امام خمینی احیاگر تفکر دینی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زمینه ساز' به 'زمینه‌ساز'
جز (جایگزینی متن - 'قدرتها' به 'قدرت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ساز' به 'زمینه‌ساز')
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
اما واژة اصلاح در لغت به معنی «درست کردن، آباد کردن و آماده ساختن چیزی به نیکویی»است. <ref>(جُرّ،1363: 216)</ref> فرهنگ فارسی عمید نیز باتفصیل بهتری، آورده است: «اصلاح (اسم مصدر) [عربی] 'eslāh ۱. برطرف کردنِ عیب و ایرادِ چیزی؛ درست کردن: اصلاح خط فارسی. ۲. تراشیدن یا کوتاه کردنِ مویِ سروصورت. ۳. برطرف کردنِ ایراداتِ نوشته؛ ویرایش کردن: این مقاله به اصلاحِ بیشتری نیاز دارد. ۴. از بین بردنِ اخلاق یا عاداتِ بدِ کسی از طریق آموزش.»<ref>(عمید،1392: واژه اصلاح)</ref>
اما واژة اصلاح در لغت به معنی «درست کردن، آباد کردن و آماده ساختن چیزی به نیکویی»است. <ref>(جُرّ،1363: 216)</ref> فرهنگ فارسی عمید نیز باتفصیل بهتری، آورده است: «اصلاح (اسم مصدر) [عربی] 'eslāh ۱. برطرف کردنِ عیب و ایرادِ چیزی؛ درست کردن: اصلاح خط فارسی. ۲. تراشیدن یا کوتاه کردنِ مویِ سروصورت. ۳. برطرف کردنِ ایراداتِ نوشته؛ ویرایش کردن: این مقاله به اصلاحِ بیشتری نیاز دارد. ۴. از بین بردنِ اخلاق یا عاداتِ بدِ کسی از طریق آموزش.»<ref>(عمید،1392: واژه اصلاح)</ref>


بررسیِ مفهومیِ واژه‌های احیاگری و اصلاح‌گری اگر چه در نگاه سطحی، کارِ چندان مشکلی به نظر نمی‌رسد اما در مقطعِ فعلی به دلیل اشتراکات اصلاح‌گری و احیاگری و عدم مرزبندی دقیق و شفّاف بین تعریف‌های این دو مفهوم به علّت عدم سپری شدن تاریخ تکوّن این واژه‌ها سخت است که به صورت قطعی حکم به تمایز این مفاهیم کرد و در باب مؤلّفه‌های دخیل در هر مفهوم اظهار نظر نمود. <ref>(منصوری، دوگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی احیا و اصلاح)</ref>
بررسیِ مفهومیِ واژه‌های احیاگری و اصلاح‌گری اگر‌چه در نگاه سطحی، کارِ چندان مشکلی به نظر نمی‌رسد اما در مقطعِ فعلی به دلیل اشتراکات اصلاح‌گری و احیاگری و عدم مرزبندی دقیق و شفّاف بین تعریف‌های این دو مفهوم به علّت عدم سپری شدن تاریخ تکوّن این واژه‌ها سخت است که به صورت قطعی حکم به تمایز این مفاهیم کرد و در باب مؤلّفه‌های دخیل در هر مفهوم اظهار نظر نمود. <ref>(منصوری، دوگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی احیا و اصلاح)</ref>
عبارات ذیل گواه آن است که هنوز بین اهل نظر، اجماعی درباره معانی واژه‌های «اصلاحگری» و«احیاگری» صورت نگرفته است. در این راستا برخی از نویسندگان اظهار نظر تأمّل برانگیزی ارایه داده و به کاربردن اصطلاح «احیاگری دینی» برای ادیان موجود را روشی صحیح و همراه بادقّت ندانسته و گفته است:  
عبارات ذیل گواه آن است که هنوز بین اهل نظر، اجماعی درباره معانی واژه‌های «اصلاحگری» و«احیاگری» صورت نگرفته است. در این راستا برخی از نویسندگان اظهار نظر تأمّل برانگیزی ارایه داده و به کاربردن اصطلاح «احیاگری دینی» برای ادیان موجود را روشی صحیح و همراه بادقّت ندانسته و گفته است:  
«به نظر نمی‌رسد که به کاربردن اصطلاح احیاگری برای ادیان موجود روش صحیحی باشد زیرا احیا به معنای زنده کردن[در مقابل اماته] است و آنچه موجود است[مثل اسلام]، یعنی حیات دارد؛ [نتیجه اینکه احیاگری دراینجا، نوعی تحصیل حاصل است و تحصیل حاصل نیز امری محال است].  
«به نظر نمی‌رسد که به کاربردن اصطلاح احیاگری برای ادیان موجود روش صحیحی باشد زیرا احیا به معنای زنده کردن[در مقابل اماته] است و آنچه موجود است[مثل اسلام]، یعنی حیات دارد؛ [نتیجه اینکه احیاگری دراینجا، نوعی تحصیل حاصل است و تحصیل حاصل نیز امری محال است].  
خط ۱۲: خط ۱۲:
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح‌گری مرزبندی نماید:
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح‌گری مرزبندی نماید:
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین‌شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین‌شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
در جمع بندی نهایی گرچه به نظر می‌رسد که نتوان تعریف دقیق و متقنی از احیاگری و اصلاحگری ارایه داد ولی تعریف آنها در حد ظرفیت و توان ادبیات موجود در مباحث احیاگری خالی از لطف نیست.
در جمع‌بندی نهایی گرچه به نظر می‌رسد که نتوان تعریف دقیق و متقنی از احیاگری و اصلاحگری ارایه داد ولی تعریف آنها در حد ظرفیت و توان ادبیات موجود در مباحث احیاگری خالی از لطف نیست.


== جریان احیا‌گری دینی ==
== جریان احیا‌گری دینی ==
خط ۵۵: خط ۵۵:


رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوق‌الذکر به ترویج فرقه‌های منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نما‌ید. آخرین نمونه‌های«فرقه‌پروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref>
رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام اصیل علاوه بر حمایت افراد فوق‌الذکر به ترویج فرقه‌های منحرفی همانند «تصوف» نیز پرداخت و تلاش کرد «خانقاه» را در مقابل «مسجد» مطرح نما‌ید. آخرین نمونه‌های«فرقه‌پروری» عصر پهلوی ترویج فرقة استعماری «بهائیّت» برای مقابله با فرهنگ اسلامی بود.<ref>(نصری،1390: 181)</ref>
استعمارگران برای زمینه سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقه‌های گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>(فردوست، بی تا: 374)</ref>. اما با افشاگری‌های امام خمینی(ره) و بیداری و مبارزات امّت اسلامی به رهبری ایشان، که انقلاب اسلامی ایران را به دنبال داشت، اکثر این توطئه‌ها ناکام ماند.
استعمارگران برای زمینه‌سازی سلطه خود در جوامع اسلامی از یک سو فرقه‌های گوناگونی را ایجاد کردند و از دیگر سو به اختلافات دینی و انحرافات فکری و اعتقادی دامن زدند. فرقه«بهائیّت»در عصر پهلوی، نفوذ بسیاری در دربار یافت. به گفته ارتشبد فردوست، رضاخان و محمدرضا پهلوی به بهائیان توجهی ویژه داشتند. با حضور عبدالکریم ایادی در دربار محمدرضا پهلوی، بهائیان یکی از بازیگران اصلی و محوری حکومت پهلوی شدند<ref>(فردوست، بی تا: 374)</ref>. اما با افشاگری‌های امام خمینی(ره) و بیداری و مبارزات امّت اسلامی به رهبری ایشان، که انقلاب اسلامی ایران را به دنبال داشت، اکثر این توطئه‌ها ناکام ماند.


===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران ===
===3. مبارزه با ایجاد اختلاف در جهان اسلام توسط استعمارگران ===
خط ۷۴: خط ۷۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش