شیخ محمد جواد مغنیه، فقیهى نوگرا (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[سیدابوالقاسم خویی' به '[[سید ابوالقاسم خوئی'
جز (جایگزینی متن - '[[فاطمه زهرا' به '[[فاطمه بنت محمد (زهرا)')
جز (جایگزینی متن - '[[سیدابوالقاسم خویی' به '[[سید ابوالقاسم خوئی')
خط ۴۳: خط ۴۳:
محمدجواد پس از ورود به [[عراق]]، راهی نجف اشرف شد و در آن جا استقرار یافت. وی در [[حوزه علمیه نجف]] علوم مقدماتی را فرا گرفت و پس از تکمیل دروس مقدماتی از درس آیات عظام محمدحسین کربلایی، سیدحسین حمامی و آیت‌الله‌العظمی خوئی استفاده‌های فراوان برد <ref>شیعه و زمامداران خودسر: 19.</ref> محمدجواد با همه سختی‌ها توانست یازده سال در نجف اشرف به تحصیل خود ادامه دهد تا این که در یکی از روزها خبر مرگ برادر بزرگش را برای وی آوردند. به همین خاطر مجبور شد نجف را به قصد موطن خود ترک کند. پس از مراسم تشییع و تدفین برادر، اهالی آن جا از شیخ محمدجواد که اکنون بهره‌ای از علم و تقوا داشت، خواستند که به جای برادر خود امامت آن جا را قبول کند. محمدجواد نیز پاسخ مثبت به آنان داد و در کنار اقامه جماعت، به تدریس قرآن و معارف عمومی مبادرت ورزید. <br>
محمدجواد پس از ورود به [[عراق]]، راهی نجف اشرف شد و در آن جا استقرار یافت. وی در [[حوزه علمیه نجف]] علوم مقدماتی را فرا گرفت و پس از تکمیل دروس مقدماتی از درس آیات عظام محمدحسین کربلایی، سیدحسین حمامی و آیت‌الله‌العظمی خوئی استفاده‌های فراوان برد <ref>شیعه و زمامداران خودسر: 19.</ref> محمدجواد با همه سختی‌ها توانست یازده سال در نجف اشرف به تحصیل خود ادامه دهد تا این که در یکی از روزها خبر مرگ برادر بزرگش را برای وی آوردند. به همین خاطر مجبور شد نجف را به قصد موطن خود ترک کند. پس از مراسم تشییع و تدفین برادر، اهالی آن جا از شیخ محمدجواد که اکنون بهره‌ای از علم و تقوا داشت، خواستند که به جای برادر خود امامت آن جا را قبول کند. محمدجواد نیز پاسخ مثبت به آنان داد و در کنار اقامه جماعت، به تدریس قرآن و معارف عمومی مبادرت ورزید. <br>
محیط زندگی آن جا به دلیل پایین بودن فرهنگ مردم، برای محمدجواد دردآور بود و از این موضوع نیز که هزینه اش توسط مردم تأمین می‌شود، رنج می‌کشید. از این رو پس از دو سال و نیم اقامت در آن جا، از مردم خداحافظی کرد و در سال 1358 ق به روستای «طیرحرفا» رفت و در منطقه «وادی السروه» در جنوب روستا اسکان گرفت. آن جا بیشه زاری بود که از راه سنگلاخی می‌گذشت و تپه‌ای در آنجا به ارتفاع صد متر قرار داشت که پر از درختان سر سبز بود و صدایی جز نوای دلنشین پرندگان به گوش نمی‌رسید. محمدجواد آن جا را بهترین مکان برای مطالعه و تحقیق دانست و قلم، کاغذ، کتاب و قوری چای تنها همراهان وی بودند. وی در آن جا توانست کتاب‌های دانشمندان و فیلسوفانی چون نیچه، شوپنهاور، ولز، تولستوی، محمود عقاد، طه حسین و توفیق حکیم را مطالعه کند و کم کم به نوشتن روآورد. برخی از آثاری که در این مکان نوشت عبارت‌اند از: «کمیت و دعبل»، «الوضع الحاضر فی جبل عامل» و «تضحیه». شیخ محمدجواد حدود ده سال از عمر خود را در این منطقه به سر برد و در سال 1367 ق به بیروت عزیمت نمود.<ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محیط زندگی آن جا به دلیل پایین بودن فرهنگ مردم، برای محمدجواد دردآور بود و از این موضوع نیز که هزینه اش توسط مردم تأمین می‌شود، رنج می‌کشید. از این رو پس از دو سال و نیم اقامت در آن جا، از مردم خداحافظی کرد و در سال 1358 ق به روستای «طیرحرفا» رفت و در منطقه «وادی السروه» در جنوب روستا اسکان گرفت. آن جا بیشه زاری بود که از راه سنگلاخی می‌گذشت و تپه‌ای در آنجا به ارتفاع صد متر قرار داشت که پر از درختان سر سبز بود و صدایی جز نوای دلنشین پرندگان به گوش نمی‌رسید. محمدجواد آن جا را بهترین مکان برای مطالعه و تحقیق دانست و قلم، کاغذ، کتاب و قوری چای تنها همراهان وی بودند. وی در آن جا توانست کتاب‌های دانشمندان و فیلسوفانی چون نیچه، شوپنهاور، ولز، تولستوی، محمود عقاد، طه حسین و توفیق حکیم را مطالعه کند و کم کم به نوشتن روآورد. برخی از آثاری که در این مکان نوشت عبارت‌اند از: «کمیت و دعبل»، «الوضع الحاضر فی جبل عامل» و «تضحیه». شیخ محمدجواد حدود ده سال از عمر خود را در این منطقه به سر برد و در سال 1367 ق به بیروت عزیمت نمود.<ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محمدجواد در مدت حیات علمی خود در بیروت و نجف اشرف، درس استادان متعددی را درک کرده است که از جمله می‌توان به کسانی چون: «شیخ عبدالکریم مغنیه»(متوفای 1354 ق، برادر بزرگ‌ترش)، «[[سیدمحمد سعید فضل الله]]»، «آیت‌الله [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]]» (1371 ـ 1413 ق)، «شیخ محمدحسین کربلایی» و «سیدحسین حمامی»(متوفای 1379ق) اشاره کرد.
محمدجواد در مدت حیات علمی خود در بیروت و نجف اشرف، درس استادان متعددی را درک کرده است که از جمله می‌توان به کسانی چون: «شیخ عبدالکریم مغنیه»(متوفای 1354 ق، برادر بزرگ‌ترش)، «[[سیدمحمد سعید فضل الله]]»، «آیت‌الله [[سید ابوالقاسم خوئی|سیدابوالقاسم خویی]]» (1371 ـ 1413 ق)، «شیخ محمدحسین کربلایی» و «سیدحسین حمامی»(متوفای 1379ق) اشاره کرد.


==مسئولیت دولتی==
==مسئولیت دولتی==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش