confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=جمع بندی و نتیجه گیری= | =جمع بندی و نتیجه گیری= | ||
1. انقطاع وحي يا فترت نزول قرآن بعد از سورة علق، ريشة قرآني ندارد<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج1، ص246</ref> و در مورد مدت آن اختلاف نظر است و همچنين رواياتي كه قائلين به بحث فترت نزول به آن استناد كرده اند، اولاً صريحاً بحث فترت نزول را مطرح نكرده و ثانياً از لحاظ محتوا قابل خدشه اند. و نيز دورة سه ساله دعوت مخفيانه و سرّي اسلام را نبايد بعنوان فترت نزول قرآن تلقي كرده زيرا مدت هر دو دوره را سه سال ذكر كرده اند. پس بنابراين انقطاع وحي در آغاز رسالت اگر حقيقتي داشته باشد چيزي جز نزول تدريجي قرآن نيست<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صص74-75</ref>. | 1. انقطاع وحي يا فترت نزول قرآن بعد از سورة علق، ريشة قرآني ندارد<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج1، ص246</ref> و در مورد مدت آن اختلاف نظر است و همچنين رواياتي كه قائلين به بحث فترت نزول به آن استناد كرده اند، اولاً صريحاً بحث فترت نزول را مطرح نكرده و ثانياً از لحاظ محتوا قابل خدشه اند. و نيز دورة سه ساله دعوت مخفيانه و سرّي اسلام را نبايد بعنوان فترت نزول قرآن تلقي كرده زيرا مدت هر دو دوره را سه سال ذكر كرده اند. پس بنابراين انقطاع وحي در آغاز رسالت اگر حقيقتي داشته باشد چيزي جز نزول تدريجي قرآن نيست<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صص74-75</ref>. همچنین در مقابل روایتی که مدت نزول قرآن در آن بیست سال ذکر شده، روایات دیگری است که در آن مدت نزول قرآن را بیست و سه نقل شده<ref>مجلسیف محمد باقر، بحار الانوار، ج22، ص503 و ج89، ص38؛ </ref> و سخنی از فترت نزول قران نیست. از اینرو ذکر بیست سال در روایات از باب تقریب و تسامح بوده<ref>عاملی،جعفر مرتضی،الصحیح من سیره نبی الاعظم، ج2، صص247-248</ref> و شاید هم از باب اشتباه راوی یا سهل انگاری در استنساخ احادیث است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج21، ص151 </ref>. | ||
2. سبب نزول هايي كه براي سوره ضحي ذكر شده و در آن از انقطاع وحي سخن گفته شده است از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه اند و افرادي مثل ابن حجر آن را غريب دانسته اند<ref>سیوطی، جلال الدین،الاتقان في علوم القرآن، ج1، صص121-122</ref>. علاوه بر آن، بهترين سبب نزولي كه بنظر مي رسد در مورد علت نزول سوره ضحي صحيح باشد، روايتی است كه می گوید:رسول خدا (ص) بيمار شد، پس يك يا دو شب براي تهجّد و نماز شب برنخاست، وزني به خدمتش آمد و گفت : اي محمد (ص) گمان مي كنم شيطانت ]جبرئيل[ تو را رها كرده است پس خداوند اين آيات را نازل فرمود : «والضحي و الليل إذا سجي»<ref>حویزی، عبد علی بن جمعه، نورالثقلین، ج4، ص384؛ واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص160</ref>، و در آن از انقطاع وحي معناي فترت نزول خبر نيست و اگر هم باشد، دو روز است و آن مغايرتي با نزول تدريجي قرآن ندارد. | 2. سبب نزول هايي كه براي سوره ضحي ذكر شده و در آن از انقطاع وحي سخن گفته شده است از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه اند و افرادي مثل ابن حجر آن را غريب دانسته اند<ref>سیوطی، جلال الدین،الاتقان في علوم القرآن، ج1، صص121-122</ref>. علاوه بر آن، بهترين سبب نزولي كه بنظر مي رسد در مورد علت نزول سوره ضحي صحيح باشد، روايتی است كه می گوید:رسول خدا (ص) بيمار شد، پس يك يا دو شب براي تهجّد و نماز شب برنخاست، وزني به خدمتش آمد و گفت : اي محمد (ص) گمان مي كنم شيطانت ]جبرئيل[ تو را رها كرده است پس خداوند اين آيات را نازل فرمود : «والضحي و الليل إذا سجي»<ref>حویزی، عبد علی بن جمعه، نورالثقلین، ج4، ص384؛ واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص160</ref>، و در آن از انقطاع وحي معناي فترت نزول خبر نيست و اگر هم باشد، دو روز است و آن مغايرتي با نزول تدريجي قرآن ندارد. |