۸۵٬۹۶۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
جز (جایگزینی متن - 'فرهنگ ساز' به 'فرهنگساز') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''فقه تطبیقی بحرانهای عمومی (احتکار)''' عنوان مقالهای است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]، در موضوع [[فقه تطبیقی]] به نگارش در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی</ref> | '''فقه تطبیقی بحرانهای عمومی (احتکار)''' عنوان مقالهای است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]، در موضوع [[فقه تطبیقی]] به نگارش در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی</ref> | ||
=چکیده= | =چکیده= | ||
بلایای طبیعی و بیماریهای عمومی دارای پیامدهای اعتقادی، اخلاقی و فقهی هستند، و آنچه در این مقاله محل بحث است پیامدهای فقهی آن میباشد. منظور از پیامدهای فقهی وظایفی است که در بحرانها و بیماریها، متوجه افرادِ مکلف است. نظیر الزامات و آداب مربوط به بیماران، پزشکان، و کادر درمانی. و یا مسائل مربوط به ضمان ناشی از بیماریهای واگیردار؛ و یا مسائل ناشی از حرمت احتکار دارو و لوازم بهداشتی؛ و حتی وظیفه دولت و نخبگان و روحانیت و رسانهها در | بلایای طبیعی و بیماریهای عمومی دارای پیامدهای اعتقادی، اخلاقی و فقهی هستند، و آنچه در این مقاله محل بحث است پیامدهای فقهی آن میباشد. منظور از پیامدهای فقهی وظایفی است که در بحرانها و بیماریها، متوجه افرادِ مکلف است. نظیر الزامات و آداب مربوط به بیماران، پزشکان، و کادر درمانی. و یا مسائل مربوط به ضمان ناشی از بیماریهای واگیردار؛ و یا مسائل ناشی از حرمت احتکار دارو و لوازم بهداشتی؛ و حتی وظیفه دولت و نخبگان و روحانیت و رسانهها در فرهنگسازی و تاثیر بر افکار عمومی در عمل به توصیهها و دستورالعملهای بهداشتی نیز در این بحث جای دارند. آنچه در این مقاله میخوانید صرفا احکام مربوط به احتکار است. | ||
==کلیدواژه== | == کلیدواژه == | ||
احتکار، بلایای طبیعی | احتکار، بلایای طبیعی | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
=حکم احتکار= | =حکم احتکار= | ||
از نظر فقه اسلامی در حرمت احتکار اختلاف است، زیرا بعضی از فقهاء آن را مکروه | از نظر فقه اسلامی در حرمت احتکار اختلاف است، زیرا بعضی از فقهاء آن را مکروه میدانند، <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196: «وأما الاحتکار فمکروه فی الأقوات إذا أضر ذلک بالمسلمین ولا یکون موجودا إلا عند انسان بعینه ...الخ».</ref> لکن مشهور فقهاء قائل به حرمت احتکار هستند، <ref>خویی، موسوعة الامام الخویی، ج37ص509: «الکلام فی الاحتکار، وللبحث فیها جهات: الجهة الأُولى: وقع الخلاف فی أنّ الاحتکار محرّم أو مکروه، والمشهور بین الأصحاب هو الحرمة وذهب جمع إلى الکراهة»؛ خمینی(امام)، کتاب البیع، ج3ص611.</ref> و آن را مقید به زمانی میکنند که مردم در مضیقه بوده و شدیداً به این کالا نیاز داشته باشند که به این حالت، حالت بحرانی و قحطی میگویند. <ref>طوسی، المبسوط، ج2ص196.</ref> شیخ طوسی دراینباره میگوید: | ||
«وإنما یکون الاحتکار، إذا کان بالناس حاجة شدیدة إلى شئ منها، ولا یوجد فی البلد غیره، فأما مع وجود أمثاله، فلا بأس أن یحبسه صاحبه، ویطلب بذلک الفضل». <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374.</ref> | «وإنما یکون الاحتکار، إذا کان بالناس حاجة شدیدة إلى شئ منها، ولا یوجد فی البلد غیره، فأما مع وجود أمثاله، فلا بأس أن یحبسه صاحبه، ویطلب بذلک الفضل». <ref>طوسی، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص374.</ref> | ||
همانا احتکار در جایی است که مردم نیاز شدید به کالای احتکارشده داشته باشند و در شهر غیر از آن یافت نشود، اما با وجود کالاهای مشابه، حبس آن به قصد گران شدن، اشکالی ندارد. | همانا احتکار در جایی است که مردم نیاز شدید به کالای احتکارشده داشته باشند و در شهر غیر از آن یافت نشود، اما با وجود کالاهای مشابه، حبس آن به قصد گران شدن، اشکالی ندارد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
از عبارت فوق برمیآید که مرحوم محقق خویی میل چندانی به منحصر کردن موارد و مصادیق احتکار در اشیایی که به طور محدود در روایات ذکر شده، ندارد و لذا تلاش ایشان بر این است که هم جانب روایات را رعایت کند و هم اشارهای به ملاک و حکمت اشیاء مذکور در روایات نماید. | از عبارت فوق برمیآید که مرحوم محقق خویی میل چندانی به منحصر کردن موارد و مصادیق احتکار در اشیایی که به طور محدود در روایات ذکر شده، ندارد و لذا تلاش ایشان بر این است که هم جانب روایات را رعایت کند و هم اشارهای به ملاک و حکمت اشیاء مذکور در روایات نماید. | ||
مرحوم حسینعلی منتظری نیز با لحنی قویتر اختصاص احتکار به اشیاء ذکر شده در روایات را ردّ نموده و گفته است: | مرحوم حسینعلی منتظری نیز با لحنی قویتر اختصاص احتکار به اشیاء ذکر شده در روایات را ردّ نموده و گفته است: | ||
«ظاهراً حرمت احتکار یا کراهت آن، یک حکم تعبدی نیست تا گفته شود ملاک آن برای | «ظاهراً حرمت احتکار یا کراهت آن، یک حکم تعبدی نیست تا گفته شود ملاک آن برای انسانها نامعلوم است، بلکه ملاک آن نیاز مردم به متاع و روی آوردن جامعه به سوی تنگدستی است چنانکه در صحیحه حلبی به این ملاک اشاره شده که فرمود: «إن کان الطعام کثیراً یسع الناس فلا بأس به ...الخ» که از این صحیحه علت و ملاک حکم فهمیده میشود و آن این است که مردم در توسعه باشند و از تنگناه خارج شوند. گواه این مطلب روایاتی است که موضوع «زبیب» یا «زیت» را بیان نمودهاند در حالی که زبیب و زیت طعامی نیستند که درصد زیادی از مردم به آنها نیاز داشته باشند، در حالی که موضوع برنج، ذرت و مانند اینها در روایات ذکر نشده است. آیا برنج مهمتر است یا زبیب؟ پس ذکر اینها از باب نمونه و از قبیل قضیه خارجیه است. | ||
<br> | <br> | ||
حتی ممکن است برخی از مردم پوشاک و دارو برای آنها مهمتر از طعام باشد و حیات آنها وابسته به پوشاک، دارو و لوازم بهداشتی باشد، مانند مناطقی که بیماری در آنجا شیوع پیدا کرده و مردم شدیداً برای حفظ حیات و سلامتشان نیاز به دارو و پوشاک دارند، پس آیا میتوان پذیرفت که احتکار اینگونه کالاها به بهانه عدم ذکر آنها در روایت، جایز و بلامانع است؟ امام علی(ع) در نامهای به مالک اشتر ملاک حرمت احتکار را به خوبی روشن نموده و درباره تاجران فرمود: ای مالک، بسیاری از مردم در | حتی ممکن است برخی از مردم پوشاک و دارو برای آنها مهمتر از طعام باشد و حیات آنها وابسته به پوشاک، دارو و لوازم بهداشتی باشد، مانند مناطقی که بیماری در آنجا شیوع پیدا کرده و مردم شدیداً برای حفظ حیات و سلامتشان نیاز به دارو و پوشاک دارند، پس آیا میتوان پذیرفت که احتکار اینگونه کالاها به بهانه عدم ذکر آنها در روایت، جایز و بلامانع است؟ امام علی(ع) در نامهای به مالک اشتر ملاک حرمت احتکار را به خوبی روشن نموده و درباره تاجران فرمود: ای مالک، بسیاری از مردم در مضیقه شدید هستند، عدهای بخل میورزند و عدهای احتکار میکنند و برخی فروشندگان زورگویی و تحکّم میکنند، اینگونه رفتارها باب ظلم و ستم را به روی عموم مردم میگشاید و ننگی بر پیشانی حاکمان خواهد بود، پس ای مالک جلوی محتکران را بگیر(<ref>نهج فیض، ص1017</ref>). در این سخن امام(ع) هیچگاه از اشیاء خاصه نام برده نشده با اینکه امام(ع) در مقام بیان بوده است، و این نشان میدهد که حرمت احتکار اختصاص به اشیاء محدودی که در روایات آمده، ندارد. <ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج2ص644</ref> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده: فقه]] | [[رده:فقه]] |