confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==پدر و مادر== | ==پدر و مادر== | ||
پدرش زید بن محمد بن اسماعیل بن زید بن حسن از سادات بنی الحسن ساکن در [[مدینه]] و مادرش دختر عبداللّه بن عبیدالله اعرج بود<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۱، ص۲۵۶، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. | پدرش زید بن محمد بن اسماعیل بن زید بن حسن از [[سادات]] بنی الحسن ساکن در [[مدینه]] و مادرش دختر عبداللّه بن عبیدالله اعرج بود<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۱، ص۲۵۶، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. | ||
==دوران جوانی== | ==دوران جوانی== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==رهبری علویان طبرستان== | ==رهبری علویان طبرستان== | ||
بعد از وقوع شورشی در [[طبرستان]] در سال ۲۵۰ گروهی از اهالی به راهنمایی یکی از علویان ساکن در طبرستان به [[ری]] رفته و از حسن بن زید دعوت کردند تا رهبری آنان را بپذیرد. وی نیز از ری به طبرستان رفت و بیشتر مردم طبرستان و امیران محلی دیلم، چون جَستانیان، با وی در [[رمضان]] ۲۵۰ بیعت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۷۱</ref><ref>حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، ج۱، ص۱۷۰، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا)</ref><ref>حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، ج۱، ص۱۷۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا)</ref><ref>ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، ج۱ٍ، ص ۲۰، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷</ref> | بعد از وقوع شورشی در [[طبرستان]] در سال ۲۵۰ گروهی از اهالی به راهنمایی یکی از علویان ساکن در طبرستان به [[ری]] رفته و از حسن بن زید دعوت کردند تا رهبری آنان را بپذیرد. وی نیز از ری به طبرستان رفت و بیشتر مردم طبرستان و امیران محلی دیلم، چون جَستانیان، با وی در [[رمضان]] ۲۵۰ بیعت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۷۱</ref><ref>حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، ج۱، ص۱۷۰، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا)</ref><ref>حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، ج۱، ص۱۷۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا)</ref><ref>ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، ج۱ٍ، ص ۲۰، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷</ref>. | ||
==سیطره بر طبرستان== | ==سیطره بر طبرستان== | ||
حسن بن زید برای بیرون راندن طاهریان از طبرستان، نخست به آمل حمله کرد. پس از تصرف آمل، رو به ساری نهاد و با تصرف ساری، سراسر طبرستان به سیطره حسن بن زید درآمد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۷۱ـ۲۷۲</ref><ref>ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، ج۱، ص۲۱، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷</ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۳۲-۱۳۳</ref> | حسن بن زید برای بیرون راندن طاهریان از طبرستان، نخست به آمل حمله کرد. پس از تصرف آمل، رو به ساری نهاد و با تصرف ساری، سراسر طبرستان به سیطره حسن بن زید درآمد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۷۱ـ۲۷۲</ref><ref>ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، ج۱، ص۲۱، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷</ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۳۲-۱۳۳</ref>. | ||
==فتح ری== | ==فتح ری== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==درگیری حسن بن زید با دشمنان== | ==درگیری حسن بن زید با دشمنان== | ||
گسترش متصرفات حسن بن زید و محبوبیت او در بین مردم [[کوفه]] و [[سامرا]]، موجب هراس خلیفه عباسی، معتز، شد. او در سال ۲۵۳، برای سرکوبی حسن بن زید، سپاهی به فرماندهی موسی بن بُغا به سوی طبرستان فرستاد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۷۰</ref><ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۷۳</ref>. موسی بن بغا در همدان مستقر شد و مُفْلِح را برای تصرف ری روانه کرد. مفلح پس از گرفتن قزوین و ری در ۲۵۵، وارد طبرستان شد. | |||
گسترش متصرفات حسن بن زید و محبوبیت او در بین مردم [[کوفه]] و [[سامرا]]، موجب هراس خلیفه عباسی، معتز، شد. او در سال ۲۵۳، برای سرکوبی حسن بن زید، سپاهی به فرماندهی موسی بن بُغا به سوی طبرستان فرستاد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۷۰</ref><ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۷۳</ref>.موسی بن بغا در همدان مستقر شد و مُفْلِح را برای تصرف ری روانه کرد. مفلح پس از گرفتن قزوین و ری در ۲۵۵، وارد طبرستان شد. | |||
===شکست حسن بن زید=== | ===شکست حسن بن زید=== | ||
در نبرد مفلح و حسن بن زید، حسن بن زید شکست خورد و به دیلم گریخت. مفلح به آمل رفت و پس از سوزاندن خانههای علویان، در پی حسن بن زید روانه دیلم شد. در همین هنگام، موسی بن بغا به مفلح پیغام داد که از تعقیب حسن بن زید دست بردارد و در ری به وی بپیوندد. ظاهراً برکناری معتز از خلافت و مرگ او دلیل این تصمیم بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۸۲</ref><ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۸۹ | در نبرد مفلح و حسن بن زید، حسن بن زید شکست خورد و به دیلم گریخت. مفلح به آمل رفت و پس از سوزاندن خانههای علویان، در پی حسن بن زید روانه دیلم شد. در همین هنگام، موسی بن بغا به مفلح پیغام داد که از تعقیب حسن بن زید دست بردارد و در ری به وی بپیوندد. ظاهراً برکناری معتز از [[خلافت]] و مرگ او دلیل این تصمیم بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۸۲</ref><ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۳۸۹</ref>. | ||
===بازپسگیری ری=== | ===بازپسگیری ری=== | ||
خط ۶۰: | خط ۵۹: | ||
حسن بن زید در ۲۶۰ با حمله یعقوب لیث به طبرستان روبهرو شد. بهانه یعقوب برای حمله به طبرستان دستگیری عبداللّه بن محمد سجزی بود که بر او شوریده بود. یعقوب نخست ری را گرفت. ظاهراً یعقوب به حسن بن زید پیغام داده بود تا عبداللّه بن محمد سِجزی را تحویل دهد. چون حسن بن زید سرباز زد، یعقوب لیث آهنگ نبرد با وی را کرد. | حسن بن زید در ۲۶۰ با حمله یعقوب لیث به طبرستان روبهرو شد. بهانه یعقوب برای حمله به طبرستان دستگیری عبداللّه بن محمد سجزی بود که بر او شوریده بود. یعقوب نخست ری را گرفت. ظاهراً یعقوب به حسن بن زید پیغام داده بود تا عبداللّه بن محمد سِجزی را تحویل دهد. چون حسن بن زید سرباز زد، یعقوب لیث آهنگ نبرد با وی را کرد. | ||
در آغاز جنگ، حسن بن زید گریخت و به کوهستانهای دیلم پناه برد. یعقوب ساری و آمل را گرفت و در پی حسن بن زید به کوههای دیلم رفت. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی دیلم، کار را برای سپاهیان یعقوب دشوار ساخته بود. سرانجام بارانی که چهل روز پیاپی بارید، یعقوب را ناگزیر به عقبنشینی کرد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۵۰۸ـ۵۰۹</ref> | در آغاز جنگ، حسن بن زید گریخت و به کوهستانهای دیلم پناه برد. یعقوب ساری و آمل را گرفت و در پی حسن بن زید به کوههای دیلم رفت. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی دیلم، کار را برای سپاهیان یعقوب دشوار ساخته بود. سرانجام بارانی که چهل روز پیاپی بارید، یعقوب را ناگزیر به عقبنشینی کرد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۵۰۸ـ۵۰۹</ref>. | ||
===بازگشت به طبرستان=== | ===بازگشت به طبرستان=== | ||
حسن بن زید در ۲۶۱، پس از رفتن یعقوب به سیستان، به طبرستان بازگشت. به دستور او، علویان به انتقام همراهی مردم چالوس با یعقوب، آن شهر را به آتش کشیدند<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۸۸</ref>.در این هنگام، اوضاع طبرستان ناآرام بود و در گرگان که برادر حسن بن زید، محمد، بر آن حکومت میکرد، گروهی از دیلمیان نافرمانی میکردند؛ از اینرو، به دستور حسن بن زید، دست و پای هزار مرد دیلمی را، برای عبرت دیگران، بریدند. | حسن بن زید در ۲۶۱، پس از رفتن یعقوب به سیستان، به طبرستان بازگشت. به دستور او، علویان به انتقام همراهی مردم چالوس با یعقوب، آن شهر را به آتش کشیدند<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۸۸</ref>. در این هنگام، اوضاع طبرستان ناآرام بود و در گرگان که برادر حسن بن زید، محمد، بر آن حکومت میکرد، گروهی از دیلمیان نافرمانی میکردند؛ از اینرو، به دستور حسن بن زید، دست و پای هزار مرد دیلمی را، برای عبرت دیگران، بریدند. | ||
او همچنین در آمل گروهی از مخالفان خود را به قتل رساند<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۳، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref><ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۴۸، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref>. به این ترتیب، طبرستان را آرام کرد و تا سال ۲۶۶، بدون دغدغه، بر آنجا حکومت راند. | او همچنین در آمل گروهی از مخالفان خود را به قتل رساند<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۳، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref><ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۴۸، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref>. به این ترتیب، طبرستان را آرام کرد و تا سال ۲۶۶، بدون دغدغه، بر آنجا حکومت راند. | ||
===حمله خجستانی به گرگان=== | ===حمله خجستانی به گرگان=== | ||
در این سال، احمد بن عبداللّه خُجستانی، از امرای صفاری، به گرگان حمله کرد. حسن بن زید، که غافلگیر شده بود، شکست خورد و به آمل رفت. در همین هنگام، حسن عقیقی، نایب حسن بن زید در ساری، ادعا کرد که حسن بن زید کشته شده است و برای خود از مردم بیعت گرفت. حسن بن زید به ساری رفت و حسن عقیقی را کشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۳۵</ref>. | در این سال، احمد بن عبداللّه خُجستانی، از امرای صفاری، به گرگان حمله کرد. حسن بن زید، که غافلگیر شده بود، شکست خورد و به آمل رفت. در همین هنگام، حسن عقیقی، نایب حسن بن زید در ساری، ادعا کرد که حسن بن زید کشته شده است و برای خود از مردم بیعت گرفت. حسن بن زید به ساری رفت و حسن عقیقی را کشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۳۵</ref>. حسن بن زید پیش از مرگ، برادرش محمد را به جانشینی خود برگزید. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
==فرزند== | ==فرزند== | ||
تنها فرزند او دختری بوده که پیش از سن [[ازدواج]] درگذشته است<ref>ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلةالعلویّة، ج۱، ص۲۶، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲</ref><ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۱، ص۲۵۶، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref><ref>عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، ج۱، ص۱۸۹، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱</ref>. | تنها فرزند او دختری بوده که پیش از سن [[ازدواج]] درگذشته است<ref>ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلةالعلویّة، ج۱، ص۲۶، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲</ref><ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۱، ص۲۵۶، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref><ref>عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، ج۱، ص۱۸۹، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۴: | ||
==خصوصیات اخلاقی== | ==خصوصیات اخلاقی== | ||
گردیزی<ref>عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۱۸۵، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ش</ref> و ابن اثیر<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۴۰۷-۴۰۸</ref> وی را مردی معتقد، بخشنده و فقیه ذکر کردهاند که همه ساله هزار دینار برای مرد پارسایی در [[بغداد]] میفرستاد تا وی آن را میان [[علویان]] شهر تقسیم کند<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۹۵ که این عمل را به محمد بن زید نسبت داده است، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref> همچنین حسن بن زید به برپایی شعائر شیعی توجه فراوانی داشت، از جمله دستور داد تا عبارت «حیَّ علی خیرِالعمل» در [[اذان]] ذکر شود، از | گردیزی<ref>عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۱۸۵، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ش</ref> و ابن اثیر<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۴۰۷-۴۰۸</ref> وی را مردی معتقد، بخشنده و فقیه ذکر کردهاند که همه ساله هزار دینار برای مرد پارسایی در [[بغداد]] میفرستاد تا وی آن را میان [[علویان]] شهر تقسیم کند<ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۹۵ که این عمل را به محمد بن زید نسبت داده است، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref>. همچنین حسن بن زید به برپایی شعائر شیعی توجه فراوانی داشت، از جمله دستور داد تا عبارت «حیَّ علی خیرِالعمل» در [[اذان]] ذکر شود، از «مسح بر خُفَّیْن» نهی کرد و با دیدگاههای جبری و تشبیهی و عقیده به قِدَم [[قرآن]] به تندی برخورد میکرد و در اینباره بخشنامهای به نواحی مختلف تحت حکومت خود فرستاده بود<ref>محسن بن محمد حاکم جِشُمی، نُخَب من کتاب جلاءالابصار، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹، نقلها احمد بن سعدالدین مسوری فی کتاب تحفةالأبرار، در اخبار ائمةالزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷</ref><ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۰ـ ۲۴۱، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref>. | ||
==درگیری زباره با حسن بن زید== | ==درگیری زباره با حسن بن زید== | ||
رفتار وی با مخالفانش نیز گاهی تند بوده است <ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۲، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref> و از این حیث بر او انتقاد کردهاند. <ref>ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلةالعلویّة، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲</ref><ref>علی بن محمد عمری، المجدی فی انسابالطالبیین، ج۱، ص۲۱۸، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۳۸۰ش</ref> در سنّت رسمی زیدیه نیز وی امام شناخته نمیشود<ref>احمد بن موسی طبری، المنیر علی مذهب الامام الهادی یحیی بن الحسین علیهماالسلام، ج۱، ص۱۷۲، چاپ علی سراجالدین عدلان، صعده، یمن ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰</ref><ref>احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، ج۱، ص۶۰۳، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا ۱۴۲۳/۲۰۰۲</ref>. | رفتار وی با مخالفانش نیز گاهی تند بوده است <ref>ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۴۲، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش)</ref> و از این حیث بر او انتقاد کردهاند.<ref>ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلةالعلویّة، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲</ref><ref>علی بن محمد عمری، المجدی فی انسابالطالبیین، ج۱، ص۲۱۸، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۳۸۰ش</ref> در سنّت رسمی زیدیه نیز وی امام شناخته نمیشود<ref>احمد بن موسی طبری، المنیر علی مذهب الامام الهادی یحیی بن الحسین علیهماالسلام، ج۱، ص۱۷۲، چاپ علی سراجالدین عدلان، صعده، یمن ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰</ref><ref>احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، ج۱، ص۶۰۳، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا ۱۴۲۳/۲۰۰۲</ref>. ظاهرا به دلیل همین رفتارها بود که گروهی از زیدیان طبرستان نامهای به ابوجعفر زُباره، جدّ خاندان بنو زباره نیشابور در مدینه، نگاشتند و ضمن شکایت از رفتارهای حسن بن زید، از او خواستند تا برای امامت زیدیان به آنجا برود<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۲، ص۴۹۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. ابوجعفر زباره نیز به طبرستان رفت، اما در آنجا با پیمانشکنی روبهرو شد و در نبردهایی که میان وی و حسن بن زید درگرفت، شکست خورد و راهی آبه (آوه) شد و در آنجا سکنا گزید<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۲، ص۴۹۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. | ||
ظاهرا به دلیل همین رفتارها بود که گروهی از زیدیان طبرستان نامهای به ابوجعفر زُباره، جدّ خاندان بنو زباره نیشابور در مدینه، نگاشتند و ضمن شکایت از رفتارهای حسن بن زید، از او خواستند تا برای امامت زیدیان به آنجا برود<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۲، ص۴۹۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. ابوجعفر زباره نیز به طبرستان رفت، اما در آنجا با پیمانشکنی روبهرو شد و در نبردهایی که میان وی و حسن بن زید درگرفت، شکست خورد و راهی آبه (آوه) شد و در آنجا سکنا گزید<ref>علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۲، ص۴۹۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰</ref>. | |||
==خصوصیات جسمانی== | ==خصوصیات جسمانی== |