چالش های فراروی تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[تسخیری' به '[[محمد علی تسخیری '
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
جز (جایگزینی متن - '[[تسخیری' به '[[محمد علی تسخیری ')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
|-
|-
|نویسنده
|نویسنده
|[[تسخیری|آیت‌الله محمدعلی تسخیری]]<ref>دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی</ref>
|[[محمد علی تسخیری
|آیت‌الله محمدعلی تسخیری]]<ref>دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی</ref>
|-
|-
|تعداد صفحات
|تعداد صفحات
خط ۲۵: خط ۲۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''چالش‌های فراروی تقریب''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم می‌باشد که به قلم [[تسخیری|آیت‌الله محمدعلی تسخیری]]<ref>دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div>
'''چالش‌های فراروی تقریب''' عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره نوزدهم می‌باشد که به قلم [[محمد علی تسخیری
=چکیده:=
|آیت‌الله محمدعلی تسخیری]]<ref>دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div>
 
==چکیده:==
مطالب متون اسلامی و نیز تلاش‌های اندیشمندان و مصلحان، در راستای تقریب مذاهب اسلامی و چیرگی زبان گفت‌وگوی منطقی بوده است. تحقق این هدف مبتنی بر درک کامل آن، مطالعه تاریخی و آگاهی توده مردم نسبت به آن است و اجرای آن نیازمند به کارگیری و بهره‌بردای از انگیزه‌های دینی و اجتماعی و حتی سیاسی به سوی تقریب در اندیشه و وحدت در عمل و نیز شناخت موانع و دشواری‌های فرارو می‌باشد.<br>
مطالب متون اسلامی و نیز تلاش‌های اندیشمندان و مصلحان، در راستای تقریب مذاهب اسلامی و چیرگی زبان گفت‌وگوی منطقی بوده است. تحقق این هدف مبتنی بر درک کامل آن، مطالعه تاریخی و آگاهی توده مردم نسبت به آن است و اجرای آن نیازمند به کارگیری و بهره‌بردای از انگیزه‌های دینی و اجتماعی و حتی سیاسی به سوی تقریب در اندیشه و وحدت در عمل و نیز شناخت موانع و دشواری‌های فرارو می‌باشد.<br>
نگارنده در این نوشتار، چالش‌های عمده فراروی تقریب را به شرح ذیل تحلیل و بررسی می‌نماید: 1ـ عامل خارجی؛ 2ـ منافع شخصی برخی زعما و حکام؛ 3ـ تکفیر؛ 4ـ تردید در نیت شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو؛ 5ـ جنجال و برزخ‌کشیدن گذشته و حمله علیه مقدسات و بی‌احترامی به یک‌دیگر.<br>
نگارنده در این نوشتار، چالش‌های عمده فراروی تقریب را به شرح ذیل تحلیل و بررسی می‌نماید: 1ـ عامل خارجی؛ 2ـ منافع شخصی برخی زعما و حکام؛ 3ـ تکفیر؛ 4ـ تردید در نیت شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو؛ 5ـ جنجال و برزخ‌کشیدن گذشته و حمله علیه مقدسات و بی‌احترامی به یک‌دیگر.<br>
خط ۳۸: خط ۴۱:
این هدف زمانی محقق می‌شود که علما و اندیشمندان، اولاً این ایده را کاملاً درک کنند و با آن خو بگیرند؛ ثانیاً تاریخ و پیامدهای آن را بر روند حرکت تاریخی و تمدنی امت بررسی و مطالعه نمایند و ثالثاً توده‌های مردم را نسبت به آن و آثاری که در پی دارد، آگاه سازند و ایده را به اقدام عملی ملموس و روزانه‌ای تبدیل نمایند تا آن ملکه را تحقق بخشد و اخلاق مطلوب را فراگیر سازد.<br>
این هدف زمانی محقق می‌شود که علما و اندیشمندان، اولاً این ایده را کاملاً درک کنند و با آن خو بگیرند؛ ثانیاً تاریخ و پیامدهای آن را بر روند حرکت تاریخی و تمدنی امت بررسی و مطالعه نمایند و ثالثاً توده‌های مردم را نسبت به آن و آثاری که در پی دارد، آگاه سازند و ایده را به اقدام عملی ملموس و روزانه‌ای تبدیل نمایند تا آن ملکه را تحقق بخشد و اخلاق مطلوب را فراگیر سازد.<br>
و چه ‌بسا این مسئله نیازمند اجرای طرح‌های اجتماعی مشترکی در عرصه‌های مطالعاتی، اجتماعی و غیره باشد. در این میان باید دو نکته مهم را در نظر داشت:  
و چه ‌بسا این مسئله نیازمند اجرای طرح‌های اجتماعی مشترکی در عرصه‌های مطالعاتی، اجتماعی و غیره باشد. در این میان باید دو نکته مهم را در نظر داشت:  
* الف ـ به کارگیری و بهره‌برداری از انگیزه‌های دینی و اجتماعی و حتی سیاسی به عنوان مقتضیات حرکت به سوی «تقریب» در اندیشه و وحدت در عمل و بازیابی حالت‌هایی که در آن همکاری و نزدیکی میان علما در مشترکات ـ که گستره وسیعی هم دارند ـ صورت گرفته است، چنان‌که برخی‌ها را بر آن ‌داشت که از اختلاف داشتن در مسایل با دیگران، عذرخواهی کنند؛<br>
* الف ـ به کارگیری و بهره‌برداری از انگیزه‌های دینی و اجتماعی و حتی سیاسی به عنوان مقتضیات حرکت به سوی «تقریب» در اندیشه و وحدت در عمل و بازیابی حالت‌هایی که در آن همکاری و نزدیکی میان علما در مشترکات ـ که گستره وسیعی هم دارند ـ صورت گرفته است، چنان‌که برخی‌ها را بر آن ‌داشت که از اختلاف داشتن در مسایل با دیگران، عذرخواهی کنند؛
* ب ـ شناخت موانع و دشواری‌هایی که فرا روی این امر قرار می‌گیرد.<br>
* ب ـ شناخت موانع و دشواری‌هایی که فرا روی این امر قرار می‌گیرد.
نکته نخست به رغم اهمیتی که دارد چندان مورد توجه ما نیست و البته می‌توان از شیوه‌های متنوع قرآنی در دست‌یابی به وحدت با یاری گرفتن از فراخوان مستقیم و تأکید بر برخوردهای عقلانی و گفت‌وگوی منطقی با دیگران و یادآوری وحدت دشمنان ـ به رغم تناقض‌ها و تضادهایی که با هم دارند ـ در جبهه رویارویی با امت اسلامی و نیز نتایج مثبت وحدت و پیامدهای منفی تفرقه و پراکندگی و امثال آن یاری گرفت. ولی آن‌چه مورد توجه ماست، نکته دوم، یعنی شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه این تقریب و هم‌سویی است، هرچند در این‌جا نمی‌توان به طور مفصل و گسترده به این موضوع پرداخت.<br>
نکته نخست به رغم اهمیتی که دارد چندان مورد توجه ما نیست و البته می‌توان از شیوه‌های متنوع قرآنی در دست‌یابی به وحدت با یاری گرفتن از فراخوان مستقیم و تأکید بر برخوردهای عقلانی و گفت‌وگوی منطقی با دیگران و یادآوری وحدت دشمنان ـ به رغم تناقض‌ها و تضادهایی که با هم دارند ـ در جبهه رویارویی با امت اسلامی و نیز نتایج مثبت وحدت و پیامدهای منفی تفرقه و پراکندگی و امثال آن یاری گرفت. ولی آن‌چه مورد توجه ماست، نکته دوم، یعنی شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه این تقریب و هم‌سویی است، هرچند در این‌جا نمی‌توان به طور مفصل و گسترده به این موضوع پرداخت.


=چالش‌های «تقریب» =
== چالش‌های «تقریب» ==
این چالش‌ها که زیاد و سخت نیز می‌باشد، برخی از سوی دشمنان و برخی نیز از درون امت‌ ایجاد شده است، که مهم‌ترین آنها عبارت است از:<br>
این چالش‌ها که زیاد و سخت نیز می‌باشد، برخی از سوی دشمنان و برخی نیز از درون امت‌ ایجاد شده است، که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
==1ـ عامل خارجی:==
 
کاملاً روشن است که دشمنان این امت، شرایطی را ایجاد می‌کنند که به پراکندگی و تفرقه امت منجر شود و در برابر هر آن‌چه به وحدت آن بینجامد، می‌ایستند. پیش از این هم مشاهده شد که استعمار غربی طی دوره اشغال جهان اسلام و به ویژه در زمانی که تقریباً همه جهان اسلام را به اشغال خوددر‌آورده بود و در نیمه اول قرن بیستم میلادی، آخرین دولت اسلامی قدرتمند [عثمانی] را از پای درآورد، سیاستی با هدف‌های سه گانه زیر را در پیش گرفت:<br>
===1ـ عامل خارجی:===
* 1ـ باقی نگاه داشتن امت بر عقب‌ماندگی‌های علمی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و غیره؛<br>
کاملاً روشن است که دشمنان این امت، شرایطی را ایجاد می‌کنند که به پراکندگی و تفرقه امت منجر شود و در برابر هر آن‌چه به وحدت آن بینجامد، می‌ایستند. پیش از این هم مشاهده شد که استعمار غربی طی دوره اشغال جهان اسلام و به ویژه در زمانی که تقریباً همه جهان اسلام را به اشغال خوددر‌آورده بود و در نیمه اول قرن بیستم میلادی، آخرین دولت اسلامی قدرتمند [عثمانی] را از پای درآورد، سیاستی با هدف‌های سه گانه زیر را در پیش گرفت:
* 2ـ اشاعه لائیسم غربی و چیره ساختن آن بر روح اسلامی حاکم بر جهان اسلام و تحریک گرایش‌های ملی و نژادی که البته این طرح خیلی زود شکست خورد و یکی از نویسندگان معاصر از آن به عنوان: «پیروزی بسیار بی‌دوام لائیسم (1970-1920)» یاد نمود؛<br>
* 1ـ باقی نگاه داشتن امت بر عقب‌ماندگی‌های علمی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و غیره؛
* 3ـچند پاره کردن جهان اسلام و تقسیم آنها به کشورها و ملل پراکنده و برانگیختن احساسات مذهبی، جغرافیایی، ملی، نژادی و حتی تاریخی، به طوریکه هر بخش از آن را تشویق کرد تا بر تاریخ پیش از اسلام یا تاریخ پس از اسلام ویژه خویش، تأکید کند و حتی مشاهده گردید که برخی ملت‌های آسیای میانه را تشویق ‌کرد تا طاغوت‌هایی چون «تیمور لنگ» را به عنوان قهرمان ملی مورد ستایش و بزرگداشت قرار دهند و جنایات وحشیانه او را علیه ملل امت اسلامی به فراموشی بسپارند و اینها همه بر اثر هراس از وحدت اسلامی بود که مرتباً از سوی رهبران و اندیشمندان و نویسندگان غربی از آن سخن گفته می‌شد و برای مبارزه و نبرد دائمی با جهان اسلام تئوری‌پردازی می‌گردید و بر این اساس است که نویسنده غربی خانم «شیرین هانتر» در پیشگفتار کتاب خود «آینده اسلام و غرب» چنین می‌گوید:<br>
* 2ـ اشاعه لائیسم غربی و چیره ساختن آن بر روح اسلامی حاکم بر جهان اسلام و تحریک گرایش‌های ملی و نژادی که البته این طرح خیلی زود شکست خورد و یکی از نویسندگان معاصر از آن به عنوان: «پیروزی بسیار بی‌دوام لائیسم (1970-1920)» یاد نمود؛
* 3ـچند پاره کردن جهان اسلام و تقسیم آنها به کشورها و ملل پراکنده و برانگیختن احساسات مذهبی، جغرافیایی، ملی، نژادی و حتی تاریخی، به طوریکه هر بخش از آن را تشویق کرد تا بر تاریخ پیش از اسلام یا تاریخ پس از اسلام ویژه خویش، تأکید کند و حتی مشاهده گردید که برخی ملت‌های آسیای میانه را تشویق ‌کرد تا طاغوت‌هایی چون «تیمور لنگ» را به عنوان قهرمان ملی مورد ستایش و بزرگداشت قرار دهند و جنایات وحشیانه او را علیه ملل امت اسلامی به فراموشی بسپارند و اینها همه بر اثر هراس از وحدت اسلامی بود که مرتباً از سوی رهبران و اندیشمندان و نویسندگان غربی از آن سخن گفته می‌شد و برای مبارزه و نبرد دائمی با جهان اسلام تئوری‌پردازی می‌گردید و بر این اساس است که نویسنده غربی خانم «شیرین هانتر» در پیشگفتار کتاب خود «آینده اسلام و غرب» چنین می‌گوید:
«رمانی را که «جان بوشان»ـ که در سال 1916م سرگرد اطلاعات در ارتش بریتانیا بودـ تألیف کرد مبتنی بر فرضیه تحقق یک انقلاب اسلامی بود که می‌توانست در صورت بروز، مسیر جنگ جهانی اول را به زیان نیروهای متفق، دگرگون سازد.<br>
«رمانی را که «جان بوشان»ـ که در سال 1916م سرگرد اطلاعات در ارتش بریتانیا بودـ تألیف کرد مبتنی بر فرضیه تحقق یک انقلاب اسلامی بود که می‌توانست در صورت بروز، مسیر جنگ جهانی اول را به زیان نیروهای متفق، دگرگون سازد.<br>
«بوشان» در این رمان با عنوان «عبای سبز» (The Green Mantle) نوشت: «اسلام، اعتقادی مبارزه جویانه و جنگی است، چه هنوز هم شیخ یا رهبر دینی آن در محراب می‌ایستد و در یک دست قرآن و در دست دیگر شمشیر مشهور را حمل می‌کند؛ حال اگر فرض کنیم که امیدی به نجات باشد که به کشاورزان مناطق عقب‌افتاده دهد و رؤیاهای آنان در مورد بهشت را وسوسه کند، می‌دانی چه اتفاقی خواهد افتاد دوست من؟ به زودی درهای جهنم در این جهان باز خواهد شد؛ گزارش‌هایی از علما از همه جا به دستم رسیده است؛ از بازرگانان کوچک در جنوب روسیه، بازرگانان اسب در افغانستان، تجار ترکمن، حجاج در سر راه به مکه و «اشراف» (سادات) شمال آفریقا و پوستین پوشان مغولی و فقرای هند و تجّار یونانی در خلیج و نیز کنسول‌های محترمی که از کد استفاده می‌کنند، همه و همه در روایاتی که برای ما ارسال می‌کنند، بر همین نکته اتفاق نظر دارند که شرق در انتظار اشاره‌ای الهی است.»<br>
«بوشان» در این رمان با عنوان «عبای سبز» (The Green Mantle) نوشت: «اسلام، اعتقادی مبارزه جویانه و جنگی است، چه هنوز هم شیخ یا رهبر دینی آن در محراب می‌ایستد و در یک دست قرآن و در دست دیگر شمشیر مشهور را حمل می‌کند؛ حال اگر فرض کنیم که امیدی به نجات باشد که به کشاورزان مناطق عقب‌افتاده دهد و رؤیاهای آنان در مورد بهشت را وسوسه کند، می‌دانی چه اتفاقی خواهد افتاد دوست من؟ به زودی درهای جهنم در این جهان باز خواهد شد؛ گزارش‌هایی از علما از همه جا به دستم رسیده است؛ از بازرگانان کوچک در جنوب روسیه، بازرگانان اسب در افغانستان، تجار ترکمن، حجاج در سر راه به مکه و «اشراف» (سادات) شمال آفریقا و پوستین پوشان مغولی و فقرای هند و تجّار یونانی در خلیج و نیز کنسول‌های محترمی که از کد استفاده می‌کنند، همه و همه در روایاتی که برای ما ارسال می‌کنند، بر همین نکته اتفاق نظر دارند که شرق در انتظار اشاره‌ای الهی است.»<br>
پس از حدود سه چهارم قرن، «چارلز کراوثمر» مفسر سیاسی آمریکایی، از بیم‌ها و نگرانی‌های مشابهی سخن گفت و یادآور شد که «ایالات متحده آمریکا»، با دو خطر ژئوپولیتیک احتمالی روبه‌روست که یکی از آنها از همان منطقه‌ای سرچشمه می‌گیرد که «جان بوشان» در رمان خود (عبای سبز) یاد کرده و به صورت «جهان اسلام متحدی زیر پرچم بنیادگرایی به شکل ایرانی آن در می‌آید که علیه غرب کافر به جنگ مرگ و زندگی می‌پردازد.» (هانتر، ص111).<br>
پس از حدود سه چهارم قرن، «چارلز کراوثمر» مفسر سیاسی آمریکایی، از بیم‌ها و نگرانی‌های مشابهی سخن گفت و یادآور شد که «ایالات متحده آمریکا»، با دو خطر ژئوپولیتیک احتمالی روبه‌روست که یکی از آنها از همان منطقه‌ای سرچشمه می‌گیرد که «جان بوشان» در رمان خود (عبای سبز) یاد کرده و به صورت «جهان اسلام متحدی زیر پرچم بنیادگرایی به شکل ایرانی آن در می‌آید که علیه غرب کافر به جنگ مرگ و زندگی می‌پردازد.» (هانتر، ص111).<br>
در این‌جا ما شاهد ایفای نقش دست‌های بیگانه‌ای هستیم که درگیری‌های فرقه‌ای را در پاکستان، عراق، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها و مناطقی که پیروان مذاهب مختلف با یک‌دیگر هم‌زیستی دارند، تحریک می‌کنند و چه ‌بسا برای تحقق همین هدف بوده که از همه رسانه‌های گروهی و قلم‌ها و زبان‌های مزدور، بهره گرفته و از نفوذ ایرانی (و شیعی) و ترساندن توهمی و در نتیجه، پراکندن و تفرقه امت و به باد دادن نیروها و امکانات آن صحبت می‌کنند تا امت اسلامی، وحدت خود را به فراموشی بسپارد و مسئله اصلی و دشمن واقعی خویش را از یاد ببرد و مسئله به صورت درگیری‌های عربی ـ فارسی یا عربی ـ کردی درآید و وانمود شود که مبارزه‌ای میان خیزش اسلامی و استعمار و استکبار جهانی و دردانه آن صهیونیسم جهانی، مطرح نیست.<br>
در این‌جا ما شاهد ایفای نقش دست‌های بیگانه‌ای هستیم که درگیری‌های فرقه‌ای را در پاکستان، عراق، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها و مناطقی که پیروان مذاهب مختلف با یک‌دیگر هم‌زیستی دارند، تحریک می‌کنند و چه ‌بسا برای تحقق همین هدف بوده که از همه رسانه‌های گروهی و قلم‌ها و زبان‌های مزدور، بهره گرفته و از نفوذ ایرانی (و شیعی) و ترساندن توهمی و در نتیجه، پراکندن و تفرقه امت و به باد دادن نیروها و امکانات آن صحبت می‌کنند تا امت اسلامی، وحدت خود را به فراموشی بسپارد و مسئله اصلی و دشمن واقعی خویش را از یاد ببرد و مسئله به صورت درگیری‌های عربی ـ فارسی یا عربی ـ کردی درآید و وانمود شود که مبارزه‌ای میان خیزش اسلامی و استعمار و استکبار جهانی و دردانه آن صهیونیسم جهانی، مطرح نیست.


==2ـ منافع شخصی برخی زعما و حکام ==
===2ـ منافع شخصی برخی زعما و حکام ===
این مسئله‌ای است که ما در دوران‌های سیاه گذشته و امروز نیز شاهد آن هستیم، به گونه‌ای که برخی‌ها، از نفوذ خود برای تحریک عموم مردم و به ویژه برخی وابستگان به اهل علم در راستای درگیری‌های فرقه‌ای و طایفه‌ای، سوء‌استفاده می‌کنند. یکی از مورخان در توصیف یک جنگ فرقه‌‌ای با تحریک مقامات حاکمه می‌گوید: «هیچ سالی بدون خشونت میان آن‌چه که به عنوان فرقه‌های سنی و فرقه‌های شیعی در سایر سرزمین‌های مناطق عربی اسلامی توصیف می‌شد، نمی‌گذشت. ترک‌ها خود در سال 1249 هجری قمری عملیات سرکوب فرقه‌ای علیه شیعه را بر عهده گرفتند و بیشتر قربانیان این عملیات، از منطقه «الشاکریه» در بغداد بودند که در پی آن، به زندان مرکزی بغداد حمله شد و یکی از دو پل ارتباطی میان دو طرف «کرخه» و «رصافه» به آتش کشیده شد...»<br>
این مسئله‌ای است که ما در دوران‌های سیاه گذشته و امروز نیز شاهد آن هستیم، به گونه‌ای که برخی‌ها، از نفوذ خود برای تحریک عموم مردم و به ویژه برخی وابستگان به اهل علم در راستای درگیری‌های فرقه‌ای و طایفه‌ای، سوء‌استفاده می‌کنند. یکی از مورخان در توصیف یک جنگ فرقه‌‌ای با تحریک مقامات حاکمه می‌گوید: «هیچ سالی بدون خشونت میان آن‌چه که به عنوان فرقه‌های سنی و فرقه‌های شیعی در سایر سرزمین‌های مناطق عربی اسلامی توصیف می‌شد، نمی‌گذشت. ترک‌ها خود در سال 1249 هجری قمری عملیات سرکوب فرقه‌ای علیه شیعه را بر عهده گرفتند و بیشتر قربانیان این عملیات، از منطقه «الشاکریه» در بغداد بودند که در پی آن، به زندان مرکزی بغداد حمله شد و یکی از دو پل ارتباطی میان دو طرف «کرخه» و «رصافه» به آتش کشیده شد...»<br>
او هم‌چنین درباره نقش حکومت‌های فرقه‌ای و طایفه‌ای در فتنه‌انگیزی در مصر و نیز درگیری‌های فرقه‌ای پس از شکل‌گیری جنبش سیاهان در جنوب عراق و کشیده‌ شدن درگیری‌ها به «مدینه منوره» و «طبرستان» و شمال آفریقا سخن می‌گوید. (انصاری، ص233).<br>
او هم‌چنین درباره نقش حکومت‌های فرقه‌ای و طایفه‌ای در فتنه‌انگیزی در مصر و نیز درگیری‌های فرقه‌ای پس از شکل‌گیری جنبش سیاهان در جنوب عراق و کشیده‌ شدن درگیری‌ها به «مدینه منوره» و «طبرستان» و شمال آفریقا سخن می‌گوید. (انصاری، ص233).<br>
خط ۶۷: خط ۷۱:
ولی خلیفه (فاطمی) بر آن شد تا خود به تنهایی عمل کند و از جنگ و ستیز موجود میان امرای سوریه و بیم و هراسی که پیشروی صلیبی‌ها ایجاد کرده بود، سوءاستفاده کرد و در اوت سال1098 بر «بیت المقدس» چیره شد و این به رغم عدم بهره‌گیری رهبران حمله صلیبی از درگیری‌های موجود میان مسلمانان و استفاده از آن در موفقیت‌های خود و رسیدن به خواست‌هایی که در نظر داشتند، بود. در واقع موفقیت‌های به دست آمده آنها عمدتاً ناشی از همین درگیری‌ها بود. تفرقه پدید آمده میان امرای شام و شکافی که میان عباسی‌ها به وقوع پیوست، زمینه چیرگی بر «بیت المقدس» و تشکیل مملکت «بیت المقدس» را برای صلیبی‌ها فراهم ساخت. ولی سرنوشت مسیحیت لاتینی در شرق زمانی رقم خورد که در حدود سال 1130 میلادی نیروی جدیدی پا به عرصه گذاشت که توانست شام را متحد گرداند و پس از اتحاد به سوریه بپیوندند و آنها یک جا در اختیار «صلاح‌الدین ایوبی» قرار گرفتند.»<br>
ولی خلیفه (فاطمی) بر آن شد تا خود به تنهایی عمل کند و از جنگ و ستیز موجود میان امرای سوریه و بیم و هراسی که پیشروی صلیبی‌ها ایجاد کرده بود، سوءاستفاده کرد و در اوت سال1098 بر «بیت المقدس» چیره شد و این به رغم عدم بهره‌گیری رهبران حمله صلیبی از درگیری‌های موجود میان مسلمانان و استفاده از آن در موفقیت‌های خود و رسیدن به خواست‌هایی که در نظر داشتند، بود. در واقع موفقیت‌های به دست آمده آنها عمدتاً ناشی از همین درگیری‌ها بود. تفرقه پدید آمده میان امرای شام و شکافی که میان عباسی‌ها به وقوع پیوست، زمینه چیرگی بر «بیت المقدس» و تشکیل مملکت «بیت المقدس» را برای صلیبی‌ها فراهم ساخت. ولی سرنوشت مسیحیت لاتینی در شرق زمانی رقم خورد که در حدود سال 1130 میلادی نیروی جدیدی پا به عرصه گذاشت که توانست شام را متحد گرداند و پس از اتحاد به سوریه بپیوندند و آنها یک جا در اختیار «صلاح‌الدین ایوبی» قرار گرفتند.»<br>
در فصل سیزدهم کتاب، نویسنده از پیشنهادهای ارایه شده از سوی «پییر دبوا» در نامه خود با عنوان «بازگرداندن سرزمین مقدس» برای جبران شکست‌های جنگ‌های صلیبی سخن به میان آورده و می‌گوید:<br>
در فصل سیزدهم کتاب، نویسنده از پیشنهادهای ارایه شده از سوی «پییر دبوا» در نامه خود با عنوان «بازگرداندن سرزمین مقدس» برای جبران شکست‌های جنگ‌های صلیبی سخن به میان آورده و می‌گوید:<br>
«می‌دانیم که زوال نظام‌های موجود تنها پس از گذشت مدت زمان دراز، به رسمیت شناخته می‌شود لذا مردم را بر آن می‌دارد تا کوشش‌های جدیدی به کار گیرند و ریشه‌های خشک شده را زندگی جدیدی بخشند. مثال آن نیز «پیر دبوا» (Pierre Dubois) در رساله معروف خود با نام «بازگرداندن سرزمین مقدس» (Derecuperatione Sanctae Terrae) است که آن را در سال 1307 میلادی خطاب به «ادوارد اول» پادشاه انگلستان نگاشت و طی آن بر تشکیل مجمعی در اروپا برای تثبیت صلح و منع درگیری‌هایی که هم‌چون حوادث سال 1192 میلادی منجر به ناکامی جنگ‌های صلیبی شد، پافشاری کرد؛ هم‌زمان با این دفاع جهانی (گروهی)، دفاع از تجربه کلیسا و درآمدهای آن و در نظر گرفتن شالوده‌‌ای برای تأمین مالی جنگ‌های صلیبی آینده، مطرح گردید. در میان این پیشنهادها، مواردی بود که از سوی کسانی مطرح شد که در شناخت و آشنایی با شرق شهره بودند و به لحاظ عملی نیز این پیشنهادها اهمیت فوق‌العاده‌ای داشتند گو اینکه جنبه سیاسی نداشتند. به عنوان مثال تشکیل ناوگان بین‌المللی که به محاصره دریایی مصر بپردازد و انجام ائتلافی با مغول‌ها و اتحاد دو طایفه دینی بزرگ یعنی «داوی‌ها» و «اسپارت‌ها»، سه اساس بزرگ این پیشنهادها را تشکیل می‌داد.» (رساله التقریب، ش69، ص229ـ236).<br>
«می‌دانیم که زوال نظام‌های موجود تنها پس از گذشت مدت زمان دراز، به رسمیت شناخته می‌شود لذا مردم را بر آن می‌دارد تا کوشش‌های جدیدی به کار گیرند و ریشه‌های خشک شده را زندگی جدیدی بخشند. مثال آن نیز «پیر دبوا» (Pierre Dubois) در رساله معروف خود با نام «بازگرداندن سرزمین مقدس» (Derecuperatione Sanctae Terrae) است که آن را در سال 1307 میلادی خطاب به «ادوارد اول» پادشاه انگلستان نگاشت و طی آن بر تشکیل مجمعی در اروپا برای تثبیت صلح و منع درگیری‌هایی که هم‌چون حوادث سال 1192 میلادی منجر به ناکامی جنگ‌های صلیبی شد، پافشاری کرد؛ هم‌زمان با این دفاع جهانی (گروهی)، دفاع از تجربه کلیسا و درآمدهای آن و در نظر گرفتن شالوده‌‌ای برای تأمین مالی جنگ‌های صلیبی آینده، مطرح گردید. در میان این پیشنهادها، مواردی بود که از سوی کسانی مطرح شد که در شناخت و آشنایی با شرق شهره بودند و به لحاظ عملی نیز این پیشنهادها اهمیت فوق‌العاده‌ای داشتند گو اینکه جنبه سیاسی نداشتند. به عنوان مثال تشکیل ناوگان بین‌المللی که به محاصره دریایی مصر بپردازد و انجام ائتلافی با مغول‌ها و اتحاد دو طایفه دینی بزرگ یعنی «داوی‌ها» و «اسپارت‌ها»، سه اساس بزرگ این پیشنهادها را تشکیل می‌داد.» (رساله التقریب، ش69، ص229ـ236).


==3ـ تکفیر ==
===3ـ تکفیر ===
تکفیر از جمله مهم‌ترین موانع در برابر «تقریب» است و به رغم این‌که اسلام، حد و مرز میان کفر و ایمان را با روشنی تمام مشخص ساخته است، چنین حالت شگفتی با قدرت تمام مطرح شده است.<br>
تکفیر از جمله مهم‌ترین موانع در برابر «تقریب» است و به رغم این‌که اسلام، حد و مرز میان کفر و ایمان را با روشنی تمام مشخص ساخته است، چنین حالت شگفتی با قدرت تمام مطرح شده است.<br>
در حدیثی به نقل از «عباده بن صامت» آمده است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «هر کس شهادت «لا اله الا الله وحده لا شریک له و محمداً عبده و رسوله و عیسی عبدالله و رسوله و کلمه القاها الی مریم و روح منه» دهد و اذعان کند که بهشت حق است و آتش دوزخ حق است، با هر کاری که کرده باشد خداوند او را وارد بهشت می‌کند.»
در حدیثی به نقل از «عباده بن صامت» آمده است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «هر کس شهادت «لا اله الا الله وحده لا شریک له و محمداً عبده و رسوله و عیسی عبدالله و رسوله و کلمه القاها الی مریم و روح منه» دهد و اذعان کند که بهشت حق است و آتش دوزخ حق است، با هر کاری که کرده باشد خداوند او را وارد بهشت می‌کند.»
خط ۸۱: خط ۸۵:
حملات متقابل به سطح بسیار عجیبی رسیده است، مثلاً مرحوم «تقی الدین سبکی» در کتاب خود «طبقات الشافعیه الکبری» در حق استاد خویش «الذهبی» که عالم معروفی است، می‌گوید: این استاد ما «الذهبی»(علیه‌السلام) از این قبیل است: علم و دیانت دارد و در مورد اهل‌سنت (یعنی اشاعره) تحمل مفرطی دارد و بنابراین جایز نیست به وی اعتماد شود... و به چنان حدی از تعصب افراطی رسیده که باعث تمسخر شده است.» (سبکی، بی‌تا، ج2، ص13ـ15).<br>
حملات متقابل به سطح بسیار عجیبی رسیده است، مثلاً مرحوم «تقی الدین سبکی» در کتاب خود «طبقات الشافعیه الکبری» در حق استاد خویش «الذهبی» که عالم معروفی است، می‌گوید: این استاد ما «الذهبی»(علیه‌السلام) از این قبیل است: علم و دیانت دارد و در مورد اهل‌سنت (یعنی اشاعره) تحمل مفرطی دارد و بنابراین جایز نیست به وی اعتماد شود... و به چنان حدی از تعصب افراطی رسیده که باعث تمسخر شده است.» (سبکی، بی‌تا، ج2، ص13ـ15).<br>
و درباره «ابن حزم» می‌گوید: «کتابش «الملل و النحل» از بدترین کتاب‌هاست.» (پیشین، ج1، ص90).<br>
و درباره «ابن حزم» می‌گوید: «کتابش «الملل و النحل» از بدترین کتاب‌هاست.» (پیشین، ج1، ص90).<br>
جهل و تعصّب نیز کار را بدتر کرده است، زیرا کسانی وارد عرصه فتوا شده‌اند که هرگز شایستگی و اهلیت آن را ندارند و به جز آن‌چه خداوند نازل فرموده، فتوا می‌دهند و این چیزی است که در جنبش‌های تکفیری دوران ما شاهد آن هستیم و به طور گسترده‌ منجر به ریخته شدن خون‌های بی‌گناه به نام دفاع از دین و امت شده است، حال آن‌که دین و امّت از آن، بری هستند.<br>
جهل و تعصّب نیز کار را بدتر کرده است، زیرا کسانی وارد عرصه فتوا شده‌اند که هرگز شایستگی و اهلیت آن را ندارند و به جز آن‌چه خداوند نازل فرموده، فتوا می‌دهند و این چیزی است که در جنبش‌های تکفیری دوران ما شاهد آن هستیم و به طور گسترده‌ منجر به ریخته شدن خون‌های بی‌گناه به نام دفاع از دین و امت شده است، حال آن‌که دین و امّت از آن، بری هستند.


==4ـ تردید در نیت شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو ==
===4ـ تردید در نیت شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو ===
این کار به ایجاد فضای آرام و مطلوب یاری نمی‌رساند و به نوعی گریز یا تعلل و بهانه‌گیری و ممانعت از تحقق نتایج مطلوب می‌انجامد. ما این وضع را در روند گفت‌وگوی پیروان ادیان با یک‌دیگر مشاهده نمودیم، چه هر طرف در پی تحمیل رسوبات ذهنی خویش بر طرف دیگر است و مثلاً طرف مسیحی، تمام کینه‌های صلیبی و الهامات خاورشناسان درباره «بدعت اسلامی» و نگرانی‌های خود از خیزش اسلامی را ـ که رقیبی برای طرح‌های توسعه و سلطه‌طلبانه غرب به شمار می‌رود ـ با خود حمل می‌کند و طرف اسلامی نیز تمامی سوابق ذهنی سترگ خود از خدمت تبشیر مسیحی به استعمار طی قرن‌های متمادی را با خود به همراه دارد.<br>
این کار به ایجاد فضای آرام و مطلوب یاری نمی‌رساند و به نوعی گریز یا تعلل و بهانه‌گیری و ممانعت از تحقق نتایج مطلوب می‌انجامد. ما این وضع را در روند گفت‌وگوی پیروان ادیان با یک‌دیگر مشاهده نمودیم، چه هر طرف در پی تحمیل رسوبات ذهنی خویش بر طرف دیگر است و مثلاً طرف مسیحی، تمام کینه‌های صلیبی و الهامات خاورشناسان درباره «بدعت اسلامی» و نگرانی‌های خود از خیزش اسلامی را ـ که رقیبی برای طرح‌های توسعه و سلطه‌طلبانه غرب به شمار می‌رود ـ با خود حمل می‌کند و طرف اسلامی نیز تمامی سوابق ذهنی سترگ خود از خدمت تبشیر مسیحی به استعمار طی قرن‌های متمادی را با خود به همراه دارد.<br>
ولی کار و تلاش جدی و توجه به آموزه‌های هدایت‌گرانه و فراخوان اسلام به خوش‌گمانی نسبت به برادر مسلمان، مانع از آن می‌شود که این عامل نقش خود را در منع «تقریب»، به‌ویژه اگر در سطح علما باشد، ایفا نماید.<br>
ولی کار و تلاش جدی و توجه به آموزه‌های هدایت‌گرانه و فراخوان اسلام به خوش‌گمانی نسبت به برادر مسلمان، مانع از آن می‌شود که این عامل نقش خود را در منع «تقریب»، به‌ویژه اگر در سطح علما باشد، ایفا نماید.


==5ـ جنجال و حمله علیه مقدسات و بی‌ احترامی به یک‌دیگر ==
===5ـ جنجال و حمله علیه مقدسات و بی‌ احترامی به یک‌دیگر ===
هر کدام از موارد بالا می‌تواند در حدّ خود مانعی در جهت تحقق گفت‌وگوی مطلوب و در نتیجه، رسیدن به «تقریب» باشد. متون اسلامی زیادی بر منع این موارد، تأکید دارد: آیه کریمه: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکرُوا مَا بِصَاحِبِکم مِّن جِنَّةٍ؛ بگو: تنها شما را به سخن یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید، سپس بیندیشید در همنشین شما دیوانگی نیست...» (سبأ/46) منع‌کننده گفت‌وگو در فضای انفعالی و ساختگی است.<br>
هر کدام از موارد بالا می‌تواند در حدّ خود مانعی در جهت تحقق گفت‌وگوی مطلوب و در نتیجه، رسیدن به «تقریب» باشد. متون اسلامی زیادی بر منع این موارد، تأکید دارد: آیه کریمه: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکرُوا مَا بِصَاحِبِکم مِّن جِنَّةٍ؛ بگو: تنها شما را به سخن یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید، سپس بیندیشید در همنشین شما دیوانگی نیست...» (سبأ/46) منع‌کننده گفت‌وگو در فضای انفعالی و ساختگی است.<br>
و آیه شریفه: «قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ بگو: نه آن‌چه ما گناه کرده‌ایم از شما می‌پرسند و نه آن‌چه شما می‌کنید، از ما پرسیده می‌شود» (سبأ/ 25). مانع از درگیر ماندن با گذشته می‌شود و احترام به دیگری را تحمیل می‌کند. این امر در آیه‌ای که از دشنام گفتن حتی به خدایان مشرکان نهی می‌کند نیز کاملاً مشهود و روشن است.
و آیه شریفه: «قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ بگو: نه آن‌چه ما گناه کرده‌ایم از شما می‌پرسند و نه آن‌چه شما می‌کنید، از ما پرسیده می‌شود» (سبأ/ 25). مانع از درگیر ماندن با گذشته می‌شود و احترام به دیگری را تحمیل می‌کند. این امر در آیه‌ای که از دشنام گفتن حتی به خدایان مشرکان نهی می‌کند نیز کاملاً مشهود و روشن است.
6== ـ علاوه بر آن‌چه گفته شد، اختلاف در شیوه‌های استدلال و راه‌های استنباط، مانع «تقریب» و نزدیکی در نتایج به دست آمده است، ==
 
از این رو باید سعی کرد موارد زیر رعایت گردد:<br>
=== 6 ـ علاوه بر آن‌چه گفته شد، اختلاف در شیوه‌های استدلال و راه‌های استنباط، مانع «تقریب» و نزدیکی در نتایج به دست آمده است. ===
* 1ـ تهی گشتن از فرضیه‌های قبلی و پیش فرض‌ها، پیش از آغاز روند گفت‌وگو؛<br>
از این رو باید سعی کرد موارد زیر رعایت گردد:
* 2ـ توافق بر شیوه‌ای واحد برای استنباط؛<br>
* 1ـ تهی گشتن از فرضیه‌های قبلی و پیش فرض‌ها، پیش از آغاز روند گفت‌وگو؛
* 3ـ تعریف دقیق موضوع گفت‌وگو، تا هر طرف به مسئله و مفهومی مغایر با دیدگاه طرف‌دیگر ننگرد.<br>
* 2ـ توافق بر شیوه‌ای واحد برای استنباط؛
موانع دیگری بر سر راه «تقریب» وجود دارد که عبارت است از:<br>
* 3ـ تعریف دقیق موضوع گفت‌وگو، تا هر طرف به مسئله و مفهومی مغایر با دیدگاه طرف‌دیگر ننگرد.
* 1ـ در نظر گرفتن رأی و نظر نامأنوس در یک مذهب به عنوان نشان و باور اصلی آن مذهب. که البته امری غیر منطقی است؛ برای مثال، یکی از محدثین سخنی را می‌گوید که محدثان دیگر همان مذهب در طول تاریخ آن را ردّ کرده‌اند ولی مخالفانشان اصرار دارند که همین سخن را بر کل مذهب تعمیم و به آن نسبت دهند.<br>
موانع دیگری بر سر راه «تقریب» وجود دارد که عبارت است از:
* 2ـ اطلاع یافتن از دیدگاه‌های مذهب از زبان دشمنان آن مذهب.<br>
* 1ـ در نظر گرفتن رأی و نظر نامأنوس در یک مذهب به عنوان نشان و باور اصلی آن مذهب. که البته امری غیر منطقی است؛ برای مثال، یکی از محدثین سخنی را می‌گوید که محدثان دیگر همان مذهب در طول تاریخ آن را ردّ کرده‌اند ولی مخالفانشان اصرار دارند که همین سخن را بر کل مذهب تعمیم و به آن نسبت دهند.
* 2ـ اطلاع یافتن از دیدگاه‌های مذهب از زبان دشمنان آن مذهب.
که این نیز به دور از منطق است، زیرا دشمنان گاه می‌کوشند برای محق جلوه دادن مذهب خود، اوهامی را به مذهب مورد نظر نسبت دهند.
که این نیز به دور از منطق است، زیرا دشمنان گاه می‌کوشند برای محق جلوه دادن مذهب خود، اوهامی را به مذهب مورد نظر نسبت دهند.
* 3ـ ورود نااهلان به روند گفت‌وگو.<br>
* 3ـ ورود نااهلان به روند گفت‌وگو.
قرآن و منطق این عمل را ردّ می‌کند؛ خداوند متعال در خطاب به اهل کتاب که ادعایی دارند که نسبت به آن بی‌اطلاع هستند، می‌فرماید: «هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِیمَا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ؛ هان! شما همان کسانی هستید که در آن‌چه بدان دانشی داشتید، چون و چرا کردید، دیگر چرا در آن‌چه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» (آل‌عمران/66).<br>
قرآن و منطق این عمل را ردّ می‌کند؛ خداوند متعال در خطاب به اهل کتاب که ادعایی دارند که نسبت به آن بی‌اطلاع هستند، می‌فرماید: «هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِیمَا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ؛ هان! شما همان کسانی هستید که در آن‌چه بدان دانشی داشتید، چون و چرا کردید، دیگر چرا در آن‌چه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» (آل‌عمران/66).
* 4ـ پیروی از شیوه‌های پیچ در پیچ برای چیره شدن بر طرف دیگر.<br>
* 4ـ پیروی از شیوه‌های پیچ در پیچ برای چیره شدن بر طرف دیگر.
کاری که گفت‌وگو را به بازی بی‌نتیجه تبدیل می‌کند.<br>
کاری که گفت‌وگو را به بازی بی‌نتیجه تبدیل می‌کند.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


=منابع و مآخذ:=
== منابع ==
# قرآن کریم.
# قرآن کریم.
# انصاری، فاضل، قصه الطوائف بین المذهبیه و الطائفیه، دار الاهالی، دمشق، 2000م.
# انصاری، فاضل، قصه الطوائف بین المذهبیه و الطائفیه، دار الاهالی، دمشق، 2000م.
خط ۱۱۸: خط ۱۲۶:


* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 می‌باشد.
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 می‌باشد.
= پانویس=


[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش