۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت فاطمه زهرا' به '[[فاطمه بنت محمد (زهرا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== تحصیلات سید مرتضی == | == تحصیلات سید مرتضی == | ||
پیشوای شیعه (شیخ مفید) شبی در خواب دید [[فاطمه بنت محمد (زهرا)]] دخت گرامی [[پیامبر گرامی اسلام (ص)]] دست دو فرزندش [[امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)]] (ع) را گرفته آنها را به نزد او آورد و پس از سلام گفت: ((جناب استاد! این دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احکام دین بیاموز! استاد از خواب برخاست و پس از انجام کارهای لازم و با اندیشههای مختلفی که گریبانگیر او بود به محفل درس خود که مسجد براثا واقع در محله شیعه نشین بغداد بود آمد و پس از لحظاتی درس را شروع کرد. | پیشوای شیعه (شیخ مفید) شبی در خواب دید [[فاطمه بنت محمد (زهرا)]] دخت گرامی [[پیامبر گرامی اسلام (ص)]] دست دو فرزندش [[امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا) | ||
(سید الشهدا)]] (ع) را گرفته آنها را به نزد او آورد و پس از سلام گفت: ((جناب استاد! این دو پسران من هستند، به آنها علم فقه و احکام دین بیاموز! استاد از خواب برخاست و پس از انجام کارهای لازم و با اندیشههای مختلفی که گریبانگیر او بود به محفل درس خود که مسجد براثا واقع در محله شیعه نشین بغداد بود آمد و پس از لحظاتی درس را شروع کرد. | |||
در کلاس درس مسئله ی خاصی پیش نیامد و موضوع خواب روشن نشد ولی چند لحظه پس از پایان درس دید زنی باوقار خاصی در حالی که دست دو فرزندش را گرفته و پیرامونش را زنانی که گویا از کنیزان او هستند همراهی میکنند وارد مسجد شدند و پس از سلام نشستند. وقتی استاد فهمید که او فاطمه دختر ناصر کبیر است به احترام او از جا برخاست. | در کلاس درس مسئله ی خاصی پیش نیامد و موضوع خواب روشن نشد ولی چند لحظه پس از پایان درس دید زنی باوقار خاصی در حالی که دست دو فرزندش را گرفته و پیرامونش را زنانی که گویا از کنیزان او هستند همراهی میکنند وارد مسجد شدند و پس از سلام نشستند. وقتی استاد فهمید که او فاطمه دختر ناصر کبیر است به احترام او از جا برخاست. |