تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:تقریب]]

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۴

قلمرو گسترده تقریب مذاهب

گرچه محور اصلی تکثر مذاهب‌اسلامی، برپایه فقه شکل گرفته و به اختلافات بین پیروان آنان اغلب از منظر فقهی نگریسته می‌شود، اما باید اذعان نمود که گستره اندیشه تقریب‌مذاهب در عرصه‌های حساس و اساسی حیات مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنی ـ جریان دارد؛ بنابراین، منحصر کردن دعوت منادیان تقریب‌مذاهب به تقریب فقهی را باید عدول از این حرکت وحدت بخش دانست.

در این بخش برخی از ابعاد و گستره تقریب مذاهب را تبیین می‌کنیم:

1. تقریب اعتقادی: هرگاه به اصول اعتقادی مسلمانان که زیربنای زندگی آنان را تشکیل می‌دهد توجه شود، به خوبی اشتراک تمامی آنان در مبانی اصلی و محوری دین روشن می‌گردد. به طور کلی مبانی اعتقادی مشترک تمامی مذاهب‌اسلامی را می‌توان در موارد ذیل بررسی کرد:

الف) توحید و یکتایی ذات مقدس الله؛

ب) ایمان به نبوت پیامبران الهی و رسول مکرّم اسلام و الزام به تبعیت از آن حضرت در حیات فردی و اجتماعی؛

ج) ایمان به قرآن کریم به عنوان بزرگ‌ترین معجزه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و منبع نخست شریعت؛

د) ایمان به معاد و حیات جاویدان پس از مرگ؛

هـ) ایمان به جامعیت اسلام به عنوان آخرین دین برگزیده الهی که قادر است نیازهای بشریت را در تمامی عرصه‌های گوناگون زندگی پاسخگو باشد.

لازم به ذکر است که گرچه اختلافات فرعی و جزئی راجع به اصول یاد شده در مذاهب اسلامی وجود داشته که منشأ پیدایش فرق گوناگون در حوزه کلام گردیده است، اما پذیرش اصول پنجگانه مذکور، مورد وفاق جمیع مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنی ـ می‌باشد.


2. تقریب فقهی: شاید در بدو امر چنین تصور شود که بیشترین اختلافات مسلمانان در حوزه فقه بوده و به همین سبب تقسیم و تعدّد مذاهب هم بر محور فقه شکل گرفته است اما باید اذعان نمود که تصوّر مذکور دور از واقعیت بوده و اختلافات در این حوزه نیز همانند مبانی اعتقادی در فرعیات می‌باشد و این بدان جهت است که تمامی مذاهب در لزوم استناد فقه به قرآن و سنت اتفاق نظر دارند.

نکته مهمی که در این راستا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است آن است که حتی همین اختلافات فرعی نیز در حوزه فقه، مبتنی بر اصل حجیّت اجتهاد است که مورد پذیرش تمامی پیروان مذاهب اسلامی می‌باشد. مفهوم این اصل محوری در فقه آن است که قرآن و سنت دو منبع اصلی در استنباط احکام شریعت بوده و رأی و فتوای هر یک از مجتهدان برای خود و پیروانشان حجّت می‌باشد. چنانکه امام مالک بن أنس می‌گفت: «فإنّما أنا بشر أصیب وأخطئ فأعرضوا قولی علی الکتاب والسنة»[۱] و امام شافعی: «إذا صحّ الحدیث بخلاف قولی فأضربوا بقولی الحائط»[۲] وأبو حنیفه: «هذا رأیی وهذا أحسن ما رأیت فمن جاء برأی غیر هذا قبلناه؛ حرام علی من لم یعرف دلیلی أن یفتی بکلامی»[۳] بنابراین با وجود منابع مشترک در استنباط شریعت، تقریب فقهی نه تنها امری ممکن بلکه قطعی خواهد بود.[۴]

3. تقریب اخلاقی: باید گفت در حوزه اخلاقی ـ فردی و اجتماعی تمامی مذاهب اسلامی با یکدیگر وفاق کامل داشته و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اسوه همگان در این مجال می‌باشد. چنانکه قرآن در خطاب به همه مسلمانان می‌فرماید: {ولکم فی رسول الله أسوة حسنة}[۵] 4. تقریب تاریخی و تمدنی: تمامی مسلمانان در بسیاری از حوادث تاریخی صدر اسلام به ویژه حوادث عصر رسالت و بعد از آن اتفاق نظر داشته و اختلاف در این حوزه نیز به فرعیات بر می‌گردد که آن هم ازطریق گفتگو‌های علمی و منقطی قابل تخفیف است.

4. تقریب تاریخی و تمدنی: تمامی مسلمانان در بسیاری از حوادث تاریخی صدر اسلام به ویژه حوادث عصر رسالت و بعد از آن اتفاق نظر داشته و اختلاف در این حوزه نیز به فرعیات بر می‌گردد که آن هم ازطریق گفتگو‌های علمی و منقطی قابل تخفیف است.

5. تقریب سیاسی: مشترکات بین مسلمانان علاوه در حوزه عقاید و اخلاق در حوزه سیاسی نیز به حدی است که امت اسلامی می‌توانند با اتخاذ موضع‌گیری مشترک، تهاجم دشمنان اسلام را از ممالک اسلامی دفع کنند چنان که جهان کفر در جهت مبارزه با اسلام و نفوذ در جوامع اسلامی، مواضع یکسانی به رغم اختلافات داخل با یکدیگر، اتخاذ نموده‌اند.


6. تقریب اقتصادی: جهان اسلام قادر است بر اساس مبانی مشترک اقتصادی خویش اتحادیه‌های عظیم اقتصادی را در بین ممالک اسلامی رواج دهد. همانند اروپائیان که در بین خود جهت تسهیل در روابط اقتصادیشان دست به تأسیس اتحادیه‌ها و بازارهای مشترک زده‌اند. متأسفانه شاهدیم که جوامع اسلامی به رغم داشتن منابع عظیم مادی فاقد چنین مراکز حیاتی بوده و برخی از آنان به جای آنکه اسلام را محور در تاسیس مؤسسات و مراکز اقتصادی خویش قرار دارد عربیت را مبنا قرار داده که آن هم غالباً تحت سلطه قدرت‌های استکباری قرار دارند. بدیهی است چنین سیاست‌ها و تصمیمات تنگ نظرانه که ناشی از ناسیونالیسم افراطی عربی است و مورد حمایت قدرت‌های غربی نیز قرار دارد موجب تشتت در جوامع اسلامی و تضعیف قدرت اسلام در بین مسلمانان خواهد شد. باید گفت قلمرو و گستره تقریب مذاهب بیش از مواردی است که در این مقاله ذکر شده است.

پانویس

  1. مناظرات فی العقاید والأحکام، الشیخ عبدالله الحسن، ج 2، ص 302.
  2. الإجتهاد والتقلید عند السنة، مرکز المصطفی.
  3. مناظرات فی العقاید والأحکام، ج 2، ص 302.
  4. لازم به ذکر است که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، توسط گروه قرآن و حدیث مجموعه‌ای گسترده (چندین جلدی) در جمع‌آوری احادیث مشترکات فقهی ـ از ابتدای کتاب طهارت تا دیات و حدود ـ تدوین شده که در شرف چاپ می‌باشد.
  5. احزاب: 21.