زید بن ارقم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[اهل بیت (علیهم‌السلام)' به '[[اهل بیت')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''زید بن اَرقَم انصاری خزرجی''' فرزند [[زید بن قیس]] بن نعمان بن مالک انصاری خزرجی است. درباره کنیه او اختلاف بسیار است؛ عده‌ای او را [[أبا سعد]] و عده دیگر مثل [[هیثم]] او را ابا انیسه و نیز کنیه‌های ابوعمر؛ ابو‌عامر، ابو‌سعید براساس نقل [[واقدی]] درباره او وجود دارد. او با [[عبدالله بن رواحه]] بسیار مأنوس بود به گونه‌ای که قبل از [[جنگ موته]] عبدالله بن رواحه اشعاری را سرود که در وصف شهادت‌ طلبی بود و زید گریه کرد که ناگاه عبدالله ناراحت شده با شلاق به زید زد و گفت: وای بر تو من می‌خواهم [[شهید]] شوم و تو گریه می‌کنی! و سپس شعری را در وصف زید گفت.
'''زید بن اَرقَم انصاری خزرجی''' فرزند زید بن قیس بن نعمان بن مالک انصاری خزرجی است. درباره کنیه او اختلاف بسیار است؛ عده‌ای او را أبا سعد و عده دیگر مثل هیثم او را ابا انیسه و نیز کنیه‌های ابوعمر؛ ابو‌عامر، ابو‌سعید براساس نقل [[واقدی]] درباره او وجود دارد. او با [[عبدالله بن رواحه]] بسیار مأنوس بود به گونه‌ای که قبل از [[جنگ موته]] عبدالله بن رواحه اشعاری را سرود که در وصف شهادت‌ طلبی بود و زید گریه کرد که ناگاه عبدالله ناراحت شده با شلاق به زید زد و گفت: وای بر تو من می‌خواهم [[شهید]] شوم و تو گریه می‌کنی! و سپس شعری را در وصف زید گفت.


== نسب و کنیه ==
== نسب و کنیه ==
خط ۲۵: خط ۲۵:


== اسلام آوردن ==
== اسلام آوردن ==
وی پیش از [[بلوغ]]، [[اسلام]] آورده. [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] به سبب خردسالی اش او را از حضور در [[جنگ احد]]، باز‌داشت<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. زید، توطئه [[منافقان]] خزرج در خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خبر داد و [[خداوند]] نیز از او در [[سوره منافقون]] در [[قرآن]]، تمجید کرد<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. با مهاجرت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیه‌السلام)]] به [[کوفه]]، وی نیز به آن جا رفت و در محلّه کِنْده، ساکن شد. او در مجلسی که [[ابن زیاد]] به سر بریده [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیه‌السلام|امام حسین (علیه‌السلام)]] جسارت کرد، زبان به اعتراض گشود و فضائل ایشان را برشمرد. وفات او را بیشتر سال ۶۸ق، گفته‌اند<ref> الطبقات الکبری: ج۶ ص۱۸، الاستیعاب: ج۲ ص۱۰۹.</ref>.
وی پیش از بلوغ، [[اسلام]] آورده. [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] به سبب خردسالی اش او را از حضور در [[جنگ احد]]، باز‌داشت<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. زید، توطئه [[منافقان]] خزرج در خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خبر داد و [[خداوند]] نیز از او در [[سوره منافقون]] در [[قرآن]]، تمجید کرد<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. با مهاجرت [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیه‌السلام)]] به [[کوفه]]، وی نیز به آن جا رفت و در محلّه کِنْده، ساکن شد. او در مجلسی که [[ابن زیاد]] به سر بریده [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیه‌السلام)]] جسارت کرد، زبان به اعتراض گشود و فضائل ایشان را برشمرد. وفات او را بیشتر سال ۶۸ق، گفته‌اند<ref> الطبقات الکبری: ج۶ ص۱۸، الاستیعاب: ج۲ ص۱۰۹.</ref>.


== زید در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ==
== زید در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ==
خط ۵۴: خط ۵۴:


== اعتراض به ابن زیاد ==
== اعتراض به ابن زیاد ==
[[علامه مجلسی]] می‌نویسد: از [[سعد بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که [[عبیدالله]] با چوب‌دستی خود به چشم‌ها و لب [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیه‌السلام|امام حسین (علیه‌السلام)]] می‌زد و نسبت به آن حضرت جسارت می‌کرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوب‌دستی‌ات را بردار، چرا که من [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان می‌نهاد، (و آنها را می‌بوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد.
[[علامه مجلسی]] می‌نویسد: از [[سعد بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که عبیدالله با چوب‌دستی خود به چشم‌ها و لب امام حسین (علیه‌السلام) می‌زد و نسبت به آن حضرت جسارت می‌کرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوب‌دستی‌ات را بردار، چرا که من [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان می‌نهاد، (و آنها را می‌بوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد.


در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست داده‌ای، به یقین گردنت را می‌زدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>!
در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست داده‌ای، به یقین گردنت را می‌زدم<ref> گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را شیخ مفید نیز در ارشاد (صص ۱۱۴-۱۱۵) با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>!
خط ۶۲: خط ۶۲:
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را می‌شنید، حتماً او را به قتل می‌رساند. راوی این خبر می‌گوید: پرسیدم چه گفت؟
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس ابن زیاد برخاست و بیرون رفت<ref>در بحارالانوار (ج ۴۵، ص۱۱۷) آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>. وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را می‌شنید، حتماً او را به قتل می‌رساند. راوی این خبر می‌گوید: پرسیدم چه گفت؟


گفتند: زید هنگامی که از کنار ما می‌گذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; برده‌ای مالک آزاده‌ای شده است»؛ سپس افزود: «یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛ (ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند [[فاطمه]] را کشتید و [[عبیدالله بن زیاد|پسر مرجانه]] را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را می‌کشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری می‌گیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶ و بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۶.</ref>.)
گفتند: زید هنگامی که از کنار ما می‌گذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; برده‌ای مالک آزاده‌ای شده است»؛ سپس افزود: «یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛ (ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] را کشتید و [[عبیدالله بن زیاد|پسر مرجانه]] را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را می‌کشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری می‌گیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۶ و بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۶.</ref>.)


== سر امام حسین (علیه‌السلام) بر نیزه ==
== سر امام حسین (علیه‌السلام) بر نیزه ==
روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که می‌گوید: هنگامی که سر [[حسین بن علی (سید الشهدا) علیه‌السلام|امام حسین (علیه‌السلام)]] در [[کوفه]] در حالی که بر نیزه بود در برابرم عبور داده شد من در غرفه‌ای نشسته بودم. چون مقابل من رسید شنیدم می‌گفت: {{متن قرآن |أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّ‌قِیمِ کَانُوا مِنْ آیاتِنَا عَجَبًا |سوره = کهف |آیه = ۹ }} (ترجمه: مگر پنداشتی [[اصحاب کهف]] و [[اصحاب رقیم]][خفتگان [[غار لوحه‌دار]]] از آیات ما شگفت بوده است؟) پس به خدا [[سوگند]] مو بر بدنم راست شد و صدا زدم: پسر رسول خدا! بخدا سوگند! سر تو شگفت‌تر و شگفت‌تر است<ref>المفید، الارشاد، ص۱۱۷.</ref>.
روایت دیگری نیز از زید نقل شده است که می‌گوید: هنگامی که سر امام حسین (علیه‌السلام) در [[کوفه]] در حالی که بر نیزه بود در برابرم عبور داده شد من در غرفه‌ای نشسته بودم. چون مقابل من رسید شنیدم می‌گفت: {{متن قرآن |أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّ‌قِیمِ کَانُوا مِنْ آیاتِنَا عَجَبًا |سوره = کهف |آیه = ۹ }} (ترجمه: مگر پنداشتی [[اصحاب کهف]] و [[اصحاب رقیم]][خفتگان غار لوحه‌دار] از آیات ما شگفت بوده است؟) پس به خدا [[سوگند]] مو بر بدنم راست شد و صدا زدم: پسر رسول خدا! بخدا سوگند! سر تو شگفت‌تر و شگفت‌تر است<ref>المفید، الارشاد، ص۱۱۷.</ref>.


== احادیث و آثار ==
== احادیث و آثار ==
زید بن اَرقَم، از جمله راویانی است که [[علی (علیه‌السلام)]] را نخستین اسلام آورنده یاد کرده و ایشان را از دیگران برتر دانسته‌اند<ref> شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۴ ص۱۱۹.</ref>. وی علاوه بر [[حدیث غدیر]]<ref> الغدیر: ج۱ ص۲۹.</ref>، از راویان [[حدیث کسا]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۳ ص۲۰۷.</ref> نیز بوده است. [[نووی]] می‌نویسد: زید، هفتاد حدیث از پیامبرصلی الله علیه روایت کرده که برخی از آنها درباره فضیلت علی (علیه‌السلام) هستند<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. احمد بن حنبل، روایات او را گزارش کرده که بیشتر آنها درباره فضائل [[اهل بیت|اهل بیت (علیه‌السلام)]] است<ref>مسند ابن حنبل: ج۷ ص۷۴.</ref>.
زید بن اَرقَم، از جمله راویانی است که [[علی بن ابی طالب|علی (علیه‌السلام)]] را نخستین اسلام آورنده یاد کرده و ایشان را از دیگران برتر دانسته‌اند<ref> شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۴ ص۱۱۹.</ref>. وی علاوه بر [[حدیث غدیر]]<ref> الغدیر: ج۱ ص۲۹.</ref>، از راویان [[حدیث کسا]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج۳ ص۲۰۷.</ref> نیز بوده است. [[نووی]] می‌نویسد: زید، هفتاد حدیث از پیامبرصلی الله علیه روایت کرده که برخی از آنها درباره فضیلت علی (علیه‌السلام) هستند<ref>تهذیب الأسماء و اللّغات: ج۱ ص۱۹۹.</ref>. احمد بن حنبل، روایات او را گزارش کرده که بیشتر آنها درباره فضائل [[اهل بیت|اهل بیت (علیه‌السلام)]] است<ref>مسند ابن حنبل: ج۷ ص۷۴.</ref>.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۵

ویرایش