کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
* [https://go2tr.co/university/qu برگرفته از سایت go2tr.co] | * [https://go2tr.co/university/qu برگرفته از سایت go2tr.co] | ||
* [https://parsmohajerat.com/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%B1/ برگرفته از سایت parsmohajerat.com] | * [https://parsmohajerat.com/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%B1/ برگرفته از سایت parsmohajerat.com] | ||
[https://islamonline.net/ برگرفته از سایت islamonline.net] | * [https://islamonline.net/ برگرفته از سایت islamonline.net] | ||
== <big>استان سیستان و بلوچستان</big> == | == <big>استان سیستان و بلوچستان</big> == |
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۹
دانشگاه شریعت قطر | |
---|---|
نام | جامعة قطر الشريعة |
دانشگاه شریعت قطر، دانشگاه قطر در سال ۱۹۷۳ بنیانگذاری شد و از سال ۱۹۷۷ بهطور رسمی به عنوان اولین و تنها دانشگاه کشور قطر فعالیت درسی و علمی خود را آغاز کرد. این دانشگاه دارای ۱۰ دانشکده و ۱۷ موسسه تحقیقاتی است و با حدود ۱۳۰ کشور دیگر در جهان مبادلات علمی و پروژههای تحقیقاتی مشترک دارد. دانشکدههای هنر و علوم، تجارت و اقتصاد، علوم بهداشت، مهندسی، داروسازی، پزشکی و … از جمله دانشکدههای این دانشگاه هستند.
دانشگاه شریعت قطر
دانشگاه قطر
ددر سال ۱۹۷۳ با تاسیس دانشکده تربیت شروع به کار کرد. اما رسما در سال ۱۹۷۷ با تاسیس چهار دانشگده علوم تربیتی و علوم انسانی و اجتماعی، شریعت و قانون، مطالعات اسلامی و علوم تاسیس و کار خود را آغاز کرد. این دانشگاه تنها دانشگاه دولتی در قطر است که در حومه شمالی پایتخت، دوحه قرار دارد. در سال 2009، 8221 دانش آموز را ثبت نام کرد که 64 درصد آنها زن بودند. دورهها به زبان عربی (در دوره های هنر، آموزش، علوم اجتماعی و اقتصادی) یا انگلیسی (در پزشکی، علوم بهداشتی، داروسازی، مهندسی، علوم و مدیریت بازرگانی) تدریس می شود. دانشجویانی که قصد تحصیل در این دانشگاه را دارند حتما باید قبل از ورود به دانشگاه در دوره مخصوص ارتقای مهارت های دانشجویی در زمینه های ریاضی، انگلیسی و تکنولوژی کامپیوتر شرکت کنند. این دانشگاه شامل مراکز تحقیقاتی، کتابخانه، مرکز تجهیزات فنی و امکانات بسیار زیادی می باشد و تمامی دانشجویان می توانند از این امکانات بهره مند شوند.
این دانشگاه به نمایندگی از دولت و صنعت خصوصی برای انجام تحقیقات منطقه ای، به ویژه در زمینه های محیط زیست و فن آوری های انرژی فعالیت دارد. دانشجویان بین المللی بسیار زیادی در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند و لازم به ذکر است که بیش از 35% دانشجویان دانشگاه قطر مهاجر می باشند.
ردهبندیهای رنکینگ بینالمللی
اگرچه نام دانشگاه قطر در ردهبندیهای رنکینگ شانگهای ذکر نشده اما باید در نظر داشت که طبق رتبهبندی رنکینگهای جهانی QS و تایمز این دانشگاه یکی از ۳۵۰ دانشگاه برتر جهان بهشمار میآید. دانشگاه قطر در میان دانشگاههای دنیا رتبه ۲۰۸ را در ردهبندی جهانی QS و رتبه ۳۰۱ الی ۳۵۰ را در رنکینگ جهانی تایمز از آن خود کردهاست. این دانشگاه تنها دانشگاه عمومی قطر است و باوجود اینکه سالهای زیادی از تاسیس آن نگذشته طبق رتبهبندیهایی که در بالا گفته شد، توانستهاست به یکی از ۳۵۰ دانشگاه برتر جهان تبدیل شود.
دانشکدهها
- هنر و علوم؛
- کسب و کار و اقتصاد؛
- آموزش و پرورش؛
- مهندسی؛
- قانون؛
- شریعت و مطالعات اسلامی؛
- داروسازی؛
- دانشکده علوم بهداشت؛
- دانشکده پزشکی؛
- کالج پزشکی دندانپزشکی.
تعداد دانشجویان
در حال حاضر حدود 19000 دانش آموز را شامل می شود. علاوه بر این، دانشجویانی که وارد دانشگاه می شوند در ابتدا در "برنامه بنیادی" قرار می گیرند که کسب مهارت های مهم منطقه ای مانند ریاضیات، انگلیسی و فناوری کامپیوتر را تضمین می کند. دانشگاه قطر گسترده ترین برنامه های دانشگاهی را در قطر ارائه می دهد که بیشتر برای دانشجویان مقطع کارشناسی است. بسیاری از بخشهای دانشگاهی از سازمانهای پیشرو برای اعتبارسنجی دریافت کردهاند یا در حال حاضر در حال ارزیابی هستند. دانشگاه قطر علاوه بر دانشگاهیان در مقطع کارشناسی، دارای زیرساخت های تحقیقاتی شامل آزمایشگاه های تحقیقاتی پیشرفته، کشتی اقیانوس پیما، با آخرین تجهیزات فنی و کتابخانه بزرگی است که هزاران کتاب، از جمله مجموعه ارزشمندی از نسخه های خطی کمیاب را در خود جای داده است. یک دانشگاه معمولاً از طرف دولت و بخش خصوصی برای انجام تحقیقات منطقه ای، به ویژه در زمینه های محیط زیست و فناوری های انرژی، خدمت می کند. دانشگاه قطر شامل یک مجموعه دانشجویی متنوع با بیش از 52 ملیت مختلف است که اکثریت آنها شهروندان قطری هستند. زنان حدود 64 درصد از کل دانشجویان را تشکیل میدهند و دانشگاه مجموعهای از امکانات و کلاسهای درس را برای آنها فراهم میکند.
سیستم آموزشی
دانشگاه قطر سیستم ساعات اعتبار ترم را اتخاذ می کند که در آن هر سال تحصیلی به دو ترم پاییز و بهار تقسیم می شود و هر ترم شامل 16 هفته منظم است. همچنین یک ترم تابستانی وجود دارد که سالانه تعیین و ارائه می شود و هر دوره یک دوره آموزشی ارائه می دهد. تعداد ساعت اعتبار (معمولا 1-4) با توجه به رشته دوره.
اعضا هیات علمی
مجموعاً در دانشگاه قطر ششصد استاد از ملیت های مختلف مشغول به امر تدریس و پژوهش هستند که از جمله ی این ملیت ها می توان به ایران, قطر, بحرین, کویت, مصر, آمریکا, تونس, الجزایر, انگلیس, کانادا, عراق اشاره نمود.
لازم به ذکر است از گذشته تعدادی از هموطنان ایرانی به عنوان کادر هیئت علمی در دانشگاه قطر و سایر دانشگاه های موجود در کشور قطر مشغول به تدریس هستند که از ایران و یا برخی دانشگاههای اروپایی و یا آمریکا جذب شده اند
پروژه های آینده دانشگاه
انتظار می رود در آینده نزدیک دانشگاه پروژه های جدیدی آغاز به ساخت نماید که این پروژه ها عبارتند از : ساختمان ویژه آزمایشگاه علوم و ساختمان انبار شیمیایی و ساختمان دانشکده الهیات و مطالعات اسلامی و ساختمان خدمات پشتیبانی و سالن سرپوشیده ویژه آقایان و ساختمان ویژه امتحانات.
شایان ذکر است اخیرا دانشگاه قطر در رنکینگ جهانی دانشگاههای معتبر دنیا مقام ۵۰۰ کسب نموده است که انعکاس قابل توجه ای در بین جامعه قطر و رسانه ها و از همه مهمتر دانشجویان آن داشته است. اقدامات دیگری در دانشگاه قطر از جمله تاسیس رشته پزشکی و مرکز ویژه تحقیقات بیشتر برای بهبود رنکینگ خود در بین دانشگاههای معتبر جهان و اعتماد دانشجویان صورت داده است.
رونمایی از موسوعة القرضاوی دانشگاه قطر
- دانشکده شریعت دانشگاه قطر همایشی بین المللی پیرامون اندیشه های شیخ یوسف قرضاوی با عنوان «قرائتی در مسائل نوگرایی و عقلانی سازی در اندیشه شیخ یوسف قرضاوی» با حضور جمعی از اندیشمندان، محققان و پژوهشگران جهان عرب و اسلام برگزار و در افتتاحیه این همایش، از دایرة المعارف شیخ یوسف قرضاوی که شامل 105 جلد است، رو نمایی کردند.
- دانشکده شریعت دانشگاه قطر در جهت تبیین تلاشهای یوسف قرضاوی و رویکرد وی، این همایش بینالمللی را با موضوع این شخصیت علمی برگزار کرده است.
- این همایش که از روز یکشنبه 15 اکتبر 2023 فعالیت خودش را آغاز و به مدت چهار روز ادامه داشته است و در این همایش جنبه های علمی میراث شیخ یوسف قرضاوی در علوم مختلفی همچون علوم قرآن، تفسیر، علوم حدیث، فقه و منشأ آن، عقاید و ... را مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
- به گفته مسئولین دانشکده شریعت، برگزاری این همایش از سوی این دانشکده به پاس قدردانی از مقام شیخ یوسف قرضاوی و نقش وی در تأسیس این دانشکده، بهعنوان رئیس و مؤسس آن، صورت گرفته است.
- در این رویداد، از دایرة المعارف شیخ یوسف قرضاوی که توسط دکتر عمر محمد الانصاری رئیس دانشگاه قطر و دکتر محمد قرضاوی فرزند شیخ یوسف قرضاوی رونمایی شد.
- تعدادی از شخصیت های مذهبی و علمی از جمله احمد بن سعود السیاری مدیرکل دفتر مفتی عمان، شيخ أحمد الخليلي، دکتر علی محی الدین قره داغی دبیرکل اتحادیه علمای مسلمان، عصام البشیر وزیر سابق اوقاف سودان و مهمت گورمز مسئول امور مذهبی ترکیه در این کنفرانس حضور داشته و سخنرانی کردند.
- شرکت کنندگان در این همایش در طول چهار روز در هشت نشست علمی، در موضوعات مختلفی چون نوگرایی و مفهوم آن از منظر شیخ یوسف قرضاوی به بحث و بررسی پرداختند.
- لازم به ذکر است «شیخ یوسف قرضاوی» روز دوشنبه 26 سپتامبر 2022 در سن ۹۶ سالگی درگذشت. وی بنیانگذار و رئیس سابق اتحادیه جهانی علمای مسلمان (الاتحاد العالمي لعلماء المسلمين) و یکی از شخصیت های برجسته در جهان اسلام به شمار می رود.
منابع
- برگرفته از سایت www.qu.edu.qa
- برگرفته از سایت farhangemelal.icro.ir
- برگرفته از سایت go2tr.co
- برگرفته از سایت parsmohajerat.com
- برگرفته از سایت islamonline.net
استان سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان در شرق جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، بیش از ۱۱ درصد وسعت این کشور را دربرمیگیرد. سیستان شامل زابل و شهرهای اطرافش است و بلوچستان دربرگیرنده بقیه شهرها از زاهدان تا چابهار میباشد.
سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.
مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی میباشد که بلوچ ها به زبان بلوچی با لهجه های متفاوت و اغلب با مذهب تسنن و سیستانی ها به گویش پارسی سیستانی صحبت می کنند و عموماً پیرو مذهب تشیع اند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژهای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم میخورد.
زاهدان مرکز این استان است که از طریق راهآهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راهآهن سراسری ایران متصل است. به زودی قرار است خط راهآهنی از سوی چابهار به مشهد و از آنجا به کشورهای آسیای میانه کشیده شود که این خط آهن نقش مهمی را در توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.
استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوههای استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبههای فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوقالعادهای برای توسعه و آبادانی برخوردار است
دلیل نامگذاری
سیستان که صورت تغییر یافته سجستان یا سکستان است به معنای سرزمین قوم سکا است و بلوچستان نیز محل سکونت قوم بلوچ است.
پیش از اسلام
سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شدهاست. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند.
«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار میآمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان راندهاند.
سر زمین سیستان دارای مکانهای باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند.
در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نمودهاند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپههای بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند.
آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگهای روان، بیابانهای خشک و بیآب و سرسختی مردمان این سرزمین، اکثر قوای خویش را از دست داد .
در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفتها و جنگهای مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سیصد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.
در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.
پس از اسلام
از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب میشد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه. ش. پس از شکست دوستمحمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی در این بخش کشور تثبیت شد.
جغرافیای استان
استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران میباشد،که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خطاستوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکمترین استانهای کشور است.
استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل میشود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بهدریای عمان و از مغرب به استانهای کرمان و هرمزگان محدود میشود.
شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای دادهاست. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی میباشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت میکند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر میرسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش مییابد، خشکسالیهای مخرب توسعه پیدا میکند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظهای را نشان میدهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان میوزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.
جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زدهاست. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی میباشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهرهگیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصههای اساسی اقلیم منطقهاست. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانهای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آبهای زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار میآیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آوردهاست. با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، میباشد.
شهرهای استان
آثار باستانی معروف
اقوام در سیستان و بلوچستان
لباس محلی
لباس محلی در بلوچستان بر میگردد به اقلیم و آب و هوای بلوچستان که حالت گرم و خشک دارد لباسشان هم را از قدیمالایام بیشتر برهمین اساس انتخاب کردهاند. پوشاک و لباس بلوچی نیز میتواند برای بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبار شناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی است که در یک منطقه بزرگ جغرافیایی از قدیم مورد استفاده مردم بوده است. مناطقی چون ناحیه سیستان و بلوچستان ایران، بخشهایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخشهایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و... از جمله نواحی هستند که مردمان ملبس به این لباس را در آنها مشاهده میکنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ به دلیل ریشههای مشترک مردمی، قومی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.
گویش سیستانی
گویش سیستانی یکی از گویش های مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم می کنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری می باشد.
این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجه های مرده ماوراءالنهری وتاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژه های مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگی های جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی می باشد.
سابقه تاریخی
فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کردهاند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقیمانده است.
یک سرود دینی به گویش سیستانی باقیمانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می شود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده می شده است.
خاستگاه
گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبانهای ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.
دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویش های سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.
نوشتار
گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگی های بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم می خورد. تلاش های اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است.
گونه های زبانی
چهار گونه فرعی می توان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونه های زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی می شود.
زرگری
در گونه زرگری، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم می شود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر می شود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ می شود.
ادبی
گونه ادبی سیستانی مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل می باشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت می باشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند.
سیدی
در گونه سیدی، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده می شود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل می شود.
عربی
گونه عربی تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده می شود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده می شود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره می جوید.
زبان بلوچی
اولین محققی که لهجههای بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی میشدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجهها به این واقعیت اشاره میکند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس میکند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی میباشد.(ترجمه و نقل از جهانی (۸۹)) یکی دیگر از محققین لهجههای بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson میباشد. او لهجههای بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه میباشد و آنهارا بر اساس منطقه عمدهای که در آن صحبت میشوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.
محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجههای بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein میباشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجههای مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهتها و تمایز لهجهها بکار برده است.
مدارس دینی
این استان، یکی از استانهایی است که بیشترین مدارس علوم دینی اهلسنت را در خود جای داده است استان سیستان و بلوچستان است. در دوران پیش از انقلاب تعداد مدارس علمیه در استان سیستان و بلوچستان محدود بوده و حداکثر از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمیکرد و علاقمندان به تحصیل علوم دینی برای فراگیری این علوم اغلب به کشورهای هندوستان و پاکستان مهاجرت میکردند. کیفیت مدارس دینی نیز به دلیل محدودیتهای مختلف و کمبود علمای برجسته در حد پایینی بود. پیش از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان 3 مدرسه دینی وجود داشت و اکنون 130 مدرسه دینی مخصوص برادران و 450 مدرسه دینی خواهران در استان در حال فعالیت هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد روزافزون مدارس دینی در استان باعث شد طالبان علوم دینی از مهاجرت به کشورهای خارجی برای فراگیری علوم دینی بینیاز گشته و مدارس متعددی در شهرهای مختلف استان راهاندازی گردید. هم اکنون تعداد مدارس دینی (مکاتب) و حوزههای علمیه در استان به بیش از 100واحد میرسد. رشد کیفی حوزههای علمیه باعث شده بسیاری از هموطنان اهلسنت از نقاط مختلف کشور و حتی کشور افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان برای تحصیل علوم دینی به مراکزدینی بلوچستان مراجعه کنند. تعداد محصلین علوم دینی در این استان 7000 نفر تخمین زده میشود، این در حالی است که رقم محصلین علوم دینی قبل از انقلاب در این استان از 300 نفر تجاوز نمیکرده است. هم اکنون عالیترین سطوح دینی در حوزههای علمیه اهلسنت سیستان و بلوچستان تدریس میشود. در کنار مدارس علوم دینی اهلسنت در استان سیستان و بلوچستان موسسات و کانونهای فرهنگی نیز فعال هستند. کتابخانههای مجهز سالنهای مطالعه خذمات بینظیری را به اهلسنت ارائه میدهد.