرب، گروههای سلطنت طلب، قومیت گرایان به سرپرستی ششلی و یوویچیچ، چتنیكها، ببرهای آركان و بسیاری از شبه نظامیان). علیرغم اینكه صربها در بدو امر سعی در معرفی این فعالیتها بعنوان مبارزه ای سیاسی جهت حفظ منافع قومی خویش داشتند بزودی محرز گردید كه تداركات زیادی جهت اعمال تجاوز بر علیه بوسنی و هرزگوین دیده و مقدمات امر را فراهم ساخته اند.

همزمان با استقلال كرواسی، اسلوونی و مقدونیه فرآیند تجزیه یوگسلاوی نیز آغاز گردید. اسلوبودان میلوشویچ و بوریسلاو یوویچ بر استفاده از قوای نظامی و اعلام وضعیت جنگی اصرار ورزیدند و این امر بر وخامت و پیچیدگی اوضاع در جامعه چند قومی بوسنی و هرزگوین افزود. علیرغم تلاش جامعه بین الملل در یافتن راه حلی مسالمت آمیز جهت حل بحران یوگسلاوی بخوبی مشهود بود كه رئسای جمهوری جمهوریهای یوگسلاوی سابق یعنی: میلوشویچ، عزت بگوویچ، كوچان، گلیگورو و بولاتوویچ و اعضای شورای ریاست جمهوری جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی موفق به حصول حداقل توافق نظر جهت حل این بحران نیستند. تجاوز به بوسنی و هرزگوین به كشتار بوشنیاكها منجر گردید. شرارتها، تجاوزهای قساوت منشانه و غیرقابل تصوری توسط صربهای بوسنی، صربستان و مونته نگرو به وقوع پیوست. غیرنظامیان و مردم عادی در شهرهای سربرنیتسا، پریه دور، فوچا، بیلینه، راونو، موستار، ویشه گراد، روگاتیتسا، ژپا، برچكو، كوزاراتس، زورنیك، ویتز، ستولاتس، دوبوی، بانیالوكا و… بیشترین جنایات را متحمل شدند.

وقوع جنگ بر وضعیت بهداشتی و آماری مردم بوسنی تاثیر زیادی گذاشت. ارزیابیهای متفاوتی در خصوص تعداد كشته شدگان دوران جنگ وجود دارد كه به موجب آنها تعداد كشته شدگان از 140 هزار تن تا 200 هزار تن رقم زده شده است. اسناد مربوط به تعداد مجروحین جنگی حاكی از رقمی بالغ بر 170 هزار تا 240 هزار تن می باشد (از هر صد هزار مجروح جنگی 25 هزار تن بطور دائم معلول شده اند) همچنین به موجب آمار موثق موجود 16 الی 17 هزار تن از كشته شدگان را كودكان تشكیل داده و تعداد كودكان مجروح نیز بالغ بر 40 هزار تن می باشد. چند صد هزار تن از مردم بوسنی و هرزگوین همچنان در خارج از كشور بعنوان جنگزده و آواره بسر برده و یك سوم از ساكنین بوسنی و هرزگوین در حال حاضر در مناطق تحت كنترل سازمان ملل بعنوان آوارگان داخل كشور زندگی می كنند.


پانویس