سازمان اطلاعاتی عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:


== استخبارات عراق بعد از جنگ تحمیلی تا سرنگونی صدام ==
== استخبارات عراق بعد از جنگ تحمیلی تا سرنگونی صدام ==
اداره الاستخبارات العسکریه، در 1997م (1375ش) تحت عنوان «مدیریة الاستخبارات العسکریه العامه»، به‌عنوان اداره کل اطلاعات و ضداطلاعات نظامی، زیر نظر ریاست‌جمهوری عراق قرار گرفت تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص68.
اداره الاستخبارات العسکریه، در 1997م (1375ش) تحت عنوان «مدیریة الاستخبارات العسکریه العامه»، به‌عنوان اداره کل اطلاعات و ضداطلاعات نظامی، زیر نظر ریاست‌جمهوری عراق قرار گرفت<ref>تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص68.</ref>.
پس از سرنگونی رژیم صدام و دستگیری مقام‌های استخبارات عراق، اطلاعات بیشتری درباره جنایات این سازمان امنیتی عراق به دست آمد. این اطلاعات، بیشتر به زبان‌های عربی و انگلیسی هستندبایگانی دانش‌نامه الکترونیکی دفاع مقدس، سند ش1/2-97-1367، مصاحبه با مرتضی بشیری.
پس از سرنگونی رژیم صدام و دستگیری مقام‌های استخبارات عراق، اطلاعات بیشتری درباره جنایات این سازمان امنیتی عراق به دست آمد. این اطلاعات، بیشتر به زبان‌های عربی و انگلیسی هستند<ref>بایگانی دانش‌نامه الکترونیکی دفاع مقدس، سند ش1/2-97-1367، مصاحبه با مرتضی بشیری.</ref>.


== دلایل خاص و منحصربه‌فرد ساختار اطلاعاتی عراق ==  
== دلایل خاص و منحصربه‌فرد ساختار اطلاعاتی عراق ==  

نسخهٔ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۸

سازمان اطلاعاتی عراق هر کشوری ناچار از داشتن از سازمانی برای ایجاد امنیت است که کار رصد و پیگیری جریانات داخلی و خارجی معارض را مطابق قانون اساسی آن کشور تدبیر و تأمین نماید و اقدامات لازم را نیز انجام دهد. ایجاد امنیت و زمینه سازی برای امنیت و پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی و ... بر عهده این سازمان است.

مقدمه

تعدد نامتقارن سرویس‌ها و مجموعه‌های اطلاعاتی در عراق با زمینه اختلافات قومی - مذهبی سران و مأموران اطلاعاتی، به‌ویژه پس از فتنه داعش، آشفتگی محسوسی را در بدنه نظام اطلاعاتی-امنیتی عراق ایجاد کرد؛ اما این به معنای ناکارآمدی محض این سرویس و ناتوانی در تأمین امنیت نسبی این کشور نیست. عراق با 33 میلیون و 420 هزار نفر جمعیت، از جمله کشورهایی است که از ترکیب جمعیتی نامتجانس برخوردار است. جمعیت عمده این کشور را اعراب با 75 تا 80 درصد و کردها با 15 تا 20 درصد تشکیل می‌دهند. البته نژادهای دیگری مانند آشوریان، ترکمن‌ها نیز در عراق سکونت دارند. به لحاظ مذهبی نیز حدود 70 درصد مردم این کشور شیعه و 30 درصد اهل سنت هستند. ضمنا، درصد کمی از جمعیت عراق را نیز سایر مذاهب غیر اسلامی تشکیل می‌دهند. پیشینه تاریخی عراق به‌عنوان یک واحد سیاسی مستقل در عرصه بین‌المللی به کمتر از یک قرن (پایان جنگ جهانی اول) برمی‌گردد. بررسی تاریخ عراق نشان می‌دهد که سیاست‌گذاری‌های انگلستان در شکل‌گیری این کشور و سیاست‌های آمریکا و انگلیس در استقرار دولت‌های متعدد در عراق تاثیر گذار بوده است. این کشورها، با مدیریت زمینه‌های واگرائی‌های موجود در عراق که عمده‌ترین آنها اختلافات مذهبی و قومی است، سعی نموده‌اند اهداف سیاسی و امنیتی خود را اعمال کنند.

تاریخچه

زمانی که ملک فیصل در 23 اوت 1921م (1 شهریور 1300ش) با حمایت انگلیس در عراق به تخت پادشاهی نشست[۱]، دو نهاد امنیتی را تحت عنوان «مدیریة الامن العامه» یا امنیت عمومی که عهده‌دار امنیت مدنی شهروندان بود و «مدیریة الاستخبارات العسکریه» یا اطلاعات نظامی که نظامیان را زیر نظر داشت، در عراق به وجود آورد.

الأستخبارات العسکريه (اطلاعات نظامی) سپس مديريه الأستخبارات العسکريه العامه

اين اداره ابتدا زير مجموعه وزارت دفاع بود سپس به علت حساسيت امر، زير نظر شورای انقلاب قرار گرفت. وظيفه اصلی اين مرکز دستيابی به خبرها و اطلاعات دشمنان رژيم بعث بود.

اداره "استخبارات" سال‌ها بعد با "الأمن‌ العسکری" (امنيت نظامی) ادغام و به مجموعه نهادهای زير نظر ریاست‌جمهوری منتقل گرديد و به‌عنوان "مديريه الأستخبارات العسکريه العامه" (اداره کل اطلاعات و ضداطلاعات نظامی) يا به‌اختصار "استخبارات عسکريه" شناخته شد. به باور برخی از تحلیل‌گران، اين نهاد اطلاعاتی-امنيتی مخوف‌ترين دستگاه اطلاعاتی بعثيان با فعاليت‌های گسترده‌ بود. در سال 1979، "خليل العزاوی" -مدير وقت عمليات سرويس اطلاعات عراق- به مأموران به ظاهر ديپلماتيک موارد زیر را تکلیف کرد:

  • کسب اطلاعات و تهيه گزارش درباره فعاليت‌های هسته‌ای و جنگ ميکروبی و شيميايی در غرب
  • تهيه عکس‌های هوايی از پايگاه‌ها و مراکز تجمع نيرو و زرادخانه‌های اسلحه کشورهای عضو پيمان آتلانتيک شمالی (ناتو)
  • شناسايی موقعيت پايگاه‌هاي هوايی، زمينی و دريايی آن‌ها،
  • طرح‌های محرمانه تسليحاتی و ساخت جنگ‌افزارهای مدرن،

کارکردهای این مرکز گردآوری اطلاعات و دست‌زدن به هرگونه عمليات در خارج از کشور بود مثل: حذف فیزیکی مخالفان: • ترور "عبدالرزاق النايف" در لندن، • آيت‌الله "سيد حسن شيرازی" در بيروت، • حجت‌الاسلام "سيد محمدمهدی حکيم" در خارطوم و ...

فعالیت‌های استخبارات عسکری:

  • تهيه اطلاعات نظامی از کشورهای همسايه،
  • شناسايی فرماندهان نظامی،
  • جمع‌آوری آگاهی‌های دارای بار امنيتی از سرحدّات همسايگان،
  • آماده‌سازی نقشه‌های نظامی و گردآوری تصاوير ماهواره‌ای،
  • مبارزه با فعل‌وانفعالات و تحرکاتي که به پشتيبانی بيگانگان در داخل کشور انجام مي‌گيرد
  • رويارويی با جاسوسان بيگانه از رهگذر شناسايی و خنثی‌سازی برنامه‌های آنان،
  • عملیات کشف بدل صدام حسین یعنی "میخائیل رمضان" و ...

تأسیس المخابرات العامه

پس از کودتای 8 فوریه 1963م (1341ش) حزب بعث در عراق [۲] این حزب، نهاد «المخابرات العامه» یا سرویس اطلاعات را تشکیل داد[۳]. به دنبال کودتای حزب بعث، قدرت اين سازمان بیشتر و بر شدت کنترل شهروندان افزوده شد.

در سال 1971، امن‌العالمه تقریبا در همه استان‌های عراق شعبه داشت. در سال 1973، بر اساس توافقنامه امنيتی بین عراق و شوروی و در چارچوب معاهده دو جانبه همکاری‌های دوستانه ميان دو کشور، در پی دعوت "يوری آندره پوف" -رئيس KGB- شماری از عناصر امن‌العام و کارشناسان ديگر نهادهای امنيتی عراق، برای گذران دوره‌های آموزش در دستگاه‌های KGB (سرويس اطلاعات) و GRU (اطلاعات نظامی) راهی اتحاد جماهير شوروی شدند.

امن‌العام، در دوره دهشتناک حاکميت صدام اقدام به کنترل و سرکوب هر حرکت مخالف از ناحيه شیعیان، کمونيست‌ها، کردها، قوم‌گرایان، بعثی‌های سوری، جنبش‌های دانشجويی، همچنين کنترل دقيق ارتباطات خانواده‌های معدومان، دستگير‌شدگان، فراريان، مبارزان، و شناسايی اخلال‌گران اقتصادی و مبارزه با محتکران، قاچاقچيان و تعامل با ميليشيای بعثی کرد. چارت تشکيلاتی و سازمانی اداره «الأمن العامه» این گونه تعریف شده بود که زير مجموعه وزارت کشور باشد. در پی فروپاشی نظام پادشاهی، بسياری از گزارش‌های آن -به‌خصوص گزارش‌های دفتر ويژه- مستقيماً در اختيار رئیس‌جمهور و فرمانده کل نيروهای مسلح قرار گرفت. ديری نگذشت امن‌العام توسط ژنرال قاسم تقويت شد و دامنه وظايف و اختياراتش گسترش و افزايش يافت.

در دوران حکومت صدام، به بهانه کشف توطئه، در سال 1983 (1361ش)، نهاد «الامن الخاص» یا امنیت ویژه هم ایجاد شد[۴]. رئیس این اداره در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، قصی، فرزند صدام حسین، بود [۵]دفتر اصلی سازمان، در بغداد و کنار رود دجله قرار داشت. رؤسای آن، از بلندپایگان رژیم ت[۶] و افسرانی دوره‌دیده و مسلط به چندین زبان بودند. این افسران معمولاً سُنّی و اغلب از شهرهای رمادی، موصل و تکریت بودند که با روش‌های پیچیده‌ای انتخاب می‌شدند[۷] افسران این اداره، در سفارتخانه‌های عراق در خارج از کشور، از پوشش دیپلماتیک برای این موارد استفاده می‌کردند: تهیه اطلاعات نظامی از کشورهای همسایه، شناسایی فرماندهان نظامی، جمع‌آوری اطلاعات سرحدات کشورهای همسایه، آماده‌سازی نقشه‌های نظامی، گردآوری عکس‌های ماهواره‌ای، مبارزه با هر فعل و انفعال و تحرکی که با پشتیبانی بیگانگان صورت می‌گرفت، رویارویی با جاسوسان بیگانه و خنثی‌سازی برنامه‌های آنان، کسب اطلاعات، تهیه گزارش درباره فعالیت‌های هسته‌ای و جنگ‌های میکروبی و شیمیایی غرب، تهیه عکس‌های هوایی از پایگاه‌های کشورهای دیگر، مراکز تجمع نیرو، مراکز ساخت اسلحه کشورهای عضو ناتو، شناسایی موقعیت پایگاه‌های هوایی و زمینی و دریایی این کشورها، تهیه طرح‌های محرمانه تسلیحاتی و ساخت جنگ‌افزارهای مدرن، مبارزه با مخالفان داخلی، خنثی کردن فعالیت‌‌های جاسوسان و سوء‌قصد به جان مخالفان حزب در خارج از کشور[۸].

در سال 1982، این سازمان دچار یک تصفیه سازمانی شد. در آن زمان، ریاست سازمان بر عهده "سعدون شاکر" بود. وی که اصالت تکریتی داشت، به یاری "برزان حسین التکریتی" -برادر کوچک‌تر و ناتنی صدام حسین- درجات ترقی را پیموده و به این مقام رسیده بود. اما سازمان تحت امر وی در انجام عملیات ترورهای روستای "الدجیل" حکومت را یاری چندانی نکرد و این امر اصلا به مذاق صدام حسین خوشایند نیامد. سازمان، چندین شبکه اطلاعاتی را در خود می‌دید و مأموران آن هم به صورت داخلی و هم به صورت خارجی شروع به حذف مخالفین رژیم بعث کرده بودند. در سال 1983، برزان وارد عمل شد و با کمک مخابرات عملیات کشتارجمعی روستائیان دجیل، ربودن افراد مهم طایفه "بارزانی" از اردوگاه "قوشتبه" و ترور 90 نفر از خاندان "حکیم" را صورت داد. برزان، مسئول بسیاری از ترورهای خارج از کشور است که از آن دست می‌توان به ترور "آیت‌الله مهدی الحکیم" در سودان در ژانویه سال 1988 و دکتر "ایاد حبشی" در 16 اکتبر 1986 در رم اشاره کرد. که مورد اول را با کمک استخبارات العسکریه انجام داد. همچنین همکاری با سازمان‌های تروریستی، پول‌شویی، و خرید سلاح از جمله اقدامات آنها بود. پس از جنگ خلیج‌فارس، قدرت معاونت خارجی سازمان امن العام به نصف آن در پیش از سال 1990 تقلیل یافت و مبارزه با تروریسم به طور محسوس به معاونت داخلی سپرده شد. اما در سال 1993، امن العام در اقدامی متهورانه، اقدام به ترور جورج بوش -رییس جمهور وقت آمریکا- و امیر وقت کویت از طریق تعبیه بمب در خودرو آنها کرد. طرح اول امکان‌پذیر نشد و طرح دوم توسط مقامات امنیتی کویت افشاء و با دستگیری 16 نفر به رهبری 2 عراقی خنثی گردید.

در سال 1995، صدام به علت عدم لیاقت "سبعاوی ابراهیم الحسن التکریتی" -برادر ناتنی خود- در تأمین امنیت داخلی عراق، اقدام به برکناری وی کرد. سپس، تیمسار "مجید حسن المجید" را جایگزین وی کرد و برادر خونخوارش برزان را به‌عنوان نماینده دائمی عراق در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل به نیویورک گسیل داشت.

در ژانویه 1998، سران اتحادیه میهنی کردستان (PUK) به ریاست جلال طالبانی دیداری محرمانه با "رافح دهام التکریتی" -رییس وقت سازمان- در بغداد داشتند. رافح، که به دنبال ایجاد اتحاد با PUK و حزب دموکراتیک کردستان KDP با رعایت استقلال طلبی (1991) آنها بود، در سلیمانیه نیز به سران آنها نشستی محرمانه داشت. صدام از این امر باخبر شده و به‌شدت برآشفت. لذا، وی را برکنار کرد و سه روز بعد جسد وی یافت گردید. جمعی از رسانه‌های عراقی، علت مرگ را تصادف و جمعی دیگر سکته قلبی اعلام کردند. اما حقیقت چیز دیگری بود. تحلیلگران و آگاهان به خوبی می‌دانستند که رافح به چه علت کشته شد. عده‌ای، دلیل مرگ وی را عدم توانایی‌اش در حفظ اطلاعات ارتش عراق در قبال روسیه دانستند و عده‌ دیگر، او را قربانی کشمکش بین برزان و "عدی حسین" -پسر بزرگ صدام- خواندند. برزان، خود را جانشین به حق پس از صدام می‌دانست و عدی به هیچ وجه این را برنمی‌تافت. رافح، در این میان از برزان حمایت کرد و عدی بر نشان دادن ضربه شصت به عموی خود، وی را نشانه رفت.

"صدام حسین" -دیکتاتور معدوم عراق- راسا و رسما مسئوليت عالی اين سازمان مخوف را از زمان وقوع کودتای حزب بعث تا واژگونی خود پس از سه دهه و نيم بر عهده داشت. دفتر اين نهاد امنيتی و ساختمان‌های اصلی آن در منطقه "البلديات" بغداد بود.

استخبارات در دوران دفاع مقدس

در دوران جنگ عراق برضد ایران، استخبارات ارتش عراق در مرزها فعالیت گسترده‌ای داشت؛ به این معنی که یگان‌ها و تجهیزات فنیِ شنود قوی در مناطق مرزی ایران و عراق کار گذاشته شده بود. مأموریت این تیم‌ها، استراق سمع شبکه‌های بی‌سیمی ارتش و سپاه بود که به دو صورت شنود از راه نزدیک و شنود از راه دور اجرا می‌شد[۹]. اعضای سازمان مجاهدین خلق که به رهبری مسعود رجوی در سال 1361ش به عراق گریختند و «ارتش آزادی‌بخش ملی ایران» را در آن کشور تشکیل دادند[۱۰] به علت اینکه استعارات و کدهای زبان فارسی را به‌خوبی می‌فهمیدند، لغات و استعارات فارسی را تجزیه و تحلیل می‌کردند و یکی از نقاط قوت استخبارات عراق در شنود طی جنگ تحمیلی بودند [۱۱]. در طول جنگ، اسرای ایرانی متعددی توسط استخبارات عراق شکنجه و شهید شدند. استخبارات، اسرا را با شیوه‌های گوناگونی تخلیه اطلاعاتی می‌کرد[۱۲]؛ از جمله شوک دادن با برق، سوزاندن پاها و دست و صورت، کشیدن ناخن‌ها، بستن به صلیب و آویزان کردن از سقف [۱۳].

چارت تشکيلاتی و سازمانی استخبارات در زمان صدام

معاونت‌ها و بخش‌ها

سرویس اطلاعات برون‌مرزی عراق در زمان صدام حسین دارای 24 بخش بود که امروزه کماکان (با اندک تغییری) بدین شکل باقی مانده است:

  • M1: دفتر ریاست سازمان؛
  • M2: معاونت اداری-مالی؛
  • M3: اداره فرایند داده‌ها و امنیت اطلاعات: مغز تکنولوژی رایانه‌ای و داده‌ای سازمان را می‌توان این اداره دانست؛
  • M4: اداره اطلاعات برون‌مرزی: این اداره موظف به جمع‌آوری اطلاعات در حوزه‌های نظامی، سیاسی، رسانه‌ای، و سلامت و بهداشت از کشورهای دیگر و ارزیابی ظرفیت دولت عراق در قبال این مشخصه‌ها است؛
  • M5: اداره ضد جاسوسی: این اداره که آن را خواهر دو قلوی M4 می‌خوانند، یکی از مهمترین ادارات سازمان با وظیفه‌ای بسیار خطیر است. فعالیت تمامی شرکت‌ها، سفارت‌ها، و سازمان‌های بین‌المللی در عراق در زیر ذره‌‌بین این اداره قرار دارد. M5 شامل 5 بخش می‌شود:
  1. بخش یک- ایران، ترکیه، اسرائیل؛
  2. بخش دو- سوریه، لبنان، اردن و کشورهای حوزه خلیج‌فارس؛
  3. بخش سه- شمال آفریقا و آسیای شرقی؛
  4. بخش چهار- قاره آمریکا، اروپا، و سازمان ملل؛
  5. بخش پنج- امور کلی و عمومی.
  • M6: اداره امنیت داخلی: وظیفه این اداره هم بسیار سنگین بوده و توفیق در عملکرد آن بسیار به اداره فرایند داده‌ها وابسته است. از وظایف این اداره می‌توان به نظارت بر نشست‌های داخلی، ایمیل‌ها، عملکرد مردم در اینترنت و امنیت اطلاعات اشاره کرد؛
  • M7: اداره بازپرسی و پیگرد: این اداره، مسئول مستقیم زندان سیاسی "حاکمیه" در بغداد است. هر فرد داخلی و خارجی که برای امنیت و منافع ملی خطر محسوب شود تحت پیگرد و بازجویی این اداره قرار می‌گیرد. معمولا، نیروهای M6 و M10 در برنامه بازجویی به کمک این اداره می‌آیند؛
  • M8: اداره نظارت بر جنبش‌های آزادی‌بخش: این اداره بیشتر شکل سیاسی دارد تا اطلاعاتی. طبق اظهارات "خالد الدوری" -مامور سابق این اداره- M8، پیوسته میزبان سازمان‌های آزادی‌بخش فلسطین بوده و خط و ربط‌‌های عمیقی بین آنهاست؛
  • M9: اداره ارتباطات: این اداره، مسئول برقراری ارتباط کابلی و بی‌سیم بین ادارات مختلف سازمان است؛
  • M10: اداره مطالعات و پژوهش: این اداره، مسئول گردآوری، تنظیم، و انتشار منابع باز اطلاعاتی از دولت‌های دیگر است. این اطلاعات، برای دیگر ادارات سازمان ارسال و مورد تحلیل قرار می‌گیرد. این اطلاعات شامل اطلاعات سیاسی، اقتصادی، تجاری، نظامی، فرهنگی، و بین‌المللی کشور مذکور می‌شود؛
  • M11: باشگاه آموزش‌های لازم اطلاعاتی و آماده‌سازی بدنی: تمامی آموزش‌های آماده‌سازی نیروهای قدیمی و جدید سازمان و تهیه متن سخنرانی‌های امنیتی مسئولین ارشد سازمان توسط M11 صورت می‌گیرد؛
  • M12: اداره حسابداری: تمامی امور مالی سازمان اعم از مدیریت حساب‌های بانکی آن در داخل و خارج، خرید تجهیزات فناوری و جاسوسی، خوراک، پوشاک، و دستمزد ماهیانه نیروها توسط این اداره صورت می‌گیرد؛
  • M13: اداره عملیات‌های محرمانه: یکی دیگر از بخش‌های مهم سازمان M13 است. این اداره مسئول عملیات‌هایی نظیر استراق سمع، قفل‌گشایی اماکن و منازل تیمی، و اقدامات ضد جاسوسی در سفارت‌های عراق در خارج از کشور است. در ابتدا، هدف مورد نظر شناسایی شده و برای عملیات گردآوری اطلاعات معین می‌گردد. اینجاست که این اداره وارد عمل شده و اطلاعات به دست آمده را در اختیار اداره درخواست کننده جهت تحلیل قرار می‌دهد. M13، در میان ادارات دیگر به اداره نظارت تکنیکی و عملیات‌های تکنیکی نیز معروف است؛
  • M14: اداره عملیات‌های ویژه: این اداره مسئول آموزش نیروهای عملیات ویژه است. نیروهای این اداره از ملیت‌های عراقی، سوری، یمنی، لبنانی، فلسطینی، سودانی، و مصری هستند که برای مقابله با اقدامات تروریستی، بمبگذاری، دستگیری افراد مهم بسیار خطرناک، و حفاظت از تاسیسات شهر "سلمان پاک" آموزش داده شده‌اند. "پروژه چالش" این اداره در سازمان زبانزد است. پروژه‌ای ویژه جهت خنثی‌سازی انواع اقدامات بمب‌گذاری و انتحاری. این پروژه به قدری محرمانه است که هیچ جزییاتی در مورد آن تا به امروز به دست نیامده و فقط نام آن در دسترس است؛
  • M15: اداره امور حقوقی و قضایی: قلب تپنده قضایی و حقوقی جهاز المخابرات این اداره است. تمامی اطلاعیه‌ها و تشویقات و تنبیهات سازمان توسط این اداره به تمامی نیروهای ابلاغ شده و اجرا می‌گردد. M15 عملا به‌عنوان دستیار M1 و M2 نیز فعالیت دارد؛
  • M16: اداره جرم‌شناسی: این اداره که از دل M9 بیرون آمده، مسئول بررسی و تحقیق در مورد جرایم سازمان‌یافته، و خطرات زیست‌محیطی و شیمیایی است. این اداره با کمک M4 تمامی سفارت‌های عراق را مجهز به تجهیزات ضد اتمی، مادون قرمز، کشف بمب، اشعه ماورا بنفش برای تحلیل مواد شیمیایی، و اشعه ایکس کرده است؛
  • M17: اداره اطلاعات سیگنالی: وظیفه این اداره نظارت، گردآوری و تحلیل همه ارتباطات صوتی است. پروژه مشهور این اداره که به "858 " معروف بود، در طی جنگ اول خلیج‌فارس نابود شد. سپس، نام خود را به "پروژه هادی" تغییر داد. در نیمه دهه 1990 به دستور صدام به‌عنوان M17 وارد سازمان شد و با 4 بخش و دو شاخه و جذب 2 هزار و 500 پرسنل در آغاز، تبدیل به بزرگترین اداره سازمان گردید؛M17، مسئولیت تضمین حفاظت ارتباطات نیروها و جاسوسی از ارتباطات کشورهای رقیب را بر عهده دارد؛
  • M18: اداره امور مربوط به اقامت افراد: این اداره، مسئول صدور ویزا، و تفهیم و اجرای کلیه قوانین مهاجرتی برای عراقی‌های داخل و خارج از عراق است؛
  • M19: اداره ناظر بر پروژه‌های تجاری: در دوره صدام حسین، کنترل تمامی امور بازرگانی شر‌کت‌های عراقی و وارد کردن تجهیزات دارای مصرف دوگانه و تمامی مواد و لوازم مصرفی ممنوعه به عراق، تحت نظر این اداره صورت می‌گرفت اما میزان کثافت‌کاری‌های معاملاتی این اداره به حدی بالا گرفت که نهایتا این اداره منحل شد و در اداره‌های اطلاعات برون‌مرزی و ضد جاسوسی ادغام گردید؛
  • M20: اداره نظارت: این اداره مسئول مستقیم نظارت بر فرد مهم تحت نظر سازمان برای دستگیری یا ترور است. M20، مستقیما با معاون سازمان در ارتباط است. پس از مشخص شدن هدف، درخواست جمع‌آوری اطلاعات در مورد وی به معاونت سازمان مطرح می‌گردد و پس از موافقت، مراحل جمع‌آوری اطلاعات مربوطه طی 7 الی 10 روز آغاز می‌گردد؛
  • M21: دفتر پروژه غفیقی (Al Ghafiqi): وظیفه این اداره ساخت و تولید انواع بمب و مواد منفجره جهت اجرای عملیات‌های مربوط به ترور افراد و خرابکاری است؛ M21 که در اواسط دهه 1990 از دل M9 بیرون آمد، طراح اصلی بسیاری از تجهیزات و بمب‌های مورد استفاده در ترورهای دهه 1990 تا 2003 است. امروزه مشخص نیست که نام این اداره هنوز به مانند قدیم است یا تغییر یافته است. این اداره، دائما در حال طراحی روش‌های جدید ساخت بمب و نوع بکارگیری آنها است. از این تجهیزات می‌توان به کتاب، کمربند، چمدان، صندلی ماشین، جلیقه، قمقمه، جهبه دستمال کاغذی، و تشک برای تعبیه بمب‌هایی چون C4، RDX، PE4، و TNT در داخل آنها اشاره کرد؛
  • M22: اداره خدمات حفاظتی: این اداره مسئول حفاظت از تاسیسات و تجهیزات سازمان و مراقبت از کاخ ریاست جمهوری و نخست‌وزیری عراق است. همچنین وظیفه حفاظت فیزیکی از مسئولین ارشد سازمان بر عهده M22 است. تمامی امن خانه‌های مخصوص پرسنل برای انجام عملیات‌ها توسط این اداره تعیین و حفاظت می‌گردند. اداره مورد نظر، پیش از این، در دوره صدام از سران منافقین نیز حفاظت به عمل می‌آورد؛
  • M23: اداره صنایع نظامی: قلب تپنده سازمان در حراست از تمامی تجهیزات نظامی و سلاحهای شیمیایی سازمان و تدارک و تهیه و خرید همه آنها از کشورهای دیگر این اداره است. نقش این اداره در قصه پنهان سازی سلاح‌های شیمیایی در سال 2002 نیز بسیار پر رنگ است؛
  • M24: اداره نظارت بر فعالیت‌های گروه‌های اپوزیسیون: این اداره مسئول نظارت بر تمامی گروه‌های اپوزیسیون حکومت عراق است که شامل حزب الدعوة الاسلامیه، حزب کمونیست، و وهابیون می‌شود. M24، مراکز ماهواره‌ای بسیاری جهت استفاده در جای و جای کشور دارد. به گفته یکی از مامورین این اداره، "عباس الدولیمی الاوانی" که از سال 1990 رییس این اداره بود، در روز 9 آوریل 2003 به تمامی پرسنل M24 دستور می‌دهد که تمامی اسناد را بسوزانند و بدین گونه به قول او "M24 برای همیشه تمام می‌شود". اما حالا، با حفظ هویت خود در سازمان با نام دیگری فعالیت دارد.

رؤسای سابق

رؤسای اين سرویس اطلاعاتی از آغاز حکومت حزب بعث تا سرنگونی صدام حسین عبارت بودند از:

  • ناظم کزار (از 1968 تا 1973)؛
  • سعدون شاکر محمود العزاوی (از 1973 تا 1977)؛
  • فاضل‌ البراک (از 1977 تا 1985)؛
  • سبعاوی ابراهيم حسن (از 1985 تا 1990)؛
  • طه عباس الأحبابی (از 1990 تا 1992)؛
  • عبدالرحمن الدوری (از 1992 تا 1994)؛
  • طاهر جليل حبوش (از 1997 تا 1999)؛
  • رافع عبداللطيف طلفاح (از 1999 تا 2003).

عملیات‌های سازمان جهاز المخابرات (مدیریة الامن العامه ) در دوران صدام

  • انجام پروژههای حذف فیزیکی مخالفین صدام؛
  • ترور شیخ طالب السهیل در سال 1994 در لبنان؛
  • سری ترورهای شهر "امان" اردن در دهه 1990؛
  • پروژه نفوذ به گروه‌ها و سازمان‌های اپوزیسیون؛
  • پروژه کنترل خبرنگاران؛
  • قاچاق انواع سلاح، دارو، و تنباکو؛
  • طرح ترور جورج بوش؛
  • کشف و هشدار طرح حمله داعش به آمریکا و فرانسه؛
  • تسویه درون سازمانی بسیار زیاد؛
  • کشف عوامل حمله شیمیایی به مردم عراق با استفاده از اسباب‌بازی توسط داعش؛
  • کارهایی مثل بدل یابی و بدل سازی برای صدام و پسرانش؛
  • ترور افراد شاخص، صدام به رفقا و همکاران خود رحم نمی کرد و به محض شک یا نارحتی از کسی که عمری در خدمت او بوده، دستور قتل او را می دادد، مثل: فؤاد الركابی، اياد سعيد ثابت، سعدون البيرمانی، سمير عزيز النجم، خالد علی صالح، سليم الزيبق، عبدالكريم الشيخلی، قتل و حسین و حسن کامل حسن و ... .

تأسیس مديريه الأمن‌الخاص

کشف برخی توطئه‌های واقعی و ساختگی در نيمه نخست دهه 80 باعث شد تا صدام موضوع حفاظت از خود، خانواده، نزديکان و مقامات عالی‌رتبه رژيم را به تشکيلات امنيتی جديدی محول کند. ازاین‌رو، مبادرت به تأسيس «مديريه الأمن‌الخاص» (اداره امنيت ويژه) کرد. اين مرکز در سال 1983 پس از برملاشدن آنچه دستگاه تبليغات بعثيان آن را دسيسه به‌منظور براندازي حکومت خواند، ايجاد گرديد. اين نهاد، کنترل فعاليت‌های مسئولان ارشد دولتی و دواير تابعه آن‌ها، بلندپايگان نظامی، رؤسای سازمان‌های به‌اصطلاح مردمی (جوانان، زنان، کارگران) را عهده‌دار بود. پيشينه اين تشکيلات مخوف امنيتی به سنوات 1964-1966 باز مي‌گردد، آن هنگام که بعثی‌ها هنوز به قدرت نرسيده بودند درون تشکلشان "جهاز حنين" را ايجاد کردند و البته صدام از مؤسسان اين دستگاه اطلاعاتی بود. همين ايده در سال‌های بعد به تکوين "امن‌الخاص" انجاميد. در برهه‌ای، افزون بر محافظت از صدام و اعضای درجه يک خانواده‌اش، مسئوليت برخورد با طرح‌های براندازی، پنهان‌سازی سلاح‌های کشتارجمعی، و انجام برخی تسویه‌حساب‌های فيزيکی معارضان، و البته کنترل رؤسای سرويس‌های امنيتی با اين نهاد بود. مقر اصلی اين مرکز در ساختمان "الحياه" نزديک يکی از کاخ‌هاي صدام در بغداد قرار داشت. نظر به اهميت وظايف اين سرويس، تمامی گزارش‌های آن مستقيم در اختيار صدام قرار می‌گرفت. ریاست این سازمان از نیمه دهه 1990 تا سال 2003 بر عهده "قُصی پسر کوچک صدام حسین" که معروف به شیعه‌کشی و از عدی نزد صدام محبوب‌تر بود، قرار داشت.

استخبارات عراق بعد از جنگ تحمیلی تا سرنگونی صدام

اداره الاستخبارات العسکریه، در 1997م (1375ش) تحت عنوان «مدیریة الاستخبارات العسکریه العامه»، به‌عنوان اداره کل اطلاعات و ضداطلاعات نظامی، زیر نظر ریاست‌جمهوری عراق قرار گرفت[۱۴]. پس از سرنگونی رژیم صدام و دستگیری مقام‌های استخبارات عراق، اطلاعات بیشتری درباره جنایات این سازمان امنیتی عراق به دست آمد. این اطلاعات، بیشتر به زبان‌های عربی و انگلیسی هستند[۱۵].

دلایل خاص و منحصربه‌فرد ساختار اطلاعاتی عراق

سازمان‌ اطلاعاتی عراق یک سرویس‌ اطلاعاتی برای کشوری است با این خصوصیات: • ویژگی‌های خاص جمعیتی قومی زبانی فرهنگی مذهبی سوق‌الجیشی عراق؛ • جایگزین سازمان مخوف و بدنامی همچون استخبارات صدام ؛ • درگیر با سازمان‌های تروریستی مخوفی همچون القاعده و داعش ؛ • ساختار فروپاشیده امنیتی عراق بعد از صدام ؛ • دخالت ولایت دارانه امریکا به ادعای خودش؛ • جدایی‌طلبی‌های اقلیم کردستان؛ • باج‌خواهی‌های بقایای رژیم بعث؛ • حضور گسترده و جنگ خونین سازمان‌های اطلاعاتی منطقه‌ای و جهانی در خاک خود.

سرویس اطلاعات فعلی عراق «وکاله الاستخبارات والتحقیقات الاتحادیه العراقیه»

وکاله الاستخبارات والتحقیقات الاتحادیه العراقیه» در سال 2003 چند ماه بعد از سرنگونی صدام حسین شکل گرفت.

پس از اینکه "پل برمر" -فرماندار آمریکایی موقت عراق- ارتش و سرویس اطلاعاتی صدام را در سال 2003 منحل کرد، مدیریه العامه در سال 2004 توسط "ایاد علاوی" -نخست‌وزیر وقت- با کالبد و شمایلی جدید با نام جهاز المخابرات شکل گرفت. اداره الاستخبارات العسکریه، در 1997م (1375ش) تحت عنوان «مدیریة الاستخبارات العسکریه العامه»، به‌عنوان اداره کل اطلاعات و ضداطلاعات نظامی، زیر نظر ریاست‌جمهوری عراق قرار گرفت تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص68. سازمان جهاز المخابرات که با نام "المخابرات" از سال 1997 به دستور صدام حسین به ریاست "طاهر جلیل حبوش" تشکیل یافت، پیوسته نقش اصلی را در پشت کردن رژیم صدام به تحریم‌های سازمان ملل، پنهان کردن تسلیحات نظامی، و کارشکنی نسبت به بازدید بازرسان سازمان ملل داشت. این سرویس با نام کامل "جهاز المخابرات الوطنی العراقی" در سال 2004، پس از سقوط صدام، توسط دولت ائتلافی موقت "پل برمر" (Paul Bremer) تشکیل یافت. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، پل برمر اقدام به منحل کردن ارتش و سرویس اطلاعات (IIS) عراق کرد. به تدریج با وخیم‌تر شدن اوضاع امنیتی عراق و مقاومت بیشتر مردم علیه اشغال این کشور، نیاز به وجود یک نهاد اطلاعاتی-امنیتی احساس شد. در دسامبر 2002، واشنگتن پست در مطلبی خبر از سفر "ایاد علاوی" و "نوری بدران" دو عضو ارشد شورای داخلی حکومت و جنبش وفاق ملی به آمریکا جهت استمداد جستن از دولت آمریکا برای تشکیل یک سازمان اطلاعاتی-امنیتی به کمک سازمان سیا داد. قرار شد که این سازمان به ریاست بدران و با استخدام افسران اطلاعاتی سابق صدام حسین تأسیس شود. اولین وظیفه سازمان، برخورد با هرگونه اغتشاش بود. فرایند استخدام با کمک دستگاه دروغ‌سنج سازمان سیا صورت پذیرفت.

مسئولیت این سرویس طبق اساسنامه:

  • جمع‌آوری اطلاعات از طریق منابع سری و علنی و تلاش فنی؛
  • رصد و اقدام لازم ضداطلاعات؛
  • طبقه‌بندی، تحلیل و تولید گزارش‌های اطلاعاتی در زمینه مبارزه با تروریسم و جرم و جنایت سازمان‌یافته انجام تحقیقات در باب آنها، مقابله با توسعه آنها؛
  • تلاش برای تحقق امنیت داخلی در تمامی مناطق فدراتیو؛
  • مشخص‌کردن تهدیدها و سطح آنها؛
  • تقدیم مشورت به مراکز تصمیم‌گیری در تمامی اوقات برای تأمین امنیت و حفظ نظم عمومی.

ساختار

سازمان استخبارات عراق از سه مدیریت تشکیل شده که عبارت‌اند از:

  • مدیریت استخبارات و مبارزه با تروریسم؛
  • مدیریت مبارزه با جنایات سازمان‌یافته؛
  • مدیریت فناوری اطلاعات.

این سرویس را سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در سال 2003 بازسازی کرد تا جایگزین سرویس امنیتی مخوف زمان صدام حسین شود.

سرویس در دوره ایاد علاوی

در ژانویه 2004، روزنامه نیویورک تایمز خبر از تشکیل قریب الوقوع سازمان اطلاعاتی جدید داد. مقرر شده بود که پرسنل اولیه این سازمان بین 500 تا 2 هزار نفر باشد و بودجه آن توسط دولت آمریکا تضمین گردد. در آن زمان، زمزمه‌ها خبر از ریاست احتمالی "ابراهیم الجنابی" بر سازمان می‌داد. این تلاش‌ها موجب اعتراض "احمد چلبی" -سیاستمدار تبعیدی سابق که پیوسته روابط خوبی با سازمان سیا داشته است- شد. وی، اقدام به تشکیل سازمان جدید را احیاء امنیت به سبک بعثی با آمیزه‌های سرکوبگری خواند. در آوریل 2004، پل برمر منشور آماده شده سازمان را تحویل داد و با امضای قانون شماره 69، شورای حکومتی را مجاز به تأسیس سازمان اطلاعاتی کرد. اولین رییس سازمان، "محمد عبدالله الشهوانی" است. بودجه سازمان که توسط کنگره آمریکا تعیین شده بود، کاملاً شکل محرمانه داشت و البته در حقیقت 3 میلیارد دلار برای مدت زمان سه سال بود که فعالیت‌های سیا در عراق را پوشش می‌داد. شهوانی، از سال 1955 تا 1984 در ارتش خدمت کرد و در سال 1990 به انگلیس گریخت. او، سه فرزند پسر خود را در کودتای 1996 -که توسط سازمان سیا و حزب وفاق ملی عراق (INA) شکل گرفت و به‌شدت سرکوب شد- از دست داد. در اوسط سال 2004، شهوانی خبر از ترور 18 مامور سازمان داد. 10 نفر از آنها توسط سازمان بدر و 8 نفر دیگر توسط نیروهای "ابومصعب الزرقاوی" سرکرده شاخه القاعده عراق کشته شدند. وی، همچنین سفارت ایران در بغداد را متهم به دست داشتن در ترورهای صورت گرفته از سوی سازمان بدر کرد. جهاز المخابرات نقش بسیار پررنگی در کنترل پلیس عراق و تمامی نهادها و سازمان‌های مستقر در خاک عراق داشته و گروه‌های شبه‌نظامی بسیاری را فرماندهی می‌کند. بعد از وی ریاست این سازمان بر عهده "خدیر اسماعیل ابراهیم المشهدانی" بوده است.

سرویس اطلاعاتی عراق در دوره نوری مالکی

وزارة الامن الوطنی، این وزارت در اواخر دوره نوری المالکی تشکیل شد و وظیفه تأمین امنیت داخلی عراق را بر عهده دارد و به گفته آمریکایی‌ها بسیار تحت‌تأثیر ایرانی‌ها است. این وزارت از ترکیب نیروهای اداره امن العامه و اداره امن الخاص که در دوران صدام حسین در هر استان مستقر بودند و نقش بسیار مهمی برای وی داشتند، به وجود آمده است. مدیریة الامن االعامه (GSD) در زمان نوری مالکی جهاز المخابرات (INIS) نامیده شد. این سازمان با اینکه مستقیما به شخص نوری المالکی گزارش می‌داده، اما به دلیل وجود افسران سابق حزب بعث هیچگاه مورد وثوق و اعتماد او و دولت شیعه‌اش قرار نگرفته است، تا جایی که محمد شهوانی -رییس سابق سازمان- از سال 2006 از ورود به جلسه هیئت دولت منع شد. در عراق، عمق همکاری و آرامش دو سرویس اطلاعاتی عمده پیوسته تابع و وابسته به رابطه مقامات شیعه و سنی این کشور بوده است. هفته‌نامه "نیوزویک" در گزارشی آورد که سه افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اعلام کرده‌اند که دولت نوری المالکی -نخست‌وزیر سابق عراق- برای سال‌ها به‌شدت فعالیت جاسوسان آمریکایی در این کشور را زیر نظر داشته است. این جمله "جان ماگر" -افسر سابق سیا- جای تأمل بسیار دارد: "آن‌ها کاملاً ما را زیر نظر و پوشش خود دارند". به گفته این افسر سابق سیا، اولین هدف اداره ضداطلاعات عراق علیه تماس‌های جاسوسان سیا با سرویس اطلاعات تازه شکل گرفته عراق (جهاز المخابرات) بود. این نهاد در بدو امر با سرمایه‌گذاری و آموزش آمریکا به وجود آمده بود. ماگر در ادامه افزوده که دولت نوری المالکی با رصد اطلاعاتی، تمامی افرادی که مظنون به جاسوسی بودند را اخراج کرد. از جمله در سال 2007 که خود الشهوانی از کار اخراج شد. به گفته این افسر پیشین سیا و چند نفر دیگر از همکارانش، عراق با کمک تجهیزات شنود مکالماتی پیشرفته از سوی ایران چند سالی است که ردگیری عملیات سیا در این کشور را شروع کرده است. وی معتقد است که رصد عملیات سیا در بغداد امروزه بسیار آسان است و عراق و ایران کاملاً بر امور اطلاعاتی اشراف دارند. ماگر در خاتمه خطاب به مشاوران اعزامی آمریکا به عراق گفته که بهتر است آن‌ها بسیار مراقب باشند؛ زیرا عراقی‌ها کاملاً اوضاع را زیر نظر دارند.

اهداف جهاز المخابرات (INIS)

اهداف جهاز المخابرات در قانون شماره 69، انجام اعمال و عملیات‌های اطلاعاتی در رابطه با موارد ذیل تعریف شده است:

  • تهدیدات ممکن برای امنیت ملی عراق.
  • تروریسم و اغتشاش.
  • بازداری تولید سلاح‌های کشتارجمعی
  • مقابله با تولید و قاچاق مواد مخدر،
  • مبارزه با جنایات سازمان‌یافته خطرناک.
  • مبارزه با جاسوسی و هر اقدامی که به دموکراسی ملی ضربه بزند.

این مجموعه در کارنامه خود جمع‌آوری اطلاعات برون‌مرزی، انجام عملیات‌های ضداطلاعات داخلی، انجام عملیات‌های محرمانه -شامل انجام فعالیت‌هایی برای دیگر سرویس‌های اطلاعاتی جهان، عملیات شهاب الثاقب و دستگیری تمامی عوامل خرابکار داعش پس از عملیات شهاب الثاقب را دارا است.

سازمان‌ امنیتی کردستان عراق (آسایش)

" پس از فروپاشی حرکت ناسیونالیستی کرد به رهبری ملا مصطفی بارزانی در سال 1975، بازماندگان این حرکت در دو حزب جداگانه به فعالیت سیاسی-نظامی ادامه دادند. بخشی از بازماندگان حرکت ملا مصطفی تحت رهبری "مسعود بارزانی" -پسر وی- مبارزات مسلحانه خود را با نام "حزب دموکرات کردستان عراق" به شکل محدودی آغاز کردند. افراد این حزب بیشتر تحت نفوذ قبیله بارزان بودند، اما گروه دیگر به رهبری "جلال طالبانی"، "اتحادیه میهنی کردستان عراق" را تشکیل دادند. مشکلات کردها با حزب بعث هیچگاه به سرانجام نرسید. بعثی‌ها، به‌هیچ‌عنوان خواستار پذیرش استقلال کردها نبودند. سرانجام با وقوع انقلاب ایران در سال 1979 و وقوع جنگ تحمیلی از سوی عراق، کردهای این کشور فرصت تاریخی دیگر برای مبارزه با حکومت سرکوبگر بعث یافتند. جمهوری اسلامی ایران بطور کامل در جریان جنگ از کردهای عراق دفاع کرد و آنها هم در جبهه همکاری با ما از هیچ‌گونه تلاشی مضایقه نکردند. در اواخر جنگ فشارهای بی‌امان و ناجوانمردانه بین‌المللی بر ایران و بازپس گیری برخی از منطق از دست رفته عراق توسط آن در سال 1988 (1367)، تمامی معادلات را به هم ریخت. حالا دیگر حزب بعث، فرصت بزرگی برای تلافی‌جویی علیه کردهای عراق پیدا کرده بود. لذا، حمله شیمیایی حلبچه را شکل داد و بیش از 5 هزار نفر از مردم بی‌گناه حلبچه را کشت. آسایش" نام سازمان امنیتی دولت منطقه‌ای کردستان عراق است که از مارس ۱۹۹۳ اجازه فعالیت قانونی در محدوده کردستان عراق پیدا کرد. قلمرو فعالیت قضایی این سازمان هم جرائم اقتصادی مانند قاچاق بوده و هم جرائم سیاسی مانند جاسوسی، خرابکاری و تروریسم را شامل می‌شود. این سازمان در دهه ۱۹۹۰ توسط دو گروه اصلی کرد یعنی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان تأسیس شد و بعد از سال ۲۰۰۴ با تغییرات جزئی در ساختمان سازمان به کار خود ادامه داد.

پاراستین‌ و زانیاری

اما "پاراستین‌ و زانیاری" (به معنای حفاظت و اطلاعات- که پاراستین ئو زانیاری خوانده می‌شود) نام سرویس اطلاعاتی است که از ادغام سرویس اطلاعاتی حزب دموکرات کردستان موسوم به پاراستین و سرویس اطلاعاتی اتحادیه میهنی موسوم به زانیاری شکل گرفت. هم اکنون این سرویس تحت ریاست "مسرور بارزانی" (از حزب دموکرات) و معاونت "دکتر خسرو" (از اتحادیه میهنی) مدیریت می‌شود. این آژانس اطلاعاتی دولت کردستان، بازوی رصد اخبار و اطلاعات سازمان آسایش است و تمامی اطلاعات لازم را برای جلوگیری از هر گونه خرابکاری و جاسوسی را در اختیار آسایش قرار می‌دهد. این سرویس، حق هیچ‌گونه پیگرد و بازداشت را نداشته و مسئولیت این اعمال با پاراستین است.

نقش اطلاعاتی به‌موقع ایران در عراق

"علی خدری" -دستیار ویژه پنج سفیر آمریکا در عراق و مشاور ارشد سه تن از رهبران فرماندهی مرکزی آمریکا بین‌ سال‌های 2003 تا 2009 - می‌گوید تنش‌هایی که پس از سال 2003 به مقابله ایران و آمریکا دامن زدند، حال در سایه تمایل دو طرف به شکست داعش قرار گرفته‌اند. در شرایطی که خروج نیروهای آمریکا از عراق در سال 2011 فضای بیشتری را برای گسترش نفوذ ایران در این کشور فراهم کرده، حمایت تهران از گروه‌های شبه‌نظامی از زمان ظهور گروه‌های شبه‌نظامی سنی تشدید شده است. "جیمز جفری" -سفیر سابق آمریکا در عراق اعتراف کرده که عدم اجابت در خواست کمک عراقی‌ها از سوی مقامات امریکایی باعث شده که «عراقی‌ها در تنگنای ناامیدکننده‌ای قرار بگیرند و به تنها کسانی که به کمک آنها آمدند (ایرانی‌ها) امیدوار باشند و عراقی‌ها چنین مسئله‌ای را از یاد نخواهند برد.»

نظام اطلاعاتی فعلی

نظام اطلاعاتی عراق، امروزه شامل دو سرویس اطلاعاتی اصلی است:

  • "وزارة الامن الوطنی" که مسئولیت اطلاعات و امنیت داخلی؛
  • "جهاز المخابرات" (INIS) که سازمان اطلاعات و امنیت برون‌مرزی.
سه معاونت اطلاعاتی تحت نام "استخبارات" (شامل استخبارات وزارت دفاع، استخبارات وزارت کشور، و استخبارات ارتش) و یک سازمان اطلاعاتی مربوط به کردستان این کشور به نام "آسایش" است.
  • استخبارات وزارت دفاع وظیفه حفاظت از اطلاعات دفاعی و جاسوسی اطلاعات دفاعی کشورهای رقیب را دارد؛
  • استخبارات وزارت کشور، وظیفه کنترل و مقابله با معاندین و جاسوسان ضد نظام عراق را بر عهده گرفته است؛
  • استخبارات ارتش وظیفه حراست از اطلاعات خودی و جاسوسی اطلاعات ارتش‌ کشورهای رقیب را انجام می‌دهد.

پانویس

  1. پارسادوست، منوچهر، نقش عراق در شروع جنگ همراه با بررسی تاریخ عراق و اندیشه‌های حزب بعث، تهران: شرکت سهامی انتشار، چ اول، 1369، ص34.
  2. سرهنگ ع.الجمیلی، نگاهی به تاریخ سیاسی عراق، ترجمه‌ محمدحسین زوار کعبه، تهران: حوزه‌ هنری، 1370، ص100 .
  3. تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها: از پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حزب بعث، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1396، ص66.
  4. جنایات پشت پرده، انجمن نجات، 1384، ص3.
  5. همان، ص1.
  6. برائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص69.
  7. رمضان، میخائیل، شبیه صدام، بی‌نا، 1379، ص243.
  8. تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص68 و 69.
  9. اسماعیلی، سیدحجت، خداوند اشرف از ظهور تا سقوط، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص663 و 664.
  10. تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص65 و 72.
  11. اسماعیلی، سیدحجت، خداوند اشرف از ظهور تا سقوط، ص664.
  12. جباری، جلیل، شهید غریب، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص71.
  13. احمدزاده، میکائیل، آخرین خاکریز، تهران: سازمان عقیدتی ـ سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نشر آجا)، 1389، ص143.
  14. تبرائیان، صفاءالدین، خوابگردها، ص68.
  15. بایگانی دانش‌نامه الکترونیکی دفاع مقدس، سند ش1/2-97-1367، مصاحبه با مرتضی بشیری.


منابع و مآخذ:

www.iraqcoalition.org/regulations/20040401_CPAORD69_Delegation_of_Authority_to_Establish_the_Iraqi_National_Intelligence_Service_with_Annex.pdf www.iraqcoalition.org/regulations/20040401_CPAORD69_Delegation_of_Authority_to_Establish_the_Iraqi_National_Intelligence_Service_with_Annex.pdf