اصحاب حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۸: خط ۶۸:


بنابراین اصحاب حدیث وجود پیچیده‌ای دارند که نقش دوگانه‌ای را بازی کند، یعنی از طرفی تظاهر می‌کنند که ادامه سلف هستند و از طرف دیگر یک تز هستند.
بنابراین اصحاب حدیث وجود پیچیده‌ای دارند که نقش دوگانه‌ای را بازی کند، یعنی از طرفی تظاهر می‌کنند که ادامه سلف هستند و از طرف دیگر یک تز هستند.
هم نگاه اصحاب حدیث و هم نگاه اصحاب رأی به معارف دینی، نگاه نظام‌مند و رو به توسعه است. هر دو گروه، رأی را قبول دارند. ممکن است این جمله، یک مقدار سنگین باشد چون ممکن است بگویید، داریم می‌گوییم اصحاب حدیث و اصحاب رأی! پس چگونه همه اینها رأی را قبول دارند؟! قبول داشتن رأی از اصول مسلم بوده است که از دوره [[شیخین]] ([[ابوبکر]] و [[عمر]]) در بین اهل سنت وجود داشته است. وقتی از اوزاعی سؤال می‌کنند: تو چرا این قدر به ابوحنیفه انتقاد می‌کنی<ref> ابوحنیفه و اوزاعی معاصر هم بودند.</ref>؟ می‌گوید: «انا لانتقم<ref>ننقم: نقد کردن، ایراد گرفتن.</ref> علی ابی حنیفه قوله بالرّای، کلّنا نقول بالرای، انما ننقم علیه قوله بالسیف» یعنی اختلاف اصلی ما بر سر رأی نیست.
هم نگاه اصحاب حدیث و هم نگاه اصحاب رأی به معارف دینی، نگاه نظام‌مند و رو به توسعه است. هر دو گروه، رأی را قبول دارند. ممکن است این جمله، یک مقدار سنگین باشد چون ممکن است بگویید، داریم می‌گوییم اصحاب حدیث و اصحاب رأی! پس چگونه همه اینها رأی را قبول دارند؟! قبول داشتن رأی از اصول مسلم بوده است که از دوره [[شیخین]] ([[ابوبکر]] و [[عمر]]) در بین اهل سنت وجود داشته است. وقتی از اوزاعی سؤال می‌کنند: تو چرا این قدر به ابوحنیفه انتقاد می‌کنی<ref> ابوحنیفه و اوزاعی معاصر هم بودند</ref>؟ می‌گوید: «انا لانتقم<ref>ننقم: نقد کردن، ایراد گرفتن.</ref>. علی ابی حنیفه قوله بالرّای، کلّنا نقول بالرای، انما ننقم علیه قوله بالسیف» یعنی اختلاف اصلی ما بر سر رأی نیست.


در منبع دیگری به نام «المعارف» از [[ابن قتیبه دینوری]] - مربوط به اواسط قرن 3 هـ - در قسمتی از کتاب شماری از علماء و فقهاء را با عنوان «اصحاب الرأی» و «اصحاب الحدیث» معرفی می‌کند<ref> ابن قتیبه، المعارف، چاپ هیئت المصریه العامه للکتاب؛ (اصحاب الرأی ص494، اصحاب الحدیث ص501).</ref>. وقتی به بخش اصحاب الرأی نگاه می‌کنید، در ابتدا فکر می‌کنید چشمهایتان تار می‌بیند! بعد فکر می‌کنید کتاب اشتباه چاپی دارد! چون افرادی مثل مالک بن انس، اوزاعی و ... در فصل اصحاب رأی آمده‌اند و در گروه اصحاب حدیث نیستند، در حالی که همه می‌دانند این افراد در زمره اصحاب حدیث‌اند.
در منبع دیگری به نام «المعارف» از [[ابن قتیبه دینوری]] - مربوط به اواسط قرن 3 هـ - در قسمتی از کتاب شماری از علماء و فقهاء را با عنوان «اصحاب الرأی» و «اصحاب الحدیث» معرفی می‌کند<ref> ابن قتیبه، المعارف، چاپ هیئت المصریه العامه للکتاب؛ (اصحاب الرأی ص494، اصحاب الحدیث ص501).</ref>. وقتی به بخش اصحاب الرأی نگاه می‌کنید، در ابتدا فکر می‌کنید چشمهایتان تار می‌بیند! بعد فکر می‌کنید کتاب اشتباه چاپی دارد! چون افرادی مثل مالک بن انس، اوزاعی و ... در فصل اصحاب رأی آمده‌اند و در گروه اصحاب حدیث نیستند، در حالی که همه می‌دانند این افراد در زمره اصحاب حدیث‌اند.
خط ۷۷: خط ۷۷:


بنابراین وقتی راجع به افرادی صحبت می‌کنیم که همه آنها میراث‌بر اصحاب أرایت هستند، همه یک نگاه نظام‌مند را در حوزه معارف اسلامی پذیرفته‌اند و از طرف دیگر همه آنها رأی را حجت می‌دانند.
بنابراین وقتی راجع به افرادی صحبت می‌کنیم که همه آنها میراث‌بر اصحاب أرایت هستند، همه یک نگاه نظام‌مند را در حوزه معارف اسلامی پذیرفته‌اند و از طرف دیگر همه آنها رأی را حجت می‌دانند.
اما، چرا به دو گروه اصحاب حدیث و اصحاب رأی تقسیم شدند؟ به چه دلیل این تقابل صورت گرفت؟ برای درک این مطلب باید درک صحیحی از قرن دو داشته باشیم و تا زمانی که ذهن ما راجع به معارف آن قرن، شفاف و روشن نشده باشد، نمی‌توانیم این تقابل را بفهمیم.  
اما، چرا به دو گروه اصحاب حدیث و اصحاب رأی تقسیم شدند؟ به چه دلیل این تقابل صورت گرفت؟ برای درک این مطلب باید درک صحیحی از قرن دو داشته باشیم و تا زمانی که ذهن ما راجع به معارف آن قرن، شفاف و روشن نشده باشد، نمی‌توانیم این تقابل را بفهمیم.


== اصحاب حدیث متقدم و متأخر ==
== اصحاب حدیث متقدم و متأخر ==
confirmed، مدیران
۳۳٬۵۱۷

ویرایش