۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==معنای اصطلاحی تقریب== | ==معنای اصطلاحی تقریب== | ||
تقریب دراصطلاح، دعوتی است اصلاحی برای نزدیک کردن [[امامیه]] و [[ | تقریب دراصطلاح، دعوتی است اصلاحی برای نزدیک کردن [[امامیه]] و [[اهل سنت]] با حفظ کیان دو طرف بر پایه علم و خرد، نه عواطف و احساسات زود گذر.<ref>ر ک، بی آزار شیرازی عبدالکریم، اسلام آیین همبستگی، ص 25</ref> بنابراین، تقریب در نگاه کلی به معنی تلاش علمای اسلامی برای نزدیک کردن آراء و عقاید پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر میباشد و هدف از آن، شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به برادری دینی براساس اصول ومشترکات اسلامی؛ یعنی اعتقاد به وحدانیت خدا، [[نبوت]] [[پیامبر]] و [[معاد]] است. علاوه بر این، تقریب میتواند از دو منظر عام و خاص مورد توجه قرار گیرد. زیرا تقریب در مفهوم عام حرکتی فعال برای نزدیک کردن [[ادیان]] به یکدیگر است و در مفهوم خاص، حرکتی است که علمای [[مذاهباسلامی]] آنرا پایهگذاری کردهاند و هدف از آن، نزدیک کردن [[شیعیان]] و [[اهلسنّت و جماعت]] به یکدیگر با هدف رفع اختلاف و خنثی کردن دشمنی مسلمانان و متحد کردن آنان است. بنابراین، لازم است علمای مذاهب در محیطی دوستانه و صمیمی و به دور از هر گونه تعصب گرد هم آمده با طرح موضوعات مشترک و تقویت آن در مسیر تقریب، گامهای جدی و عملی بردارند و علاوه، از طرح مسائل اختلاف بر انگیز پرهیز کنند و سر انجام به وجهالجمع قابل قبول دست یابند. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
در اثر انشعاباتی که بعد از عصر رسالت بین مسلمانان راجع به مکتب جامع و حیات بخش [[اسلام]] به وقوع پیوست، به تدریج مذاهب و فرقههایی در [[جهاناسلام]] شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی قرار گرفته بود، پیامدهای شومی را در جوامعاسلامی در پی داشت که بارزترین آنها تفرقه، [[تکفیر]] و منازعات خانمانسوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز استمرار دارد. | در اثر انشعاباتی که بعد از عصر رسالت بین مسلمانان راجع به مکتب جامع و حیات بخش [[اسلام]] به وقوع پیوست، به تدریج مذاهب و فرقههایی در [[جهاناسلام]] شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی قرار گرفته بود، پیامدهای شومی را در جوامعاسلامی در پی داشت که بارزترین آنها تفرقه، [[تکفیر]] و منازعات خانمانسوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز استمرار دارد. | ||
در این راستا از همان نخست زمزمههای تفرقه و تشتّت بین مسلمانان، رهروان صدیق مکتب [[اهلبیت]] علیهمالسلام به تبعیت از امامان معصوم خویش، گامهای بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهباسلامی برداشته و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند که نمونه عالی آن تدوین کتابهایی نظیر «الخلاف» و «المبسوط» از [[شیخطوسی]] و تفسیر [[مجمعالبیان]] از [[شیخطبرسی]] میباشد که مورد توجه دانشمندان برجسته | در این راستا از همان نخست زمزمههای تفرقه و تشتّت بین مسلمانان، رهروان صدیق مکتب [[اهلبیت]] علیهمالسلام به تبعیت از امامان معصوم خویش، گامهای بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهباسلامی برداشته و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند که نمونه عالی آن تدوین کتابهایی نظیر «الخلاف» و «المبسوط» از [[شیخطوسی]] و تفسیر [[مجمعالبیان]] از [[شیخطبرسی]] میباشد که مورد توجه دانشمندان برجسته اهل سنت قرار گرفته است. استمرار این حرکت حیات بخش در تقریب مذاهب، ضرورتی است که [[عقل]] و [[شرع]] آن را لازم دانسته و هر نوع اخلال و مخالفت با آن را گناهی بس عظیم میداند. | ||
==ضرورت شرعی و عقلی تقریب مذاهب اسلامی== | ==ضرورت شرعی و عقلی تقریب مذاهب اسلامی== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
الف) سوء تفاهم پیروان مذاهباسلامی نسبت به یکدیگر: اصحاب تقریب، بزرگترین آسیب و مانع در وحدت جامعه اسلامی را که هدف نهایی تقریب میباشد در نداشتن فهم صحیح مسلمانان شیعه و سنی از یکدیگر میدانند. شهید مطهری در این زمینه مینویسد: «یکی از ابتلاءات مسلمین این است که گذشته از این که پارهای معتقدات تفرق و تشتت پیدا کردهاند و مذهبها و فرقهها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادی نسبت به یکدیگر میباشند. یعنی گذشته از پارهای اختلافات عقیدهای دچار توهمات بیجای بسیاری درباره یکدیگر میباشند. در گذشته و حاضر آتش افروزانی بوده و هستند که کوشش آنها بر این بوده و هست که بر بدبینیهای مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند. تهدیدی که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبی متوجه آنهاست» <ref>مطهری مرتضی، یادداشتها، انتشارات صدرا، ج 2، ص 203،</ref> | الف) سوء تفاهم پیروان مذاهباسلامی نسبت به یکدیگر: اصحاب تقریب، بزرگترین آسیب و مانع در وحدت جامعه اسلامی را که هدف نهایی تقریب میباشد در نداشتن فهم صحیح مسلمانان شیعه و سنی از یکدیگر میدانند. شهید مطهری در این زمینه مینویسد: «یکی از ابتلاءات مسلمین این است که گذشته از این که پارهای معتقدات تفرق و تشتت پیدا کردهاند و مذهبها و فرقهها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادی نسبت به یکدیگر میباشند. یعنی گذشته از پارهای اختلافات عقیدهای دچار توهمات بیجای بسیاری درباره یکدیگر میباشند. در گذشته و حاضر آتش افروزانی بوده و هستند که کوشش آنها بر این بوده و هست که بر بدبینیهای مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند. تهدیدی که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبی متوجه آنهاست» <ref>مطهری مرتضی، یادداشتها، انتشارات صدرا، ج 2، ص 203،</ref> | ||
پیامد سوء این عدم فهم درست پیروان مذاهباسلامی را نسبت به یکدیگر در بدبینیها و نسبتهای ناروای آنان میتوان مشاهده نمود. در این زمینه میتوان به برخی از اتهامات عدهای از نویسندگان ناآگاه | پیامد سوء این عدم فهم درست پیروان مذاهباسلامی را نسبت به یکدیگر در بدبینیها و نسبتهای ناروای آنان میتوان مشاهده نمود. در این زمینه میتوان به برخی از اتهامات عدهای از نویسندگان ناآگاه اهل سنت به پیروان مکتب تشیع اشاره نمود: | ||
قرآن شیعه غیر از قرآن مسلمانان است یا شیعه به جای سجده بر خدا بر تربت [[کربلا]] سجده میکنند یا شیعه معتقد است که [[جبرئیل]] مأمور بود که بر علی نازل شود ولی اشتباهاً بر پیامبر نازل شد... یا اینکه شیعیان امامان خویش را تا مرتبه خدایی میپرستند و... | قرآن شیعه غیر از قرآن مسلمانان است یا شیعه به جای سجده بر خدا بر تربت [[کربلا]] سجده میکنند یا شیعه معتقد است که [[جبرئیل]] مأمور بود که بر علی نازل شود ولی اشتباهاً بر پیامبر نازل شد... یا اینکه شیعیان امامان خویش را تا مرتبه خدایی میپرستند و... | ||
در مقابل این اتهامات وارد شده به [[مکتبتشیع]]، برخی از شیعیان نیز توهماتی را راجع به پیروان مذاهب | در مقابل این اتهامات وارد شده به [[مکتبتشیع]]، برخی از شیعیان نیز توهماتی را راجع به پیروان مذاهب اهل سنت مطرح میکنند نظیر آن که اینان [[ناصبی]] بوده و دشمن خاندان پیامبرند در حالیکه تمامی اهل سنت محبت به خاندان پیامبر صلیالله علیه واله را امری اساسی و لازم دانسته و تنها عده کمی از آنان با این امر مخالف هستند که اینان از طرف قاطبه اهل سنت مطرود میباشند. کتابهایی که عده کثیری از پیروان اهل سنت در عظمت اهلبیت علیهمالسلام نوشتهاند و همین طور [[احادیث]] فراوانی که در این زمینه در منابع معتبر آنها بیان شده است گواه صدق این ادعاست. | ||
بدیهی است رفع این سوء تفاهمات جز از طریق گفتگوهای عقلانی و اجتناب از رفتارهای تعصبآمیز و تحریک کننده ممکن نخواهد بود. | بدیهی است رفع این سوء تفاهمات جز از طریق گفتگوهای عقلانی و اجتناب از رفتارهای تعصبآمیز و تحریک کننده ممکن نخواهد بود. | ||
ب) گفتار و رفتارهای حساسیت برانگیز: بهرغم آنکه بر اساس آموزههای قرآن باید از هر نوع اهانت به مقدسات دیگران حتی کفار نیز اجتناب نمود ـ چنانکه در سوره آمده است: {ولا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیر علم} <ref>انعام: 108.</ref>ـ متاسفانه در اثر جهل و تعصبات و نگاه افراطی برخی از پیروان مذاهباسلامی، رفتارهای اهانتآمیزی نسبت به یکدیگر مشاهده میشود که موجب پیدایش منازعات فروانی تاکنون گردیده است. شاید بتوان ادعا نمود که اهلتسنن شاخصترین این حرکات حساسیت برانگیز را سبّ و لعن شیعیان در باره برخی از صحابه پیامبر میدانند. برای اینان با هیچ منطقی معقول نیست که به مقدساتشان آن هم به صورت آشکار لعن و نفرین صورت گیرد. و نیز رفتار برخی شیعیان در مناسبتهای مختلف در قمه زدن و زنجیرهای تیغ دار و خواندن اشعار غلوآمیز برای آنان قابل قبول نیست. | ب) گفتار و رفتارهای حساسیت برانگیز: بهرغم آنکه بر اساس آموزههای قرآن باید از هر نوع اهانت به مقدسات دیگران حتی کفار نیز اجتناب نمود ـ چنانکه در سوره آمده است: {ولا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیر علم} <ref>انعام: 108.</ref>ـ متاسفانه در اثر جهل و تعصبات و نگاه افراطی برخی از پیروان مذاهباسلامی، رفتارهای اهانتآمیزی نسبت به یکدیگر مشاهده میشود که موجب پیدایش منازعات فروانی تاکنون گردیده است. شاید بتوان ادعا نمود که اهلتسنن شاخصترین این حرکات حساسیت برانگیز را سبّ و لعن شیعیان در باره برخی از صحابه پیامبر میدانند. برای اینان با هیچ منطقی معقول نیست که به مقدساتشان آن هم به صورت آشکار لعن و نفرین صورت گیرد. و نیز رفتار برخی شیعیان در مناسبتهای مختلف در قمه زدن و زنجیرهای تیغ دار و خواندن اشعار غلوآمیز برای آنان قابل قبول نیست. | ||
در مقابل این حرکات افراطی برخی از شیعیان، عدهای از سران | در مقابل این حرکات افراطی برخی از شیعیان، عدهای از سران اهل سنت را هم میبینیم که حکم به تکفیر شیعیان نموده و حتی آنان را از [[مشرکین]] [[صدراسلام|صدر اسلام]] بالاتر دانسته و قتل آنان را نیز جایز میدانند. | ||
باید گفت اگر بخواهیم بر اساس آموزههای قرآنی رفتار نموده و سیره پیامبر صلیالله علیه وآله و اهلبیت علیهمالسلام را الگوی خویش بدانیم، قطعاً حکم به مذموم و منفور بودن رفتارهای مذکور فراهم نمود. در این قسمت سخن یکی از پیشگامان نهضت تقریب را در زمینه رفتار برخی از شیعیان در زمینه سبّ و لعن راجع به برخی از صحابه پیامبر صلیالله علیه واله بیان میکنیم تا برای | باید گفت اگر بخواهیم بر اساس آموزههای قرآنی رفتار نموده و سیره پیامبر صلیالله علیه وآله و اهلبیت علیهمالسلام را الگوی خویش بدانیم، قطعاً حکم به مذموم و منفور بودن رفتارهای مذکور فراهم نمود. در این قسمت سخن یکی از پیشگامان نهضت تقریب را در زمینه رفتار برخی از شیعیان در زمینه سبّ و لعن راجع به برخی از صحابه پیامبر صلیالله علیه واله بیان میکنیم تا برای اهل سنت روشن شود که چنین روشی مقبول عالمان برجسته شیعه نمیباشد. شیخ محمدحسین کاشفالغطاء در این باره مینویسد: | ||
«با اندک تأمل میتوان دریافت که این موضوع نمیتواند دلیل دشمنی باشد چون اولاً: این رأی و عقیده تمام شیعیان نیست و چه بسا بیشتر آنان بر این امر موافق نیستند، زیرا در اخبار پیشوایان شیعه از این کار نهی شده است. | «با اندک تأمل میتوان دریافت که این موضوع نمیتواند دلیل دشمنی باشد چون اولاً: این رأی و عقیده تمام شیعیان نیست و چه بسا بیشتر آنان بر این امر موافق نیستند، زیرا در اخبار پیشوایان شیعه از این کار نهی شده است. | ||
ثانیاً: بر فرض تمام شیعیان این چنین باشند، این امر موجب کفر و خروج آنها از اسلام نخواهد شد و حداکثر مرتکب معصیتی شدهاند و گناهکاران هم در بین شیعیان و هم در بین اهلتسنن زیاد هستند و این موجب قطع برادری بین آنان نمیشود. | ثانیاً: بر فرض تمام شیعیان این چنین باشند، این امر موجب کفر و خروج آنها از اسلام نخواهد شد و حداکثر مرتکب معصیتی شدهاند و گناهکاران هم در بین شیعیان و هم در بین اهلتسنن زیاد هستند و این موجب قطع برادری بین آنان نمیشود. | ||
ثالثاً: چنانچه این موضع از اجتهاد و اعتقاد ناشی باشد گرچه خطاست، ولی ممکن است داخل در معصیت نبوده و موجب فسق نگردد. زیرا باب اجتهاد باز است و نزد همگان مسلم است که برای خطا کننده یک پاداش و برای بهواقع رسیده دو پاداش میباشد. و علمای | ثالثاً: چنانچه این موضع از اجتهاد و اعتقاد ناشی باشد گرچه خطاست، ولی ممکن است داخل در معصیت نبوده و موجب فسق نگردد. زیرا باب اجتهاد باز است و نزد همگان مسلم است که برای خطا کننده یک پاداش و برای بهواقع رسیده دو پاداش میباشد. و علمای اهل سنت جنگهایی را که در صدراسلام میان اصحاب روی داده است مانند [[جنگجمل]] و [[جنگصفّین]] صحیح میدانند که [[زبیر]]، [[طلحه]] و [[معاویه]] در این موارد اجتهاد کرده گرچه در اجتهاد خود خطا کردهاند، اما به عدالت آنها لطمهای وارد نمیشود. پس بهتر است توهین برخی افراطیها را هم نسبت به خلفا جرم ندانند» ه<ref>بی آزار شیرازی عبدالکریم همبستگی مذاهب اسلامی، ص 94 ـ 95</ref>.. | ||
ج) تساهل اصحاب تقریب: گرچه در تاریخچه مربوط به نهضت تقریب میخوانیم که که بیش از شصتوپنج سال از شکلگیری جماعةالتقریب بینالمذاهب الإسلامیه در مصر و حدود بیست سال از تاسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران میگذرد، اما در واقع این نهضت در سال 1317 خورشیدی، به همت [[آیتالله بروجردی]] و شخصیتهای برجسته [[دانشگاه الأزهر مصر]] نظیر [[شیخ محمود شلتوت]] صورت گرفت و توانست تأثیر مثبتی در جوامعاسلامی به ویژه بین عالمان شیعی و سنی ایجاد کند، اما متاسفانه این جنبش اصلاحی آنگونه که شایسته بود تداوم نیافت و در اثر همین سهلانگاری اصحاب تقریب، حرکات افراطی ضد تقریبی در جوامع اسلامی گسترش یافت و همچنان ادامه دارد. بهرغم برپایی دهها کنفرانس و همایش و انتشار صدها عنوان کتاب در زمینه تقریب که در جوامع مختلف اسلامی تا کنون صورت گرفته و میگیرد، متاسفانه ثمرات ناچیزی بر آن مترتب شده است چون بیشتر این همایشها و کنفرانسها جنبه تشریفاتی داشته و مهمانان این جلسات نیز به حضور فیزیکیشان بسنده کردهاند. | ج) تساهل اصحاب تقریب: گرچه در تاریخچه مربوط به نهضت تقریب میخوانیم که که بیش از شصتوپنج سال از شکلگیری جماعةالتقریب بینالمذاهب الإسلامیه در مصر و حدود بیست سال از تاسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران میگذرد، اما در واقع این نهضت در سال 1317 خورشیدی، به همت [[آیتالله بروجردی]] و شخصیتهای برجسته [[دانشگاه الأزهر مصر]] نظیر [[شیخ محمود شلتوت]] صورت گرفت و توانست تأثیر مثبتی در جوامعاسلامی به ویژه بین عالمان شیعی و سنی ایجاد کند، اما متاسفانه این جنبش اصلاحی آنگونه که شایسته بود تداوم نیافت و در اثر همین سهلانگاری اصحاب تقریب، حرکات افراطی ضد تقریبی در جوامع اسلامی گسترش یافت و همچنان ادامه دارد. بهرغم برپایی دهها کنفرانس و همایش و انتشار صدها عنوان کتاب در زمینه تقریب که در جوامع مختلف اسلامی تا کنون صورت گرفته و میگیرد، متاسفانه ثمرات ناچیزی بر آن مترتب شده است چون بیشتر این همایشها و کنفرانسها جنبه تشریفاتی داشته و مهمانان این جلسات نیز به حضور فیزیکیشان بسنده کردهاند. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
5. جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر: دعوت به تقریب در صورت عملی شدن شناخت مسلمانان را در زمینههای مختلف فکری، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی از یکدیگر به دنبال خواهد داشت. در حالی که جدایی مذاهب از یکدیگر زمینه هر نوع گفتگوی علمی و سازنده را از پیروانشان زائل نموده و در نتیجه مسلمانان در بی خبری از عقاید و افکار یکدیگر به سر خواهند برد. | 5. جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر: دعوت به تقریب در صورت عملی شدن شناخت مسلمانان را در زمینههای مختلف فکری، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی از یکدیگر به دنبال خواهد داشت. در حالی که جدایی مذاهب از یکدیگر زمینه هر نوع گفتگوی علمی و سازنده را از پیروانشان زائل نموده و در نتیجه مسلمانان در بی خبری از عقاید و افکار یکدیگر به سر خواهند برد. | ||
بدیهی است این امر زمینه پیدایش تصورات ناصواب را فراهم خواهد نمود. نگاهی کوتاه به کتابهای پیروان این مذاهب نشان میدهد که تا چه حد اینان از عقاید یکدیگر بی خبرند به گونهای که در برخی از کنفرانسها وقتی زمینه ملاقات با یکدیگر بین اینان فراهم میگردد با شگفتی از عقاید و سیاستهای یکدیگر متوجه میگردند که در بسیاری از مسائل همانند یکدیگر میاندیشند و نیز برایشان اثبات میگردد که اتهامات گستردهای که به یکدیگر وارد میکردند چه قدر بی اساس بوده است. اتهام کفر و شرک به شیعیان، مترادف دانستن آنان با غلات یا کیسانیه و ناووسیه و فرقههای دیگر، که شیعه را به عنوان یک مذهب ضد عقل و احساسات معرفی میکند امروزه به شکلهای مختلف در رسانههای جهانی وهابی تبلیغ میگردد در حالی که اگر مکتب تشیع آن گونه که از طریق عالمان و منابع اصلیش معرفی شده است به جهان اسلام ارائه گردد معلوم میگردد که تمامی این نسبتهای ناروا بی اساس بوده و بین مذهب تشیع و سائر مذاهب اسلامی معتبر در بیش از 90 درصد اشتراک وجود دارد چنانکه اولین مؤسس دارالتقریب در مصر شیخ الأزهر محمود شلتوت در رسمیت داشتن مذهب شیعه اعلام نمود: «مذهب جعفری معروف به شیعه امامیه اثنا عشریه مذهبی است که شرعاً تعبد به آن همچون سایر مذاهب | بدیهی است این امر زمینه پیدایش تصورات ناصواب را فراهم خواهد نمود. نگاهی کوتاه به کتابهای پیروان این مذاهب نشان میدهد که تا چه حد اینان از عقاید یکدیگر بی خبرند به گونهای که در برخی از کنفرانسها وقتی زمینه ملاقات با یکدیگر بین اینان فراهم میگردد با شگفتی از عقاید و سیاستهای یکدیگر متوجه میگردند که در بسیاری از مسائل همانند یکدیگر میاندیشند و نیز برایشان اثبات میگردد که اتهامات گستردهای که به یکدیگر وارد میکردند چه قدر بی اساس بوده است. اتهام کفر و شرک به شیعیان، مترادف دانستن آنان با غلات یا کیسانیه و ناووسیه و فرقههای دیگر، که شیعه را به عنوان یک مذهب ضد عقل و احساسات معرفی میکند امروزه به شکلهای مختلف در رسانههای جهانی وهابی تبلیغ میگردد در حالی که اگر مکتب تشیع آن گونه که از طریق عالمان و منابع اصلیش معرفی شده است به جهان اسلام ارائه گردد معلوم میگردد که تمامی این نسبتهای ناروا بی اساس بوده و بین مذهب تشیع و سائر مذاهب اسلامی معتبر در بیش از 90 درصد اشتراک وجود دارد چنانکه اولین مؤسس دارالتقریب در مصر شیخ الأزهر محمود شلتوت در رسمیت داشتن مذهب شیعه اعلام نمود: «مذهب جعفری معروف به شیعه امامیه اثنا عشریه مذهبی است که شرعاً تعبد به آن همچون سایر مذاهب اهل سنت جایز میباشد بنابراین، شایسته است که مسلمانان این حقیقت را بشناسند و از تعصب ناروا نسبت به مذاهب معین دوری کنند، زیرا خداوند و شریعت او منحصر به مذهب معینی نیست بلکه همه امامان مجتهدانی بودهاند که اجتهادشان نزد خداوند متعال پذیرفته شده و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند میتوانند از آنها تقلید کنند و دراینباره بین عبادات و معلومات فرقی نیست». | ||
آری جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر که از پیامدهای شوم جدایی مذاهباسلامی است، زمینه کینه و عداوت را بین آنان گسترش خواهد داد. چنانکه علی علیهالسلام فرمود: «الناس أعداء ما جهلوا...» <ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 42</ref>.چنانکه در عصر کنونی آثار آن را در جوامع مختلف اسلامی شاهد هستیم در حالیکه تقریبمذاهب در صورت عملی شدن قادر است به این جهل و کینهها پایان داده و آن را به معرفت، الفت و محبت تبدیل کند. | آری جهل و ناآگاهی مسلمانان از یکدیگر که از پیامدهای شوم جدایی مذاهباسلامی است، زمینه کینه و عداوت را بین آنان گسترش خواهد داد. چنانکه علی علیهالسلام فرمود: «الناس أعداء ما جهلوا...» <ref>نهج البلاغة، ج 4، ص 42</ref>.چنانکه در عصر کنونی آثار آن را در جوامع مختلف اسلامی شاهد هستیم در حالیکه تقریبمذاهب در صورت عملی شدن قادر است به این جهل و کینهها پایان داده و آن را به معرفت، الفت و محبت تبدیل کند. | ||