۸۵٬۸۶۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بزرگترین' به 'بزرگترین') |
جز (جایگزینی متن - '[[امام علی' به '[[علی بن ابی طالب') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=نسب و تولد= | =نسب و تولد= | ||
او شهابالدین أبوالعباس أحمد بن حسن بن علی الخزرجی الأنصاری المرسی او در مرسیه [[اندلس]] سال616 هـ برابر با 1219م متولد شد. نسب او به یکی از صحابی به نام سعد بن عبادة میرسد. جلی اعلی او قیس بن سعد بن عبادة که امیر [[مصر]] در قبل از دوره خلافت [[ | او شهابالدین أبوالعباس أحمد بن حسن بن علی الخزرجی الأنصاری المرسی او در مرسیه [[اندلس]] سال616 هـ برابر با 1219م متولد شد. نسب او به یکی از صحابی به نام سعد بن عبادة میرسد. جلی اعلی او قیس بن سعد بن عبادة که امیر [[مصر]] در قبل از دوره خلافت [[علی بن ابی طالب]](ع) در سال 36هجری قمری بود. | ||
=تربیت= | =تربیت= | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=ملاقات با شاذلی= | =ملاقات با شاذلی= | ||
خودش میگوید وقتی از راه مرسیه در اندلس وارد تونس شدم جوان بودم در آن زمان شخصی به من پیشنهاد کرد که به محضر شاذلی بروم و من گفتم استخاره خواهم کرد شب در عالم رویا دیدم از کوهی بالا میروم و دو نفر در سمت چپ و راست من هستند از یکی از آنها پرسیدم تو که هستی گفت من خلیفه زمان هستم بعد از نماز صبح این داستان را به دوستی که مرا به دیدار شاذلی دعوت کرد گفتم و به دیدار او رفتم او از من اسم و نسبم را پرسید و من گفتم و او در جواب گفت ده سال است که منتظر تو هستم و بعد از آن ملازم او شد و با او به مصر سفر کرد<ref>شیال، | خودش میگوید وقتی از راه مرسیه در اندلس وارد تونس شدم جوان بودم در آن زمان شخصی به من پیشنهاد کرد که به محضر شاذلی بروم و من گفتم استخاره خواهم کرد شب در عالم رویا دیدم از کوهی بالا میروم و دو نفر در سمت چپ و راست من هستند از یکی از آنها پرسیدم تو که هستی گفت من خلیفه زمان هستم بعد از نماز صبح این داستان را به دوستی که مرا به دیدار شاذلی دعوت کرد گفتم و به دیدار او رفتم او از من اسم و نسبم را پرسید و من گفتم و او در جواب گفت ده سال است که منتظر تو هستم و بعد از آن ملازم او شد و با او به مصر سفر کرد<ref>شیال، جمالالدین، ج۱، ص۱۹۲ ـ ۱۹۴، اعلام الاسکندریه، قاهره، ۱۹۶۵ م</ref>. | ||
شاذلی در او فطرتی پاک وآمادگی لازم برای حرکت در مسیر سلوک میدید پس تربیت او را به دست گرفت و به او گفت آنچه در اولیای خدا هست | شاذلی در او فطرتی پاک وآمادگی لازم برای حرکت در مسیر سلوک میدید پس تربیت او را به دست گرفت و به او گفت آنچه در اولیای خدا هست | ||
در تو نیز هست و آنچه در تو هست در اولیای خدا نیست که کنایه به آمادگی روحی بالای ابوالعباس دارد. ابوالعباس پس از مرگ ابوالحسن شاذلی در سال 656 هجری قمری / 1258 میلادی رهبری طریقه شاذلی را بر عهده گرفت و او در آن زمان چهل سال داشت<ref>نفحات الانس. صص. ۵۶۸</ref>. | در تو نیز هست و آنچه در تو هست در اولیای خدا نیست که کنایه به آمادگی روحی بالای ابوالعباس دارد. ابوالعباس پس از مرگ ابوالحسن شاذلی در سال 656 هجری قمری / 1258 میلادی رهبری طریقه شاذلی را بر عهده گرفت و او در آن زمان چهل سال داشت<ref>نفحات الانس. صص. ۵۶۸</ref>. |