احمد بلو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = احمد بلو | |||
| تصویر = احمد بللو.jpg | |||
| نام = | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = 1910 م | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = [[نیجریه]] | |||
| سال درگذشت = 1966 م | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = [[نیجریه]] | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| دین = [[اسلام]] | |||
| مذهب = [[اهل سنت]] | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |نخستوزیر [[نیجریه]]|همکاری با [[اخوانالمسلمین]]|تأسیس اتحادیه جهانی [[مسلمانان]]|}} | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''احمد بلو''' دهم ژانویه 1910 م، در شهر سوکوتو به دنیا آمد، ایشان متفکر و سیاستمدار خلاق [[اسلامی]] است که بهعنوان سیاستگذاری مدرن بین [[مسلمانان]] در [[نیجریه]] شناخته میشد، ایستادگی او در مقابل برنامههای [[انگلیس]] از جمله مسیحی کردن مردم [[نیجریه]]، یک حرکت بزرگ است که هیچگاه فراموش شدنی نیست. وی کسی بود که کنسولگری [[صهیونیست|صهیونیستها]] را از نیجریه اخراج کرد. | |||
== زندگینامه == | |||
ایشان در دهم ژانویه 1910 میلادی در شهر سوکوتو به دنیا آمد و پدربزرگش از مبارزان [[اسلام]] بود. پدرش شاهزاده ''ابراهیم بن ابی بکر بن محمد بلو'' است و جد بزرگش شیخ ''عثمان بن فودیو'' بنیانگذار امپراتوری منقرض شده اسلامی است که در قرن هجدهم پس از میلاد تأسیس شد. وی تحصیلات خود را از کتب قرآنی آغاز کرد و در کنار شیوخ [[صوفیه]] پرورش یافت، سپس به دبستان انگلیسی و سپس به دارالمعلمین کاچینا پیوست. او در سال 1948 م، به [[بریتانیا]] سفر کرد و در آنجا تحصیل کرد و پس از بازگشت به عضویت شورای قانونگذاری درآمد، سپس در سال 1953 م، مسئولیت وزارت دولت محلی را بر عهده گرفت و سپس نخستوزیر قلمرو شمالی [[نیجریه]] شد. در سال 1954 م، به او حکومت خودگردان اعطا شد. او توانست از نفوذ سیاسی خود برای حفظ میراث اسلامی ساخته شده توسط اجدادش استفاده کند و راه آنها را دنبال کند و فرزندان قبایل نیجریه را زیر یک چتر اسلامی گرد هم آورد که آنها را از نظر معنوی و فرهنگی با ادیان مختلف پیوند دهد. | |||
ایشان با وجود سختیها و تهدیدهایی که با آن روبرو بود در راه دعوت اسلام بسیار تلاش کرد و حداقل نیم میلیون [[مسلمان]] -و در یکی از منابع چهار میلیون مسلمان هم ذکر شده است- که بهوسیله او اسلام آوردند او در تأسیس اتحادیه جهانی مسلمانان مشارکت داشت و بهعنوان معاون پادشاه [[عربستان سعودی|سعودی]] به ریاست اتحادیه منصوب شد. در سال 1938 م، به عنوان مدیر منطقه گوسو (مرکز ایالت زامفرای امروز) منصوب شد و در همان سال با کسب عنوان "ساردونای سوکوتو" به شهرت و موقعیت او در جامعه هائوسا افزایش یافت. "ولیعهد" سلطان سوکوتو. او علاوه بر کار در اداره GSO، در سال 1948 م، برای مطالعه تخصصی در سیستم حکومت محلی به [[بریتانیا]] سفر کرد و پس از بازگشت به عضویت شورای قانونگذاری قانون اساسی [[نیجریه]] منصوب شد. از آن دوره، نفوذ او افزایش یافت و سخنگوی رسمی منطقه شمال نیجریه در شورا شد. در دوره انتقالی که قبل از اعطای خودمختاری به سه منطقه [[نیجریه]] (شرق، غرب و شمال) در سال 1953 م، انجام شد، وی مسئولیت وزارت دولت محلی را بر عهده گرفت و پس از اثبات صلاحیت خود، پستهای وزارتی دیگری به او واگذار شد. دولت انگلیس، تا زمانی که با اعطای خودمختاری در سال 1954 م، نخستوزیر نیجریه شمالی شد و تا زمان [[شهادت]] پس از استقلال نیجریه در این سمت باقی ماند. | |||
== الگوی مردم نیجریه == | |||
وقتی صحبت از [[اسلام]] در [[نیجریه]] مدرن شروع میشود، باید به این مرد که برای دفاع از بقای نیجریه بهعنوان یک کشور مسلمان به [[شهادت]] رسید، اشاره کرد. او رهبر [[شهید]] '''احمد بلو'''، از شخصیتهای اندیشه اسلامی و پیشگام سیاسی است که رهبری تاریخ سیاسی نوین نیجریه به طور عام و منطقه شمال را به طور خاص رهبری کرد. مکتب سیاسی قلمرو شمالی بر اساس نظریات و عقاید او بنا شد. او نظریهپرداز و برنامهریز جنبشها و سازمانهای سیاسی قبایل هوسا و فولانی است، علاوه بر این که بنیانگذار جنبش شمال [[نیجریه]] است. تاریخ به یاد خواهد آورد که چگونه ایشان با آرامش، خرد بالغانه و رویکرد سیاسی منحصر به فرد در مقابل حمله شدید اشغالگران [[انگلیس]] و نیروهای سلطهگر ایستاد. او وارد عرصه سیاست شد و با مقامات اشغالگر انگلیس بر اساس «تو به دینت و من به دین خویش» و به شرط حفظ بهرهبرداریها و دستاوردهای امپراتوری اسلامی و آثار تاریخی آن در سرزمینهای [[ایران]]، برخورد کرد. رویکرد او این بود که [[دین اسلام]] مقدس است و در فرهنگ لغت سیاسی او قابل خدشه نیست. | |||
'''احمد | |||
= | == تمدن مدرن نیجریه == | ||
ایشان در | انگیزه اصلی ایشان از ورودش به سیاست و مشارکت در امورسیاسی، تمایلش به اعمال نفوذ سیاسی برای حفظ بقایای میراث اسلامی بود و این موضوع را در کتاب:"My life"؛ «زندگی من» خود تأیید میکند، جایی که میگوید: من مسائل سیاسی را انتخاب کردم. اقدام «برای بازگرداندن شکوه اجدادم که یک امپراتوری اسلامی در غرب [[آفریقا]] ساختند.» [[خداوند]] متعال اجدادم را برای رهبری [[جهاد]] مقدسی که دولت اسلامی را تأسیس کرد برگزید و امروز با انتخابات آزاد برای کمک به ساختن یک کشور مدرن انتخاب شدهام. او با مناصب مختلف سیاسی خود کمکهای زیادی به کشور و مردم خود کرده است. | ||
او تأسیس «دانشگاه مسلمانان شمال» را در دهه چهل آغاز کرد و تلاش کرد تا مناطق شمال [[نیجریه]] را بهعنوان یک بلوک واحد تغییر شکل دهد، همانطور که قبلاً زیر پرچم خانواده فودیو قرار گرفته بود. سپس این دانشگاه پس از ارائه پروژه احزاب و تشکلهای سیاسی به یک حزب سیاسی تبدیل شد و مکتب سیاسی آن با رویکرد منحصر به فرد خود موفق شد تمامی اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی را به غیر از هاوسا دو به عضویت در این حزب متقاعد کند. "حفاظت زیر چتر دین اسلام را به عنوان پیوند معنوی و فرهنگی برای همه قبایل شمال نیجریه" تصریح کرد، حتی اگر مذاهب آنها متفاوت باشد. تاریخ موقعیت پرافتخارش را برای او ثبت کرد که با دفاع قاطعانه و شجاعانه از میراث اسلامی برای او در تدوین اولین قانون اساسی نیجریه در سال 1949 میلادی جایگاهی پیدا کرد و در مقابل تلاشهای دولت انگلیس و مستضعفان ایستادگی کرد. با تفکر سکولار در میان شهروندان برای نادیده گرفتن به رسمیت شناختن محاکم شرعی که قبل از ظهور اشغال وجود داشت و کار میکرد، همانطور که او کشتی سرزمین شمالی را به حرکت درآورد، کشور به سمت بنادر پیشرفت و توسعه میرفت. | |||
= | == روابط برجسته با اعراب == | ||
او بسیار مشتاق پیوند و تقویت روابط خود با جهان عرب و رهبران آن بود؛ زیرا در آن زمان سفرها و بازدیدهایی از چندین کشور عربی از جمله جمهوری عربی متحده داشت - او روابط دوستانه نزدیکی با رئیسجمهور [[جمال عبدالناصر]] داشت. و نیز روابط او با [[الازهر]] الشریف و علمای آن و از ثمرات آن تأسیس الازهر الشریف با تشکیل هیئتی از علمای خود برای بررسی کتاب معروف جدش (خلیفه محمد بلو)، "إنفاق الميسور في تاريخ بلاد التكرور"؛ «صرف رفاه در تاریخ کشور تکور»، و این کتاب تصویری یادبود از رئیسجمهور [[جمال عبدالناصر]] و رهبر احمد بلو را در خود داشت. | |||
وی همچنین با [[ملک فیصل بن عبدالعزیز]]، پادشاه [[عربستان سعودی]] رابطه دوستانه داشت و با وی موافقت کرد که دانشگاهی اسلامی مشابه دانشگاه کشورهای مشترک المنافع [[بریتانیا]] تأسیس کند و ایشان به عنوان معاون پادشاه عربستان در ریاستجمهوری منصوب شد. اتحادیه جهانی مسلمین که در سال 1962 میلادی تأسیس شد، قدردانی ویژه خود را از این بابت ابراز داشت و گفت: دعوت شریفی که از سوی پادشاه از من برای مشارکت در این کنفرانس تاریخی اسلامی شد، عمیقترین تأثیر را بر من گذاشت. این یک افتخار بزرگ برای من و کشورم است. ارتباطات خوب او شامل چندین کشور مانند [[لیبی]]، [[سودان]] و غیره بود. | |||
== تلاش در دعوت از اسلام == | |||
وی در دعوت به خدا و رساندن آن به مردم بسیار عالی بود و با وجود مشکلات و تهدیدهایی که به دلیل موقعیت سیاسی خود به عنوان نخستوزیر با آن مواجه بود، خود را وقف انتشار آن در غرب [[آفریقا]] کرد. او همیشه میگفت: ما جانشین پیشینیان هستیم و اگر متوجه مصیبت آنها نشدیم؛ زیرا در زمانی هستیم که فرصتها به ما کمک نمیکند تا مانند آنها عمل کنیم، پس خداوند ما را بیامرزد و کمک کند. برخی از آنچه را که برای ما و مسلمانان گذاشتهاند زنده کنیم. با وجود مشکلاتی که با آن مواجه بود، دعوت [[اسلام]] را در نیجریه خدمت کرد و آن را در چهارچوب نهادی قرار داد و دو تشکل را تأسیس کرد، اولین شورای مشورتی امور اسلامی که متشکل از علمای نخبه منطقه شمال است و وابسته به پارلمان و شورای شاهزادگان. دومی گروه نصرالاسلام بود که اعضای آن شاهزادگان، وزرا، نمایندگان و قضات بودند و به آن راضی نبودند و اهداف خود را دفاع از مسائل حساس [[اسلام]] و [[مسلمین]] تعریف کردند. | |||
== ایستادگی در برابر جنگهای صلیبی == | |||
از برجستهترین تلاشهای وکالتی او، ایستادگی او در برابر چالشهای جنگهای صلیبی، [[صهیونیسم]] و بتپرستی و تلاش او برای محافظت از میلیونها هموطن خود - بهویژه در منطقه شمالی در کوههای بلند در شهرستانهای بائوچی - بود که توانستند برای مسیحی شدن توسط مبلغان مذهبی دوره از دسامبر 1963 تا مارس 1965 به بیش از دوازده هزار نفر. وی همچنین در تأسیس اتحادیه جهانی مسلمانان در [[مکه مکرمه]] مشارکت داشت و در کنفرانس عمومی اسلامی در [[مکه مکرمه]] در سال 1965 میلادی شرکت کرد و سخنرانی مهمی را که یک پیمان تاریخی تلقی میشد ایراد کرد. | |||
= | == شهادت == | ||
از آنجایی که کاری که ایشان در دعوت اسلامی انجام داده بود، خشم بسیاری را برانگیخت و دستاوردهای او دلیل کافی برای اعزام عدهای برای از بین بردن او بود، افراد مسلح به رهبری یک ژنرال مسیحی از قبیله ایگبو به خانه او یورش بردند و در ژانویه 1966 م، او را تیرباران کردند. به احتمال زیاد دلیل ترور، ترس از برخی تلاشهای وی در دعوت اسلامی بود که برخی آن را تلاش وی برای اسلامی کردن کامل [[نیجریه]] میدانستند، بهویژه اینکه اقدامات دفاعی وی نتایج قابل توجهی داشت. خواب [[مسیحیان]] و كشورهای غربی را برهم زد كه دریافتند كه اگر عمری طولانی داشته باشد هیچ چیز مانع از دستیابی او به این امر نخواهد شد. | |||
== منابع == | |||
* ر. ک: مدخل أحمد بللو در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:شخصیتهای مسلمان]] | |||
[[رده:شخصیتهای اهل سنت]] | |||
[[رده:اعضای اخوان المسلمین]] | |||
[[رده: | |||
[[رده: | |||
[[رده: | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۰
احمد بلو | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1910 م، ۱۲۸۸ ش، ۱۳۲۷ ق |
محل تولد | نیجریه |
سال درگذشت | 1966 م، ۱۳۴۴ ش، ۱۳۸۵ ق |
محل درگذشت | نیجریه |
دین | اسلام، اهل سنت |
آثار |
|
احمد بلو دهم ژانویه 1910 م، در شهر سوکوتو به دنیا آمد، ایشان متفکر و سیاستمدار خلاق اسلامی است که بهعنوان سیاستگذاری مدرن بین مسلمانان در نیجریه شناخته میشد، ایستادگی او در مقابل برنامههای انگلیس از جمله مسیحی کردن مردم نیجریه، یک حرکت بزرگ است که هیچگاه فراموش شدنی نیست. وی کسی بود که کنسولگری صهیونیستها را از نیجریه اخراج کرد.
زندگینامه
ایشان در دهم ژانویه 1910 میلادی در شهر سوکوتو به دنیا آمد و پدربزرگش از مبارزان اسلام بود. پدرش شاهزاده ابراهیم بن ابی بکر بن محمد بلو است و جد بزرگش شیخ عثمان بن فودیو بنیانگذار امپراتوری منقرض شده اسلامی است که در قرن هجدهم پس از میلاد تأسیس شد. وی تحصیلات خود را از کتب قرآنی آغاز کرد و در کنار شیوخ صوفیه پرورش یافت، سپس به دبستان انگلیسی و سپس به دارالمعلمین کاچینا پیوست. او در سال 1948 م، به بریتانیا سفر کرد و در آنجا تحصیل کرد و پس از بازگشت به عضویت شورای قانونگذاری درآمد، سپس در سال 1953 م، مسئولیت وزارت دولت محلی را بر عهده گرفت و سپس نخستوزیر قلمرو شمالی نیجریه شد. در سال 1954 م، به او حکومت خودگردان اعطا شد. او توانست از نفوذ سیاسی خود برای حفظ میراث اسلامی ساخته شده توسط اجدادش استفاده کند و راه آنها را دنبال کند و فرزندان قبایل نیجریه را زیر یک چتر اسلامی گرد هم آورد که آنها را از نظر معنوی و فرهنگی با ادیان مختلف پیوند دهد. ایشان با وجود سختیها و تهدیدهایی که با آن روبرو بود در راه دعوت اسلام بسیار تلاش کرد و حداقل نیم میلیون مسلمان -و در یکی از منابع چهار میلیون مسلمان هم ذکر شده است- که بهوسیله او اسلام آوردند او در تأسیس اتحادیه جهانی مسلمانان مشارکت داشت و بهعنوان معاون پادشاه سعودی به ریاست اتحادیه منصوب شد. در سال 1938 م، به عنوان مدیر منطقه گوسو (مرکز ایالت زامفرای امروز) منصوب شد و در همان سال با کسب عنوان "ساردونای سوکوتو" به شهرت و موقعیت او در جامعه هائوسا افزایش یافت. "ولیعهد" سلطان سوکوتو. او علاوه بر کار در اداره GSO، در سال 1948 م، برای مطالعه تخصصی در سیستم حکومت محلی به بریتانیا سفر کرد و پس از بازگشت به عضویت شورای قانونگذاری قانون اساسی نیجریه منصوب شد. از آن دوره، نفوذ او افزایش یافت و سخنگوی رسمی منطقه شمال نیجریه در شورا شد. در دوره انتقالی که قبل از اعطای خودمختاری به سه منطقه نیجریه (شرق، غرب و شمال) در سال 1953 م، انجام شد، وی مسئولیت وزارت دولت محلی را بر عهده گرفت و پس از اثبات صلاحیت خود، پستهای وزارتی دیگری به او واگذار شد. دولت انگلیس، تا زمانی که با اعطای خودمختاری در سال 1954 م، نخستوزیر نیجریه شمالی شد و تا زمان شهادت پس از استقلال نیجریه در این سمت باقی ماند.
الگوی مردم نیجریه
وقتی صحبت از اسلام در نیجریه مدرن شروع میشود، باید به این مرد که برای دفاع از بقای نیجریه بهعنوان یک کشور مسلمان به شهادت رسید، اشاره کرد. او رهبر شهید احمد بلو، از شخصیتهای اندیشه اسلامی و پیشگام سیاسی است که رهبری تاریخ سیاسی نوین نیجریه به طور عام و منطقه شمال را به طور خاص رهبری کرد. مکتب سیاسی قلمرو شمالی بر اساس نظریات و عقاید او بنا شد. او نظریهپرداز و برنامهریز جنبشها و سازمانهای سیاسی قبایل هوسا و فولانی است، علاوه بر این که بنیانگذار جنبش شمال نیجریه است. تاریخ به یاد خواهد آورد که چگونه ایشان با آرامش، خرد بالغانه و رویکرد سیاسی منحصر به فرد در مقابل حمله شدید اشغالگران انگلیس و نیروهای سلطهگر ایستاد. او وارد عرصه سیاست شد و با مقامات اشغالگر انگلیس بر اساس «تو به دینت و من به دین خویش» و به شرط حفظ بهرهبرداریها و دستاوردهای امپراتوری اسلامی و آثار تاریخی آن در سرزمینهای ایران، برخورد کرد. رویکرد او این بود که دین اسلام مقدس است و در فرهنگ لغت سیاسی او قابل خدشه نیست.
تمدن مدرن نیجریه
انگیزه اصلی ایشان از ورودش به سیاست و مشارکت در امورسیاسی، تمایلش به اعمال نفوذ سیاسی برای حفظ بقایای میراث اسلامی بود و این موضوع را در کتاب:"My life"؛ «زندگی من» خود تأیید میکند، جایی که میگوید: من مسائل سیاسی را انتخاب کردم. اقدام «برای بازگرداندن شکوه اجدادم که یک امپراتوری اسلامی در غرب آفریقا ساختند.» خداوند متعال اجدادم را برای رهبری جهاد مقدسی که دولت اسلامی را تأسیس کرد برگزید و امروز با انتخابات آزاد برای کمک به ساختن یک کشور مدرن انتخاب شدهام. او با مناصب مختلف سیاسی خود کمکهای زیادی به کشور و مردم خود کرده است. او تأسیس «دانشگاه مسلمانان شمال» را در دهه چهل آغاز کرد و تلاش کرد تا مناطق شمال نیجریه را بهعنوان یک بلوک واحد تغییر شکل دهد، همانطور که قبلاً زیر پرچم خانواده فودیو قرار گرفته بود. سپس این دانشگاه پس از ارائه پروژه احزاب و تشکلهای سیاسی به یک حزب سیاسی تبدیل شد و مکتب سیاسی آن با رویکرد منحصر به فرد خود موفق شد تمامی اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی را به غیر از هاوسا دو به عضویت در این حزب متقاعد کند. "حفاظت زیر چتر دین اسلام را به عنوان پیوند معنوی و فرهنگی برای همه قبایل شمال نیجریه" تصریح کرد، حتی اگر مذاهب آنها متفاوت باشد. تاریخ موقعیت پرافتخارش را برای او ثبت کرد که با دفاع قاطعانه و شجاعانه از میراث اسلامی برای او در تدوین اولین قانون اساسی نیجریه در سال 1949 میلادی جایگاهی پیدا کرد و در مقابل تلاشهای دولت انگلیس و مستضعفان ایستادگی کرد. با تفکر سکولار در میان شهروندان برای نادیده گرفتن به رسمیت شناختن محاکم شرعی که قبل از ظهور اشغال وجود داشت و کار میکرد، همانطور که او کشتی سرزمین شمالی را به حرکت درآورد، کشور به سمت بنادر پیشرفت و توسعه میرفت.
روابط برجسته با اعراب
او بسیار مشتاق پیوند و تقویت روابط خود با جهان عرب و رهبران آن بود؛ زیرا در آن زمان سفرها و بازدیدهایی از چندین کشور عربی از جمله جمهوری عربی متحده داشت - او روابط دوستانه نزدیکی با رئیسجمهور جمال عبدالناصر داشت. و نیز روابط او با الازهر الشریف و علمای آن و از ثمرات آن تأسیس الازهر الشریف با تشکیل هیئتی از علمای خود برای بررسی کتاب معروف جدش (خلیفه محمد بلو)، "إنفاق الميسور في تاريخ بلاد التكرور"؛ «صرف رفاه در تاریخ کشور تکور»، و این کتاب تصویری یادبود از رئیسجمهور جمال عبدالناصر و رهبر احمد بلو را در خود داشت.
وی همچنین با ملک فیصل بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی رابطه دوستانه داشت و با وی موافقت کرد که دانشگاهی اسلامی مشابه دانشگاه کشورهای مشترک المنافع بریتانیا تأسیس کند و ایشان به عنوان معاون پادشاه عربستان در ریاستجمهوری منصوب شد. اتحادیه جهانی مسلمین که در سال 1962 میلادی تأسیس شد، قدردانی ویژه خود را از این بابت ابراز داشت و گفت: دعوت شریفی که از سوی پادشاه از من برای مشارکت در این کنفرانس تاریخی اسلامی شد، عمیقترین تأثیر را بر من گذاشت. این یک افتخار بزرگ برای من و کشورم است. ارتباطات خوب او شامل چندین کشور مانند لیبی، سودان و غیره بود.
تلاش در دعوت از اسلام
وی در دعوت به خدا و رساندن آن به مردم بسیار عالی بود و با وجود مشکلات و تهدیدهایی که به دلیل موقعیت سیاسی خود به عنوان نخستوزیر با آن مواجه بود، خود را وقف انتشار آن در غرب آفریقا کرد. او همیشه میگفت: ما جانشین پیشینیان هستیم و اگر متوجه مصیبت آنها نشدیم؛ زیرا در زمانی هستیم که فرصتها به ما کمک نمیکند تا مانند آنها عمل کنیم، پس خداوند ما را بیامرزد و کمک کند. برخی از آنچه را که برای ما و مسلمانان گذاشتهاند زنده کنیم. با وجود مشکلاتی که با آن مواجه بود، دعوت اسلام را در نیجریه خدمت کرد و آن را در چهارچوب نهادی قرار داد و دو تشکل را تأسیس کرد، اولین شورای مشورتی امور اسلامی که متشکل از علمای نخبه منطقه شمال است و وابسته به پارلمان و شورای شاهزادگان. دومی گروه نصرالاسلام بود که اعضای آن شاهزادگان، وزرا، نمایندگان و قضات بودند و به آن راضی نبودند و اهداف خود را دفاع از مسائل حساس اسلام و مسلمین تعریف کردند.
ایستادگی در برابر جنگهای صلیبی
از برجستهترین تلاشهای وکالتی او، ایستادگی او در برابر چالشهای جنگهای صلیبی، صهیونیسم و بتپرستی و تلاش او برای محافظت از میلیونها هموطن خود - بهویژه در منطقه شمالی در کوههای بلند در شهرستانهای بائوچی - بود که توانستند برای مسیحی شدن توسط مبلغان مذهبی دوره از دسامبر 1963 تا مارس 1965 به بیش از دوازده هزار نفر. وی همچنین در تأسیس اتحادیه جهانی مسلمانان در مکه مکرمه مشارکت داشت و در کنفرانس عمومی اسلامی در مکه مکرمه در سال 1965 میلادی شرکت کرد و سخنرانی مهمی را که یک پیمان تاریخی تلقی میشد ایراد کرد.
شهادت
از آنجایی که کاری که ایشان در دعوت اسلامی انجام داده بود، خشم بسیاری را برانگیخت و دستاوردهای او دلیل کافی برای اعزام عدهای برای از بین بردن او بود، افراد مسلح به رهبری یک ژنرال مسیحی از قبیله ایگبو به خانه او یورش بردند و در ژانویه 1966 م، او را تیرباران کردند. به احتمال زیاد دلیل ترور، ترس از برخی تلاشهای وی در دعوت اسلامی بود که برخی آن را تلاش وی برای اسلامی کردن کامل نیجریه میدانستند، بهویژه اینکه اقدامات دفاعی وی نتایج قابل توجهی داشت. خواب مسیحیان و كشورهای غربی را برهم زد كه دریافتند كه اگر عمری طولانی داشته باشد هیچ چیز مانع از دستیابی او به این امر نخواهد شد.
منابع
- ر. ک: مدخل أحمد بللو در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..