confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== ویژگیهای یونس بن عبدالرحمن == | == ویژگیهای یونس بن عبدالرحمن == | ||
=== مبارزه با انحرافها === | |||
موضع يونس، در دفاع از امامت بسيار صريح بود بهطوری که از همان آغاز شهادت موسي بن جعفر (ع) حتي براي یکلحظه هم در امامت حضرت رضا (ع) ترديد نکرد. چنان که گفتهاند يونس بن عبدالرحمان در مجلس عيسي بن سليمان در بغداد نشسته بود که شخصي وارد شد و خبر از دنيا رفتن امام کاظم (ع) را به حاضران ابلاغ نمود. يونس تا اين خبر را شنيد بلافاصله جمع حاضر را مورد خطاب قرار داد و گفت: «يا معشر اهل المجلس انه ليس بيني و بینالله امام الا علي بن موسي (ع) فهو | موضع يونس، در دفاع از امامت بسيار صريح بود بهطوری که از همان آغاز شهادت موسي بن جعفر (ع) حتي براي یکلحظه هم در امامت حضرت رضا (ع) ترديد نکرد. چنان که گفتهاند يونس بن عبدالرحمان در مجلس عيسي بن سليمان در بغداد نشسته بود که شخصي وارد شد و خبر از دنيا رفتن امام کاظم (ع) را به حاضران ابلاغ نمود. يونس تا اين خبر را شنيد بلافاصله جمع حاضر را مورد خطاب قرار داد و گفت: «يا معشر اهل المجلس انه ليس بيني و بینالله امام الا علي بن موسي (ع) فهو امامي»<ref>رجال کشي، خ 933، ص 489.</ref>. «اي همه اهل مجلس بين من و خدا امامي جز علي بن موسيالرضا (ع) نيست پس او امام من ميباشد». | ||
دفاع يونس از امامت حضرت رضا(ع) به اين شکل بود که او در برابر بدعتها و انحرافها ساکت ننشيند و با شجاعت و قاطعيت به افشاگري پردازد. | دفاع يونس از امامت حضرت رضا(ع) به اين شکل بود که او در برابر بدعتها و انحرافها ساکت ننشيند و با شجاعت و قاطعيت به افشاگري پردازد. | ||
احمد بن فضل از این محدّث جلیل، نقل میکند: وقتی حضرت موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید و از دنیا رفت، نزد وكلای آن حضرت كه در شهرها بودند، اموال فراوانی بود. وجود این اموال در نزد آنان، باعث شد آنها مذهب باطل «واقفیه» را اختراع كنند؛ لذا مرگ امام موسی بن جعفر (ع) را انكار كردند تا اموال را خود تصاحب كنند؛ زیاد قندی هفتاد هزار دینار و علی بن ابی حمزه سی هزار دینار نزد خود داشتند. هنگامی كه من این انحراف آشكار را مشاهده كردم و امامت حضرت رضا (ع) برای من ثابت و مسلّم شد، به تبلیغ و حمایت از شأن و منزلت و امامت حضرت رضا (ع) پرداختم و شیعیان را بهسوی آن وجود گرامی دعوت كردم. آن دو نفر تا مبارزه سخت مرا دیدند، نمایندهای بهسوی من فرستادند و پرسیدند: به چه دلیل مردم را بهسوی او حضرت رضا (ع) دعوت میکنی؟ اگر پول میخواهی، ما تو را بینیاز میکنیم. آنان متعهّد شدند كه دههزار دینار به من بدهند تا از این تبلیغ و افشاگری دست بردارم. به آنان گفتم: این روایت از امامان شیعه به ما رسیده است كه: «هر زمانی كه دیدید در جامعه اسلامی انحراف و بدعت به وجود آمد، باید در مقابل آن بایستید، موضع بگیرید و ساكت و خاموش ننشینید وگرنه نور ایمان از شما سلب خواهد شد.» من هرگز جهاد و مبارزه در راه خدا را ترك نخواهم كرد. برایناساس بود كه آنها كینه مرا در دل گرفتند و مبارزه سختی را بر علیه من شروع كردند. رجال كشی، ج 2، ص 786. | احمد بن فضل از این محدّث جلیل، نقل میکند: وقتی حضرت موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید و از دنیا رفت، نزد وكلای آن حضرت كه در شهرها بودند، اموال فراوانی بود. وجود این اموال در نزد آنان، باعث شد آنها مذهب باطل «واقفیه» را اختراع كنند؛ لذا مرگ امام موسی بن جعفر (ع) را انكار كردند تا اموال را خود تصاحب كنند؛ زیاد قندی هفتاد هزار دینار و علی بن ابی حمزه سی هزار دینار نزد خود داشتند. هنگامی كه من این انحراف آشكار را مشاهده كردم و امامت حضرت رضا (ع) برای من ثابت و مسلّم شد، به تبلیغ و حمایت از شأن و منزلت و امامت حضرت رضا (ع) پرداختم و شیعیان را بهسوی آن وجود گرامی دعوت كردم. آن دو نفر تا مبارزه سخت مرا دیدند، نمایندهای بهسوی من فرستادند و پرسیدند: به چه دلیل مردم را بهسوی او حضرت رضا (ع) دعوت میکنی؟ اگر پول میخواهی، ما تو را بینیاز میکنیم. آنان متعهّد شدند كه دههزار دینار به من بدهند تا از این تبلیغ و افشاگری دست بردارم. به آنان گفتم: این روایت از امامان شیعه به ما رسیده است كه: «هر زمانی كه دیدید در جامعه اسلامی انحراف و بدعت به وجود آمد، باید در مقابل آن بایستید، موضع بگیرید و ساكت و خاموش ننشینید وگرنه نور ایمان از شما سلب خواهد شد.» من هرگز جهاد و مبارزه در راه خدا را ترك نخواهم كرد. برایناساس بود كه آنها كینه مرا در دل گرفتند و مبارزه سختی را بر علیه من شروع كردند. <ref>رجال كشی، ج 2، ص 786.</ref> | ||
يونس بن عبدالرحمان ميگويد: آن گه که موسي بن جعفر (ع) از دنيا رفت در نزد نمايندگان آن حضرت اموال فراواني جمع شده بود تا جايي که در نزد زياد قندي هفتاد هزار و نزد علي بن حمزه سيصد هزار دينار گرد آمده بود و همين اموال هم موجبات لغزش و انحراف اين گونه نمايندگان را فراهم آورد و سرانجام به خاطر تصاحب اموال بر امامت موسي بن جعفر (ع) توقف نموده و امامت حضرت رضا (ع) را انکار کردند. | يونس بن عبدالرحمان ميگويد: آن گه که موسي بن جعفر (ع) از دنيا رفت در نزد نمايندگان آن حضرت اموال فراواني جمع شده بود تا جايي که در نزد زياد قندي هفتاد هزار و نزد علي بن حمزه سيصد هزار دينار گرد آمده بود و همين اموال هم موجبات لغزش و انحراف اين گونه نمايندگان را فراهم آورد و سرانجام به خاطر تصاحب اموال بر امامت موسي بن جعفر (ع) توقف نموده و امامت حضرت رضا (ع) را انکار کردند. | ||
يونس بن عبدالرحمان سخنان خود را چنين ادامه ميدهد که: چون اين حرکت انحرافي را مشاهده نمودم و براي من حقيقت امر مبني بر انحراف واقفيه و اثبات امامت حضرت رضا آشکار گرديد به افشاگري عليه اين باند دنياپرست زبان گشودم و مردم را از افتادن به دام انحراف واقفيه برحذر داشتم و به صراط مستقيم امامت که در شخصيت با عظمت علي بن موسي تجلي يافته بود دعوت کردم. | يونس بن عبدالرحمان سخنان خود را چنين ادامه ميدهد که: چون اين حرکت انحرافي را مشاهده نمودم و براي من حقيقت امر مبني بر انحراف واقفيه و اثبات امامت حضرت رضا آشکار گرديد به افشاگري عليه اين باند دنياپرست زبان گشودم و مردم را از افتادن به دام انحراف واقفيه برحذر داشتم و به صراط مستقيم امامت که در شخصيت با عظمت علي بن موسي تجلي يافته بود دعوت کردم. | ||
زياد قندي و علي بن ابی حمزه چون موضعگیری مرا مطلع شدند طي پيامي براي من، اظهار داشتند که آنچه نياز مالي دارم برآورده خواهند کرد بهشرط اين که از مخالفت دست بردارم و مردم را به امامت حضرت رضا (ع) دعوت نکنم بيست هزار دينار را ضمانت نمودند. | زياد قندي و علي بن ابی حمزه چون موضعگیری مرا مطلع شدند طي پيامي براي من، اظهار داشتند که آنچه نياز مالي دارم برآورده خواهند کرد بهشرط اين که از مخالفت دست بردارم و مردم را به امامت حضرت رضا (ع) دعوت نکنم بيست هزار دينار را ضمانت نمودند. | ||
يونس ميگويد: در پاسخ آنان گفتم: از امام باقر و امام صادق (ع) شنيدهايم که ميفرمودند: «اذا ظهرت البدع فعلي العالم ان يظهر علمه فان لم يفعل سلب نور الايمان و ما کنت لادع الجهاد و امر الله علي حال فناصباني و اظهرا لي العداوة» رجال کشي، خ 946، ص 493؛ المقالات و الفرق، ص 237. | يونس ميگويد: در پاسخ آنان گفتم: از امام باقر و امام صادق (ع) شنيدهايم که ميفرمودند: «اذا ظهرت البدع فعلي العالم ان يظهر علمه فان لم يفعل سلب نور الايمان و ما کنت لادع الجهاد و امر الله علي حال فناصباني و اظهرا لي العداوة» <ref>رجال کشي، خ 946، ص 493؛ المقالات و الفرق، ص 237.</ref> | ||
«آن گاه که بدعتها آشکار گرديد بر عالم است که علم خود را ظاهر کند و اگر رسالت خود را در برابر بدعت انجام نداد نور ايمان از او سلب ميگردد. | «آن گاه که بدعتها آشکار گرديد بر عالم است که علم خود را ظاهر کند و اگر رسالت خود را در برابر بدعت انجام نداد نور ايمان از او سلب ميگردد. | ||
و من چنين نبودم که جهاد و مبارزه با بدعت را رها کنم زيرا فرمان خداوند را در انجام مسؤوليت در هر حالي لازم ميداند، ولي واقفيه مرا طرد نموده و دشمني خويش را نسبت به من ظاهر ساختند». | و من چنين نبودم که جهاد و مبارزه با بدعت را رها کنم زيرا فرمان خداوند را در انجام مسؤوليت در هر حالي لازم ميداند، ولي واقفيه مرا طرد نموده و دشمني خويش را نسبت به من ظاهر ساختند». | ||
مرحوم نجاشی در مورد یونس گزارش میدهد که وی از کسانی بود که واقفیه تلاش فراوان نمودند او را از جادة حق منحرف سازند و حتی برای تطمیع ایشان مال فراوانی در اختیارش قرار دادند؛ اما او از پذیرش آن امتناع ورزید و ثابتقدم در مسیر حق باقی ماند: | مرحوم نجاشی در مورد یونس گزارش میدهد که وی از کسانی بود که واقفیه تلاش فراوان نمودند او را از جادة حق منحرف سازند و حتی برای تطمیع ایشان مال فراوانی در اختیارش قرار دادند؛ اما او از پذیرش آن امتناع ورزید و ثابتقدم در مسیر حق باقی ماند: | ||
کان ممن بذل له على الوقف مال جزيل فامتنع من أخذه و ثبت على الحق. رجال نجاشی ص447 | کان ممن بذل له على الوقف مال جزيل فامتنع من أخذه و ثبت على الحق. <ref>رجال نجاشی ص447</ref> | ||
=== پایبندی به عبادت === | |||
حسن بن علویّه كه شخصی موثّق است، میگوید: از فضل بن شاذان شنیدم كه میگفت: یونس پنجاه و چهار حج و پنجاه و چهار عمره به جای آورد. | حسن بن علویّه كه شخصی موثّق است، میگوید: از فضل بن شاذان شنیدم كه میگفت: یونس پنجاه و چهار حج و پنجاه و چهار عمره به جای آورد.<ref>رجال كشی، ج 2 ، ص 780 و بحارالانوار ، ج 48، ص 252.</ref> | ||
محمد بن عیسی بن عبید نیز میگوید: یونس چند برادر داشت. هر روز به خانه آنان می رفت و احوالشان را می پرسید و بعد به خانه خود می آمد، مختصر غذایی تناول میکرد و كم كم آماده نماز می شد. بعد از انجام فریضه نماز، می نشست و كتاب تألیف میکرد. رجال كشی ، ج 2 ، ص 780. | محمد بن عیسی بن عبید نیز میگوید: یونس چند برادر داشت. هر روز به خانه آنان می رفت و احوالشان را می پرسید و بعد به خانه خود می آمد، مختصر غذایی تناول میکرد و كم كم آماده نماز می شد. بعد از انجام فریضه نماز، می نشست و كتاب تألیف میکرد. <ref>رجال كشی ، ج 2 ، ص 780.</ref> | ||
=== یکی از برترین اصحاب اجماع === | |||
در بین یاران و اصحاب امامان شیعه، | ایشان در بین یاران و اصحاب امامان شیعه، یکی از اصحاب اجماع هستند. | ||
مرحوم کشی بعد از ذکر اسامی دسته سوم اصحاب اجماع میفرماید: و أفقه هؤلاء يونس بن عبدالرحمن و صفوان بن يحيى. <ref>رجال الكشي – إختيار معرفة الرجال؛ النص؛ ص556</ref> | |||
حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ، قَالَ حَدَّثَنِي الْمُهْتَدِي الْأَشْعَرِيُّ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، وَ كَانَ خَيْرَ قُمِّيٍّ رَأَيْتُهُ، وَ كَانَ وَكِيلَ الرِّضَاعلیه السلام وَ خَاصَّتَهُ، قَالَ، سَأَلْتُ الرِّضَاعلیه السلام فَقُلْتُ إِنِّي لَا أَلْقَاكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَعَنْ مَنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِيکم. قَالَ خُذْ مِنْ يُونُسَ بْنِ عبدالرحمن | رجال شناس معروف، كشّی، از قول عالمان اصحاب شیعه روایت میکند. او در دو، سه مورد از كتاب خود می نویسد: «اصحاب ما، اتّفاق دارند بر صحیح شمردن روایاتی كه از این جمع و گروه روایت شود و به مقام فقهی و دانش آنان اعتراف دارند. یكی از آنها یونس بن عبدالرحمن است. <ref>رجال كشی، ج 2، ص 830، 673، 507.</ref> | ||
بهشتی بودن | === مرجع دیگران === | ||
حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ، قَالَ حَدَّثَنِي الْمُهْتَدِي الْأَشْعَرِيُّ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، وَ كَانَ خَيْرَ قُمِّيٍّ رَأَيْتُهُ، وَ كَانَ وَكِيلَ الرِّضَاعلیه السلام وَ خَاصَّتَهُ، قَالَ، سَأَلْتُ الرِّضَاعلیه السلام فَقُلْتُ إِنِّي لَا أَلْقَاكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَعَنْ مَنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِيکم. قَالَ خُذْ مِنْ يُونُسَ بْنِ عبدالرحمن<ref>رجال الكشي – إختيار معرفة الرجال؛ النص؛ ص490</ref> | |||
<ref> وعده بهشتی بودن</ref> | |||
محمد بن یونس میگوید: حضرت امام رضا (ع) سه بار، برای یونس بهشت را ضمانت كرد. | محمد بن یونس میگوید: حضرت امام رضا (ع) سه بار، برای یونس بهشت را ضمانت كرد. | ||
از امام جواد (ع) نیز نقل میکند كه آن بزرگوار از طرف خود و پدران گرامی اش بهشت را برای یونس بن عبدالرحمن ضمانت كرد. <ref>رجال كشی، ج 2ص 779.</ref> | |||
=== گره گشا از مسائل پیچیده حدیثی === | |||
ابن فضال که از بزرگان حدیث و از علمای بزرگ و باتقوا و همچنین از اصحاب اجماع میباشد خطاب به یونس میگويد: تو پیوسته گرهگشای مسائل پیچیده حدیثی هستی: ... قَالَ فَقَامَ ابْنُ فَضَّالٍ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ وَ قَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَا تَزَالُ تَجِيءُ بِالْحَدِيثِ الْحَقِّ الَّذِي يُفَرِّجُ اللَّهُ بِهِ عَنَّا. <ref>(کافی ج1 ص388)</ref> | |||
== مشایخ و راویان == | == مشایخ و راویان == |