۸۶٬۰۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== شکلگیری اصول فقه == | == شکلگیری اصول فقه == | ||
در نیمه نخست سده ۲ق/ ۸م گذار [[فقه]] از مرحله آغازین خود به مرحله «فقه تقدیری» یا نظامگرا، تحولی سریع بود که گرایشی گسترده به رأی و شیوههای هنوز نامدون اجتهادی را به همراه داشت و همین امر به نوبه خود، اختلافاتی گسترده در | در نیمه نخست سده ۲ق/ ۸م گذار [[فقه]] از مرحله آغازین خود به مرحله «فقه تقدیری» یا نظامگرا، تحولی سریع بود که گرایشی گسترده به رأی و شیوههای هنوز نامدون اجتهادی را به همراه داشت و همین امر به نوبه خود، اختلافاتی گسترده در فتاوی و نابسامانیهایی در امر قضا را موجب شده بود. اگرچه در آغاز این سده، اندیشه «اختلاف امتی رحمه»، در محافل فقهی پذیرشی قابل ملاحظه داشت، اما گستردگی تشتت آراء و اختلاف شیوهها در [[قضا]] و [[فتوا]]، برخی از صاحبنظران را به هراس انداخته بود. | ||
درست در آغاز سده ۲ق، جمعی از عالمان در مکتوبی خطاب به خلیفه وقت [[عمر بن عبدالعزیز|عمر بن عبدالعزیز]]، از وی درخواستند تا مردم را بر مذهبی واحد گرد آورد، اما او این امر را به مصلحت نیافت و با نامههایی که به سرزمینهای مختلف ارسال داشت، اختلاف میان مذاهب بومی را به رسمیت شناخت. <ref>دارمی، عبدالله، سنن، ج۱، ص۱۵۱.</ref> در سالهای آغازین خلافت عباسی (بین ۱۳۶-۱۴۲ق/ ۷۵۳-۷۵۹م) ابنمقفع، نویسنده نامدار ایرانی در رسالهای خطاب به خلیفه منصور، با اشاره به دامنه آشفتگیها در قضا، خلیفه را ترغیب کرد تا شیوههای قضایی و روشهای دستیابی بر حکم را مدون سازد و آن را به سان دستور عملی به همگان ابلاغ نماید. <ref>عبدالله بن مقفع، رسالة فی الصحابة، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref> | درست در آغاز سده ۲ق، جمعی از عالمان در مکتوبی خطاب به خلیفه وقت [[عمر بن عبدالعزیز|عمر بن عبدالعزیز]]، از وی درخواستند تا مردم را بر مذهبی واحد گرد آورد، اما او این امر را به مصلحت نیافت و با نامههایی که به سرزمینهای مختلف ارسال داشت، اختلاف میان مذاهب بومی را به رسمیت شناخت. <ref>دارمی، عبدالله، سنن، ج۱، ص۱۵۱.</ref> در سالهای آغازین خلافت عباسی (بین ۱۳۶-۱۴۲ق/ ۷۵۳-۷۵۹م) ابنمقفع، نویسنده نامدار ایرانی در رسالهای خطاب به خلیفه منصور، با اشاره به دامنه آشفتگیها در قضا، خلیفه را ترغیب کرد تا شیوههای قضایی و روشهای دستیابی بر حکم را مدون سازد و آن را به سان دستور عملی به همگان ابلاغ نماید. <ref>عبدالله بن مقفع، رسالة فی الصحابة، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== تدوین آثار اصولی در هزاره اخیر == | == تدوین آثار اصولی در هزاره اخیر == | ||
پس از کندوکاو مسائل اصولی از جوانب گوناگون در سدههای ۴ و ۵ ق از سوی اصولیان | پس از کندوکاو مسائل اصولی از جوانب گوناگون در سدههای ۴ و ۵ ق از سوی اصولیان اهل سنت و آخرین آنان غزالی، در سدههای بعد تحول نسبتاً محدودی در آثار اصولی اهل سنت به چشم میآید وبسیاری از مباحث و آثار، تکرار، یا شرح و تفصیل مطالبی است که پیشینیان در نوشتههای خود مطرح کرده بودند. بدون وارد شدن در سخن از مفهوم یا محدوده انسداد باب اجتهاد در عالم فقه اهل سنت، اجمالاً باید یادآور شد که پرهیز نسبی فقیهان از اجتهاد، در این دوره طولانی، بسیاری از مباحث اصولی را، بحثهایی نظری به دور از کاربردی بالفعل ساخته بود. در این میان، تنها برخی از مجتهدان شاخص گاه با نگاه فنیِ اصولی و گاه با نگرشی سلفی، نظریههایی جدید و البته با نوآوری محدود در عرصه اصول فقه پدید آوردند. | ||
در سده ۶ق/ ۱۲م، بیتردید باید المحصول فخرالدین رازی (د ۶۰۶ق/ ۱۲۰۹م)، متکلم و فقیه شافعی را از تألیفات مهم و اساسی در این زمینه دانست که تا قرنها مورد شرح و تدقیق عالمان اصول بوده است <ref>حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۶۱۵-۱۶۱۶.</ref> در سده ۷ق/ ۱۳م، دو تألیف با استقبالی گسترده روبهرو شد؛ نخستین از این دو، الاحکام الاصول الاحکام سیفالدین آمدی (د ۶۳۱ق/ ۱۲۳۴م)، از متکلمان و فقیهان شافعی بود که به عنوان منبعی مهم در مطالعات تطبیقیِ اصولی شناخته شده است و دیگری متنی مختصر با عنوان مختصر المنتهی از جمالالدین ابنحاجب (د ۶۴۶ق/ ۱۲۴۸م)، ادیب و فقیه مالکی است که به عنوان متنی تعلیمی، چندین قرن در محافل اصولی رواج داشته، و شروح و حواشی بسیار بر آن نوشته شده است. افزون بر نقش آمدی و در پی او ابنحاجب در تدوین و تنظیم، این دو در برخی موضوعات اصولی ریزبینیها و نظریههایی جدید نیز داشتهاند که در جای جای آثارشان انعکاس یافتهاست. | در سده ۶ق/ ۱۲م، بیتردید باید المحصول فخرالدین رازی (د ۶۰۶ق/ ۱۲۰۹م)، متکلم و فقیه شافعی را از تألیفات مهم و اساسی در این زمینه دانست که تا قرنها مورد شرح و تدقیق عالمان اصول بوده است <ref>حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۶۱۵-۱۶۱۶.</ref> در سده ۷ق/ ۱۳م، دو تألیف با استقبالی گسترده روبهرو شد؛ نخستین از این دو، الاحکام الاصول الاحکام سیفالدین آمدی (د ۶۳۱ق/ ۱۲۳۴م)، از متکلمان و فقیهان شافعی بود که به عنوان منبعی مهم در مطالعات تطبیقیِ اصولی شناخته شده است و دیگری متنی مختصر با عنوان مختصر المنتهی از جمالالدین ابنحاجب (د ۶۴۶ق/ ۱۲۴۸م)، ادیب و فقیه مالکی است که به عنوان متنی تعلیمی، چندین قرن در محافل اصولی رواج داشته، و شروح و حواشی بسیار بر آن نوشته شده است. افزون بر نقش آمدی و در پی او ابنحاجب در تدوین و تنظیم، این دو در برخی موضوعات اصولی ریزبینیها و نظریههایی جدید نیز داشتهاند که در جای جای آثارشان انعکاس یافتهاست. | ||
در سده ۸ق/ ۱۴م، باید از شکلگیری مکتب سلفی سخن آورد که آغازگر آن، ابنتیمیه (د ۷۲۸ق/ ۱۳۲۸م) بر مفتوح بودن باب اجتهاد تأکید میورزید و در کنار پافشاری بر پیروی از نصوص، قیاس را نیز در استنباط احکام شرعی ارزش مینهاد و به جای اجماع، عنصری با عنوان «اتفاق» را تقویت میکرد که در تعریف او، توافق میان مجتهدان در شریعت اسلامی بود. <ref>ابن تیمیه، احمد، نقد مراتب الاجماع، ج۱، ص۱۰-۱۱.</ref> ابنتیمیه خود در زمینه اصول به تألیفی جامع نپرداخته است و بازتاب تعالیم اصولی او، در کتاب اعلام الموقعین شاگردش ابنقیم جوزیه دیده میشود. درباره این اثر باید گفت که نه تنها در موضعگیریها و شیوه بحث، تفاوتی بنیادین میان ان با آثار متداول اصولی دیده میشود، بلکه این اثر، اساساً از بافتی نوین برخوردار است و سرفصلهای آن با آنچه در آثار اصولی معمول بوده، همخوانی ندارد. | در سده ۸ق/ ۱۴م، باید از شکلگیری مکتب سلفی سخن آورد که آغازگر آن، ابنتیمیه (د ۷۲۸ق/ ۱۳۲۸م) بر مفتوح بودن باب اجتهاد تأکید میورزید و در کنار پافشاری بر پیروی از نصوص، قیاس را نیز در استنباط احکام شرعی ارزش مینهاد و به جای اجماع، عنصری با عنوان «اتفاق» را تقویت میکرد که در تعریف او، توافق میان مجتهدان در شریعت اسلامی بود. <ref>ابن تیمیه، احمد، نقد مراتب الاجماع، ج۱، ص۱۰-۱۱.</ref> ابنتیمیه خود در زمینه اصول به تألیفی جامع نپرداخته است و بازتاب تعالیم اصولی او، در کتاب اعلام الموقعین شاگردش ابنقیم جوزیه دیده میشود. درباره این اثر باید گفت که نه تنها در موضعگیریها و شیوه بحث، تفاوتی بنیادین میان ان با آثار متداول اصولی دیده میشود، بلکه این اثر، اساساً از بافتی نوین برخوردار است و سرفصلهای آن با آنچه در آثار اصولی معمول بوده، همخوانی ندارد. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
[[رده:مقالهها]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |