۸۸٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
جز (جایگزینی متن - '[[حسين بن على (ع)' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
اين مرد در قريه بيتقار از بلوك بعلبك در [[سوريه]] به دنيا آمد و بعدها در كوهستان حكاريه واقع در كردستان موصل ساکن و مشهور به شيخ عدى حكارى شد و بين سالهاى 555 تا 558 هجرى قمری در حالىكه نزدیک به نود سال داشت، در گذشت و در زاويه خود در حكاريه مدفون گرديد. مقبره او در نزدیکى اربيل كه سابقا دير نسطوريان نصرانى بوده، واقع شده است. بر روى سنگ قبر او این جمله مشاهده میشود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ خالق السماء و الارض، اخفض، هذه المنزل محل الشيخ العدى الحكارى، شيخ اليزيديه. يعنى به نام خداوند بخشاينده مهربان، آفريدگار زمين و آسمان، سر فرود آر كه اينجا آرامگاه شيخ عدى حكارى، شيخ يزيديه است. | اين مرد در قريه بيتقار از بلوك بعلبك در [[سوريه]] به دنيا آمد و بعدها در كوهستان حكاريه واقع در كردستان موصل ساکن و مشهور به شيخ عدى حكارى شد و بين سالهاى 555 تا 558 هجرى قمری در حالىكه نزدیک به نود سال داشت، در گذشت و در زاويه خود در حكاريه مدفون گرديد. مقبره او در نزدیکى اربيل كه سابقا دير نسطوريان نصرانى بوده، واقع شده است. بر روى سنگ قبر او این جمله مشاهده میشود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ خالق السماء و الارض، اخفض، هذه المنزل محل الشيخ العدى الحكارى، شيخ اليزيديه. يعنى به نام خداوند بخشاينده مهربان، آفريدگار زمين و آسمان، سر فرود آر كه اينجا آرامگاه شيخ عدى حكارى، شيخ يزيديه است. | ||
از قول عبدالقاهر گيلانى نقل شده است که اگر نبوت با رياضت و مجاهدت ممكن بود به كسى برسد، به شيخ عدى بن مسافر میرسيد. | از قول عبدالقاهر گيلانى نقل شده است که اگر نبوت با رياضت و مجاهدت ممكن بود به كسى برسد، به شيخ عدى بن مسافر میرسيد. | ||
ابو سعيد محمد بن عبدالكريم سمعانى (در گذشته در 562 هجری قمری) در كتاب «الانساب» نوشته است: جماعت بسيارى را در عراق و در كوهستان حلوان و نواحى آن ديدم كه يزيدى بودند و در ديههاى آنجا به سبک زاهدانهای زندگی میکردند و گلى به نام (حال) میخوردند. مردم گل را براى تبرك از مرقد شيخ عدى بر میداشتند و آن را با نان خمير میکردند و به صورت قرص درآورده و در برخی از اوقات میخورند. اسم آن نان برات بود. این رفتار شبیه به رفتار شیعیان است که از تربت سيد الشهدا [[ | ابو سعيد محمد بن عبدالكريم سمعانى (در گذشته در 562 هجری قمری) در كتاب «الانساب» نوشته است: جماعت بسيارى را در عراق و در كوهستان حلوان و نواحى آن ديدم كه يزيدى بودند و در ديههاى آنجا به سبک زاهدانهای زندگی میکردند و گلى به نام (حال) میخوردند. مردم گل را براى تبرك از مرقد شيخ عدى بر میداشتند و آن را با نان خمير میکردند و به صورت قرص درآورده و در برخی از اوقات میخورند. اسم آن نان برات بود. این رفتار شبیه به رفتار شیعیان است که از تربت سيد الشهدا [[حسین بن علی (سید الشهدا)]] تبرك میجويند و آن را میخورند. ابوفراس كتابى به نام «الرد على الرافضه و اليزيديه» در سال 725 هجرى تأليف كرد و آنان را «عدويه» خوانده است. یوسف بن جریر لخمی در «بهجة الاسرار» مینويسد: نخستين كسى كه جانشين عدى و به ریاست طايفه «عدويه» برگزیده شد، برادرزاده او ابو البركات صخربن مسافر بود. | ||
== عقايد يزيديه== | == عقايد يزيديه== |