محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| مدفن = [[مدینه]]
| مدفن = [[مدینه]]
}}
}}
'''محمدبن عبدالله'''، خاتم‌الانبیا و پیامبران است. ایشان پیامبر [[اسلام]] و آخرین رسول و برترین فرستادۀ [[خدا|خداوند]] است؛ چنان‌که در [[قرآن|قرآن کریم]] به این موضوع اشاره شده است: {{متن قرآن|مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ...|سوره = احزاب|آیه = ٤٠}}؛ «محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستادهٔ خدا و پایان‌بخش پیامبران است ...». و در جای دیگر به‌عنوان شاهد و گواه بر امت از پیامبر تعبیر شده: {{متن قرآن|فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَی هَؤُلاءِ شَهِیدًا|سوره = نساء|آیه = 41}}؛  «پس چگونه است [حالشان‌] آنگاه که از هر امّتی گواهی آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟». حضرت محمد (صلی‌الله علیه وآله وسلم) از [[پیامبران اولوالعزم]] است. او در [[جزیرة العرب]] [[بعثت|مبعوث]] شد، اما [[دین|دینش]] ([[اسلام]]) جهانی است و همۀ انسان‌ها در هر زمان‌ را مورد خطاب قرار داده است. [[قرآن کریم]] کتابی است که به او [[وحی]] شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای [[مردم]] گردید. پیامبر اکرم مدت سیزده سال [[دین اسلام]] را در [[مکه]] تبلیغ نمود و پس از آن، برای در امان‌ ماندن خود و پیروانش از آزار [[مشرکان]]، به [[یثرب]] [[هجرت|مهاجرت]] نمود و در آن شهر که بعداً به افتخار او «[[مدینه|مدینة النبی]]» نامیده شد، [[حکومت اسلامی]] را پایه‌گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه‌هایی را به سران قدرت‌های آن زمان یعنی [[روم]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و ... فرستاد و آنها را به [[اسلام]] دعوت نمود و در سال هشتم هجری [[مکه]] را [[فتح مکه|فتح]] کرد و به دنبال آن مردم [[عربستان سعودی|شبه‌جزیره عربستان]] گروه‌گروه به دین اسلام پیوستند. رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در سال دهم هجری [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیه‌السلام)]] را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ [[صفر]] سال یازدهم هجری وفات نمود.  
'''محمدبن عبدالله'''، خاتم‌الانبیا و خاتم پیامبران است. ایشان پیامبر [[اسلام]] و آخرین رسول و برترین فرستادۀ [[خدا|خداوند]] است؛ چنان‌که در [[قرآن|قرآن کریم]] به این موضوع اشاره شده است: {{متن قرآن|مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ...|سوره = احزاب|آیه = ٤٠}}؛ «محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نیست، و لیکن فرستادهٔ خدا و پایان‌بخش پیامبران است ...». و در جای دیگر به‌عنوان شاهد و گواه بر امت از پیامبر تعبیر شده: {{متن قرآن|فَکیفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِک عَلَی هَؤُلاءِ شَهِیدًا|سوره = نساء|آیه = 41}}؛  «پس چگونه است [حالشان‌] آنگاه که از هر امّتی گواهی آوریم، و نیز تو را بر آنان گواه آوریم؟». حضرت محمد (صلی‌الله علیه وآله وسلم) از [[پیامبران اولوالعزم]] است. او در [[جزیرة العرب]] [[بعثت|مبعوث]] شد، اما [[دین|دینش]] ([[اسلام]]) جهانی است و همۀ انسان‌ها در هر زمان‌ را مورد خطاب قرار داده است. [[قرآن کریم]] کتابی است که به او [[وحی]] شد و او مامور به تبلیغ و تبیین آن برای [[مردم]] گردید. پیامبر اکرم مدت سیزده سال [[دین اسلام]] را در [[مکه]] تبلیغ نمود و پس از آن، برای در امان‌ ماندن خود و پیروانش از آزار [[مشرکان]]، به [[یثرب]] [[هجرت|مهاجرت]] نمود و در آن شهر که بعداً به افتخار او «[[مدینه|مدینة النبی]]» نامیده شد، [[حکومت اسلامی]] را پایه‌گذاری نمود. آن حضرت در سال ششم هجری نامه‌هایی را به سران قدرت‌های آن زمان یعنی [[روم]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و ... فرستاد و آنها را به [[اسلام]] دعوت نمود و در سال هشتم هجری [[مکه]] را [[فتح مکه|فتح]] کرد و به دنبال آن مردم [[عربستان سعودی|شبه‌جزیره عربستان]] گروه‌گروه به دین اسلام پیوستند. رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در سال دهم هجری [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیه‌السلام)]] را به جانشینی خود معرفی کرد و سه ماه بعد در تاریخ ۲۸ [[صفر]] سال یازدهم هجری وفات نمود.  


== نسب ==
== نسب ==
نسب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) از طرف پدر به تیره [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] از [[قریش|قبیله قریش]] می‌رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب<ref>با شجره‌ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره‌ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می‌رسد. [۳] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۱۵، ص105</ref> او شجره‌نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان<ref>إعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ طبرسی‏، انتشارات اسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۹۰ ش، ج‏۱، ص۴۳</ref> عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به‌خاطر نوری که در چهره او مشاهده می‌نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند<ref>حیوة القلوب ،علامه مجلسی، ج‏۳، ص۸۳</ref>. مادر آن حضرت نیز آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره است که علاوه بر بهره‌مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. [[عبدالمطلب]] هنگامی‌که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند که در مکه دختری مثل او نیست. زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین‌باور است»<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۵، ص ۹۹.</ref>. [[عالمان شیعه|علمای شیعه]] و برخی از [[عالمان اهل‌سنت|علمای اهل‌سنت]] بر اساس استدلال‌های عقلی و مستندات روایی که ارائه می‌دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه‌السلام همه یکتاپرست بوده‌اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکی قرار نگرفته است<ref>آیا اجداد پیامبر صلی‌الله علیه و آله خداپرست و موحّد بودند؟ پاسخ به پرسش‌ها از دیدگاه مذاهب اسلامی، جلد ۶ پرسش‌وپاسخ در محضر علامه طباطبائی (ره)، ص۹۶ـ۹۷ پاسخ به پرسش‌های مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، ص110</ref>.
نسب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) از طرف پدر به تیره [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] از [[قریش|قبیله قریش]] می‌رسد. قبیله قریش فرزندان ''نضر بن کنانه'' هستند که نسب<ref>با شجره‌ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره‌ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می‌رسد. [۳] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۱۵، ص105</ref> او شجره‌نامه پیامبر تا ''عدنان'' بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن [[عبدالمطلب]] بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان<ref>إعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ طبرسی‏، انتشارات اسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۹۰ ش، ج‏۱، ص۴۳</ref> عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به‌خاطر نوری که در چهره او مشاهده می‌نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند<ref>حیوة القلوب ،علامه مجلسی، ج‏۳، ص۸۳</ref>. مادر آن حضرت نیز [[آمنه|آمنه دختر وهب]] بن عبدمناف بن زهره است که علاوه بر بهره‌مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. [[عبدالمطلب]] هنگامی‌که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند که در [[مکه]] دختری مثل او نیست؛ زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین‌باور است»<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۵، ص ۹۹.</ref>. [[عالمان شیعه|علمای شیعه]] و برخی از [[عالمان اهل‌سنت|علمای اهل‌سنت]] بر اساس استدلال‌های عقلی و مستندات روایی که ارائه می‌دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا [[حضرت آدم|آدم (علیه‌السلام)]] همه یکتاپرست بوده‌اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکی قرار نگرفته است<ref>آیا اجداد پیامبر صلی‌الله علیه و آله خداپرست و موحّد بودند؟ پاسخ به پرسش‌ها از دیدگاه مذاهب اسلامی، جلد ۶ پرسش‌وپاسخ در محضر علامه طباطبائی (ره)، ص۹۶ـ۹۷ پاسخ به پرسش‌های مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، ص110</ref>.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==