۸۶٬۰۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عرفات.jpg |جایگزین=عرفات|بندانگشتی|عرفات]]</div> | |||
| | |||
'''عرفات''' نام کوهی نزدیک مکه است؛ منطقه وسیعى است با مساحت حدود ۱۸ کیلومتر مربع در شرق [[مکه]] معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه [[طائف]] و مکه قرار گرفته است و زائران [[بیت الله الحرام]] در نهم [[ذی الحجه|ذى الحجه]] از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. | '''عرفات''' نام کوهی نزدیک مکه است؛ منطقه وسیعى است با مساحت حدود ۱۸ کیلومتر مربع در شرق [[مکه]] معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه [[طائف]] و مکه قرار گرفته است و زائران [[بیت الله الحرام]] در نهم [[ذی الحجه|ذى الحجه]] از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. | ||
در نقلى آمده است که [[آدم]] و [[حوا]] پس از [[هبوط]] از [[بهشت]] و آمدن به کره خاکى در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. | در نقلى آمده است که [[آدم]] و [[حوا]] پس از [[هبوط]] از [[بهشت]] و آمدن به کره خاکى در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. | ||
همچنین گفتهاند که [[جبرئیل]] هنگامی که [[مناسک حج]] را به [[ابراهیم]] | همچنین گفتهاند که [[جبرئیل]] هنگامی که [[مناسک حج]] را به [[ابراهیم]] میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفتهاند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. | ||
== معنای لغوی عرفات == | == معنای لغوی عرفات == | ||
عَرَفاتْ، از ریشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته [[راغب]]: بیانگر شناخت آثار اشیاء همراه با تفکر و تدبر است<ref> تاج العروس، ج 24، ص 133</ref>. این کلمه اسمی مفرد است که در لفظ به صورت جمع آمده، لیکن جمع بسته نمیشود. و شاید دلیل آن تفکیکناپذیری اماکن بوده و با این استعمال گوئی هر جزئی از این سرزمین را عرفه دانستهاند. | عَرَفاتْ، از ریشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته [[راغب]]: بیانگر شناخت آثار اشیاء همراه با تفکر و تدبر است<ref> تاج العروس، ج 24، ص 133</ref>. این کلمه اسمی مفرد است که در لفظ به صورت جمع آمده، لیکن جمع بسته نمیشود. و شاید دلیل آن تفکیکناپذیری اماکن بوده و با این استعمال گوئی هر جزئی از این سرزمین را عرفه دانستهاند. | ||
[[فرّاء]] گفته است: عرفات | [[فراء|فرّاء]] گفته است: عرفات اگرچه به صورت جمع آمده، لیکن معرفه است و دلیل معرفه بودنش نیز آن است که الف و لام بر آن داخل نشود. | ||
[[اخفش]] نیز گفته است: عرفات بدان جهت منصرف است که تاء را به منزله یاء و واو در مُسْلِمین و مُسلِمُون، و تنوین را به منزله «نون» قرار دادهاند و آنگاه که به صورت اسم استعمال گردد، اعراب آن به همان حال باقی میماند<ref> تاج العروس، ج 24، ص 138</ref>. | [[اخفش]] نیز گفته است: عرفات بدان جهت منصرف است که تاء را به منزله یاء و واو در مُسْلِمین و مُسلِمُون، و تنوین را به منزله «نون» قرار دادهاند و آنگاه که به صورت اسم استعمال گردد، اعراب آن به همان حال باقی میماند<ref> تاج العروس، ج 24، ص 138</ref>. | ||
[[جوهری]] همچنین گفته است: این گفته مردم «نَزَلْنا عَرَفَةَ» و عرفه به صورت مفرد آمده، این استعمال همچون «مُوَلَّدٍ» است و عربی خالص و محض نمیباشد<ref> لسان العرب، ج 9، ص 157</ref>. | [[جوهری]] همچنین گفته است: این گفته مردم «نَزَلْنا عَرَفَةَ» و عرفه به صورت مفرد آمده، این استعمال همچون «مُوَلَّدٍ» است و عربی خالص و محض نمیباشد<ref> لسان العرب، ج 9، ص 157</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۳: | ||
پس پاهایش را بر زمین کوبید و گفت: به خدا سوگند این از چیزهایی است که شنیدنش لذتبخش است: | پس پاهایش را بر زمین کوبید و گفت: به خدا سوگند این از چیزهایی است که شنیدنش لذتبخش است: | ||
{{شعر}}{{ب |و لیست کأخری أَوسعَتْ جیبَ دِرعها |و اَبدَتْ بنانَ الکفّ لِلجَمَراتِ}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب |و حَلَّت بنانُ المسک وحْفاً مرجَّلاً |علی مثل بدر لاح فی الظّلمات}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب |و قامت تراءی یومَ جمع فأفْتَنتْ |برؤیتها مَنْ راح من عرفات }}{{پایان شعر}}<ref>معجم البلدان، ج 4، ص 118</ref>. | |||
اینک از خانهها و مزارع در عرفات، هیچ گونه اثری باقی نمانده است. لیکن در چند سال گذشته دولت [[عربستان]]، درختان زیادی در عرفات کاشته که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه به عنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند. | |||
اینک از خانهها و مزارع در عرفات، هیچ گونه اثری باقی نمانده است. | |||
لیکن در چند سال گذشته دولت [[عربستان]]، درختان زیادی در عرفات کاشته که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه به عنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند. | |||
در عرفات، در گذر تاریخ، حوادث فراوانی رخ داده که پرداختن به آن فرصتی دیگر میخواهد. ازرقی نمونهای از آن حوادث را این چنین نقل کرده است: در سال یک هزار و پنجاه و سه، روز نهم ذی الحجه، در حالی که حاجیان در عرفات بودند، سیل عظیمی آمد که از ظهر تا غروب ادامه داشت و چون حاجیان خواستند به [[مشعر]] بروند، جریان سیل مانع از عبور ایشان شد و آنها ناچار شدند تا آخر شب در عرفات بمانند تا سیل کندتر شود و با سختی گذشتند<ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 322</ref>. | در عرفات، در گذر تاریخ، حوادث فراوانی رخ داده که پرداختن به آن فرصتی دیگر میخواهد. ازرقی نمونهای از آن حوادث را این چنین نقل کرده است: در سال یک هزار و پنجاه و سه، روز نهم ذی الحجه، در حالی که حاجیان در عرفات بودند، سیل عظیمی آمد که از ظهر تا غروب ادامه داشت و چون حاجیان خواستند به [[مشعر]] بروند، جریان سیل مانع از عبور ایشان شد و آنها ناچار شدند تا آخر شب در عرفات بمانند تا سیل کندتر شود و با سختی گذشتند<ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 322</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۴۱: | ||
وی همچنین گفته است: نخستین کس که میان [[صفا]] و [[مروه]] و دو کوه عرفات، در شبهای موسم حج، چراغهای نفتی برافروخت ابواسحاق معتصم بود<ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 220</ref>. | وی همچنین گفته است: نخستین کس که میان [[صفا]] و [[مروه]] و دو کوه عرفات، در شبهای موسم حج، چراغهای نفتی برافروخت ابواسحاق معتصم بود<ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 220</ref>. | ||
نکته دیگر در این قسمت اینکه سیره [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام بر این بوده که در عرفات برای حاجیان سخنرانی نموده، معارف دینی و اخلاقی را بیان میکردند. و حتی خلفا و حکام نیز با تأسی به آنان، در این سرزمین مقدس خطابههایی ایراد مینمودند. رفته رفته منبری برای خطیب روز عرفه ساخته شد، که خطیبان برفراز آن سخن میگفتند. | نکته دیگر در این قسمت اینکه سیره [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام بر این بوده که در عرفات برای حاجیان سخنرانی نموده، معارف دینی و اخلاقی را بیان میکردند. و حتی خلفا و حکام نیز با تأسی به آنان، در این سرزمین مقدس خطابههایی ایراد مینمودند. رفته رفته منبری برای خطیب روز عرفه ساخته شد، که خطیبان برفراز آن سخن میگفتند. | ||
== مسجد عرفات == | == مسجد عرفات == | ||
خط ۶۶: | خط ۵۶: | ||
== گذری در عرفات == | == گذری در عرفات == | ||
و اینک برآنیم تا نام برخی از مکانهایی را که به هنگام حرکت از سمت [[مزدلفه]] ([[مشعرالحرام]]) به جانب عرفات به چشم میخورد، به ترتیب آنچه را که | و اینک برآنیم تا نام برخی از مکانهایی را که به هنگام حرکت از سمت [[مزدلفه]] ([[مشعرالحرام]]) به جانب عرفات به چشم میخورد، به ترتیب آنچه را که میبینیم و یا جایگاه آن را در کتابهای تاریخی مییابیم به نحو اختصار روشن سازیم: | ||
=== اخشبان === | === اخشبان === | ||
خط ۷۶: | خط ۶۶: | ||
صاحب مرآه الحرمین فاصله بین باب بنی شیبه تا اول مأزمان را ۱۳۱۶۱ متر و فاصله میان آخر وادی محسّر تا اول مأزمان را ۲۸۱۲ متر و حدّ فاصل بین اول مأزمان تا محل علامت حرم را (که از آن بعنوان طول مأزمان یاد میکنند) ۴۳۷۲ متر نگاشته است<ref>مرآه الحرمین، ج1، ص342 - 341</ref>. | صاحب مرآه الحرمین فاصله بین باب بنی شیبه تا اول مأزمان را ۱۳۱۶۱ متر و فاصله میان آخر وادی محسّر تا اول مأزمان را ۲۸۱۲ متر و حدّ فاصل بین اول مأزمان تا محل علامت حرم را (که از آن بعنوان طول مأزمان یاد میکنند) ۴۳۷۲ متر نگاشته است<ref>مرآه الحرمین، ج1، ص342 - 341</ref>. | ||
فاکهی و ازرقی حد فاصل میان دو مأزم را، که از آن بعنوان مأزما عرفه یاد میکنند، ۱۱۲ ذراع و ۱۲ انگشت نوشتهاند<ref>تاریخ مکه، ج2، ص187; اخبار مکه، ج4، ص429</ref>، ظاهراً مقصود آنها عرض تنگه است. در واقع این فاصله را دره ای تشکیل میدهد که نهایت آن به بطن عرنه میرسد. در گذشته حاجیان به هنگام عبور از این مسیر به سوی مشعرالحرام، گاهی در این تنگه مورد هجوم عدهای از دزدان و غارتگران قرار | فاکهی و ازرقی حد فاصل میان دو مأزم را، که از آن بعنوان مأزما عرفه یاد میکنند، ۱۱۲ ذراع و ۱۲ انگشت نوشتهاند<ref>تاریخ مکه، ج2، ص187; اخبار مکه، ج4، ص429</ref>، ظاهراً مقصود آنها عرض تنگه است. در واقع این فاصله را دره ای تشکیل میدهد که نهایت آن به بطن عرنه میرسد. در گذشته حاجیان به هنگام عبور از این مسیر به سوی مشعرالحرام، گاهی در این تنگه مورد هجوم عدهای از دزدان و غارتگران قرار میگرفتند و اموالشان به غارت میرفت<ref>غایه المرام باخبار سلطنه البلدالحرام، ج2، ص249</ref> و گاهی خونها ریخته میشد. امروز این راه توسعه پیدا کرده است. | ||
=== بطن عرنه === | === بطن عرنه === | ||
خط ۸۲: | خط ۷۲: | ||
=== علمین حرم === | === علمین حرم === | ||
گویند اول کسی که | گویند اول کسی که علامتهای حد [[حرم]] (انصاب حرم) را نصب کرد، [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم خلیل]] با راهنمایی [[جبرئیل]] بوده است، و پس از او [[اسماعیل]]، [[قصی بن کلاب]]، قریش، پیامبر (ص) قبل از [[هجرت]] و همچنین در [[عام الفتح]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[معاویه]]، [[عبدالملک بن مروان]] و [[مهدی عباسی]] آن را تجدید بنا کردهاند و بعدها صاحب اربل در سال ۶۲۶ هـ. ق. و صاحب یمن در سال ۶۸۳ هـ. ق. دو علامتی که در سمت عرفه بود تجدید ساخت کردند<ref>شفاءالغرام، ج1، ص86</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مکانها]] | ||
[[رده:مکانهای | [[رده:مکانهای اسلامی]] | ||