دیوبندیه در افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سال‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
مولوی ایاز نیازی که در کل افغانستان شناخته شده هستند دیوبندی بودند. ایشان از دارالعلوم اکوره ختک که در پیشاور پاکستان است، سند فضیلت گرفته بودند. بعد هم به مصر می‌روند و در دانشگاهِ الازهر مصر تا مرحله دکترا تحصیل می‌کنند.
مولوی ایاز نیازی که در کل افغانستان شناخته شده هستند دیوبندی بودند. ایشان از دارالعلوم اکوره ختک که در پیشاور پاکستان است، سند فضیلت گرفته بودند. بعد هم به مصر می‌روند و در دانشگاهِ الازهر مصر تا مرحله دکترا تحصیل می‌کنند.


از علمای افغانستانی که در سطح جهان معروف هستند شیخ محمد انور بدخشانی است که ایشان استاد حدیث در دارالعلوم اسلامی نیوتاین، هستند. ایشان از بدخشان است و در پاکستان از شخصیتهای معروف است. نیز افراد دیگر همچو مولانا غلام‌‌‌‌‌‌رسول دروازی، و مولانا نورالدین بدخشانی دیوبندی بودند. در بدخشان مسلکِ دیوبند رواج دارد اما دیگر تفکرات مانند سلفیه، صوفیه و اهل تشیع نیز هستند. علماء نامبرده شخصیت‌های برجسته از افغانستان در پاکستان هستند.
از علمای افغانستانی که در سطح جهان معروف هستند شیخ محمد انور بدخشانی است که ایشان استاد حدیث در دارالعلوم اسلامی نیوتاین، هستند. ایشان از بدخشان است و در پاکستان از شخصیت‌های معروف است. نیز افراد دیگر همچو مولانا غلام‌‌‌‌‌‌رسول دروازی، و مولانا نورالدین بدخشانی دیوبندی بودند. در بدخشان مسلکِ دیوبند رواج دارد اما دیگر تفکرات مانند سلفیه، صوفیه و اهل تشیع نیز هستند. علماء نامبرده شخصیت‌های برجسته از افغانستان در پاکستان هستند.
== رابطه دیوبندیه و سلفیه در افغانستان ==
== رابطه دیوبندیه و سلفیه در افغانستان ==
دیوبندیه و سلفیه دو مسلک از اهل سنت است. بنابراین اختلاف اینها در داخل اهل سنت و در مسائل فرعی است. اختلاف اینها را میتوان از نوعِ اختلافات اهل رای و اهلِ حدیث شمرد. یعنی اختلافاتی که در قدیم درمیان محدثین و فقها روان بوده است امروزه بین اینها ریشه دوانده است.
دیوبندیه و سلفیه دو مسلک از اهل سنت است. بنابراین اختلاف اینها در داخل اهل سنت و در مسائل فرعی است. اختلاف اینها را می‌توان از نوعِ اختلافات اهل رای و اهلِ حدیث شمرد. یعنی اختلافاتی که در قدیم درمیان محدثین و فقها روان بوده است امروزه بین اینها ریشه دوانده است.


می‌توان گفت: سلفیه تفکری است که از منهج اهل حدیث کمک می‌گیرد و دیوبندی با وجود اینکه محدثین را روی چشم می‌گیرند و ایشان راقبول دارند، بیشتر افکار فقهاء را تایید می‌کنند.
می‌توان گفت: سلفیه تفکری است که از منهج اهل حدیث کمک می‌گیرد و دیوبندی با وجود اینکه محدثین را روی چشم می‌گیرند و ایشان راقبول دارند، بیشتر افکار فقهاء را تایید می‌کنند.
خط ۳۹: خط ۳۹:
خلاصه اینکه ماتریدیه یک منهجی است که درمیان شلفیه و اشاعره قرار دارد، از یک جهت به سلفیت و از جهت دیگر به اشعری‌ها قریب است. عقل و نقل هر دو را با هم مساویانه استفاده می‌کنند. در جایی که عقل نیاز بود از عقل استفاده می‌کنند درجایی که وحی نیاز باشد از وحی کمک می‌گیرند. البته در منابع کلامی معتبر شان منطق و فلسفه یونان نیست، بلکه به اساس قواعد کلامی که متکلمین آنها را مسلّم دانسته‌اند بحث می‌کنند.
خلاصه اینکه ماتریدیه یک منهجی است که درمیان شلفیه و اشاعره قرار دارد، از یک جهت به سلفیت و از جهت دیگر به اشعری‌ها قریب است. عقل و نقل هر دو را با هم مساویانه استفاده می‌کنند. در جایی که عقل نیاز بود از عقل استفاده می‌کنند درجایی که وحی نیاز باشد از وحی کمک می‌گیرند. البته در منابع کلامی معتبر شان منطق و فلسفه یونان نیست، بلکه به اساس قواعد کلامی که متکلمین آنها را مسلّم دانسته‌اند بحث می‌کنند.
== رابطه دیوبندیه با معتزلیان ==
== رابطه دیوبندیه با معتزلیان ==
دیوبندیه از معتزلیان چیزی نمی گیرند بلکه در طول تاریخ یک جهت مبارزه با همین معتزلیان بوده است، البته بعض گروه‌ها همانند جماعت اسلامی پاکستان، جماعت اخوان‌المسلمین مصر، و کسانیکه از عقلانیون در افغانستان هستند، بیشتر تمایل به اعتزال دارند. عقل‌گرایی محض مورد نظر و مورد پسند دیوبندیه نیست.
دیوبندیه از معتزلیان چیزی نمی‌گیرند بلکه در طول تاریخ یک جهت مبارزه با همین معتزلیان بوده است، البته بعض گروه‌ها همانند جماعت اسلامی پاکستان، جماعت اخوان‌المسلمین مصر، و کسانیکه از عقلانیون در افغانستان هستند، بیشتر تمایل به اعتزال دارند. عقل‌گرایی محض مورد نظر و مورد پسند دیوبندیه نیست.


دیوبندیه می‌گوید: در باب دین در آن جا که عقل نیاز بود عقل را به اندازه اش به کار ببر، و در جایی که نیاز نیست تو خود از پیش خود عقل را بر نقل مقدم نساز. لذا جایی که شریعت سخن نگفته اجتهاد به میان می‌آید. در آنجا می‌توان از عقل استفاده کرد. مثلا معتزلی‌ها خبر واحد را به اساس اصول عقلانی رد می‌کنند. در حالی که مجموع اهل سنت و جماعت، بدون تقسیمات، خبر واحد را قبول دارند. اما معتزلیان خبر واحد را بر اساس عقلشان رد می‌کنند. می‌گویند که عقل بر وحی مقدم است.  
دیوبندیه می‌گوید: در باب دین در آن جا که عقل نیاز بود عقل را به اندازه اش به کار ببر، و در جایی که نیاز نیست تو خود از پیش خود عقل را بر نقل مقدم نساز. لذا جایی که شریعت سخن نگفته اجتهاد به میان می‌آید. در آنجا می‌توان از عقل استفاده کرد. مثلا معتزلی‌ها خبر واحد را به اساس اصول عقلانی رد می‌کنند. در حالی که مجموع اهل سنت و جماعت، بدون تقسیمات، خبر واحد را قبول دارند. اما معتزلیان خبر واحد را بر اساس عقلشان رد می‌کنند. می‌گویند که عقل بر وحی مقدم است.  
خط ۴۸: خط ۴۸:
علمای اصیل و بزرگان دیوبند به تصوف به گونه‌ای که مقید به کتاب و سنت باشد معتقدند؛ در ماتریدیت نیز تصوف مقید به کتاب و سنت می‌باشد. پس هرگونه روش تصوفی که موافق با کتاب و سنت و منهج سلف صالح باشد، علمای دیوبندی آن را قبول دارند، اما اگر بنام تصوف خرافات صورت گرفت و استفاده‌جویی از تصوف صورت گرفت، دیوبندیه مخالف آن بوده و برای اصلاح مبارزه می‌کنند.  
علمای اصیل و بزرگان دیوبند به تصوف به گونه‌ای که مقید به کتاب و سنت باشد معتقدند؛ در ماتریدیت نیز تصوف مقید به کتاب و سنت می‌باشد. پس هرگونه روش تصوفی که موافق با کتاب و سنت و منهج سلف صالح باشد، علمای دیوبندی آن را قبول دارند، اما اگر بنام تصوف خرافات صورت گرفت و استفاده‌جویی از تصوف صورت گرفت، دیوبندیه مخالف آن بوده و برای اصلاح مبارزه می‌کنند.  


امام ابو منصور ماتریدی میگوید: همانا شریعت بمثابه جسم، طریقت بمثابه قلب، و حقیقت بمثابه روحِ انسان است. آیا قلب از این قالبِ جسم بیرون است؟ آیا تاثیر عمل قلبی از قالبِ جسم خارج شده میتواند؟ نخیر. پس تصوف و طریقت همان است که در قالب شریعت مقید باشد. اما بعضی مجالسی که صوفیان دارند، بعضی خرافاتی که در مجالس‌شان صورت میگیرد، بعضی باورهایی که ایشان دارند قابل تایید نیستند.  
امام ابو منصور ماتریدی می‌گوید: همانا شریعت بمثابه جسم، طریقت بمثابه قلب، و حقیقت بمثابه روحِ انسان است. آیا قلب از این قالبِ جسم بیرون است؟ آیا تاثیر عمل قلبی از قالبِ جسم خارج شده می‌تواند؟ نخیر. پس تصوف و طریقت همان است که در قالب شریعت مقید باشد. اما بعضی مجالسی که صوفیان دارند، بعضی خرافاتی که در مجالس‌شان صورت میگیرد، بعضی باورهایی که ایشان دارند قابل تایید نیستند.  


دارالعلوم دیوبند و علمای دیوبندی هر چهار سلسله طریقت را قبول دارند و مجالس اصلاحی و عرفانی نیز دارند، اما تمام مجالس شان در چارچوب عقلانیت و کتاب و سنت پیش می‌برند.
دارالعلوم دیوبند و علمای دیوبندی هر چهار سلسله طریقت را قبول دارند و مجالس اصلاحی و عرفانی نیز دارند، اما تمام مجالس شان در چارچوب عقلانیت و کتاب و سنت پیش می‌برند.
خط ۵۶: خط ۵۶:
مفتی نعمان برجسته‌ترین و مشهورترین عالم این گروه است. سیفی‌های افغانستان اول در خیبرپختون خواه پاکستان بودند، بعد به پنجاب کوچ کردند و بعد از آنجا خارج شدند و به افغانستان آمدند و در بلخ و دیگر ولایات مانند سمنگان و هرات و بغلان و کابل جای گرفتند.
مفتی نعمان برجسته‌ترین و مشهورترین عالم این گروه است. سیفی‌های افغانستان اول در خیبرپختون خواه پاکستان بودند، بعد به پنجاب کوچ کردند و بعد از آنجا خارج شدند و به افغانستان آمدند و در بلخ و دیگر ولایات مانند سمنگان و هرات و بغلان و کابل جای گرفتند.
== دیوبندیه و تکفیر ==
== دیوبندیه و تکفیر ==
اصل اولیه نزد دیوبندیه تکفیر نیست. بلکه اصل، نزد آنان تا آخرین مرحله تاویل است. البته در حق منحرفین لفظ “گمراه” را استفاده می‌کنند لیکن این بمعنای تکفیر نیست. البته بعضی گروه‌ها و احزاب کوچک و بزرگ هستند که خود را به دیوبندیه منسوب می‌کنند ولی خلاف نظر علماء عمل می‌کنند. مثلا سپاه صحابه پاکستان که به دیوبندیه منسوب می‌کنند. ممکن است کسی عملکرد آنها را دیده مسلکِ دیوبندیه را متهم کند، ولی این‌ غلط است، چون به اساس عملکرد بعض منتسبین، نمیتوان بر منهج و مسلکی انتقاد کرد.
اصل اولیه نزد دیوبندیه تکفیر نیست. بلکه اصل، نزد آنان تا آخرین مرحله تاویل است. البته در حق منحرفین لفظ “گمراه” را استفاده می‌کنند لیکن این بمعنای تکفیر نیست. البته بعضی گروه‌ها و احزاب کوچک و بزرگ هستند که خود را به دیوبندیه منسوب می‌کنند ولی خلاف نظر علماء عمل می‌کنند. مثلا سپاه صحابه پاکستان که به دیوبندیه منسوب می‌کنند. ممکن است کسی عملکرد آنها را دیده مسلکِ دیوبندیه را متهم کند، ولی این‌ غلط است، چون به اساس عملکرد بعض منتسبین، نمی‌توان بر منهج و مسلکی انتقاد کرد.


== دیوبندیه و طالبان ==
== دیوبندیه و طالبان ==
برخلاف تصور رایجی که وجود دارد مبنی بر این که طالبان از مدارس دیوبندیه متولد است و شاید در خیلی از کشورها دیوبندی‌ها و طالبان مساوی قلمداد شوند باید گفت این تصور اشتباه بوده و هیچ یک از دارالعلوم‌های بزرگ دیوبندی مثل نیوتاون و دارالعلوم کراچی ارتباط مستقیمی با حرکت طالبان ندارند. بله می‌توان گفت که برخی از طلاب این مدارس در تحریک طالبان نقش داشته اند و ممکن است برخی از طلاب دیوبندیه در میان طالبان بوده باشند یا همفکر سیاسی آنان باشند اما به صورت کلی نمی‌توان گفت که طالبان، دیوبندی هستند و تحت رهبری مستقیم بزرگان دیوبندی حرکت خود را پیش می‌برند.
برخلاف تصور رایجی که وجود دارد مبنی بر این که طالبان از مدارس دیوبندیه متولد است و شاید در خیلی از کشورها دیوبندی‌ها و طالبان مساوی قلمداد شوند باید گفت این تصور اشتباه بوده و هیچ یک از دارالعلوم‌های بزرگ دیوبندی مثل نیوتاون و دارالعلوم کراچی ارتباط مستقیمی با حرکت طالبان ندارند. بله می‌توان گفت که برخی از طلاب این مدارس در تحریک طالبان نقش داشته‌اند و ممکن است برخی از طلاب دیوبندیه در میان طالبان بوده باشند یا همفکر سیاسی آنان باشند اما به صورت کلی نمی‌توان گفت که طالبان، دیوبندی هستند و تحت رهبری مستقیم بزرگان دیوبندی حرکت خود را پیش می‌برند.


به عبارت دیگر می‌توان گفت که در اسلام مذاهبِ فقهی گوناگون وجود دارد که مذهب حنفی یک نوع آن است. و داخل مذهب نیز تقسیماتی وجود دارد که به مسالک و مناهج و مکاتب مختلفِ فقهی و فکری تقسیم می‌شود. و دیوبندیه یک مکتب در داخل مذهب حنفی است.
به عبارت دیگر می‌توان گفت که در اسلام مذاهبِ فقهی گوناگون وجود دارد که مذهب حنفی یک نوع آن است. و داخل مذهب نیز تقسیماتی وجود دارد که به مسالک و مناهج و مکاتب مختلفِ فقهی و فکری تقسیم می‌شود. و دیوبندیه یک مکتب در داخل مذهب حنفی است.


طالبان نیز پای‌بند به مذهب حنفی هستند ولی از این لازم نمی‌آید که ایشان پابند مسلک دیوبندی هم باشند. هر چند می‌توان گفت که حدود 50 درصد آنان از افکار دیوبندیه تاثیر پذیرفته اند اما در مجموع باید گفت که طالبان یک گروه سیاسی است و دیوبندیه یک مسلک فکری و بین آنها تلازم و تساوی وجود ندارد.
طالبان نیز پای‌بند به مذهب حنفی هستند ولی از این لازم نمی‌آید که ایشان پابند مسلک دیوبندی هم باشند. هر چند می‌توان گفت که حدود 50 درصد آنان از افکار دیوبندیه تاثیر پذیرفته‌اند اما در مجموع باید گفت که طالبان یک گروه سیاسی است و دیوبندیه یک مسلک فکری و بین آنها تلازم و تساوی وجود ندارد.


دارالعلوم دیوبند هیچ وقت ارتباط با طالبان را تایید نکرده است. چندین بار در‌این‌باره از ادارهء دیوبندِ هند سوال شده است. در جواب استفتا گفته‌اند که ما با اینها ارتباطی نداریم. هیچ‌گونه تاییدی مبنی بر اینکه دیوبندیه مؤید و یا موافق سیاست و عملکردِ آنها باشد، وجود ندارد.
دارالعلوم دیوبند هیچ وقت ارتباط با طالبان را تایید نکرده است. چندین بار در‌این‌باره از ادارهء دیوبندِ هند سوال شده است. در جواب استفتا گفته‌اند که ما با اینها ارتباطی نداریم. هیچ‌گونه تاییدی مبنی بر اینکه دیوبندیه مؤید و یا موافق سیاست و عملکردِ آنها باشد، وجود ندارد.


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:افغانستان]]
[[رده:افغانستان]]
[[رده:اهل‌سنت]]
[[رده:اهل سنت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش