جلامده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== اعتقادات == | == اعتقادات == | ||
'''جلامده''' دربارۀ [[صحابهپیامبر]] و شخصیتشان معتقد بودند که احوال آنها بر ما پوشیده است و اطلاع خاصی از اینکه چه میکردند و در چه حالی بودند در دست نیست. با اینحال میگفتند که مردم یک جامعه نمیتوانند بدون مقتدا و رهبر مقتدری باشند که در رأس | '''جلامده''' دربارۀ [[صحابهپیامبر]] و شخصیتشان معتقد بودند که احوال آنها بر ما پوشیده است و اطلاع خاصی از اینکه چه میکردند و در چه حالی بودند در دست نیست. با اینحال میگفتند که مردم یک جامعه نمیتوانند بدون مقتدا و رهبر مقتدری باشند که در رأس جامعه حکمرانی کند؛ زیرا که جامعه بدون رهبر نمیتواند روی آرامش را ببیند و آماده فتنه و درگیری میشود.بنابراین، هر شخصی را که بزرگان امت روی آن اجماع و اتفاق کردند، او پیشوای بهحق است، چه آن شخص صالح باشد یا فاسد<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 142 با ویرایش و اصلاح کلی عبارات.</ref>،<ref>هفتاد و سه ملت یا اعتقادات مذاهب؛ مربوط به قرن ششم با تصحیح دکتر محمد جواد مشکور؛ چاپ تهران؛ سال 1341 شمسی، ص 63.</ref>،<ref>دبستان المذاهب، به اهتمام رضا زاده ملک؛ چاپ تهران؛ ج2، ص 88.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۰
«جلامده» یکی دیگر از فرقههای اسلامی است که اطلاعات چندانی دربارۀ مؤسس و نیز تاریخچه آن در دست نیست.
اعتقادات
جلامده دربارۀ صحابهپیامبر و شخصیتشان معتقد بودند که احوال آنها بر ما پوشیده است و اطلاع خاصی از اینکه چه میکردند و در چه حالی بودند در دست نیست. با اینحال میگفتند که مردم یک جامعه نمیتوانند بدون مقتدا و رهبر مقتدری باشند که در رأس جامعه حکمرانی کند؛ زیرا که جامعه بدون رهبر نمیتواند روی آرامش را ببیند و آماده فتنه و درگیری میشود.بنابراین، هر شخصی را که بزرگان امت روی آن اجماع و اتفاق کردند، او پیشوای بهحق است، چه آن شخص صالح باشد یا فاسد[۱]،[۲]،[۳].
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 142 با ویرایش و اصلاح کلی عبارات.
- ↑ هفتاد و سه ملت یا اعتقادات مذاهب؛ مربوط به قرن ششم با تصحیح دکتر محمد جواد مشکور؛ چاپ تهران؛ سال 1341 شمسی، ص 63.
- ↑ دبستان المذاهب، به اهتمام رضا زاده ملک؛ چاپ تهران؛ ج2، ص 88.