۸۶٬۱۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صلاح الدین' به 'صلاحالدین') |
جز (جایگزینی متن - '[[پیغمبر' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) ') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی [[دمشق]] زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲] | در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی [[دمشق]] زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲] | ||
پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی | پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی جمالالدین یوسف» مفتی دارالعدل دمشق بود و محمد ابن طولون تحت تربیت و مراقبت آن دو و برادر ناتنیش «خواجه برهان الدین ابن قندیل» پرورش یافت. [۴] | ||
=حفظ قرآن= | =حفظ قرآن= | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم بلاغت، الشمسیة را در منطق، الفیة عراقی را در علوم حدیث، الشاطبیة را در قرائات هفتگانه، الدرّة را در ۳ قرائت دیگر از بر کرد و بر عدهای از استادان عرضه داشت. | پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم بلاغت، الشمسیة را در منطق، الفیة عراقی را در علوم حدیث، الشاطبیة را در قرائات هفتگانه، الدرّة را در ۳ قرائت دیگر از بر کرد و بر عدهای از استادان عرضه داشت. | ||
از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی | از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی جمالالدین یوسف بن مبرَّد (د ۹۰۹ق/ ۱۵۰۳م) بود. [۱۲] وی در همین احوال، یعنی طی سالهای ۸۹۴ تا ۹۰۱ق، تجوید و قرائتهای هفتگانه را از شیخ محیی الدین اَربَدی مُقری فراگرفت و در ۹ ربیع الاول ۹۰۱ به دریافت اجازه ای مجلل و مفصل در ۴ دفتر، به خط استاد نائل آمد. | ||
سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=تألیف زندگینامه= | =تألیف زندگینامه= | ||
ابن طولون از معدود رجال برجسته اسلامی است که زندگینامه خویش را نوشته است و آنچه ما در این مقاله آورده ایم، اساساً از همین شرح حال استخراج شده است. وی این اثر را بنا بر سفارش استادش نعیمی [۲۵] ترتیب داده و آن را «الفُلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون» نامیده و در آن مکان و زمان ولادت، چگونگی تحصیلات، علومی که آموخته، اجازاتی که برای او صادر شده، | ابن طولون از معدود رجال برجسته اسلامی است که زندگینامه خویش را نوشته است و آنچه ما در این مقاله آورده ایم، اساساً از همین شرح حال استخراج شده است. وی این اثر را بنا بر سفارش استادش نعیمی [۲۵] ترتیب داده و آن را «الفُلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون» نامیده و در آن مکان و زمان ولادت، چگونگی تحصیلات، علومی که آموخته، اجازاتی که برای او صادر شده، سمتهای علمی و اداری و غیره، فهرست الفبایی تألیفات خود و مدیحه سرایی دانشمندان معاصرش به نظم و نثر درباره او همه را به تفصیل آورده است. [۲۶] | ||
از آنجا که نوشتن شرح حال خویشتن در میان علمای اسلام چندان معمول نبوده، ابن طولون کوشیده است در آغاز سبب اقدام خود را به نحوی بیان کند و پس از بحث نسبتاً مفصلی بهتر آن دیده است که دانشمندان اسلام، خویشتن را ناشناخته وانگذارند. [۲۷] | از آنجا که نوشتن شرح حال خویشتن در میان علمای اسلام چندان معمول نبوده، ابن طولون کوشیده است در آغاز سبب اقدام خود را به نحوی بیان کند و پس از بحث نسبتاً مفصلی بهتر آن دیده است که دانشمندان اسلام، خویشتن را ناشناخته وانگذارند. [۲۷] | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه قاسیون، اقامت در مناطق دیگر را نمیپسندند. بعد از صالحیه، وی به شهر دمشق بسیار دلبستگی داشت. چنانکه کتابی مستقل به نام «بهجة الانام فی فضائل دمشق الشام» تألیف کرد. [۳۳][۳۴] | نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه قاسیون، اقامت در مناطق دیگر را نمیپسندند. بعد از صالحیه، وی به شهر دمشق بسیار دلبستگی داشت. چنانکه کتابی مستقل به نام «بهجة الانام فی فضائل دمشق الشام» تألیف کرد. [۳۳][۳۴] | ||
در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش بیرحمانه لشکریان سلطان سلیم عثمانی قرار گرفت. سربازان به خانهها ریختند و مردم را از | در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش بیرحمانه لشکریان سلطان سلیم عثمانی قرار گرفت. سربازان به خانهها ریختند و مردم را از خانههای خود بیرون کردند و کتابها و نوشتههای ابن طولون را نیز پراکندند و به او و دیگر اهل علم و قاریان قرآن و محدثان و صوفیان اهانت بسیار روا داشتند. [۳۵] | ||
پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
=کثرت آثار= | =کثرت آثار= | ||
شمار آثار ابن طولون شگفت آور و در تاریخ اسلام کمنظیر است. وی در زندگینامه خویش ۷۲۸ اثر را به ترتیب حروف الفبا برشمرده است. [۷۱][۷۲] در میان این آثار، از | شمار آثار ابن طولون شگفت آور و در تاریخ اسلام کمنظیر است. وی در زندگینامه خویش ۷۲۸ اثر را به ترتیب حروف الفبا برشمرده است. [۷۱][۷۲] در میان این آثار، از جزوههای چند برگی (حتی یک برگی) [۷۳] گرفته تا کتابهای چند جلدی به چشم میخورد که بسیاری از آنها تلخیص و ذیل و تکمله و شرح و تعلیق است. [۷۴] | ||
=دسته بندی آثار= | =دسته بندی آثار= | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
۲. حدیث: | ۲. حدیث: | ||
ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در خانهای قرآن و | ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در خانهای قرآن و خانههای حدیث و مدارس و مساجد صالحیه و دمشق و اطراف آن برای استماع حدیث حضور پیدا میکرده است. تدوین مجموعههای متعدد و متنوع حدیث نیز قاعدتاً دستاورد کوششهای وی در همین سالها بوده است. [۸۲] | ||
کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | ||
== اسناد متصل == | == اسناد متصل == | ||
ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[ | ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
اکرم]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیشتر نداشته است. | |||
وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | ||
«این عالی ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است». [۸۴] | «این عالی ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است». [۸۴] | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۹: | ||
== شیوه تدوین == | == شیوه تدوین == | ||
از سوی دیگر، ابن طولون در دستهبندی حدیث و تدوین مجموعهها | از سوی دیگر، ابن طولون در دستهبندی حدیث و تدوین مجموعهها طرحهای تازه و جالبی داشته است. مثلاً از ۳۶۰ کتاب اربعین (چهل حدیث) که با گرایشهای مختلف تدوین کرده بود، [۸۵] باردیگر مجدداً احادیثی برگزید و آنها را در مجموعهای به نام «السفینة الطولونیة فی الاحادیث النبویة» [۸۶] جای داد. [۸۷] | ||
ابن طولون اهمیت بسیاری برای حدیث قائل بود و میتوان گفت که عنوان مُحدّث یا مُسنِد را بیش از هر عنوان دیگری بر خود میپسندید. وی در آخر بعضی از کتابها و رسالههایش شماری از احادیث نبوی را، به مناسبت موضوع، با ذکر سند میآورد. چنانکه در آخر کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۸۸] شش حدیث را که به سند متصل از طریق ۱۲ امام شیعه از حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده، ضمیمه کرده است. | ابن طولون اهمیت بسیاری برای حدیث قائل بود و میتوان گفت که عنوان مُحدّث یا مُسنِد را بیش از هر عنوان دیگری بر خود میپسندید. وی در آخر بعضی از کتابها و رسالههایش شماری از احادیث نبوی را، به مناسبت موضوع، با ذکر سند میآورد. چنانکه در آخر کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۸۸] شش حدیث را که به سند متصل از طریق ۱۲ امام شیعه از حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده، ضمیمه کرده است. | ||
همچنین، در آخر کتاب «القلائد الجوهریة» [۸۹] ۴۰ حدیث نبوی را به شمار ابواب کتاب، از طریق صالحان دمشق و صالحیه روایت کرده است. | همچنین، در آخر کتاب «القلائد الجوهریة» [۸۹] ۴۰ حدیث نبوی را به شمار ابواب کتاب، از طریق صالحان دمشق و صالحیه روایت کرده است. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۵: | ||
۴. فقه: | ۴. فقه: | ||
ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی | ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی جمالالدین و دیگر مراجع و فقهای بزرگ حنفی خواند. از جمله استادان وی در فقه، «علامه شمس الدین ابن رمضان» بود که در ۷ ربیع الاول ۸۹۹ به او- که ۱۹ سال بیش نداشت - اجازه تدریس فقه داد، و نیز «برهان الدین ابن عون» که در ۲۹ ربیع الثانی ۹۱۱ برای او اجازه افتاء صادر کرد. [۹۶][۹۷][۹۸] | ||
وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن جملهاند: | وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن جملهاند: | ||
• اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | • اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۲: | ||
۹. ادبیات و فرهنگ عامه: | ۹. ادبیات و فرهنگ عامه: | ||
ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که | ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که نسخههای خطی آنها موجود است، عبارتند از: | ||
• الالمام بامثال العوام؛ | • الالمام بامثال العوام؛ | ||
• الدُرر الفاخرة فی الامثال السائرة؛ [۱۴۰] | • الدُرر الفاخرة فی الامثال السائرة؛ [۱۴۰] | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۷: | ||
در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | ||
همچنین او در شرح حال ۱۳۶ تن از طلاب برجستهای که نظر به دورنمای تحصیلات مجدانه و | همچنین او در شرح حال ۱۳۶ تن از طلاب برجستهای که نظر به دورنمای تحصیلات مجدانه و کوششهای پیگیرشان، میپنداشته که در زمره علمای بزرگ عصر قرار خواهند گرفت، کتابی پرداخته [۱۶۵] و نام «ذخائر القصر فی تراجم نُبَلاء العصر» را بر آن نهاده است. [۱۶۶][۱۶۷] | ||
ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ||
خط ۳۰۲: | خط ۳۰۳: | ||
این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش صلاحالدین منجد در دمشق (۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است. | این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش صلاحالدین منجد در دمشق (۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است. | ||
۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶] | ۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶] | ||
در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نامگذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهمالسلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان [[ | در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نامگذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهمالسلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
|پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)]] هرگز به معنای پذیرش یا موافقت با معتقدات [[مذهب شیعه]] نیست. [۱۷۷] | |||
این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش صلاحالدین منجّد، همراه با ۳۵ صفحه مقدمه، در بیروت (۱۹۵۸م) به چاپ رسیده و در سالهای اخیر در [[قم]] افست گردیده است. | این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش صلاحالدین منجّد، همراه با ۳۵ صفحه مقدمه، در بیروت (۱۹۵۸م) به چاپ رسیده و در سالهای اخیر در [[قم]] افست گردیده است. | ||
۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. |