جمیل بن دراج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
خط ۲۹: خط ۲۹:


== ویژگی‌های جمیل دراج ==
== ویژگی‌های جمیل دراج ==
از پاره‌ای‌ روایات‌ و گفتگوهای‌ اصحاب‌ امامیه‌ با او برمی‌آید که‌ به‌ نیک‌ محضری‌ و پرفایدگی‌ مجلس‌ اشتهار داشته‌ و از عالمان‌ اهل‌ عبادت‌ و ورع‌ و ادب‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شده‌ است‌ (رجوع کنید به کشّی‌، ص‌134).  
از پاره‌ای‌ روایات‌ و گفتگوهای‌ اصحاب‌ امامیه‌ با او برمی‌آید که‌ به‌ نیک‌ محضری‌ و پرفایدگی‌ مجلس‌ اشتهار داشته‌ و از عالمان‌ اهل‌ عبادت‌ و ورع‌ و ادب‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شده‌ است‌<ref>(رجوع کنید به کشّی‌، ص‌134).</ref>.  
تواضع وى، ستودنی است. این حقیقت، از گفتگوى ابن ابى عمیر با او معلوم مى گردد. ابن ابى عمیر مى گوید:
تواضع وى ستودنی است. این حقیقت، از گفتگوى ابن ابى عمیر با او معلوم مى گردد. ابن ابى عمیر مى گوید:
به جمیل گفتم: محضر درس تو چه باشکوه برقرار است! گفت: آرى؛ به خدا سوگند، ما نزد زرارة بن اعین، جز به منزله کودکان مکتبى که اطراف معلّمشان باشند، نبودیم. رجال الکشى، ص 134، ش 213 و نیز رجوع شود به: ص 154، ش 252و ش 154.
به جمیل گفتم: محضر درس تو چه باشکوه برقرار است! گفت: آرى؛ به خدا سوگند، ما نزد زرارة بن اعین، جز به منزله کودکان مکتبى که اطراف معلّمشان باشند، نبودیم<ref>رجال الکشى، ص 134، ش 213 و نیز رجوع شود به: ص 154، ش 252و ش 154.</ref>.
جمیل، در میدان عبادت و تقوا نیز مقامى منیع داشته و سجده هاى طولانى او زبانزد خاص و عام بوده همان، ص 252، ش 469 و نیز ص 211، ش 373و در علوم زمان خود، تبحّر و نزد محدّثان، منزلتى رفیع داشته است.وى با اینکه از نظر مالى وضع چندان خوبى نداشت، از همکارى با جائران سخت پرهیز مى کرد.
جمیل، در میدان عبادت و تقوا نیز مقامى منیع داشته و سجده هاى طولانى او زبانزد خاص و عام بوده <ref>همان، ص 252، ش 469 و نیز ص 211، ش 373</ref>و در علوم زمان خود، تبحّر و نزد محدّثان، منزلتى رفیع داشته است. وى با اینکه از نظر مالى وضع چندان خوبى نداشت، از همکارى با جائران سخت پرهیز مى کرد.
 
== جمیل در کلام رجالیون و راوى شناسان ==
== جمیل در کلام رجالیون و راوى شناسان ==
• نجاشى او را این گونه ستوده است: شیخنا و وجه الطائفة، ثقة، روى عن أبى عبداللّه وأبى الحسن ـ علیهما السلام. <ref>رجال النجاشى، ص 126، ش 328</ref>
• نجاشى او را این گونه ستوده است: شیخنا و وجه الطائفة، ثقة، روى عن أبى عبداللّه وأبى الحسن ـ علیهما السلام. <ref>رجال النجاشى، ص 126، ش 328</ref>

نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۴

جَمیل بنِ درّاج
نام کاملجَمیل بنِ درّاج
اطلاعات شخصی
محل تولدکوفه
روز درگذشتبین سال‌های120 تا 203 .قمری
فعالیت‌هااز اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) و امام کاظم (علیه‌السلام)، از اصحاب اجماع و از اولین فقهای شیعه

جمیل بن دراج ابومحمد نخعى، معروف به جمیل بن دراج کوفی از راویان و محدّثان مهم شیعه است وى از یاران امام موسى کاظم(ع) نیز بوده و از اصحاب اجماع است.

نسب و خاندان

جمیل بن درّاج کوفى ابومحمد (ابوعلی) نخعى است، ابن فضّال، کنیه وى را «ابومحمد» مى‌داند[۱]گفته‌ ابن‌فضّال‌به‌ دلیل‌ نزدیکی‌ زمانی‌ درست‌تر دانسته‌ شده‌ است‌[۲]. وی از راویان و محدّثان شیعه است و از اصحاب اجماع؛ بلکه افقه اصحاب امام صادق (ع) به شمار آمده است، [۳] وى از یاران امام موسى کاظم(ع) نیز بوده است[۴].

تاریخ تولد جمیل بن درّاج معلوم نیست؛ اما چون از اصحاب امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ بوده‌، حداقل‌ دو دهه قبل از شهادت‌ امام‌ صادق‌ (۱۴۸ ق) متولد شده است. پدرش‌، ابوالصَبیح‌ درّاج،‌ بقال بود[۵] و برادر کوچک‌ترش‌ نوح‌ بن‌ درّاج‌، از راویان‌ ثقه‌ و شیعیان‌ موَجَّهِ کوفه‌ و قاضی‌ آن‌ دیار و در برهه‌ای‌ قاضی‌ بخش‌ شرقی‌ بغداد بود[۶].

ایشان در کوفه متولد شده‌اند؛ لذا مشهور به جمیل بن درّاج کوفی هستند. از آنجا که خاندانِ وی‌ با قبیله‌ نَخَع‌ کوفه‌ پیوند ولاء (= وابستگی‌ حمایتی‌) داشتند،[۷] به‌ همین‌ سبب‌ او را نَخَعی‌[۸] یا مَوْلی‌النَّخَع‌ ([۹] خوانده‌اند.

ویژگی‌های جمیل دراج

از پاره‌ای‌ روایات‌ و گفتگوهای‌ اصحاب‌ امامیه‌ با او برمی‌آید که‌ به‌ نیک‌ محضری‌ و پرفایدگی‌ مجلس‌ اشتهار داشته‌ و از عالمان‌ اهل‌ عبادت‌ و ورع‌ و ادب‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شده‌ است‌[۱۰]. تواضع وى ستودنی است. این حقیقت، از گفتگوى ابن ابى عمیر با او معلوم مى گردد. ابن ابى عمیر مى گوید: به جمیل گفتم: محضر درس تو چه باشکوه برقرار است! گفت: آرى؛ به خدا سوگند، ما نزد زرارة بن اعین، جز به منزله کودکان مکتبى که اطراف معلّمشان باشند، نبودیم[۱۱]. جمیل، در میدان عبادت و تقوا نیز مقامى منیع داشته و سجده هاى طولانى او زبانزد خاص و عام بوده [۱۲]و در علوم زمان خود، تبحّر و نزد محدّثان، منزلتى رفیع داشته است. وى با اینکه از نظر مالى وضع چندان خوبى نداشت، از همکارى با جائران سخت پرهیز مى کرد.

جمیل در کلام رجالیون و راوى شناسان

• نجاشى او را این گونه ستوده است: شیخنا و وجه الطائفة، ثقة، روى عن أبى عبداللّه وأبى الحسن ـ علیهما السلام. [۱۳] • شیخ طوسى، درباره وى مى گوید :له أصل و هو ثقة. [۱۴] • کشّى، او را از اصحاب اجماع دانسته و روایاتى در مدح و منزلت والا و وثاقتش نقل کرده است[۱۵]و از ثعلبة بن میمون (ابواسحاق فقیه) نقل مى کند که او فقاهت جمیل بن درّاج را بر عبداللّه بن مسکان، عبداللّه بن بکیر، حمّاد بن عیسى، حمّاد بن عثمان وابان بن عثمان، ترجیح مى دهد. [۱۶] • در «الفائق» آمده است: … من ثقات محدّثى و فقهاء و وجوه الامامیة وله کتاب. [۱۷] • محدّث قمى درباره او گفته است: ثقه جلیل القدر ووجه الطائفه، از اصحاب حضرت صادق(ع) و موسى(ع) و از اصحاب اجماع است. [۱۸]

جایگاه علمی جمیل بن دراج

جمیل‌بن‌ درّاج‌ در حدیث‌ از مشهورترین‌ و موثق‌ترین‌ راویان‌ شیعه‌ است‌ که‌ تمامی‌ رجالیان‌ وی‌ را توثیق‌ و تمجید کرده‌ [۱۹] و او را با عناوینی‌ چون‌ ثقه‌، شیخ‌ و وجه‌الطائفة ستوده‌اند [۲۰] که‌ هر کدام‌ از این‌ عناوین‌، به‌ تنهایی‌، بر اعتبار روایات‌ او نزد نقادان‌ حدیث‌ دلالت‌ می‌کند [۲۱] علاوه‌ بر این‌، کَشّی‌ [۲۲] وی‌ را در زمره‌ هجده‌ تن‌ فقیهی‌ ذکر کرده‌ است‌ که‌ اصحاب‌ امامیه‌ (العِصابة‌) بر صحت‌ روایات‌، تصدیق‌ اقوال‌ و فقاهت‌ آنها اتفاق‌ نظر و اجماع‌ دارند. [۲۳] این‌ هجده‌ تن‌ در اصطلاح‌ حدیثی‌ شیعه‌، به‌ اصحاب‌ اجماع‌ معروف‌اند [۲۴] و بالاترین‌ درجات‌ اعتماد و وثاقت‌ را در فقه‌ و حدیث‌ شیعه‌ دارند. جمیل‌بن‌ درّاج‌ موثق‌ترین‌ و فقیه‌ترین‌ فرد از گروه‌ دوم‌ [۲۵] اصحاب‌ جوان‌ امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌) به‌ شمار آمده‌ است‌ [۲۶] نام‌ او در 570 روایت‌، در کتب‌ اربعه‌، به‌ صورت‌ جمیل‌بن‌ درّاج‌ (خوئی‌، ج‌4، ص‌152) و دهها بار با نام‌ جمیل‌ [۲۷] در اسناد یاد شده‌ است‌. چون‌ نام‌ جمیل‌، میان‌ جمیل‌بن‌ درّاج‌ و جمیل‌بن‌ صالح‌، از اصحاب‌ موثق‌ امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌، مشترک‌ و محتمل‌ است‌، وی‌ براساس‌ طبقه‌ و نام‌ قبل‌ و بعد در سلسله‌ سند، شناسایی‌ می‌شود [۲۸] روایات‌ جمیل‌ بن‌ درّاج‌ در کتب‌ حدیثی‌، بیشتر درباره‌ عقاید، اخلاق‌، آداب‌، و ابواب‌ مختلف‌ فقه‌ است‌ که‌ خود حاکی‌ از گستردگی‌ دانش‌ فقهی‌ اوست‌. وی‌ نزدیک‌ سیصد حدیث‌ را مستقیماً از امام‌ باقر، امام‌ صادق‌ و امام‌ کاظم‌ روایت‌ کرده‌ که‌ در این‌ میان‌، روایات‌ او از امام‌ صادق‌ بسیار بیشتر است‌. [۲۹] علاوه‌ بر این‌، از پنجاه‌ و اندی‌ راوی‌ حدیث‌ نقل‌ کرده‌ است‌ که‌ غالباً از اصحاب‌ امام‌ صادق‌ بوده‌اند. [۳۰]

اصل و کتاب جمیل بن دراج

از جمیل‌ سه‌ تألیف‌ گزارش‌ شده‌ است‌: یکی‌ به‌ صورت‌ مستقل‌، دیگری‌ تألیف‌ مشترک‌ با مُرازم‌بن‌ حکیم‌ اَزْدی‌ مدائنی‌ و سومی‌ تألیف‌ مشترک‌ با محمدبن‌ حُمران‌ [۳۱] از تألیف‌ مستقل‌ او گاهی‌ با تعبیر اصل‌ * ــ که‌ حاکی‌ از اعتبار آن‌ در مجموعه‌ احادیث‌ شیعه‌ است‌ــ و گاهی‌ با نام‌ کتاب‌ یاد شده‌ است‌ [۳۲] این‌ اختلاف‌ تعبیر نباید موجب‌ تصور دو تا بودن‌ آنها شود [۳۳] طرق‌ نقل‌ اصل‌ جمیل‌ بسیار متعدد است‌ که‌ از آن‌ میان‌، محمدبن‌ ابی‌عمیر در طریق‌ نجاشی‌ و شیخ‌ طوسی‌ و ابوغالب‌ زراری‌اند؛ علی‌بن‌ حدید در طریق‌ ابوغالب‌ زراری‌ است‌، جعفربن‌ محمدبن‌ حکیم‌ در طریق‌ ابوغالب‌ زراری‌ است‌ و صفوان‌بن‌ یحیی‌ در طریق‌ شیخ‌ طوسی‌ [۳۴] به‌ جز بخش‌ کوتاهی‌ از اصل‌ این‌ کتاب‌، که‌ ابن‌ادریس‌ حلّی‌ در پایان‌ کتاب‌السرائر [۳۵] آورده‌، دیگر بخشهای‌ آن‌ به‌ تفاریق‌ در آثار مختلف‌ امامی‌ آمده‌ است‌ [۳۶] دو کتاب‌ دیگر او نیز دارای‌ راویان‌ بسیارند که‌ از آن‌ جمله‌ علی‌بن‌ حدید است‌ که‌ نجاشی‌، کتاب‌ مشترک‌التألیف‌ جمیل‌بن‌ درّاج‌ و مُرازم‌بن‌ حکیم‌ را، با چند واسطه‌ از علی‌بن‌ حدید، نقل‌ کرده‌ است‌ [۳۷]

لغزش جمیل بن دراج:

پس‌ از شهادت‌ امام‌ کاظم فتنه واقفیه پیش آمد و جمیل‌ هم اندک‌مدتی در امامت‌ امام رضا علیه‌السلام‌ شک‌ داشت‌ و ازاین‌رو جزو واقفیه‌ به‌ شمار آمد، اما پس‌ از ملاحظه‌ شواهد دالّ بر امامت‌ امام‌ رضا، به‌ همراه‌ جمعی‌ از اصحاب‌ بزرگ‌ امام‌ کاظم‌ علیه‌السلام‌، همچون‌ احمدبن‌ محمد بَزَنْطی‌ و یونس‌بن‌ یعقوب‌، از این‌ نظر عدول‌ کرد و از وفاداران‌ امام‌ رضا شد [۳۸]

مشایخ و راویان

جمیل بن درّاج از یاران و راویان امام صادق، امام کاظم و امام‌ رضا (علیهم‌السلام‌) بوده است. صاحب «معجم رجال الحدیث»، روایاتى را که وى از معصوم (امامان باقر، صادق، موسى، رضا ـ علیهم السلام ـ) نقل کرده است، به 239 مورد مى رساند. [۳۹] جمیل‌ از حاملان‌ احادیث‌ خاص‌ امامان‌ محسوب‌ می‌شد و حتی‌ امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ او را از نقل‌ برخی‌ احادیث‌ برحذر می‌داشت‌، زیرا موجب‌ تکذیب‌ جمیل‌ می‌شد [۴۰] جمیل دراج از بیش از چهل راوی، اخذ حدیث کرده است که بیشتر آنان، از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بوده اند، از جمله: • زرارة ‌بن‌ اعین‌ (با 92 روایت‌)؛ • محمدبن‌ مسلم‌ (با 55 روایت‌)؛ [۴۱] • فُضَیل‌بن‌ یسار بصری‌؛ • ابوبصیر؛ • عبداللّه‌ بن‌ بُکَیر بن‌ اعین‌؛ • ابان بن تغلب؛ • حمران بن اَعین؛ • حمزه بن حمران؛ • و… .

ظاهراً جمیل در بسیاری‌ از نقلهای‌ یک‌ واسطه‌ای‌ از معصوم‌ علیه‌السلام‌، طرق‌ متعدد داشته‌، به‌ همین‌ دلیل‌ در افزون‌ بر پنجاه‌ روایت‌ او در کتب‌ حدیثی‌، واسطه‌ وی‌ تا امام‌ با این‌ عبارات‌ یاد شده‌ است‌: عن‌ بعض‌ اصحابنا، عن‌ جماعه‌ من‌ اصحابنا، و عن‌ بعض‌ اصحابه‌ [۴۲]

بیش‌ از چهل‌ تن‌ از جمیل‌ روایت‌ کرده‌اند[۴۳] که‌، به‌ ترتیب‌ فراوانی روایات‌ منقول‌، عبارت‌اند از: • محمدبن‌ اَبی‌عُمَیرِ اَزْدی‌، • علی‌بن‌ حَدید، • احمدبن‌ محمدبن‌ اَبی‌نَصْر بَزَنْطی‌، • جعفربن‌ محمدبن‌ حکیم‌ [۴۴] همچنین‌ برخی‌ از بزرگان‌ فقه‌ و حدیث‌ از ناقلان‌ احادیث‌ اویند: • حسن‌بن‌ محبوب‌ سرّاد (زرّاد)؛ • یونس‌بن‌ عبدالرحمان؛ • حَمّادبن‌ عثمان‌؛ • حسن‌بن‌ علی‌بن‌ فَضّال‌؛ • صَفْوان‌بن‌ یحیی‌؛ • عبداللّه‌بن‌ مُغیره‌ بَجَلی‌. [۴۵](به‌ این‌ ترتیب‌، نُه‌ تن‌ از حدود چهارده‌ تن‌ اصحاب‌ اجماع‌ (با توجه‌ به‌ اختلاف‌نظر در افراد طبقه‌ سوم‌) به‌ نقل‌ احادیث‌ او پرداخته‌اند) . و نیز:

  • ابن ابی عمیر،
  • ابن ابی نصر بَزَنْطی،
  • حمّاد بن عثمان،
  • فضّالة بن ایوب،
  • صالح بن عقبه،
  • ابو مالک حضرمی
  • و… .

صاحب «معجم رجال الحدیث»، روایات منقول وی را از امامان معصوم (علیهم السلام) را به ۲۳۹ مورد می رساند، نقل او از امام‌ صادق‌ علیه السلام بیشتر است. از جَمیل بن دَرّاج، در کتب اربعه، ۵۷۰ حدیث نقل شده است، بیشتر روایات‌ وی‌ درباره‌ عقاید، اخلاق‌، آداب‌ و ابواب‌ مختلف‌ فقه‌ است‌ که‌ حاکی‌ از تخصص او در علوم متعدد اسلامی است. [۴۶]

درگذشت و مدفن

ایشان، در پایان عمر با برکت خود، نابینا شد و در زمان حضرت رضا(ع) (قرن دوم هجری) رحلت کرد [۴۷] و در طارمیه، کنار دجله، مدفون شد. [۴۸]


پانویس

  1. ر.ک: رجال نجاشى، چاپ جامعه مدرسین، ص 126، ش 328.
  2. (تستری‌، ج‌2، ص‌714).
  3. رجال الکشى، شیخ طوسى، تصحیح حسن مصطفوى، ص 375، ش 705 و نیز بنگرید به شماره هاى 467 و 468.
  4. رجال الطوسى، چاپ جامعه مدرسین، ص 176، ش 2101 (از اصحاب امام صادق (ع) و ص 333، ش 4964 (از اصحاب امام کاظم ـ ع ـ)؛ رجال النجاشى، ص 126؛خلاصة الأقوال، تحقیق نشر الفقاهة، ص 92، ش 209
  5. (کشّی‌، ص‌252)
  6. (رجوع کنید به همان‌، ص‌251؛ خطیب‌ بغدادی‌، ج‌15، ص‌432، 435).
  7. (رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌126؛ سمعانی‌، ج‌5، ص‌473)،
  8. (نجاشی‌، همان جا)
  9. طوسی‌، 1415، ص‌177)
  10. (رجوع کنید به کشّی‌، ص‌134).
  11. رجال الکشى، ص 134، ش 213 و نیز رجوع شود به: ص 154، ش 252و ش 154.
  12. همان، ص 252، ش 469 و نیز ص 211، ش 373
  13. رجال النجاشى، ص 126، ش 328
  14. الفهرست، ص 94، ش 154
  15. رجال الکشى، شماره هاى 213، 252، 373، 467، 469 و 705
  16. همان، ص 375، ش 705
  17. الفائق، ج 1، ص 209
  18. تحفة الأحباب فى نوادر آثار الأصحاب، شیخ عباس قمى، دارالکتب الاسلامیة، ص 73
  19. (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به کشّی‌، ص‌251؛ تستری‌، ج‌2، ص‌712ـ 715؛ خوئی‌، ج‌4، ص‌149ـ 150)
  20. (رجوع کنید به نجاشی‌، همان جا؛ طوسی‌، 1420، ص‌114)
  21. (رجوع کنید به حرّ عاملی‌، ج‌30، ص‌288ـ 289؛ صدر، ص‌386ـ 394، 398ـ 399).
  22. (ص‌375)
  23. کشّی‌ (ص‌238، 375، 556)
  24. (رجوع کنید به نوری‌، ج‌7، ص‌7ـ 68؛ سبحانی‌، ص‌163ـ 202)
  25. (به‌ تعبیر کشّی‌، ص‌375:
  26. (ابن‌داوود حلّی‌، ص‌66).
  27. (همان‌، ج‌4، ص‌146)
  28. (برای‌ تفصیل‌ بیشتر رجوع کنید به کاظمی‌، ص‌31ـ 33؛ اردبیلی‌، ج‌1، ص‌166ـ 167؛ امین‌، ج‌4، ص‌221، به‌ نقل‌ از طریحی‌).
  29. ر. ک: خوئی‌، ج‌4، ص‌153ـ 154، 442.
  30. (همان‌، ج‌4، ص‌152ـ 153).
  31. (رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌127).
  32. (رجوع کنید به همان جا؛ طوسی‌، 1420، ص‌114).
  33. (رجوع کنید به آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌2، ص‌145، ج‌6، ص‌319).
  34. (رجوع کنید به زراری‌، ص‌165، 173؛ نجاشی‌؛ طوسی‌، 1420، همانجاها).
  35. (ج‌3، ص‌567ـ 568)
  36. (رجوع کنید به مدرسی‌ طباطبائی‌، دفتر 1، ص‌369).
  37. (رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌127، 424).
  38. (رجوع کنید به طوسی‌، 1411، ص‌71).
  39. معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 125.
  40. (کشّی‌، ص‌251).
  41. (همان‌، ج‌4، ص‌152)
  42. (رجوع کنید به همان‌، ج‌4، ص‌455ـ 456).
  43. (رجوع کنید به همان‌، ج‌4، ص‌153)
  44. (همان‌، ج‌4، ص‌449).
  45. (همان‌، ج‌4، ص‌153).
  46. براى اطلاع بیشتر از شرح حال جمیل بن درّاج، رجوع شود به: اتقان المقال، ص 35؛ أضبط المقال، ص 492؛ أعیان الشیعة، ج 4، ص 220؛ ایضاح الاشتباه، ص 21؛ الاختصاص، ص 64، 205، 280 و 281؛ أحسن التراجم، ج 1، ص 124؛ شرح مشیخة الفقیه، ص 17؛ بهجة الآمال، ج 2، ص 585؛ التحریرالطاووسى، ص 70؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 231؛ توضیح الاشتباه، ص 97؛ جامع الرواة، ج 1،ص 165؛ جامع المقال، ص 59؛ خاتمه مستدرک، ص 585، 592و 609؛ رجال البرقى، ص 21؛ الکنى والألقاب، ج 1، ص 272(در ترجمه ابن درّاج اندلسى)؛ مجمع الرجال، ج 2، ص 50؛ معجم رجال الحدیث، ج 22، ص 174؛ نقد الرجال، ص 76؛ هدایة المحدّثین، ص 31؛ الوجیزه مجلسى، ص 30؛ رجال الأنصارى، ص 55و 76؛ ثقات الرواة، ج 1، ص 174و 175؛ منهج المقال، ص 87؛ منتهى المقال، ص 82؛ سفینة البحار، ج 1، ص 181.
  47. خلاصة الأقوال، ص 92، ش 209 و نجاشی‌، ص‌127.
  48. تنقیح المقال، ج 1، ص 232

منابع

دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله "جمیل بن دراج"، ص ۴۸۹۸. آقا بزرگ‌ طهرانی‌؛ ابن‌ادریس‌ حلّی‌، کتاب ‌السرائر الحاوی‌ لتحریر الفتاوی، قم‌ 1410ـ 1411؛ ابن ‌داوود حلّی‌، کتاب‌ الرجال‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ 1342ش‌؛ محمدبن‌ علی‌ اردبیلی‌، جامع‌الرواة‌ و ازاحة‌ الاشتباهات‌ عن‌الطرق‌ و الاسناد، بیروت‌ 1403/1983؛ امین‌؛ تستری‌؛ حرّعاملی‌؛ خطیب‌ بغدادی‌؛ خوئی‌؛ احمدبن‌ محمد زراری‌، رساله‌ ابی‌غالب‌ الزراری‌ الی‌ ابن‌ابنه‌ فی‌ ذکر آل‌ اعین‌ ، چاپ‌ محمدرضا حسینی‌، قم‌ 1411؛ جعفر سبحانی‌، کلیات‌ فی‌ علم‌الرجال‌، قم‌ 1414؛ سمعانی‌؛ حسن‌ صدر، نهایة ‌الدرایه‌ فی‌ شرح ‌الرسالة الموسومة بالوجیزة ‌للبهائی، چاپ‌ ماجد غرباوی‌، [ قم‌ ? 1413 ]؛ محمدبن‌ حسن‌ طوسی‌، رجال‌الطوسی‌ ، چاپ‌ جواد قیومی‌ اصفهانی‌، قم‌ 1415؛ همو، فهرست‌ کتب‌الشیعة‌ و اصولهم‌ و اسماء المصنفین‌ و اصحاب‌ الاصول‌ ، چاپ‌ عبدالعزیز طباطبائی‌، قم‌ 1420؛ همو، کتاب‌الغیبة، چاپ‌ عباداللّه‌ طهرانی‌ و علی‌احمد ناصح‌، قم‌ 1411؛ محمدامین‌بن‌ محمدعلی‌ کاظمی‌، هدایة ‌المحدثین‌ الی‌ طریقة‌ المحمدین‌، چاپ‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌ 1405؛ محمدبن‌ عمرکشّی‌، اختیار معرفة ‌الرجال، [ تلخیص‌ ] محمدبن‌ حسن‌ طوسی‌، چاپ‌ حسن‌ مصطفوی‌، مشهد 1348ش‌؛ حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، میراث‌ مکتوب‌ شیعه‌ از سه‌ قرن‌ نخستین‌ هجری‌ ، دفتر 1، ترجمه‌ علی‌ قرائی‌ و رسول‌ جعفریان‌، قم‌ 1383ش‌؛ احمدبن‌ علی‌ نجاشی‌، فهرست‌ اسماء مصنّفی‌ الشیعة‌ المشتهر برجال‌ النجاشی‌، چاپ‌ موسی‌ شبیری‌ زنجانی‌، قم‌1407؛ حسین‌بن‌ محمدتقی‌ نوری‌، خاتمة‌ مستدرک‌ الوسائل‌ ، قم‌ 1415ـ 1420. اصحاب اجماع، ناصر باقری بیدهندی، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹ (بازیابی: ۲ دیماه ۱۳۹۱).