confirmed، مدیران
۳۳٬۵۹۶
ویرایش
(←پانویس) |
|||
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== اسلام == | == اسلام == | ||
دولت عثمانی شاخههای مختلف [[اسلام]] را بدعت و الحاد میپنداشت. به عنوان مثال، دروزیان و شاخههای مختلف [[شیعه]] مانند [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]]، قزلباشها و [[علویان]] در طبقهبندی دینی امپراتوری حتی پایینتر از [[آیین یهودیت|یهودیان]] و [[مسیحیان]] قرار میگرفتند. در سال ۱۵۱۴، سلطان سلیم یکم دستور داد تا ۴۰ هزار تن از قزلباشان را قتلعام کنند. ظهور [[صفویه|صفویان]] [[مذهب شیعه|شیعه]] در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] حتی وضع را برای شیعیان قلمروی عثمانی بدتر هم کرد، زیرا سلاطین این امپراتوری آنان را ستون پنجم ایران میدیدند. سلطان سلیم همچنین با فتوحات خود، قلمروی عثمانی را نیز گسترش داد. یکی از مهمترینِ این فتوحات، فتح [[جمهوری عربی مصر|مصر]] بود که با انقراض [[عباسیان|خلافت عباسی]]، سلاطین عثمانی رسماً میتوانستند خود را خلیفه مسلمانان جهان بخوانند. هرچند عثمانیان از دوران مراد یکم در نیمه دوم قرن چهاردهم، مدعی خلافت بودند، اما ادعایشان به اندازه [[عباسیان]] مورد قبول نبود. سلیم و جانشینانش پس از فتح مصر تا تأسیس [[ترکیه]] که در نهایت منجر به [[تبعید]] آخرین خلیفه عثمانی، عبدالمجید دوم شد، عنوان خلیفه را برای خود محفوظ نگاه داشتند<ref>Lambton, Ann; Lewis, Bernard (1995). The Cambridge History of Islam: The Indian sub-continent, South-East Asia, Africa and the Muslim west. 2. Cambridge University Press. p. 320. ISBN</ref>. | |||
دولت عثمانی شاخههای مختلف [[اسلام]] را بدعت و الحاد میپنداشت. به عنوان مثال، دروزیان و شاخههای مختلف [[شیعه]] مانند | |||
== دراویش == | == دراویش == | ||
دراویش نقش مهمی در سلطه امپراتوری عثمانی بر بالکان ایفا نمودند و فرهنگ اسلامی-ترکی را با خود به این منطقه بردند. یکی از مهمترین گروههای دراویش در امپراتوری عثمانی [[بکتاشیه]] بود که از طریق پیوندش با نیروهای ینیچری به اهمیت بسزایی دست یافت. قدیمیترین بنای باقیماننده از دوره امپراتوری عثمانی در بالکان، عمارت آشپزخانه عمومی غازی اِورنوس در شهر کموتینی در یونان کنونی است که اتاقهایی برای تجمع دراویش در خود داشت<ref>Finkel، Osman’s Dream، 41</ref>. | |||
دراویش نقش مهمی در سلطه امپراتوری عثمانی بر بالکان ایفا نمودند و فرهنگ اسلامی-ترکی را با خود به این منطقه بردند. یکی از مهمترین گروههای دراویش در امپراتوری عثمانی بکتاشیه بود که از طریق پیوندش با نیروهای ینیچری به اهمیت بسزایی دست یافت. قدیمیترین بنای باقیماننده از دوره امپراتوری عثمانی در بالکان، عمارت آشپزخانه عمومی غازی اِورنوس در شهر کموتینی در یونان کنونی است که اتاقهایی برای تجمع دراویش در خود داشت | |||
== مسیحیان و یهودیان == | == مسیحیان و یهودیان == | ||
از آنجایی که [[اسلام]] [[دین]] رسمی عثمانی بود، به شیوه اسلامی با [[اهل کتاب|اهل ذمه]] (غیرمسلمانان [[اهل کتاب]])، [[مسیحیت|مسیحیان]] و [[آیین یهودیت|یهودیان]] رفتار میشد. مسیحیان از آزادیهای محدودی مانند پرستش خدای خودشان برخوردار بودند، اما حمل سلاح یا اسبسواری برای آنان ممنوع بود. در کنار محدودیتهای دیگری که برایشان وجود داشت، همچنین اجازه نداشتند تا رو به سوی خانههای مسلمانان، خانه بسازند. در دوران عثمانی، تعداد زیادی از مسیحیان و یهودیان برای برخوداری از شرایط بهتر برای زندگی، اسلام آوردند. هرچند اکثریت آنان توانستند دین خود را حفظ کنند<ref> | |||
"Ottoman Empire". Encyclopædia Britannica</ref>. | |||
بر اساس سیستم «ملت»های امپراتوری عثمانی، غیر مسلمانان به هر حال شهروند عثمانی به حساب میآمدند، اما با قوانین اسلامی با آنها برخورد نمیشد. به عنوان مثال، با ملت رومی (یونانیان ارتودکس) تحت قوانین کد ژوستینیان که برای ۹۰۰ سال در امپراتوری روم شرقی برقرار بود، برخورد میشد. ملت رومی که بزرگترین بخش غیر اسلامی جامعه دولت عثمانی را تشکیل میدادند، در برخی موارد تجاری یا سیاسی از امتیازهایی برخوردار بودند و البته مجبور بودند تا مالیات بیشتری نسبت به مسلمانان پرداخت کنند<ref>Turkish Toleration". The American Forum for Global Education. Archived from the original on 20 March 2001. Retrieved 11 February 2013</ref>. | |||
بر اساس سیستم «ملت»های امپراتوری عثمانی، غیر مسلمانان به هر حال شهروند عثمانی به حساب میآمدند، اما با قوانین اسلامی با آنها برخورد نمیشد. به عنوان مثال، با ملت رومی (یونانیان ارتودکس) تحت قوانین کد ژوستینیان که برای ۹۰۰ سال در امپراتوری روم شرقی برقرار بود، برخورد میشد. ملت رومی که بزرگترین بخش غیر اسلامی جامعه دولت عثمانی را تشکیل میدادند، در برخی موارد تجاری یا سیاسی از امتیازهایی برخوردار بودند و البته مجبور بودند تا مالیات بیشتری نسبت به مسلمانان پرداخت کنند | |||
== سایر ادیان == | == سایر ادیان == | ||
برای ملتهای دیگر (مؤمنان به ادیان دیگر) نیز وضعیت مشابهای برقرار بود. یهودیان خاخام باشی خود را داشتند و ملت ارمنی (مسیحیان ارمنی) را اسقف کلیسای ارمنی رهبری میکرد. برخی سیستم ملتهای عثمانی را نمونه اولیه تکثرگرایی دینی بهشمار میآورند | برای ملتهای دیگر (مؤمنان به ادیان دیگر) نیز وضعیت مشابهای برقرار بود. [[یهودیان خاخام]] باشی خود را داشتند و ملت [[ارمنی]] (مسیحیان ارمنی) را اسقف کلیسای ارمنی رهبری میکرد. برخی سیستم ملتهای عثمانی را نمونه اولیه تکثرگرایی دینی بهشمار میآورند<ref>Syed, Muzaffar Husain (2011). A Concise History of Islam. New Delhi: Vij Books India. p. 97. ISBN 978-93-81411-09-4</ref>. | ||
ایران و عثمانی نزدیک به 300 سال با هم جنگ کردند و ایران توانست در برخی از نبردها شکست سنگینی به عثمانیها وارد کند. نخستین رویارویی ایران و عثمانی به دوران شاه اسماعیل صفوی مؤسس حکومت صفویه بازمیگردد. جنگ چالداران نخستین جنگی بود که بین این دو کشور رخ داد. | == ایران در چه جنگهایی حکومت عثمانی را شکست داد == | ||
ایران و عثمانی نزدیک به 300 سال با هم جنگ کردند و ایران توانست در برخی از نبردها شکست سنگینی به عثمانیها وارد کند. نخستین رویارویی ایران و عثمانی به دوران [[شاه اسماعیل]] صفوی مؤسس [[صفویه|حکومت صفویه]] بازمیگردد. [[جنگ چالداران]] نخستین جنگی بود که بین این دو کشور رخ داد. | |||
شاه اسماعیل صفوی پادشاه ایران و سلطان سلیم اول امپراتور عثمانی بود. در این جنگ ایران به دلیل نداشتن نیروی کافی و نبود امکانات جنگی مناسب شکست سختی از عثمانی خورد و | شاه اسماعیل صفوی پادشاه ایران و سلطان سلیم اول امپراتور عثمانی بود. در این جنگ ایران به دلیل نداشتن نیروی کافی و نبود امکانات جنگی مناسب شکست سختی از عثمانی خورد و [[عراق]]، [[قفقاز]] و حتی [[تبریز]] هم سقوط کرد. این حمله یک پیروزی مقطعی برای عثمانیها بود، ولی برای صفویان و به ویژه شاه اسماعیل یک فاجعه شد. پس از جنگ چالدران، شاه اسماعیل افسردگی گرفت و دیگر رهبری لشکریانش را در جنگ بر عهده نگرفت ولی ایران بعدها پیروزهای زیادی به دست آورد که جنگهای که ایران توانست حکومت عثمانی را شکست دهد. | ||
== عهدنامه نصوح پاشا == | == عهدنامه نصوح پاشا == | ||
نخستین پیروزی اقتدارآمیز ایران در جنگ با عثمانی به «عهدنامه نصوح پاشا» برمیگردد. با روی کارآمدن [[شاه عباس صفوی]] او شروع به بازنمایی اقتدار ایران کرد. ابتدا پرتغالیها را شکست داد و بعد به سراغ ازبکان رفت و در آخر عثمانی را مغلوب کرد. | |||
[[شاه عباس صفوی|شاه عباس]] که قصد بازگردانی مناطق شمال غربی ایران و قفقاز و به ویژه تبریز که توسط عثمانی در سال ۱۵۹۰ تصرف شده بود را داشت، منتظر زمانی مناسب برای حمله بود. | |||
شاه عباس و سردار به نام ایرانی [[اللهوردی خان]] در سال ۱۵۹۰ حمله را به صورت غافلگیرانهای برای بازگردانی مناطق از دست رفته آغاز کردند. دولت عثمانی قادر نبود نیروی لازم برای مقابله را تأمین کند بنابراین صدراعظم نصوح پاشا عثمانی مجبور به امضای پیمان شد. شاه عباس قاسم بیک سپهسالار مازندران را برای امضای معاهده صلح به [[استانبول]] فرستاد. | |||
شاه عباس و سردار به نام ایرانی اللهوردی خان در سال ۱۵۹۰ حمله را به صورت غافلگیرانهای برای بازگردانی مناطق از دست رفته آغاز کردند. دولت عثمانی قادر نبود نیروی لازم برای مقابله را تأمین کند بنابراین صدراعظم نصوح پاشا عثمانی مجبور به امضای پیمان شد. شاه عباس قاسم بیک سپهسالار مازندران را برای امضای معاهده صلح به استانبول فرستاد. | |||
در توافقی که بین ایران و عثمانی شد تمام مناطق عراق، قفقاز و بخشهای از اروند و غرب ایران دوباره به آغوش وطن بازگشت. شاید گفت بزرگترین پیروزی ایران در جنگ مقابل عثمانی در همین جنگ روی داد. | در توافقی که بین ایران و عثمانی شد تمام مناطق عراق، قفقاز و بخشهای از اروند و غرب ایران دوباره به آغوش وطن بازگشت. شاید گفت بزرگترین پیروزی ایران در جنگ مقابل عثمانی در همین جنگ روی داد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۸: | ||
== معاهده استانبول (۱۷۳۶)== | == معاهده استانبول (۱۷۳۶)== | ||
در سال 1736 عثمانی مجبور شد با پادشاه ایران دوباره قرارداد امضا کند. معاهده استانبول (۱۷۳۶) توانست دوباره قفقاز، بخشی از عراق را به ایران بازگرداند. ولی [[نادرشاه افشار]] میدان را خالی نکرد و در فکر گرفتن تمام مناطق تصرف شده ایران بود. | |||
در سال 1736 عثمانی مجبور شد با پادشاه ایران دوباره قرارداد امضا کند. معاهده استانبول (۱۷۳۶) توانست دوباره قفقاز، بخشی از عراق را به ایران بازگرداند. ولی نادرشاه افشار میدان را خالی نکرد و در فکر گرفتن تمام مناطق تصرف شده ایران بود. | |||
نادر پس از بدست آوردن مناطق پیشین ایران، تصمیم به حمله به مناطق شرقی عثمانی گرفت. از طرفی نادر شاه (میان سالهای ۱۷۴۳–۱۷۴۶) به مناطق مذکور حملهای دوباره برد و عثمانی را روی میز مذاکره برای پذیرفتن تعهدات ایران کرد. | نادر پس از بدست آوردن مناطق پیشین ایران، تصمیم به حمله به مناطق شرقی عثمانی گرفت. از طرفی نادر شاه (میان سالهای ۱۷۴۳–۱۷۴۶) به مناطق مذکور حملهای دوباره برد و عثمانی را روی میز مذاکره برای پذیرفتن تعهدات ایران کرد. | ||
== عهدنامه گردان == | == عهدنامه گردان == | ||
این عهدنامه در نزدیکی شهر [[قزوین]] به امضا رسید که مهمترین بخشهای آن به شرح ذیل است: | |||
این عهدنامه در نزدیکی شهر قزوین به امضا رسید که مهمترین بخشهای آن به شرح ذیل است: | خط مرزی میان دو کشور به همان خط مرزی تعیین شده در عهدنامه [[قصرشیرین]] (۱۶۳۹) بازگشت (همان خط مرزی میان ایران و ترکیه امروزی و ایران و عراق امروزی، عثمانی حکومت افشاریان را به عنوان حاکم ایران به رسمیت شناخت، عثمانی پذیرفت که به زائران ایرانی اجازه دهد که به [[کعبه]] بروند، تبادل کنسولگری برای هر دو کشور اجازه داده شد، هر دو کشور پذیرفتند تا اسیران جنگی خود را مبادله کنند و عثمانی [[مذهب شیعه]] را به عنوان مذهب شرعی اسلام پذیرفت<ref>ایران در چه جنگهایی حکومت عثمانی را شکست داد؟ | ||
خط مرزی میان دو کشور به همان خط مرزی تعیین شده در عهدنامه قصرشیرین (۱۶۳۹) بازگشت (همان خط مرزی میان ایران و ترکیه امروزی و ایران و عراق امروزی، عثمانی حکومت افشاریان را به عنوان حاکم ایران به رسمیت شناخت، عثمانی پذیرفت که به زائران ایرانی اجازه دهد که به کعبه بروند، تبادل کنسولگری برای هر دو کشور اجازه داده شد، هر دو کشور پذیرفتند تا اسیران جنگی خود را مبادله کنند و عثمانی مذهب شیعه را به عنوان مذهب شرعی اسلام پذیرفت | |||
https://snn.ir › سیاسی › بین الملل | https://snn.ir › سیاسی › بین الملل | ||
</ref> | </ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ایران]] | |||
[[رده:جریانها و جنبشها]] | |||
[[رده:حکومتها]] | [[رده:حکومتها]] |