۲۲٬۰۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = عمار یاسر | | عنوان = عمار بن یاسر | ||
| تصویر = مرقد عمار بن یاسر.jpg | | تصویر = مرقد عمار بن یاسر.jpg | ||
| نام = عمار بن یاسر بن عامر | | نام = عمار بن یاسر بن عامر | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| محل تولد = | | محل تولد = | ||
| سال درگذشت = ۳۷ قمری | | سال درگذشت = ۳۷ قمری | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = | ||
| استادان = | | استادان = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ''ابیحذیفه مخزومی'' بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با قبیله بنیمخزوم بود درآورد<ref> ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج 6، ص 152.</ref>. | سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ''ابیحذیفه مخزومی'' بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با قبیله بنیمخزوم بود درآورد<ref> ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج 6، ص 152.</ref>. | ||
گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»<ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref>. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»<ref> یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.</ref>. | گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»<ref>الإصابة، ج 4، ص 473.</ref>. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»<ref> یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.</ref>. | ||
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref>، ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر ([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص | در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref>، ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود<ref>أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628.</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر ([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 498.</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر حاضر بود<ref>طبری؛ أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک؛ ج 11، ص 563.</ref>. | ||
== عمار یاسر بعد از پیامبر == | == عمار یاسر بعد از پیامبر == | ||
عمار بعد از رحلت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] نیز حضور فعالی در صحنههای اجتماعی داشت. [[خلیفه دوم]] بعد از مشورت با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]]، عمار را به فرمانداری [[کوفه]] انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است<ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref>. | عمار بعد از رحلت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] نیز حضور فعالی در صحنههای اجتماعی داشت. [[خلیفه دوم]] بعد از مشورت با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]]، عمار را به فرمانداری [[کوفه]] انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است<ref>الإصابة، ج 4، ص 473.</ref>. | ||
راوی میگوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخرهای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند میگوید: ای مسلمانها! من عمار یاسر هستم! آیا از [[بهشت]] فرار میکنید؟! به سوی من آیید! | راوی میگوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخرهای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند میگوید: ای مسلمانها! من عمار یاسر هستم! آیا از [[بهشت]] فرار میکنید؟! به سوی من آیید! | ||
من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار همچنان به شدت به نبرد خود ادامه میدهد<ref>الاستیعاب، ج 3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص | من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار همچنان به شدت به نبرد خود ادامه میدهد<ref>الاستیعاب، ج 3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161.</ref>. | ||
== آیات نازل شده در شان عمار == | == آیات نازل شده در شان عمار == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
=== سوره نحل، آیه 106 === | === سوره نحل، آیه 106 === | ||
{{متن قرآن |مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...|سوره = نحل |آیه = 106 }}<ref>زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص | {{متن قرآن |مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...|سوره = نحل |آیه = 106 }}<ref>زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637.</ref>؛ «آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بیایمانی شدهاند». | ||
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»<ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص | نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»<ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104.</ref>. | ||
=== سوره قصص، آیه 61 === | === سوره قصص، آیه 61 === | ||
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ |سوره = قصص|آیه = 61}}<ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص | {{متن قرآن |أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ |سوره = قصص|آیه = 61}}<ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 615.</ref>؛ «آیا آنکه به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژدهاش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهرهمند ساخته، اما در [[روز قیامت]] باید حساب پس بدهد؟!». | ||
=== سوره زمر، آیه 9 === | === سوره زمر، آیه 9 === | ||
{{متن قرآن |أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... |سوره = زمر|آیه = 9 }}<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص | {{متن قرآن |أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... |سوره = زمر|آیه = 9 }}<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص 189.</ref>؛ «آیا آنکه شبهنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو میآورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ...». | ||
=== سوره زمر، آیه 22 === | === سوره زمر، آیه 22 === | ||
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... |سوره = زمر|آیه = 22 }}<ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص | {{متن قرآن |أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... |سوره = زمر|آیه = 22 }}<ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287.</ref>؛ «آیا آنکه خداوند سینهاش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...». | ||
== شهادت عمار == | == شهادت عمار == | ||
عمّار بن یاسر سرانجام پس از سالها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93<ref> ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>، یا 94 سالگی<ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 11، ص 509</ref>. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد. | عمّار بن یاسر سرانجام پس از سالها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93<ref> ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>، یا 94 سالگی<ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 11، ص 509.</ref>. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد. | ||
آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز میکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم<ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197</ref>. | آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز میکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم<ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197.</ref>. | ||
[[امام علی بن أبیطالب (ع)|امام علی (علیهالسلام)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»<ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص | [[امام علی بن أبیطالب (ع)|امام علی (علیهالسلام)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»<ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |