۸۶٬۲۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حَجَرالاسود''' سنگی است مقدس که در رکن شرقی (رکن اسود یا رکن حَجَری) [[کعبه]] قرار دارد. این سنگ از پیشینه کهن و جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی خصوصا در [[مناسک حج]] برخوردار است و استلام آن مورد سفارش پیامبر صلوات الله علیه و [[اهل بیت]] علیهمالسلام میباشد. در منابع روایی آمده است که سابقه حجرالاسود به زمان [[حضرت آدم]] علیهالسلام باز میگردد. این سنگ در زمان [[طوفاننوح]] بر فراز [[کوهابوقبیس]] قرار گرفته و به دست [[حضرت ابراهیم]] علیهالسلام در مکان خود نصب شده است. حجرالاسود قبل از اسلام نیز مورد احترام بوده، با این حال هیچگاه در طول تاریخ (حتی در [[دوره جاهلیت]] که پرستش سنگها رایج بود) مورد پرستش واقع نشد.<ref>ر. ک، محمد طاهر کردی، التاریخ القویم، ج ۲، جزء۳</ref>، ص۲۴۱؛ <ref>ر. ک مروارید، قوامیس الحج، ص۸۴۶</ref> | '''حَجَرالاسود''' سنگی است مقدس که در رکن شرقی (رکن اسود یا رکن حَجَری) [[کعبه]] قرار دارد. این سنگ از پیشینه کهن و جایگاهی ویژه در فرهنگ اسلامی خصوصا در [[مناسک حج]] برخوردار است و استلام آن مورد سفارش پیامبر صلوات الله علیه و [[اهل بیت]] علیهمالسلام میباشد. در منابع روایی آمده است که سابقه حجرالاسود به زمان [[حضرت آدم]] علیهالسلام باز میگردد. این سنگ در زمان [[طوفاننوح|طوفان نوح]] بر فراز [[کوهابوقبیس|کوه ابوقبیس]] قرار گرفته و به دست [[حضرت ابراهیم]] علیهالسلام در مکان خود نصب شده است. حجرالاسود قبل از اسلام نیز مورد احترام بوده، با این حال هیچگاه در طول تاریخ (حتی در [[دوره جاهلیت]] که پرستش سنگها رایج بود) مورد پرستش واقع نشد.<ref>ر. ک، محمد طاهر کردی، التاریخ القویم، ج ۲، جزء۳</ref>، ص۲۴۱؛ <ref>ر. ک مروارید، قوامیس الحج، ص۸۴۶</ref> | ||
== معنای حجرالاسود == | == معنای حجرالاسود == | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تاریخچه حجرالاسود == | == تاریخچه حجرالاسود == | ||
حجرالاسود تا زمان [[طوفاننوح]] برجای خود قرار داشت، ولی با آغاز طوفان، خداوند آن را بر | حجرالاسود تا زمان [[طوفاننوح|طوفان نوح]] برجای خود قرار داشت، ولی با آغاز طوفان، خداوند آن را بر کوه ابوقبیس به امانت گذاشت تا آنگاه که حضرت ابراهیم(ع) خواست کعبه را بنا کند و سنگی را به عنوان نشانِ آغاز [[طواف]] انتخاب کند، [[جبرئیل]] این سنگ را از کوه ابوقبیس نزد ابراهیم آورد و او آن را در جای خودش نصب کرد.<ref>الازرقی، اخبار مکه، ج1، ص62</ref> <ref> آثاره الترغیب، ج1، ص99.</ref> حجرالاسود به دلیل اهمیتی که دارد در طول تاریخ بارها مورد تعرض قرار گرفته است. گزارشها از ربودن سنگ و پنهان کردن آن به دست «عمرو بن حارث بن مضاض جُرهمی» از سران قبیله جرهم،<ref> مرآه الحرمین، ج1، ص302.</ref>و نیز به دست سران قبیله ایاد در نزاع با مضریان <ref>الرحلة الحجازیة، ص153.</ref>در دوره پیش از اسلام حکایت دارد. حجرالاسود بار دیگر به دست [[قرامطه|قرامطه بحرین]] در سال۳۱۷ ق نیز ربوده شد. در این سال که مقارن با حکومت المقتدر عباسی بود، قرامطه بحرین به رهبری ابوطاهر قرمطی در روز [[ترویه]] به [[مکه]] یورش بردند و ضمن کشتار حاجیان، حجرالاسود را در چهاردهم ذیحجه ربودند. ابوطاهر ابتدا حجرالاسود را به [[کوفه]] برد و بر یکی از ستونهای [[مسجد کوفه]] آویزان کرد و سپس آن را به هجر در [[بحرین]] برد.<ref> آثاره الترغیب، ج1، ص122-123</ref>؛ <ref> الانس الجلیل، ج1، ص409.</ref> سرانجام این سنگ در روز [[عید قربان]] سال ۳۳۹ ق و پس از بیست و دو سال سال به دست سنبر بن حسن قرمطی به مکه بازگردانده شد و در جای خودش قرار داده شد. سنگ بر اثر ضرباتی که بر آن وارد شده بود آسیب دیده و برای حفظ آن نواری از نقره به دور آن قرار داده شد.<ref> التاریخ القویم، ج3، ص285.</ref>آسیب دیدن و شکستن حجرالاسود در حوادث پرشمار سبب شد تا پس از نصب سنگ و برای حفظ قطعات آن، حلقهای به دور قطر بیرونی آن کشیده شود. این حلقه که بارها تعویض گردیده غالباً از جنس نقره و گاه نیز از طلا <ref> تحصیل المرام، ج1، ص191</ref> <ref>التاریخ القویم، ج3، ص285-286</ref>.تهیه میشد.<ref> الازرقی، اخبار مکه، ج1، ص135</ref> <ref>میرزا عبدالرسول منشی، مرآة الحرمین، ج1، ص 264، 304.</ref> در سال۱۲۹۰ق، پوشش دیگری از نقره به وزن دو کیلو به دور حجرالاسود افزوده شد و سنگ را که در آن هنگام هفده قطعه شده بود به هم پیوند داده و قسمت بیرونی آن را با پوششی از نقره خالص پوشانیده شده و از آن صفحه دایرهای به قطر 27 <ref>میرزا عبدالرسول منشی، مرآه الحرمین، ج1، ص264.</ref> و به نقلی ۳۷ سانتیمتر <ref> موسوعه العتبات المقدسه، ج1، ص59.</ref>که بتوان با سر و صورت آن را لمس کرد و بوسید، ساخته و کار گذاشته شد.<ref> راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.</ref> | ||
== ویژگیهای ظاهری حجرالاسود == | == ویژگیهای ظاهری حجرالاسود == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== حجرالاسود در روایات == | == حجرالاسود در روایات == | ||
حجرالاسود از سنگهای بهشتی است که همراه حضرت آدم علیهالسّلام بوده و پس از نزول آدم به زمین و قبول توبهاش نزد وی فرود آمده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۸۵</ref>.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۸۸.</ref> این سنگ اکنون جزیی از [[مسجدالحرام]] و موقف استلام مسلمانان هنگام حج میباشد. درروایات آمده است که این سنگ در آغاز بسیار سفید بود، امّا گناهان فرزندان آدم آن را سیاه کرده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص ۱۹۱.</ref> | حجرالاسود از سنگهای بهشتی است که همراه حضرت آدم علیهالسّلام بوده و پس از نزول آدم به زمین و قبول توبهاش نزد وی فرود آمده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۸۵</ref>.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۸۸.</ref> این سنگ اکنون جزیی از [[مسجدالحرام]] و موقف استلام مسلمانان هنگام [[حج]] میباشد. درروایات آمده است که این سنگ در آغاز بسیار سفید بود، امّا گناهان فرزندان آدم آن را سیاه کرده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص ۱۹۱.</ref> | ||
از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه نقل شده است که حجرالاسود دست راست خداوند در روی زمین است، کسی که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 191 </ref> <ref> شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص ۳۲۴.</ref> | از پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه نقل شده است که حجرالاسود دست راست خداوند در روی زمین است، کسی که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است.<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 191 </ref> <ref> شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص ۳۲۴.</ref> | ||
== فضائل حجرالاسود == | == فضائل حجرالاسود == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== احکام فقهی حجرالاسود == | == احکام فقهی حجرالاسود == | ||
در منابع فقهی بیان شده است که بوسیدن و استلام حجرالاسود از مستحبات موکد است و البته گفته شده است هنگام ازدحام اشاره به سوی آن کفایت میکند.<ref> شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰</ref> <ref>شیخ طوسی، کتاب النهایه، ص ۲۳۶</ref> <ref> شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۹،ص 340</ref> بیشتر | در منابع فقهی بیان شده است که بوسیدن و استلام حجرالاسود از مستحبات موکد است و البته گفته شده است هنگام ازدحام دور کعبه، فقط اشاره به سوی آن کفایت میکند.<ref> شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰</ref> <ref>شیخ طوسی، کتاب النهایه، ص ۲۳۶</ref> <ref> شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۹،ص 340</ref> بیشتر مذاهباسلامی شیعه <ref> کتاب الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۵؛</ref> | ||
<ref> علامه حلّی، مختلف الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۱</ref> <ref>جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷</ref> و سنّی <ref> بیهقی احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، ج ۷، ص ۱۸۲</ref>؛ <ref> عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۵۵.</ref> آغاز طواف از حجرالاسود را واجب میدانند و برخی نیز مستحب <ref>شیخ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص ۲۲۱۴.</ref> مستحب است انسان برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون برود و هنگامی که از کوه صفا بالا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد.<ref> شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص ۴۷۵</ref>؛ <ref> شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۴۱۳ و</ref> ۴۱۴؛ <ref> شیخ یوسف بحرانی، الحدائق الناظره، ج ۱۶، ص ۲۶۰</ref> همچنین مستحب است حاجی هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا ببرد و خدا را حمد و سپاس بگوید و آنگاه بر پیامبر (ص) و خاندانش | <ref> علامه حلّی، مختلف الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۱</ref> <ref>جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷</ref> و سنّی <ref> بیهقی احمد بن حسین بن علی، السنن الکبری، ج ۷، ص ۱۸۲</ref>؛ <ref> عبدالرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۵۵.</ref> آغاز طواف از حجرالاسود را واجب میدانند و برخی نیز مستحب. <ref>شیخ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص ۲۲۱۴.</ref> مستحب است انسان برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون برود و هنگامی که از کوه صفا بالا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد.<ref> شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص ۴۷۵</ref>؛ <ref> شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۴۱۳ و</ref> ۴۱۴؛ <ref> شیخ یوسف بحرانی، الحدائق الناظره، ج ۱۶، ص ۲۶۰</ref> همچنین مستحب است حاجی هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا ببرد و خدا را حمد و سپاس بگوید و آنگاه بر پیامبر (ص) و خاندانش درود بفرستد،<ref>شیخ طوسی، النهایه، ص ۲۳۶</ref>؛ <ref> محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰</ref> یا تکبیر بگوید. <ref> محمد بخاری، صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۸</ref>؛ <ref> ابن قدامه، المغنی، ج ۳، ص ۳۹۶</ref> <ref> ابو حامد غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۶۷.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |