confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
* استقرار روابط ظالمانه میان حکام و رعایا؛ | * استقرار روابط ظالمانه میان حکام و رعایا؛ | ||
* رد حکومت برخود (حکومت برخود مردم را توانا میکند تا ویژگیهای مناسب برای جامعه دموکراتیک به دست آورند؛ ولی پادشاهی با نفی حکومت برخود، مردم را از لحاظ سیاسی و فکری در خواب فرو میبرد)؛ | * رد حکومت برخود (حکومت برخود مردم را توانا میکند تا ویژگیهای مناسب برای جامعه دموکراتیک به دست آورند؛ ولی پادشاهی با نفی حکومت برخود، مردم را از لحاظ سیاسی و فکری در خواب فرو میبرد)؛ | ||
* احتمال حاکمشدن فردی ضعیف و بیکفایت.<ref> | * احتمال حاکمشدن فردی ضعیف و بیکفایت.<ref>همان، ۲۷۹–۲۸۱.</ref> | ||
=== ب) نظام پادشاهی مشروطه === | === ب) نظام پادشاهی مشروطه === | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
اگرچه صفت ویژه نظام سلطنتی، موروثیبودن است، اما ممکن است پادشاه به صورت انتخابی از سوی مردم یا آزادانه از سوی پادشاه پیشین تعیین گردد<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۰۲.</ref>؛ بر این اساس، سلطنت را به موروثی و انتخابی نیز تقسیم کردهاند. پادشاهی انتخابی به گذشتهها تعلق دارد، مانند امپراتوران نخستین روم و پادشاهان لهستان. با گذر زمان، پادشاهی انتخابی به موروثی تبدیل شد. در پادشاهی موروثی، شاه بنا به قاعده استوار جانشینی، به حکومت میرسد و بهطور معمول بزرگترین فرزند پسر پس از مرگ پدر جانشین وی میگردد. چگونگی این جانشینی را قانون اساسی یا نظامنامهای خاص یا هر روال معین دیگری مشخص میکند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۲۷۷–۲۷۸.</ref> | اگرچه صفت ویژه نظام سلطنتی، موروثیبودن است، اما ممکن است پادشاه به صورت انتخابی از سوی مردم یا آزادانه از سوی پادشاه پیشین تعیین گردد<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۰۲.</ref>؛ بر این اساس، سلطنت را به موروثی و انتخابی نیز تقسیم کردهاند. پادشاهی انتخابی به گذشتهها تعلق دارد، مانند امپراتوران نخستین روم و پادشاهان لهستان. با گذر زمان، پادشاهی انتخابی به موروثی تبدیل شد. در پادشاهی موروثی، شاه بنا به قاعده استوار جانشینی، به حکومت میرسد و بهطور معمول بزرگترین فرزند پسر پس از مرگ پدر جانشین وی میگردد. چگونگی این جانشینی را قانون اساسی یا نظامنامهای خاص یا هر روال معین دیگری مشخص میکند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۲۷۷–۲۷۸.</ref> | ||
[[امام خمینی (ره)|امامخمینی]] با اشاره به هردو نوع نظام سلطنتی مطلقه (استبدادی) و مشروطه، به نقد این نظامها میپردازد و معتقد است در سلطنت مطلقه، رئیس دولت، حاکمی مستبد و مسلط بر جان و مال مردم است که خودسرانه در اموال مردم دخل و تصرف میکند و در حکومت مشروطه نیز نمایندگان [[مردم]] به قانونگذاری میپردازند؛ در حالیکه قانونگذاری و تشریع تنها در اختیار خداست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۳–۴۴.</ref> از نگاه ایشان اینکه مردم ایران سلطنت مشروطه را در زمان [[قاجاریه|قاجار]] پذیرفتند، به دلیل عدم توانایی بر طرح [[حکومت اسلامی]] و تنها برای کاهش ظلم و استبداد بود.<ref> | [[امام خمینی (ره)|امامخمینی]] با اشاره به هردو نوع نظام سلطنتی مطلقه (استبدادی) و مشروطه، به نقد این نظامها میپردازد و معتقد است در سلطنت مطلقه، رئیس دولت، حاکمی مستبد و مسلط بر جان و مال مردم است که خودسرانه در اموال مردم دخل و تصرف میکند و در حکومت مشروطه نیز نمایندگان [[مردم]] به قانونگذاری میپردازند؛ در حالیکه قانونگذاری و تشریع تنها در اختیار خداست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۳–۴۴.</ref> از نگاه ایشان اینکه مردم ایران سلطنت مشروطه را در زمان [[قاجاریه|قاجار]] پذیرفتند، به دلیل عدم توانایی بر طرح [[حکومت اسلامی]] و تنها برای کاهش ظلم و استبداد بود.<ref>همان، ۴/۴۲۹.</ref> | ||
== عدم مشروعیت نظام سلطنتی == | == عدم مشروعیت نظام سلطنتی == |