۸۵٬۹۴۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن موسی بن جعفر' به '[[علی بن موسی (رضا)') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسّلام)]] میفرماید: «انما علینا القاء الاصول و علیکم اَن تفرعوا»؛ ما بیان اصول مینماییم و تفریع فروع از اصول و تطبیق آن بر موارد برعهدة شما است<ref> حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۱، حدیث ۵۰و ۵۱</ref>. | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسّلام)]] میفرماید: «انما علینا القاء الاصول و علیکم اَن تفرعوا»؛ ما بیان اصول مینماییم و تفریع فروع از اصول و تطبیق آن بر موارد برعهدة شما است<ref> حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۱، حدیث ۵۰و ۵۱</ref>. | ||
و یا [[ | و یا [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیه السلام)]] به ابان بن تغلب فرمودند: «در [[مسجد]] [[مدینه]] بنشین و برای مردم فتوا بده که من دوست دارم در میان شیعه کسانی مانند تو دیده شوند.» | ||
بنابراین، اصل اجتهاد در عصر حضور امامان معصوم (علیه السلام) نیز وجود داشته است امّا به دلیل حضور معصوم نیاز کمتری به اعمال اجتهاد بوده است، ولی در عصر غیبت چنین نیازی به سرحد کمال خود رسید. | بنابراین، اصل اجتهاد در عصر حضور امامان معصوم (علیه السلام) نیز وجود داشته است امّا به دلیل حضور معصوم نیاز کمتری به اعمال اجتهاد بوده است، ولی در عصر غیبت چنین نیازی به سرحد کمال خود رسید. | ||
== اجتهاد در زمان پیامبر در مدینه == | == اجتهاد در زمان پیامبر در مدینه == | ||
پس از هجرت [[محمد بن عبدالله (خاتم | پس از هجرت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] به [[مدینه]] و آماده شدن زمینۀ مناسب شریعت و پیدایش علل و عوامل تشریع، آیاتی در زمینۀ احکام الهی و فرایض دینی، بر آن حضرت نازل شد که نزدیک به یک سوم<ref>قرآن</ref> را تشکیل میدهند و این آیات، بیانگر اصول همۀ احکام اجتهادی و قوانین و قواعد کلی استنباط شرعی (اعم از عبادات، معاملات، سیاسیات، مسائل قضایی، حکومتی، روابط بین الملل، قوانین حقوقی، کیفری، مدنی، احوال شخصی و جز اینها) است. | ||
بر این مبنا، این اصول و قواعد، از مبادی اجتهاد به شمار میروند و هر مجتهدی بر مبنای آنها میتواند مسائل فرعی، تازه و پدیدههای جدید را به آن اصول پایه عودت داده و قواعد کلی آنها را بر مصادیق خارجی منطبق سازد. از این آیات که در آنها، احکام شرعی در همۀ ابعاد و زمینههای مختلف زندگی مادی و معنوی انسانها بیان شده، به «آیات الاحکام» تعبیر کردهاند<ref>ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42</ref>. | بر این مبنا، این اصول و قواعد، از مبادی اجتهاد به شمار میروند و هر مجتهدی بر مبنای آنها میتواند مسائل فرعی، تازه و پدیدههای جدید را به آن اصول پایه عودت داده و قواعد کلی آنها را بر مصادیق خارجی منطبق سازد. از این آیات که در آنها، احکام شرعی در همۀ ابعاد و زمینههای مختلف زندگی مادی و معنوی انسانها بیان شده، به «آیات الاحکام» تعبیر کردهاند<ref>ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42</ref>. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
به این ترتیب مدینه را میتوان به عنوان نخستین پایگاه تشریع احکام و تشکیل حکومت اسلامیدانست که خود زمینهساز دورۀ تمهید مبانی اجتهاد نیز به شمار میرود؛ با این توضیح که در این دوره با وجود و حضور بنیانگذار اسلام و تشریع کنندۀ احکام اسلامی، نیاز چندانی به اجتهاد وجود نداشته، زیرا: | به این ترتیب مدینه را میتوان به عنوان نخستین پایگاه تشریع احکام و تشکیل حکومت اسلامیدانست که خود زمینهساز دورۀ تمهید مبانی اجتهاد نیز به شمار میرود؛ با این توضیح که در این دوره با وجود و حضور بنیانگذار اسلام و تشریع کنندۀ احکام اسلامی، نیاز چندانی به اجتهاد وجود نداشته، زیرا: | ||
الف. وجود شارع یعنی | الف. وجود شارع یعنی رسول خدا (صلی الله علیه) در میان [[مسلمانان]] و دسترسی مستقیم آنان به آن حضرت، که خود بهترین راه و مطمئنترین طریق برای شناخت احکام شرعی در وقت نیاز بود و مردم بی هیچ واسطه ای به شخص پیامبر (صلی الله علیه) مراجعه میکردند و دربارۀ احکام و مسائل خویش از آن حضرت میپرسیدند. | ||
ب. در این دوره، به علت آغاز تشریع و نزول آیات و عدم درگیری مسلمانان با مسائل جدید، پدیدهها و فروع جدید کم بودند و زمینههای تازه ای برای تعلیل و تبیین احکام اجتهادی وجود نداشت. با این حال نمیتوان این امر را نادیده گرفت که آثاری از رگههای آغازین اجتهاد در زمان تشریع و خود پیامبر (صلی الله علیه) وجود داشته است. برای روشن مطلب باید به این مطلب اشاره کرد که اجتهاد دارای دو مفهوم عام و خاص است به این شرح: | ب. در این دوره، به علت آغاز تشریع و نزول آیات و عدم درگیری مسلمانان با مسائل جدید، پدیدهها و فروع جدید کم بودند و زمینههای تازه ای برای تعلیل و تبیین احکام اجتهادی وجود نداشت. با این حال نمیتوان این امر را نادیده گرفت که آثاری از رگههای آغازین اجتهاد در زمان تشریع و خود پیامبر (صلی الله علیه) وجود داشته است. برای روشن مطلب باید به این مطلب اشاره کرد که اجتهاد دارای دو مفهوم عام و خاص است به این شرح: | ||
* اجتهاد در مفهوم عام آن عبارت است از: قدرت و توان بر عملیات استنباط، از هر مصدر و منبع تشریعی که مجتهدان آن را معتبر بدانند. | * اجتهاد در مفهوم عام آن عبارت است از: قدرت و توان بر عملیات استنباط، از هر مصدر و منبع تشریعی که مجتهدان آن را معتبر بدانند. | ||
* اجتهاد به مفهوم خاص آن که عبارت است از: اجتهاد در مواردی که از جانب شارع و شرع مقدس دربارۀ آن نصّی وجود ندارد. | * اجتهاد به مفهوم خاص آن که عبارت است از: اجتهاد در مواردی که از جانب شارع و شرع مقدس دربارۀ آن نصّی وجود ندارد. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۱: | ||
== اجتهاد در دوره امامان شیعه == | == اجتهاد در دوره امامان شیعه == | ||
در جوامع حدیثی [[شیعه]]، احادیثی دیده میشود که راویان آنها مسائلی را در مورد عناصر مشترک اجتهاد، از امام صادق (علیه السلام) و دیگر امامان (علیه السلام) پرسیده و پاسخ آنها را دریافت داشتهاند. این مطلب نمایانگر این است که آنان قواعد اصولی و اجتهادی را به گونه کامل بیان کردهاند؛ به عنوان مثال امام صادق (علیه السلام) مکرراً میفرمود: «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» و [[علی بن موسی | در جوامع حدیثی [[شیعه]]، احادیثی دیده میشود که راویان آنها مسائلی را در مورد عناصر مشترک اجتهاد، از امام صادق (علیه السلام) و دیگر امامان (علیه السلام) پرسیده و پاسخ آنها را دریافت داشتهاند. این مطلب نمایانگر این است که آنان قواعد اصولی و اجتهادی را به گونه کامل بیان کردهاند؛ به عنوان مثال امام صادق (علیه السلام) مکرراً میفرمود: «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» و [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] فرموده است: «علینا ان نلقی الاصول و علیکم ان تتفرعوا» و امام صادق (علیه السلام) به ابان بن تغلب دستور داد که: «اجلس فی المسجد وافت للناس». با توجه به اینکه دوران حضور ائمه (علیه السلام) خود امتداد عصر پیامبر(صلی الله علیه) و ادامه عصر حاکمیت نصوص بر احکام شرعی است شیعیان به دلیل دسترسی به امامان خود، نیاز چندانی به اجتهاد احکام شرعی نداشتهاند؛ با این حال، روایاتی که نقل شد و اخبار و احادیثی دیگر در تشویق و ترغیب، شیعیان به امر اجتهاد، از جانب پیشوایان معصوم (علیه السلام) صادر شده است<ref>ادوار اجتهاد، ص 89 - 90</ref>. | ||
گرچه در مقابل روایات و احادیثی نیز از [[ائمه اطهار(ع)|ائمه (علیه السلام)]] وجود دارد که به مذمّت از اجتهاد پرداختهاند. جمع بین این احادیث به ظاهر متضاد با یکدیگر به این است که گفته شود: روایات و احادیث مشوّق و ترغیب کننده به اجتهاد در کلام امامان (علیه السلام)، ناظر به مفهوم عام و اصطلاح اول اجتهاد است که از راه منابع معتبر شرعی انجام میپذیرد. | گرچه در مقابل روایات و احادیثی نیز از [[ائمه اطهار(ع)|ائمه (علیه السلام)]] وجود دارد که به مذمّت از اجتهاد پرداختهاند. جمع بین این احادیث به ظاهر متضاد با یکدیگر به این است که گفته شود: روایات و احادیث مشوّق و ترغیب کننده به اجتهاد در کلام امامان (علیه السلام)، ناظر به مفهوم عام و اصطلاح اول اجتهاد است که از راه منابع معتبر شرعی انجام میپذیرد. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۲: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |