۸۶٬۱۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'همه جانبه' به 'همهجانبه') |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
این مقاله به جریان مذهبی و گرایشهای جمعیت اهل سنت (حنفی، شافعی، سلفیها و وهابیها و طرفداران جنبش گولن) و رهبران و افراد تاثیرگذار در این مذاهب و تبیین برخی از اقدامات هریک از آنها توجه دارد. | این مقاله به جریان مذهبی و گرایشهای جمعیت اهل سنت (حنفی، شافعی، سلفیها و وهابیها و طرفداران جنبش گولن) و رهبران و افراد تاثیرگذار در این مذاهب و تبیین برخی از اقدامات هریک از آنها توجه دارد. | ||
= | =اهل سنت جمهوری آذربایجان= | ||
اهل سنت در جمهوری آذربایجان در اقلیتاند. اکثریت آنان حنفی و تعدادی هم حنبلی شافعی هستند. (البته مجامع طرفدار نقشبندی، مجامع دینی ترکیه و جمعیتهای نورچی هم هستند). سنیها در طول تاریخ در قسمت شمالی آذربایجان حایز اکثریت بودهاند و امروزه سنیهای بومی یا قدیمی آذربایجان در مناطق مرزی زندگی میکنند. <ref>ولی جباری، شیعیان جمهوری آذربایجان، قم: انتشارات شیعهشناسی، 1389.</ref> محل تمرکز فعالیتهای اهل سنت در باکو، مسجد تاریخی [[اژدربیگ]] است. ترکیه، کویت و عربستان سعودی از چند دهه به این سو، فعالیتهایی برای ترویج عقاید مذهبی موردنظر خود در آذربایجان داشته و دارند.<br> | |||
رفتار آنان با شیعیان بسیار خوب است. تعداد کمی از آنان در جنوب و بخش عمده آنان در شمال زندگی میکنند. آنان مثل شیعیان مراسم خاص پرشکوهی ندارند. با این حال، اکنون آنان فعالیت بیشتری دارند و روز به روز زیادتر میشوند. حاج سلمان موسیاف معاون رئیس اداره مسلمانان قفقاز، رهبر سنّیهای جمهوری آذربایجان است. | رفتار آنان با شیعیان بسیار خوب است. تعداد کمی از آنان در جنوب و بخش عمده آنان در شمال زندگی میکنند. آنان مثل شیعیان مراسم خاص پرشکوهی ندارند. با این حال، اکنون آنان فعالیت بیشتری دارند و روز به روز زیادتر میشوند. حاج سلمان موسیاف معاون رئیس اداره مسلمانان قفقاز، رهبر سنّیهای جمهوری آذربایجان است. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==3. سلفیها و وهابیون == | ==3. سلفیها و وهابیون == | ||
بعضی از | بعضی از پژوهشگران حوزه قفقاز معتقدند، در هیچ دوره تاریخی جریان سلفی در جمهور آذربایجان موجود نبوده است. اما، از اواخر عمر شوروی و بخصوص از اوایل دوره استقلال جمهوری آذربایجان جریان وهابی و سلفی با مساعدتهایی که از طرف عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عرب و نیز مصر و احیانا برخی دیگر از کشورهای عربی انجام شد و میشود، در این کشور شکل گرفته است. بنای اولیه جریان سلفی را شخصی بنام شیخ سلیم که یک فلسطینی الاصل و اهل غزّه بود ودر دوران شوروی در دانشکده باکو و در رشته حقوق تحصیل میکرد، گذاشته است. این جریان فعالیت و تبلیغات خود را از سالهای 89-1988 که آن زمان ناشناخته بود، در باکو آغاز کرد. <ref>جباری، همان، صص 69.</ref> <br> | ||
در اوایل استقلال جمهوری آذربایجان عدهای از جوانان مسلمان که در پی هویت دینی خود بودند توسط روحانیون افراطی سلفی و وهابی با این ادعا که صاحب اسلام اصیل هستند بسوی خود جذب کرده و آنها را جهت آموزش به دانشگاه بینالمللی اسلامی مدینه در عربستان، مرکز اصلی تربیت طلاب و مبلغان وهاب معرفی میکردند که اکنون در عرصه تبلیغات مذهبی در جمهور آذربایجان فعالند. | در اوایل استقلال جمهوری آذربایجان عدهای از جوانان مسلمان که در پی هویت دینی خود بودند توسط روحانیون افراطی سلفی و وهابی با این ادعا که صاحب اسلام اصیل هستند بسوی خود جذب کرده و آنها را جهت آموزش به دانشگاه بینالمللی اسلامی مدینه در عربستان، مرکز اصلی تربیت طلاب و مبلغان وهاب معرفی میکردند که اکنون در عرصه تبلیغات مذهبی در جمهور آذربایجان فعالند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
مخالفین جنبش معتقدند که ادعای جنبش مبنی بر تلاش برای ادغام در جامعه سکولار فریبی بیش نیست و این جنبش به دنبال این است که با استفاده از سرمایههای مالی، سیاسی و اجتماعی قدرت و نفوذ بیشتری به دست آورد تا بتواندبعداً به اسلامیکردن سیستیم قانونگذاری و جامعه مدنی بپردازد.<br> | مخالفین جنبش معتقدند که ادعای جنبش مبنی بر تلاش برای ادغام در جامعه سکولار فریبی بیش نیست و این جنبش به دنبال این است که با استفاده از سرمایههای مالی، سیاسی و اجتماعی قدرت و نفوذ بیشتری به دست آورد تا بتواندبعداً به اسلامیکردن سیستیم قانونگذاری و جامعه مدنی بپردازد.<br> | ||
اما به رعم این دغدغهها و نگرانی، تاکنون مدرک محکمی مبنی بر وجود یک دستور کار سیاسی پنهان در این شبکه در دست نیست. درواقع رهبران جنبش با نخبگان سیاسی تعامل داشته و | اما به رعم این دغدغهها و نگرانی، تاکنون مدرک محکمی مبنی بر وجود یک دستور کار سیاسی پنهان در این شبکه در دست نیست. درواقع رهبران جنبش با نخبگان سیاسی تعامل داشته و آشکارا از حکومت الهام علی اف حمایت کرده و با آن همکاری میکنند. به همین دلیل است که دولت دلیلی برای تشکیک در تمایلات و گرایشات سکولاریستی این جنبش و یا وفاداری سیاسیاش ندارد. | ||
بنا به دلایل زیادی حکومت آذربایجان مانع فعالیتهای این جنبش نمیشوند. <br> | بنا به دلایل زیادی حکومت آذربایجان مانع فعالیتهای این جنبش نمیشوند. <br> | ||
نخست اینکه به خاطر نفوذی که این جنبش در | نخست اینکه به خاطر نفوذی که این جنبش در دستگاههای بروگکراتیک ترکیه دارد، هرگونه ناملایمتی با این شبکه میتواند آثار زیانباری بر روابط دو کشور داشته باشد. <br> | ||
دوم این است که این جنبشبیش از پیش درخاج از ترکیه قدرتمند و بانفوذ شده است که بر جمعیت ترکهایی که در اروپا، آمریکا و سایر کشوره زندگی میکنند، تأثرگذار است.<br> | دوم این است که این جنبشبیش از پیش درخاج از ترکیه قدرتمند و بانفوذ شده است که بر جمعیت ترکهایی که در اروپا، آمریکا و سایر کشوره زندگی میکنند، تأثرگذار است.<br> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
چهارم، این است که این جنبش، شبکهای بسیار موفق از نهادهای آموزشی را اداره میکند که بسیاری از فرزندان نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان در این نهادها به تحصیل مشغولند<br> | چهارم، این است که این جنبش، شبکهای بسیار موفق از نهادهای آموزشی را اداره میکند که بسیاری از فرزندان نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان در این نهادها به تحصیل مشغولند<br> | ||
و در نهایت، اینکه تجارت و حساب و کتابهای بسیاری بین مقامات آذربایجانی، الیگارشیها و سازمانهای مرتبط با گولن درجریان است که بقای این جمهوری را در این کشور تضمین میکند.<ref>همان</ref> | و در نهایت، اینکه تجارت و حساب و کتابهای بسیاری بین مقامات آذربایجانی، الیگارشیها و سازمانهای مرتبط با گولن درجریان است که بقای این جمهوری را در این کشور تضمین میکند.<ref>همان</ref> | ||
رابطه جنبش گولن و سایر گروههای مذهبی هم پرتنش است. فعالان شیعه معتقدند که این جنبش بیش از اندازه منفعل و سکولاراست و آن را متهم به ریاکاری و فقدان تقوای لازم میکنند و نیز این جنبش را متهم به تقیه صرفا برای دستیابی به قدرت سیاسی در آذربایجان میکنند. اسلامگرایان اهل سنت نیز به صورت خاص از این جنبش انتقاد دارند و آن را متهم به ایجاد بدعت در دین و نامسلمان خطاب میکنند. بنا به استانداردهای وهابیون برای اسلام ناب، تمایلات صوفیانه این جنبش و نیز | رابطه جنبش گولن و سایر گروههای مذهبی هم پرتنش است. فعالان شیعه معتقدند که این جنبش بیش از اندازه منفعل و سکولاراست و آن را متهم به ریاکاری و فقدان تقوای لازم میکنند و نیز این جنبش را متهم به تقیه صرفا برای دستیابی به قدرت سیاسی در آذربایجان میکنند. اسلامگرایان اهل سنت نیز به صورت خاص از این جنبش انتقاد دارند و آن را متهم به ایجاد بدعت در دین و نامسلمان خطاب میکنند. بنا به استانداردهای وهابیون برای اسلام ناب، تمایلات صوفیانه این جنبش و نیز تلاشهایی که این شبکه برای ادغام در یک جامعه سکولار انجام میدهد به عنوان تخطی آشکار از اسلام درنظر گرفته میشود. اما به رغم این انتقادات برخی از وهابیون به خاطر توسعه اسلام سنی به وسیله نهادهای سکولار بواسطه این جنبش وهمچنین به چالش کشیدن مفاهیم غالب و سنتهای شیعه توسط آن خشنوداند.<br> | ||
=سازمانها و نهادهای حامی وهابیت در جمهوری آذربایجان= | =سازمانها و نهادهای حامی وهابیت در جمهوری آذربایجان= | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده: | [[رده:اهل سنت]] | ||
[[رده:آذربایجان]] | [[رده:آذربایجان]] |