۸۷٬۷۹۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام حسین' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |یاران [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] |راوی [[حدیث غدیر]] |شرکت در [[جنگ صفین]] |اعتراض به رفتار [[ابن زیاد]] با سر [[ | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |یاران [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیهالسلام)]] |راوی [[حدیث غدیر]] |شرکت در [[جنگ صفین]] |اعتراض به رفتار [[ابن زیاد]] با سر [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیهالسلام|امام حسین (علیهالسلام)]] }} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== اسلام آوردن == | == اسلام آوردن == | ||
وی پیش از [[بلوغ]]، [[اسلام]] آورده. [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] به سبب خردسالی اش او را از حضور در [[جنگ احد]]، بازداشت<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. زید، توطئه [[منافقان]] خزرج در خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خبر داد و [[خداوند]] نیز از او در [[سوره منافقون]] در [[قرآن]]، تمجید کرد<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. با مهاجرت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیهالسلام)]] به [[کوفه]]، وی نیز به آن جا رفت و در محلّه کِنْده، ساکن شد. او در مجلسی که [[ابن زیاد]] به سر بریده [[ | وی پیش از [[بلوغ]]، [[اسلام]] آورده. [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] به سبب خردسالی اش او را از حضور در [[جنگ احد]]، بازداشت<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. زید، توطئه [[منافقان]] خزرج در خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خبر داد و [[خداوند]] نیز از او در [[سوره منافقون]] در [[قرآن]]، تمجید کرد<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. با مهاجرت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیهالسلام)]] به [[کوفه]]، وی نیز به آن جا رفت و در محلّه کِنْده، ساکن شد. او در مجلسی که [[ابن زیاد]] به سر بریده [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیهالسلام|امام حسین (علیهالسلام)]] جسارت کرد، زبان به اعتراض گشود و فضائل ایشان را برشمرد. وفات او را بیشتر سال ۶۸ق، گفتهاند<ref> الطبقات الکبری: ج۶ ص۱۸، الاستیعاب: ج۲ ص۱۰۹.</ref>. | ||
== زید در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) == | == زید در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== اعتراض به ابن زیاد == | == اعتراض به ابن زیاد == | ||
[[علامه مجلسی]] مینویسد: از [[سعد بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که [[عبیدالله]] با چوبدستی خود به چشمها و لب [[ | [[علامه مجلسی]] مینویسد: از [[سعد بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که [[عبیدالله]] با چوبدستی خود به چشمها و لب [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیهالسلام|امام حسین (علیهالسلام)]] میزد و نسبت به آن حضرت جسارت میکرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستیات را بردار، چرا که من [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان مینهاد، (و آنها را میبوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد. | ||
در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>! | در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست دادهای، به یقین گردنت را میزدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>! | ||
زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول خداصلی الله علیه را دیدم که [[حسن بن علی|حسن (علیهالسلام)]] را روی زانوی راست و [[ | زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهمتر است و آن این است که من روزی رسول خداصلی الله علیه را دیدم که [[حسن بن علی|حسن (علیهالسلام)]] را روی زانوی راست و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین (علیهالسلام)]] را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: «أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»<ref>بحارالانوار، ج 45، ص 118.</ref>؛ (خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو میسپارم.) اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کردهای<ref>المجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.</ref>؟ | ||
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ | مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را میشنید، حتماً او را به قتل میرساند. راوی این خبر میگوید: پرسیدم چه گفت؟ | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== سر امام حسین (علیهالسلام) بر نیزه == | == سر امام حسین (علیهالسلام) بر نیزه == | ||
روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که میگوید: هنگامی که سر [[ | روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که میگوید: هنگامی که سر [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیهالسلام|امام حسین (علیهالسلام)]] در [[کوفه]] در حالی که بر نیزه بود در برابرم عبور داده شد من در غرفهای نشسته بودم. چون مقابل من رسید شنیدم میگفت: {{متن قرآن |أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیاتِنَا عَجَبًا |سوره = کهف |آیه = ۹ }} (ترجمه: مگر پنداشتی [[اصحاب کهف]] و [[اصحاب رقیم]][خفتگان [[غار لوحهدار]]] از آیات ما شگفت بوده است؟) پس به خدا [[سوگند]] مو بر بدنم راست شد و صدا زدم: پسر رسول خدا! بخدا سوگند! سر تو شگفتتر و شگفتتر است<ref>المفید، الارشاد، ص۱۱۷.</ref>. | ||
== احادیث و آثار == | == احادیث و آثار == |