۸۶٬۲۵۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' در آورده' به 'درآورده') |
جز (جایگزینی متن - '[[آیتالله تسخیری' به '[[محمد علی تسخیری ') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''چالشهای فراروی تقریب''' عنوان مقالهای است از مرحوم [[ | '''چالشهای فراروی تقریب''' عنوان مقالهای است از مرحوم [[محمد علی تسخیری | ||
]] که در شماره 19 نشریه اندیشه تقریب به چاپ رسیده است و به بیان و بررسی برخی از موانع و مشکلات فراروی تقریب بین مذاهب اسلامی میپردازد. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
کوششهای علما و اندیشمندان و مصلحان، گرایشی عمومی به سمت و سوی «[[تقریب مذاهب اسلامی]]» و چیرگی زبان گفتوگوی منطقی و ترجیح آن بر هر زبان دیگری را در راستای همسویی با گرایشهای اصیل اسلامی و هماهنگ با گرایشهای جهانی به این شیوه و گفتوگوی تمدنها و فرهنگ و ادیان، ایجاد نموده است. | کوششهای علما و اندیشمندان و مصلحان، گرایشی عمومی به سمت و سوی «[[تقریب مذاهب اسلامی]]» و چیرگی زبان گفتوگوی منطقی و ترجیح آن بر هر زبان دیگری را در راستای همسویی با گرایشهای اصیل اسلامی و هماهنگ با گرایشهای جهانی به این شیوه و گفتوگوی تمدنها و فرهنگ و ادیان، ایجاد نموده است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
در اینجا ما شاهد ایفای نقش دستهای بیگانهای هستیم که درگیریهای فرقهای را در پاکستان، عراق، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها و مناطقی که پیروان مذاهب مختلف با یکدیگر همزیستی دارند، تحریک میکنند و چه بسا برای تحقق همین هدف بوده که از همة رسانههای گروهی و قلمها و زبانهای مزدور، بهره گرفته و از نفوذ ایرانی (و شیعی) و ترساندن توهمی و در نتیجه، پراکندن و تفرقه امت و به باد دادن نیروها و امکانات آن صحبت میکنند تا امت اسلامی، وحدت خود را به فراموشی بسپارد و مسئله اصلی و دشمن واقعی خویش را از یاد ببرد و مسئله به صورت درگیریهای عربی ـ فارسی یا عربی ـ کردی درآید و وانمود شود که مبارزهای میان خیزش اسلامی و استعمار و استکبار جهانی و دردانة آن صهیونیسم جهانی، مطرح نیست. | در اینجا ما شاهد ایفای نقش دستهای بیگانهای هستیم که درگیریهای فرقهای را در پاکستان، عراق، افغانستان، لبنان و دیگر کشورها و مناطقی که پیروان مذاهب مختلف با یکدیگر همزیستی دارند، تحریک میکنند و چه بسا برای تحقق همین هدف بوده که از همة رسانههای گروهی و قلمها و زبانهای مزدور، بهره گرفته و از نفوذ ایرانی (و شیعی) و ترساندن توهمی و در نتیجه، پراکندن و تفرقه امت و به باد دادن نیروها و امکانات آن صحبت میکنند تا امت اسلامی، وحدت خود را به فراموشی بسپارد و مسئله اصلی و دشمن واقعی خویش را از یاد ببرد و مسئله به صورت درگیریهای عربی ـ فارسی یا عربی ـ کردی درآید و وانمود شود که مبارزهای میان خیزش اسلامی و استعمار و استکبار جهانی و دردانة آن صهیونیسم جهانی، مطرح نیست. | ||
=== منافع شخصی برخی زعما و حکّام === | === منافع شخصی برخی زعما و حکّام === | ||
این مسئلهای است که ما در دورانهای سیاه گذشته و امروز نیز شاهد آن هستیم، به گونهای که برخیها، از نفوذ خود برای تحریک عموم مردم و به ویژه برخی وابستگان به اهل علم در راستای درگیریهای فرقهای و طایفهای، | این مسئلهای است که ما در دورانهای سیاه گذشته و امروز نیز شاهد آن هستیم، به گونهای که برخیها، از نفوذ خود برای تحریک عموم مردم و به ویژه برخی وابستگان به اهل علم در راستای درگیریهای فرقهای و طایفهای، سوءاستفاده میکنند. یکی از مورخان در توصیف یک جنگ فرقهای با تحریک مقامات حاکمه میگوید: «هیچ سالی بدون خشونت میان آنچه که به عنوان فرقههای سنی و فرقههای شیعی در سایر سرزمینهای مناطق عربی اسلامی توصیف میشد، نمیگذشت. ترکها خود در سال 1249 هجری قمری عملیات سرکوب فرقهای علیه شیعه را بر عهده گرفتند و بیشتر قربانیان این عملیات، از منطقة «الشاکریه» در بغداد بودند که در پی آن، به زندان مرکزی بغداد حمله شد و یکی از دو پل ارتباطی میان دو طرف «کرخه» و «رصافه» به آتش کشیده شد...» | ||
او همچنین دربارة نقش حکومتهای فرقهای و طایفهای در فتنهانگیزی در مصر و نیز درگیریهای فرقهای پس از شکلگیری جنبش سیاهان در جنوب عراق و کشیده شدن درگیریها به «مدینه منوره» و «طبرستان» و شمال آفریقا سخن میگوید. <ref>(انصاری، ص233). | او همچنین دربارة نقش حکومتهای فرقهای و طایفهای در فتنهانگیزی در مصر و نیز درگیریهای فرقهای پس از شکلگیری جنبش سیاهان در جنوب عراق و کشیده شدن درگیریها به «مدینه منوره» و «طبرستان» و شمال آفریقا سخن میگوید. <ref>(انصاری، ص233). | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
امرای صلیبی به طور کامل متوجه شکاف و رخنهای که میان خلیفة قاهره و امرای سنی مذهب در سوریه وجود داشت شدند و از طریق فرستادگان خود کوشیدند تماسهایی با خلیفة قاهره برقرار سازند به این امید که به یاری کمکهای وی، بر «بیتالمقدس» که در آن زمان «سقمان» فرزند امیر «ارتق» به نیابت از ترکها بر آن حکمرانی میکرد، دست یابند. | امرای صلیبی به طور کامل متوجه شکاف و رخنهای که میان خلیفة قاهره و امرای سنی مذهب در سوریه وجود داشت شدند و از طریق فرستادگان خود کوشیدند تماسهایی با خلیفة قاهره برقرار سازند به این امید که به یاری کمکهای وی، بر «بیتالمقدس» که در آن زمان «سقمان» فرزند امیر «ارتق» به نیابت از ترکها بر آن حکمرانی میکرد، دست یابند. | ||
ولی خلیفة (فاطمی) بر آن شد تا خود به تنهایی عمل کند و از جنگ و ستیز موجود میان امرای سوریه و بیم و هراسی که پیشروی صلیبیها ایجاد کرده بود، سوءاستفاده کرد و در اوت سال1098 بر «بیتالمقدس» چیره شد و این به رغم عدم بهرهگیری رهبران حمله صلیبی از درگیریهای موجود میان مسلمانان و استفاده از آن در موفقیتهای خود و رسیدن به خواستهایی که در نظر داشتند، بود. در واقع موفقیتهای به دست آمده آنها عمدتاً ناشی از همین درگیریها بود. تفرقة پدید آمده میان امرای شام و شکافی که میان عباسیها به وقوع پیوست، | ولی خلیفة (فاطمی) بر آن شد تا خود به تنهایی عمل کند و از جنگ و ستیز موجود میان امرای سوریه و بیم و هراسی که پیشروی صلیبیها ایجاد کرده بود، سوءاستفاده کرد و در اوت سال1098 بر «بیتالمقدس» چیره شد و این به رغم عدم بهرهگیری رهبران حمله صلیبی از درگیریهای موجود میان مسلمانان و استفاده از آن در موفقیتهای خود و رسیدن به خواستهایی که در نظر داشتند، بود. در واقع موفقیتهای به دست آمده آنها عمدتاً ناشی از همین درگیریها بود. تفرقة پدید آمده میان امرای شام و شکافی که میان عباسیها به وقوع پیوست، زمینه چیرگی بر «بیتالمقدس» و تشکیل مملکت «بیتالمقدس» را برای صلیبیها فراهم ساخت. ولی سرنوشت مسیحیت لاتینی در شرق زمانی رقم خورد که در حدود سال 1130 میلادی نیروی جدیدی پا به عرصه گذاشت که توانست شام را متحد گرداند و پس از اتحاد به سوریه بپیوندند و آنها یک جا در اختیار «صلاحالدین ایوبی» قرار گرفتند.» | ||
در فصل سیزدهم کتاب، نویسنده از پیشنهادهای ارایه شده از سوی «پییر دبوا» در نامة خود با عنوان «بازگرداندن سرزمین مقدس» برای جبران شکستهای جنگهای صلیبی سخن به میان آورده و میگوید: | در فصل سیزدهم کتاب، نویسنده از پیشنهادهای ارایه شده از سوی «پییر دبوا» در نامة خود با عنوان «بازگرداندن سرزمین مقدس» برای جبران شکستهای جنگهای صلیبی سخن به میان آورده و میگوید: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
به نظر میرسد مهمترین چیزی که ما را با این پدیده روبهرو ساخت نکوهش دیگران نسبت به پیامدهای سخن ایشان به رغم عدم باور مطلق آنان به چنین پیامد یا ملازمتی است. | به نظر میرسد مهمترین چیزی که ما را با این پدیده روبهرو ساخت نکوهش دیگران نسبت به پیامدهای سخن ایشان به رغم عدم باور مطلق آنان به چنین پیامد یا ملازمتی است. | ||
مثلاً در گذشته، خوارج «حضرت علی» | مثلاً در گذشته، خوارج «حضرت علی» علیهالسلام را تکفیر کردند چون معتقد بودند لازمة موضعگیری وی در برابر داوری ـ العیاذ بالله ـ کفر آن حضرت است. آنها یادآور شدند که وقتی آن حضرت به هر دو داور گفت: «ببینید اگر معاویه بر حق بود او را تثبیت کنید و چنانچه من به حق بودم، مرا تثبیت کنید» به خود شک کرد؛ «و بنابراین او به خودش شک کرد چون نمیدانست که او یا معاویه بر حق است و ما نسبت به او شک و تردید جدیتری داریم.» | ||
ولی امام«علیه السلام» اینگونه به آنها پاسخ داد: «این، هرگز شک به خودم نبود ولی میخواستم منصفانه سخن گویم، خداوند متعال نیز میفرماید: «و انا أو ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین»]من یا شما بر راه هدایت یا در گمراهی آشکاری هستیم[و این هرگز شک نبود و خداوند میدانست که پیامبرش بر حق است.» <ref>(طبرسی، 1403ق، ج1، ص188). | ولی امام«علیه السلام» اینگونه به آنها پاسخ داد: «این، هرگز شک به خودم نبود ولی میخواستم منصفانه سخن گویم، خداوند متعال نیز میفرماید: «و انا أو ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین»]من یا شما بر راه هدایت یا در گمراهی آشکاری هستیم[و این هرگز شک نبود و خداوند میدانست که پیامبرش بر حق است.» <ref>(طبرسی، 1403ق، ج1، ص188). | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۶: | ||
== پانویسها == | == پانویسها == | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:تقریب]] | [[رده:تقریب مذاهب اسلامی]] |