۸۷٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = معتصم عباسی | |||
| تصویر = معتصم عباسی.jpg | |||
| نام = معتصم بالله | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = ۲۱۸ق. | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = [[کوفه]] | |||
| سال درگذشت = ۲۲۷ق. | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = [[سامرا]] | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| دین = [[اسلام]] | |||
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] | |||
| | | آثار = | ||
| | | فعالیتها = هشتمین [[عباسیان|خلیفه عباسی]] | ||
| | | وبگاه = | ||
| | }} | ||
'''ابواسحاق محمد المعتصم بالله ''' هشتمین خلیفه [[عباسیان|عباسی]] (۲۱۸–۲۲۷ ه.ق)، سومین فرزند [[هارون الرشید]] از کنیزی ترکتبار بود که پس از برادرش [[مأمون]] به [[خلافت]] رسید. در زمان وی [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد (علیهالسلام)]] به [[شهید|شهادت]] رسید. | |||
| | |||
|درگذشت | |||
| | |||
| | |||
| | |||
|اسلام | |||
| | |||
| | |||
|هشتمین خلیفه عباسی | |||
| | |||
'''ابواسحاق محمد المعتصم بالله هشتمین خلیفه عباسی | |||
قیامها و شورشهای فراوانی در دوره خلافت معتصم عباسی روی داد که همگی سرکوب شدند؛ از جمله قیامی به رهبری [[محمد بن قاسم طالقان]] از [[علویان]]، که با شعار الرضا من آل محمد قیام کرد. معتصم در زمان حکومتش به [[روم]] لشکر کشید و شهر عموریه را فتح نمود. | قیامها و شورشهای فراوانی در دوره خلافت معتصم عباسی روی داد که همگی سرکوب شدند؛ از جمله قیامی به رهبری [[محمد بن قاسم طالقان]] از [[علویان]]، که با شعار الرضا من آل محمد قیام کرد. معتصم در زمان حکومتش به [[روم]] لشکر کشید و شهر عموریه را فتح نمود. | ||
=تولد، نسب و ویژگیها= | == تولد، نسب و ویژگیها == | ||
محمد یا ابراهیم<ref>سراج، طبقات ناصری، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۱۴.</ref> بن هارون الرشید بن مهدی بن منصور عباسی ملقب به معتصم بالله است. کنیه او ابو اسحاق<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، قاهره، ص۳۰۵.</ref> و مادر او ام ولد به نام مارده سُغدی بود<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.</ref>. معتصم در سال ۱۸۰ق به دنیا آمد. او سومین فرزند هارون الرشید بود. | محمد یا ابراهیم<ref>سراج، طبقات ناصری، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۱۴.</ref> بن هارون الرشید بن مهدی بن منصور عباسی ملقب به معتصم بالله است. کنیه او ابو اسحاق<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، قاهره، ص۳۰۵.</ref> و مادر او ام ولد به نام مارده سُغدی بود<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.</ref>. معتصم در سال ۱۸۰ق به دنیا آمد. او سومین فرزند هارون الرشید بود. | ||
به او [[خلیفه]] مُثمَن<ref> ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> به معنای هشتمین یا ابو الثمانی<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی( | به او [[خلیفه]] مُثمَن<ref> ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> به معنای هشتمین یا ابو الثمانی<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۲۴۶.</ref> نیز گفته میشود، زیرا هشتمین نسل از فرزندان عباس بن عبد المطلب و هشتمین خلیفه است که هشت فتح انجام داد، هشت سال و هشت ماه و هشت روز خلافت کرد. سال ۱۸۰ق در [[ماه شعبان]] که هشتمین ماه سال است متولد شد و در چهل و هشت سالگی مرد و هشت پسر و هشت دختر از خود به جای گذاشت<ref> ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref>؛ هر چند [[یعقوبی]] تعداد فرزندان ذکور او را شش نفر ذکر کرده است<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. | ||
از لحاظ جسمانی نیرومند، سربازی شجاع و تربیت شده در [[جنگ]] بود<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۰.</ref>. وی شیفته عمران و کشاورزی بود و اکثر وقتش را به ساختن کاخها و باغها و بستانها اختصاص داد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۵۹.</ref>. او اولین شخصی بود که بعد از رسیدن به قدرت، لقب معتصم بالله را برای خود برگزید تا خلافت خود را الهی و مذهبی نشان دهد<ref> نادری، برآمدن عباسیان ایدئولوژی مذهبی و اقتدار سیاسی، ۱۳۸۴ش.</ref>. | |||
== خلافت == | |||
معتصم قبل از خلافت والی [[شام]] و [[مصر]] بود. مأمون هنگام مرگ، با توجه به محبوبیت فرزندش عباس نزد سپاهیان، معتصم را جانشین خود کرد؛ چون معتصم را شایسته برای حفظ دولت عباسی میدید<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref>. [[بیعت]] با معتصم در روز وفات مأمون بود؛ ابتدا سپاهیان از اطاعت وی سرباز زدند و میخواستند عباس فرزند مأمون را بهخلافت برگزینند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref>؛ اما عباس به احترام وصیت پدر اولین نفر بود<ref> ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۵، ۱۴۱۳ق، ص۲۷.</ref> که با عموی خویش بیعت کرد و سپاه هم از او تبعیت نمود<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۵؛ ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ۱۹۹۲م، ص۱۳۸.</ref>. برخی گفتهاند که نزاعی ما بین آنها در مجلس صورت گرفت و در نهایت عباس با معتصم بیعت کرد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۵۹.</ref>. | معتصم قبل از خلافت والی [[شام]] و [[مصر]] بود. مأمون هنگام مرگ، با توجه به محبوبیت فرزندش عباس نزد سپاهیان، معتصم را جانشین خود کرد؛ چون معتصم را شایسته برای حفظ دولت عباسی میدید<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref>. [[بیعت]] با معتصم در روز وفات مأمون بود؛ ابتدا سپاهیان از اطاعت وی سرباز زدند و میخواستند عباس فرزند مأمون را بهخلافت برگزینند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref>؛ اما عباس به احترام وصیت پدر اولین نفر بود<ref> ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۵، ۱۴۱۳ق، ص۲۷.</ref> که با عموی خویش بیعت کرد و سپاه هم از او تبعیت نمود<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۵؛ ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ۱۹۹۲م، ص۱۳۸.</ref>. برخی گفتهاند که نزاعی ما بین آنها در مجلس صورت گرفت و در نهایت عباس با معتصم بیعت کرد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۵۹.</ref>. | ||
=اقدامات سیاسی= | == اقدامات سیاسی == | ||
معتصم بعد از آنکه قدرت را به دست گرفت، برای تثبیت حکومت خود، تغییراتی را در زمینه سیاست شکل داد. وی به علت بیاعتمادی به افراد عرب و ایرانی، از وزرا و فرماندهان ترک استفاده کرد و برای کنترل بیشتر پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد و سیاست مأمون در زمینه خلقت [[قرآن]] و تفتیش عقاید را پی گرفت. | معتصم بعد از آنکه قدرت را به دست گرفت، برای تثبیت حکومت خود، تغییراتی را در زمینه سیاست شکل داد. وی به علت بیاعتمادی به افراد عرب و ایرانی، از وزرا و فرماندهان ترک استفاده کرد و برای کنترل بیشتر پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد و سیاست مأمون در زمینه خلقت [[قرآن]] و تفتیش عقاید را پی گرفت. | ||
==استفاده از ترکان== | === استفاده از ترکان === | ||
معتصم که به افراد ایرانی و عرب اطمینان نداشت سعی در جذب سپاهیان ترک کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref> و سعی نمود از عصبیت ترکان از آن جهت که مادرش از ترکان بود<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.</ref>، برای حفظ حکومت خود استفاده نماید و در سطحی گسترده اقدام به استخدام غلامان ترک کرد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۴۶۵.</ref>. معتصم مناصب مهم و ولایتهای بزرگ را به آنها واگذار کرد<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>. با ورود ترکان به دستگاه خلافت رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی شکل گرفت. معتصم با این کار خود زمینه را برای افول حکومت عباسی فراهم نمود<ref> خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>. | |||
معتصم که به افراد ایرانی و عرب اطمینان نداشت سعی در جذب سپاهیان ترک کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی( | |||
=== انتقال پایتخت به سامرا === | |||
در سال ۲۲۱ق معتصم عباسی، پایتخت را از بغداد به سامرا انتقال داد. بنابر نقل [[ابن اثیر]]، معتصم، دلیل انتقال پایتخت را ترس از شورش سپاهیان و کشته شدن غلامانش دانسته است. بر این اساس، معتصم عباسی برای پایتخت خلافت خود در پی محلی بوده که بتواند بر سپاه خود اشراف داشته و در صورت لزوم بتواند از راه خشکی و آبی بر آنها تسلط یابد<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۶، ۱۹۶۵م، ص۴۵۱.</ref>. برخی دیگر علت این انتقال را، فراوانی سپاهیان ترک عنوان میکنند که معتصم آنان را به خدمت گرفته بود و بغداد ظرفیت تمام نیروهای ترک را نداشت و مزاحمت مردم را در پی داشت<ref> ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۵۰.</ref> و سبب نارضایتی مردم و تهدید آنان شد؛ لذا معتصم تصمیم گرفت تا جای مناسبی را در نظر بگیرد؛ از همین رو سامرا را انتخاب کرد<ref> ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۵۲.</ref>. وی آن جا را آباد ساخت و دارالخلافه خواند و نظامیان ترک را در آن سکنی داد. سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخها، گردشگاهها، بازارها، [[مساجد]] و عمارتهای عظیم در آن ایجاد شد<ref>خلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۸۰ به بعد.</ref>. | در سال ۲۲۱ق معتصم عباسی، پایتخت را از بغداد به سامرا انتقال داد. بنابر نقل [[ابن اثیر]]، معتصم، دلیل انتقال پایتخت را ترس از شورش سپاهیان و کشته شدن غلامانش دانسته است. بر این اساس، معتصم عباسی برای پایتخت خلافت خود در پی محلی بوده که بتواند بر سپاه خود اشراف داشته و در صورت لزوم بتواند از راه خشکی و آبی بر آنها تسلط یابد<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۶، ۱۹۶۵م، ص۴۵۱.</ref>. برخی دیگر علت این انتقال را، فراوانی سپاهیان ترک عنوان میکنند که معتصم آنان را به خدمت گرفته بود و بغداد ظرفیت تمام نیروهای ترک را نداشت و مزاحمت مردم را در پی داشت<ref> ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۵۰.</ref> و سبب نارضایتی مردم و تهدید آنان شد؛ لذا معتصم تصمیم گرفت تا جای مناسبی را در نظر بگیرد؛ از همین رو سامرا را انتخاب کرد<ref> ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۵۲.</ref>. وی آن جا را آباد ساخت و دارالخلافه خواند و نظامیان ترک را در آن سکنی داد. سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخها، گردشگاهها، بازارها، [[مساجد]] و عمارتهای عظیم در آن ایجاد شد<ref>خلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۸۰ به بعد.</ref>. | ||
==ادامه دوران | === ادامه سیاست و دوران محنت مأمون === | ||
مأمون در وصیتش از معتصم خواسته بود که سیاست محنه او را دنبال کند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۴۷.</ref>. معتصم فردی عالم و دانشمند نبود اما گرایش به [[مذهب]] [[معتزله]] داشت و وزیران و درباریان را از معتزله انتخاب نمود<ref> ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۷.</ref>؛ به همین علت [[احمد بن ابی داوود]] که از پیشوایان معتزلیان بود را قاضیالقضات کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.</ref>. او سیاست مأمون را دنبال کرد و در مورد خلق [[قرآن]]، مردم را مورد بازجویی و امتحان قرار داد<ref> ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۷.</ref>. [[احمد بن حنبل]] از معروفترین افرادی است که به این خاطر به شدت شکنجه شد<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۲؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۳۲؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۴۳.</ref>. احمد بن نَصر خُزاعی نیز اعدام گردید و بشر بن ولید را که قاضی القضات بود در خانه خود حبس کرد<ref>رضایی، عصر محنه در تمدن مسلمانان، شماره ۱۹، ۱۳۷۳ش.</ref>. | |||
== اقدامات نظامی == | |||
بنابر برخی پژوهشهای تاریخی، در دوران حکومت معتصم، که مقارن با [[امامت]] امام جواد (علیهالسلام) بود، بیش از پنجاه قیام توسط علویان و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴-۲۲۲.</ref>. | |||
مهمترین این قیامها عبارتند از: | |||
# شورش زُطها<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۸-۱۱؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵ق، ج۶، ص۴۴۳-۴۴۴؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>، | |||
# شورش [[بابک خرمدین]]<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۳-۴۷۵؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۳۱-۵۵؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۷۸-۱۸۳؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۸، ص۴۳۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۷.</ref>، | |||
# شورش [[مازیار]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۸۰-۸۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۹۵-۵۰۴؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۲۴.</ref>، | |||
# شورش [[مبرقع]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۱۶-۱۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۵۲۲.</ref>، | |||
# شورش جعفر کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۴.</ref>، | |||
# و شورش عُجَیف بن عنبسه و عباس بن مأمون<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۷۱-۷۹.</ref>. | |||
معتصم پس از مغلوب کردن بابک، بدون درنگ با سپاهی عظیم به سوی [[روم]] حرکت کرد<ref> طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۵۷.</ref>. و پس از شکستدادن سپاه اعزامی از جانب امپراطوری روم، عموریه را در سال ۲۲۳ق فتح کرد<ref> طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۵۷-۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۸.</ref>. | |||
معتصم | == مقابله با علویان == | ||
سیاست معتصم در قبال [[علویان]]، بسیار سختگیرانه بود. معتصم برخلاف مأمون بر [[شیعیان]] سختگیری بسیار کرد و تمام فعالیتهای آنان را به دقت زیر نظر داشت. همین امر سبب بعضی از قیامها شد<ref> طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>. | |||
= | === قیام محمد بن قاسم طالقان === | ||
محمد بن قاسم بن علی ملقب به صوفی<ref> مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref> از نوادگان [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] در سال ۲۱۹ق با شعار الرضا من آل محمد<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲. </ref> بر علیه معتصم در طالقان در شرق [[خراسان]]<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۹.</ref> قیام کرد. دلیل آن چنین ذکر شده است که معتصم وقتی به خلافت رسید، محمد بن قاسم را فراخواند تا فعالیتهای او را مورد بررسی و تحقیق قرار دهد. محمد بن قاسم پس از اطلاع از تصمیم معتصم از کوفه به خراسان گریخت<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref>. بسیاری از مردم [[خراسان]] به دور او جمع شدند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۴.</ref>؛ اما حرکت او فاقد سازمان دهی بود و خطر جدی برای حکومت معتصم نبود. | |||
معتصم به امیر خراسان، عبدالله بن طاهر دستور داد با او مقابله کند<ref> اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref>. محمد شکست خورد و به [[نیشابور]] گریخت. وی سرانجام دستگیر و در سامرا زندانی شد؛ اما به کمک برخی از پیروانش از زندان فرار کرد و تا پایان عمر مخفیانه زیست<ref>ابن اثیر، الکامل، بیروت، ج۶، ص۴۴۲-۴۴۳؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۷.</ref>. [[ابوالفرج اصفهانی]] معتقد است که او به واسط رفت و در آنجا سکنی گزید<ref> اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۷۱.</ref>. برخی معتقدند که در روزگار متوکل گرفتار شده و در زندان درگذشت. این قیام به عنوان بارزترین انقلاب علویان پس از [[شهادت]] [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسلام)]] شناخته میشود<ref> خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>. | |||
== | === شهادت امام جواد (علیهالسلام) === | ||
امام جواد (علیهالسلام) به دستور معتصم، مسموم و به شهادت رسید. او برای آنکه بتواند فعالیتهای [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]] را به دقت زیر نظر داشته باشد ایشان را دستگیر کرده و به سامرا برد و در همان سال امام به شهادت رسید<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref>. | |||
دلایل فراوانی برای شهادت امام جواد (علیهالسلام) به دست معتصم نقل شده است. یکی از دلایل یاد شده برای شهادت امام به دست معتصم، هراسی است که او از ناحیه ازدواج امام و ام فضل دختر مأمون احساس میکرد. معتصم بیم آن داشت که اگر از این ازدواج فرزندی به هم رسد، خلافت او با خطری جدی مواجه میشود چرا که این فرزند میتوانست بر اساس انتساب همزمان به امام و مأمون، به راحتی ادعای خلافت کند<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۸.</ref>. معتصم با تطمیع، ام فضل را متقاعد ساخت تا امام را مسموم و به شهادت برساند. | |||
برخی علت شهادت امام را سعایت ابن ابی داود، قاضی القضات معتصم، میدانند<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref> که به علت حسادت بیش از حد به امام، سعایت ایشان را نزد معتصم کرد و همین سبب شد تا معتصم ایشان را مسموم کند<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (علیهالسلام)، ۱۳۸۴ش، ص۴۳۰.</ref>؛ هر چند شهادت امام جواد (علیهالسلام) برای [[شیخ مفید]] ثابت نشده است و قائل است که به مرگ طبیعی رحلت نمودهاند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref>. سیاست معتصم در زمان امام هادی (علیهالسلام) به علت اقتصاد سرشار حکومت عباسی که سبب کاهش دستیابی حامیان علویان برای عملیات نظامی شده بود، تحمل و مدارا با علویان بود و سختگیریهای سابق را نکرد<ref> حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.</ref>. | |||
=وفات= | == وفات == | ||
معتصم در ۸ [[ربیعالاول]] سال ۲۲۷ق درگذشت و در [[سامرا]]، دفن شد<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴.</ref>. درباره علت [[مرگ]] او چنین نقل شده است که در اول [[محرم الحرام|ماه محرم]] سال ۲۲۷ق حجامت کرد در پی آن به مرضی دچار شد و به علت همان مرض تب شدیدی نمود و در همان بیماری مرد<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۹، ص۱۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۵۲۴.</ref>. او پسرش هارون واثق را ولی عهد خود کرده بود و هیچکس در ولایت عهدی با او مشارکت نداشت<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:شخصیتهای تاریخی]] | |||
[[رده:خلفای عباسی]] | [[رده:خلفای عباسی]] | ||