نهضت مشروطه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۲: خط ۴۲:


==== علمای مخالف مشروطه ====
==== علمای مخالف مشروطه ====
علمای مخالف مشروطه در ایران، به رهبری شیخ‌فضل‌الله نوری از علمای تراز اول تهران، ضمن تأیید محدود کردن سلطنت و مخالفت با ظلم، دربارهٔ نفوذ افکار جدید واهمه داشتند و آن را لیبرالی و الحادی می‌خواندند. نوری بر این باور بود که پیامد استبداد کمتر از پیامدهای جو الحادی است که پس از مشروطه پدید آمده است.<ref>جعفریان، بست‌نشینی، ۳۰–۳۱ و ۳۴؛ ترکمان، مکتوبات، ۲/۱۹۴–۱۹۷.</ref> او که در آغاز کار و با هدف عدالت‌خواهی، خود از تحصن‌کنندگان و همراهان مبارزه بود، در ادامه راه، انتخاب وکلا با رأی اکثریت مردم، تدوین قانون اساسی و تشکیل قوه مقننه، اصل آزادی قلم و آزادی مطبوعات و حقوق مساوی همه افراد جامعه را که در قانون ذکر شده بود، خلاف شرع و [[بدعت]] تشخیص داد و علیه آن موضع گرفت<ref>ترکمان، مکتوبات، ۱/۱۰۲–۱۱۴؛ فیرحی، آستانه تجدد، ۵۸۴–۵۹۲.</ref>{{ببینید|شیخ‌فضل‌الله نوری}} برخی از علمای مخالف مشروطه، در ستیز اعتقادی خود با نظام مشروطیت تا جایی پیش رفتند که به‌صراحت فتوا به [[کفر]] مشروطه دادند و مشروطه‌طلبان را [[کافر]] خواندند.<ref>زرگری‌نژاد، رسائل مشروطیّت، ۱۵.</ref>
علمای مخالف مشروطه در ایران، به رهبری شیخ‌فضل‌الله نوری از علمای تراز اول تهران، ضمن تأیید محدود کردن سلطنت و مخالفت با ظلم، دربارهٔ نفوذ افکار جدید واهمه داشتند و آن را لیبرالی و الحادی می‌خواندند. نوری بر این باور بود که پیامد استبداد کمتر از پیامدهای جو الحادی است که پس از مشروطه پدید آمده است.<ref>جعفریان، بست‌نشینی، ۳۰–۳۱ و ۳۴؛ ترکمان، مکتوبات، ۲/۱۹۴–۱۹۷.</ref> او که در آغاز کار و با هدف عدالت‌خواهی، خود از تحصن‌کنندگان و همراهان مبارزه بود، در ادامه راه، انتخاب وکلا با رأی اکثریت مردم، تدوین قانون اساسی و تشکیل قوه مقننه، اصل آزادی قلم و آزادی مطبوعات و حقوق مساوی همه افراد جامعه را که در قانون ذکر شده بود، خلاف شرع و [[بدعت]] تشخیص داد و علیه آن موضع گرفت<ref>ترکمان، مکتوبات، ۱/۱۰۲–۱۱۴؛ فیرحی، آستانه تجدد، ۵۸۴–۵۹۲.</ref> برخی از علمای مخالف مشروطه، در ستیز اعتقادی خود با نظام مشروطیت تا جایی پیش رفتند که به‌صراحت فتوا به [[کفر]] مشروطه دادند و مشروطه‌طلبان را [[کافر]] خواندند.<ref>زرگری‌نژاد، رسائل مشروطیّت، ۱۵.</ref>


نخستین مخالفت علما با مشروطیت را ۷۸ تن از علما ازجمله شیخ‌زین‌الدین، سیدمحمد تفرشی، سیداکبرشاه، صدرالمحققین و شاگردان آنان آغاز کردند. این علما تلاش کردند با بست‌نشینی در صحن عبدالعظیم حسنی(ع) این بار مجلس را تعطیل کنند که موفق نشدند.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۲۲۶؛ کمالی، جامعه مدنی، ۱۳۴.</ref> قربانعلی زنجانی از علمای زنجان نیز از مخالفان سرسخت مشروطه و از حامیان شیخ‌فضل‌الله بود.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۴۰۲–۴۰۵.</ref> برخی از علمای موافق مشروطه نیز بعدها به دلیل کمک مجلس به نشر قوانین غیر اسلامی، از مشروطه جدا و از مخالفان شدند و سیداحمد طباطبایی و سیداسدالله خرقانی از آن جمله بودند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، ۱۳۴؛ رضوی، حوزه نجف، ۳۱۸.</ref>
نخستین مخالفت علما با مشروطیت را ۷۸ تن از علما ازجمله شیخ‌زین‌الدین، سیدمحمد تفرشی، سیداکبرشاه، صدرالمحققین و شاگردان آنان آغاز کردند. این علما تلاش کردند با بست‌نشینی در صحن عبدالعظیم حسنی(ع) این بار مجلس را تعطیل کنند که موفق نشدند.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۲۲۶؛ کمالی، جامعه مدنی، ۱۳۴.</ref> قربانعلی زنجانی از علمای زنجان نیز از مخالفان سرسخت مشروطه و از حامیان شیخ‌فضل‌الله بود.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۴۰۲–۴۰۵.</ref> برخی از علمای موافق مشروطه نیز بعدها به دلیل کمک مجلس به نشر قوانین غیر اسلامی، از مشروطه جدا و از مخالفان شدند و سیداحمد طباطبایی و سیداسدالله خرقانی از آن جمله بودند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، ۱۳۴؛ رضوی، حوزه نجف، ۳۱۸.</ref>
confirmed
۳٬۸۹۵

ویرایش