نقش یهود در تحریف تورات از منظر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسیده اند' به 'رسیده‌اند')
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


نقش یهود در تحریف کتب مقدس از مسائل مهم تاریخی – مذهبی است که از زوایای مختلف قابل بررسی است. در این مقاله به تلاش مستمر یهود در تحریف [[تورات]] و کتمان حقائق از منظر [[قرآن]] پرداخته شده است. نخست آیاتی که بیانگر نقش یهود در تحریف کتب مقدس می‌باشد مورد بررسی قرار گرفته و آن‌گاه آیاتی که بیانگر مصادیقی از تحریف یهودیان در تورات می‌باشد تبیین شده است که برخی از آنها عبارتند از:‌ عجز خداوند در امور مخلوقین، انکار معاد، تقلیل عذاب یهود به مدت چند روز، برتری یهود بر دیگران، کتمان بشارت ظهور پیامبر اسلام، حلیت اموال غیریهود بر یهودیان. لازم به ذکر است در همه آیاتی که مورد بحث قرار گرفته است دیدگاه مفسرین فریقین ملاحظه شده است.
'''نقش یهود در تحریف کتب مقدس''' از مسائل مهم تاریخی – مذهبی است که از زوایای مختلف قابل بررسی است. در این مقاله به تلاش مستمر یهود در تحریف [[تورات]] و کتمان حقائق از منظر [[قرآن]] پرداخته شده است. نخست آیاتی که بیانگر نقش یهود در تحریف کتب مقدس می‌باشد مورد بررسی قرار گرفته و آن‌گاه آیاتی که بیانگر مصادیقی از تحریف یهودیان در تورات می‌باشد تبیین شده است که برخی از آنها عبارتند از:‌ عجز خداوند در امور مخلوقین، انکار معاد، تقلیل عذاب یهود به مدت چند روز، برتری یهود بر دیگران، کتمان بشارت ظهور پیامبر اسلام، حلیت اموال غیریهود بر یهودیان. لازم به ذکر است در همه آیاتی که مورد بحث قرار گرفته است دیدگاه مفسرین فریقین ملاحظه شده است.
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
نقش یهود در تحریف اسناد دینی از مسائل مهم تاریخی – سیاسی - اجتماعی است که می‌توان از زوایای گوناگون بدان پرداخت. تلاش مستمر یهود از گذشته تا کنون در تحریف کتب مقدس در آیات متعدد قرآن کریم بیان گردیده و به مسلمانان نسبت به آن هشدار داده شده است. هر چند تلاش یهودیان در ایجاد نقصان یا زیادتی ظاهری در قرآن- تحریف لفظی - تا کنون حاصلی برای آنان نداشته است اما سیاست شان در تحریف معنوی قرآن همچنان استمرار دارد.
نقش یهود در تحریف اسناد دینی از مسائل مهم تاریخی – سیاسی - اجتماعی است که می‌توان از زوایای گوناگون بدان پرداخت. تلاش مستمر یهود از گذشته تا کنون در تحریف کتب مقدس در آیات متعدد قرآن کریم بیان گردیده و به مسلمانان نسبت به آن هشدار داده شده است. هر چند تلاش یهودیان در ایجاد نقصان یا زیادتی ظاهری در قرآن- تحریف لفظی - تا کنون حاصلی برای آنان نداشته است اما سیاست شان در تحریف معنوی قرآن همچنان استمرار دارد.


از طرفی یهودیان بدلیل انکه امکان تحریف ظاهری قرآن از آنان سلب شده است بیشترین تلاش خود را در تحریف سنت و منابع روائی مبذول داشته که در این امر متاسفانه موفقیت‌های زیادی داشته‌اند بگونه‌ای که بخش زیادی از روایاتی را که در زمینه قصص انبیاء‌الهی در منابع روائی فریقین وارد گردیده است اسرائلیات تشکیل می‌دهد.
از طرفی یهودیان بدلیل آنکه امکان تحریف ظاهری قرآن از آنان سلب شده است بیشترین تلاش خود را در تحریف سنت و منابع روائی مبذول داشته که در این امر متاسفانه موفقیت‌های زیادی داشته‌اند بگونه‌ای که بخش زیادی از روایاتی را که در زمینه قصص انبیاء‌الهی در منابع روائی فریقین وارد گردیده است اسرائلیات تشکیل می‌دهد.


در این مقاله که پیرامون نقش یهود در تحریف اسناد دینی تدوین یافته است به برخی از ابعاد گوناگون این مساله از منظر قرآن کریم خواهیم پرداخت.  
در این مقاله که پیرامون نقش یهود در تحریف اسناد دینی تدوین یافته است به برخی از ابعاد گوناگون این مساله از منظر قرآن کریم خواهیم پرداخت.  


== الف - آیات مرتبط به تحریف کتاب‌های مقدس توسط یهود ==  
== الف - آیات مرتبط به تحریف کتاب‌های مقدس توسط یهود ==  
برخی از آیاتی که نقش یهود را در تحریف اسناد دینی بیان می‌کند عبارتند از:‌
برخی از آیاتی که نقش یهود را در تحریف اسناد دینی بیان می‌کند عبارتند از:‌
=== آیه اول ===
=== آیه اول ===
خط ۳۰: خط ۲۹:
تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلکه تفسیر و تحلیل‌های ناصواب و باطل از متون کتاب مقدس را نیز شامل می‌گردد چنانکه در عصر کنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قرآن استشهاد می‌کنند.<ref>مفاتیح الغیب ج‏10 ص 95</ref>  
تحریف اختصاص به تحریف لفظی نداشته بلکه تفسیر و تحلیل‌های ناصواب و باطل از متون کتاب مقدس را نیز شامل می‌گردد چنانکه در عصر کنونی اهل بدعت بدین طریق بر اثبات مذاهبشان به قرآن استشهاد می‌کنند.<ref>مفاتیح الغیب ج‏10 ص 95</ref>  


نتیجه آنکه تحریف در آیه مذکور اعم از تحریف لفظی و معنوی نیز خواهد بود.  
نتیجه انکه تحریف در آیه مذکور اعم از تحریف لفظی و معنوی نیز خواهد بود.  


3-از فقره "وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا "که بعد از "یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ" ذکر شده است بدست می‌آید که تحریف منابع دینی توسط یهودیان بگونه‌ای است که چهره دین را مشوه جلوه داده تا مورد تمسخر و استهزاء‌ دیگران قرار گیرد.
3-از فقره "وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا "که بعد از "یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ" ذکر شده است بدست می‌آید که تحریف منابع دینی توسط یهودیان بگونه‌ای است که چهره دین را مشوه جلوه داده تا مورد تمسخر و استهزاء‌ دیگران قرار گیرد.
خط ۳۷: خط ۳۵:
بدین معنا که اینان بعد از تحریف منابع دینی اظهار می‌دارند که ما پیام کتاب اسمانی را که ادعا می‌کنید شنیدیم اما بجهت محتوای سست و تمسخر امیز آن نمی‌توانیم از آن تبعیت کنیم در نتیجه کتاب اسمانی تو بگونه‌ای است که انسان را وا می‌دارد که بگوئیم:‌ سمعنا و عصینا
بدین معنا که اینان بعد از تحریف منابع دینی اظهار می‌دارند که ما پیام کتاب اسمانی را که ادعا می‌کنید شنیدیم اما بجهت محتوای سست و تمسخر امیز آن نمی‌توانیم از آن تبعیت کنیم در نتیجه کتاب اسمانی تو بگونه‌ای است که انسان را وا می‌دارد که بگوئیم:‌ سمعنا و عصینا


در واقع مفاد آیه مذکوررا می‌توان هماهنگ با آیه "وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ "–<ref>ال عمران: 72</ref> دانست چون بر اساس این آیه برخی از مخالفان جهت تضعیف روحیه مسلمآنان اظهار می‌داشتند که ما اسلام را بررسی کردیم – سمعنا - اما دیدیم این دین ارزش پیروی کردن را دارا نیست – و عصینا-.
در واقع مفاد آیه مذکوررا می‌توان هماهنگ با آیه "وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ "–<ref>ال عمران: 72</ref> دانست چون بر اساس این آیه برخی از مخالفان جهت تضعیف روحیه مسلمآنان اظهار می‌داشتند که ما اسلام را بررسی کردیم – سمعنا - اما دیدیم این دین ارزش پیروی کردن را دارا نیست – و عصینا-.


خط ۴۵: خط ۴۲:
سید قطب این فقره از آیه شریفه را که متضمن نوعی پیش‌گوئی از چگونگی تعامل یهود با اسلام و مسلمانان می‌باشد از معجزات قرآن دانسته و می‌گوید:‌  
سید قطب این فقره از آیه شریفه را که متضمن نوعی پیش‌گوئی از چگونگی تعامل یهود با اسلام و مسلمانان می‌باشد از معجزات قرآن دانسته و می‌گوید:‌  


پیشگوئی خداوند نسبت به یهود تا کنون تحقق یافته است، در تاریخ طولاتی که از یهود گذشته است بخوبی می‌بینیم که جز اندکی از آنان در جرگه مسلمین وارد نشده‌اند از طرفی می‌بینیم در تمامی توطئه‌ها و جنگهائی که در طول تاریخ علیه مسلمانان صورت گرفته است دست یهودیان بدان الوده است حتی در جنگهای صلیبی که طی چند قرن بین مسلمانان و مسیحیان رخ داد یهودیان نفش عمده ای داشتند. <ref>فى ظلال القرآن، ج‏2، ص 676</ref>  
پیشگوئی خداوند نسبت به یهود تا کنون تحقق یافته است، در تاریخ طولاتی که از یهود گذشته است بخوبی می‌بینیم که جز اندکی از آنان در جرگه مسلمین وارد نشده‌اند از طرفی می‌بینیم در تمامی توطئه‌ها و جنگ‌هائی که در طول تاریخ علیه مسلمانان صورت گرفته است دست یهودیان بدان الوده است حتی در جنگ‌های صلیبی که طی چند قرن بین مسلمانان و مسیحیان رخ داد یهودیان نفش عمده ای داشتند. <ref>فى ظلال القرآن، ج‏2، ص 676</ref>  


محمد جواد مغنیه نیز در تفسیر الکاشف می‌نویسد:‌  
محمد جواد مغنیه نیز در تفسیر الکاشف می‌نویسد:‌  


خط ۶۰: خط ۵۶:
در تفسیر مجمع البیان امده است که مراد از موصول – الذین –، علمای یهود و نصارا می‌باشند که اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اکرم ص را که در کتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود کتمان نمودند؛ اما قول اقوی این است که شامل همه کتمان کنندگان حقیقت می‌گردد. <ref>مجمع البیان ج 1ص 446</ref>  
در تفسیر مجمع البیان امده است که مراد از موصول – الذین –، علمای یهود و نصارا می‌باشند که اخبار مرتبط با رسالت پیامبر اکرم ص را که در کتب مقدس شان وجود داشت از مردم خود کتمان نمودند؛ اما قول اقوی این است که شامل همه کتمان کنندگان حقیقت می‌گردد. <ref>مجمع البیان ج 1ص 446</ref>  


در تفسیر روح البیان نیز امده است که آیه مذکور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمی‌توان انرا مختص به آنان دانست از اینرو بر اساس آیه همه کسانی که کتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و ناآگاهی نسبت به حقائق دینی قرار می‌دهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت کنندگان خواهند بود.<ref>تفسیر روح البیان ج‏1 ص 265</ref>  
در تفسیر روح البیان نیز امده است که آیه مذکور گرچه شان نزولش عالمان یهودی شده است اما نمی‌توان انرا مختص به آنان دانست از اینرو بر اساس آیه همه کسانی که کتمان حقیقت نموده و مردم را در جهل و ناآگاهی نسبت به حقائق دینی قرار می‌دهند مشمول لعنت الهی و همه لعنت کنندگان خواهند بود.<ref>تفسیر روح البیان ج‏1 ص 265</ref>  


خط ۷۳: خط ۶۸:
ایشان در جمع بین فقره "‌ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى"ٰ و فقره " مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ "ۙمی‌نویسد:‌
ایشان در جمع بین فقره "‌ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى"ٰ و فقره " مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ "ۙمی‌نویسد:‌
    
    
از آن‌جا که رسالت عالمان آگاهی بخشیدن به مردم بوده و حقائق توسط آنان برای مردم تبیین خواهد شد بنابراین کوتاهی آنان در ایفای این رسالت سبب تثبیت مردم درجهالت شان خواهد بود. در آیه شریفه نیز مراد از کتمان آیات از مردم- یکتمون ما انزلنا- بعد از تبیین حقائق برای آنان – من بعد ما بیناه للناس - آن است که عالمان یهودی از آن‌جا که خود عالم به حقائق کتاب اسمانی- از جمله ظهور پیامبرخاتم ص - بودند می‌بایست انرا در معرض دید همگان قرار داده و برای آنان تبیین نمایند اما اینان بدلیل کتمانشان سبب دور شدن مردم از حقائق گردیدند که لازمه آن بروز تشتت و اختلافات دینی و فرقه ای بود. <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 390</ref>  
از آن‌جا که رسالت عالمان آگاهی بخشیدن به مردم بوده و حقائق توسط آنان برای مردم تبیین خواهد شد بنابراین کوتاهی آنان در ایفای این رسالت سبب تثبیت مردم درجهالت شان خواهد بود. در آیه شریفه نیز مراد از کتمان آیات از مردم- یکتمون ما انزلنا- بعد از تبیین حقائق برای آنان – من بعد ما بیناه للناس - آن است که عالمان یهودی از آن‌جا که خود عالم به حقائق کتاب اسمانی- از جمله ظهور پیامبرخاتم ص - بودند می‌بایست انرا در معرض دید همگان قرار داده و برای آنان تبیین نمایند اما اینان بدلیل کتمانشان سبب دور شدن مردم از حقائق گردیدند که لازمه آن بروز تشتت و اختلافات دینی و فرقه‌ای بود. <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 390</ref>  


   
   
2- بکار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ‏، - برای کتمان کنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رک به:‌ <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 ص 391</ref> چون اینان با کتمان حقائق گاه سبب انحراف جمعیت عظیمی از انسان‌ها در جوامع بشری گردیده و سرنوشت آنان را تغییر می‌دهند نظیر تحریفاتی که احبار و عالمان یهودی در کتاب مقدس اعمال نموده که اثار زیانبارش بعد از قرنها تا کنون باقی است.  
2- بکار گیری واژه " لعنت الهی و لعنت لاعنون " - أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ‏، - برای کتمان کنندگان حقیقت بیانگر شدت مبغوضیت و سخط الهی است رک به:‌ <ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 ص 391</ref> چون اینان با کتمان حقائق گاه سبب انحراف جمعیت عظیمی از انسان‌ها در جوامع بشری گردیده و سرنوشت آنان را تغییر می‌دهند نظیر تحریفاتی که احبار و عالمان یهودی در کتاب مقدس اعمال نموده که آثار زیانبارش بعد از قرنها تا کنون باقی است.  


3 - تکرار لعنت در آیه شریفه:‌ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ‏،بیانگر اختلاف در متعلق آن می‌باشد بدین معنا که مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی که مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 ص 391</ref>  
3 - تکرار لعنت در آیه شریفه:‌ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ‏،بیانگر اختلاف در متعلق آن می‌باشد بدین معنا که مراد از لعنت الهی - یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ-دور نمودن شخص از رحمت الهی بوده در حالی که مراد از لعنت لاعنون، درخواست دور شدن از رحمت الهی است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن ج‏1 ص 391</ref>  
خط ۱۱۶: خط ۱۱۱:
الف - طبق دیدگاه بسیاری از مفسران مراد از "قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ‏" به قرینه کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ -که در آن کفار بصورت جداگانه ذکر شده است - یهود می‌باشد. اما از منظر برخی مفسران مراد از قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ‏» همه کسانی هستند که مشمول غضب الهی قرار گرفته‌اند – اعم از یهود و نصارا و دیگر کفار.  
الف - طبق دیدگاه بسیاری از مفسران مراد از "قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ‏" به قرینه کَما یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ -که در آن کفار بصورت جداگانه ذکر شده است - یهود می‌باشد. اما از منظر برخی مفسران مراد از قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ‏» همه کسانی هستند که مشمول غضب الهی قرار گرفته‌اند – اعم از یهود و نصارا و دیگر کفار.  


ب -از منظر برخی از مفسران مراد از" قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ " انکار معاد نبوده بلکه مراد از آن مایوس شدن از ثواب اخرت می‌باشد.  
ب -از منظر برخی از مفسران مراد از" قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ " انکار معاد نبوده بلکه مراد از آن مایوس شدن از ثواب آخرت می‌باشد.  


    
    
گفتار محمد عبده و نقد مغنیه نسبت به ان:‌
گفتار محمد عبده و نقد مغنیه نسبت به ان:‌


محمد جواد مغنیه به نقل از تفسیر المنار می‌گوید:‌ از منظر محمد عبده یهودیان منکر معاد می‌باشند بدلیل انکه در کتاب مقدس کنونی یهودیان وعد یا وعیدی در زمینه معاد ذکر نشده است مضافا به اینکه بسیاری از محققین معتقدند که یهودیان به معاد اعتقادی ندارند.
محمد جواد مغنیه به نقل از تفسیر المنار می‌گوید:‌ از منظر محمد عبده یهودیان منکر معاد می‌باشند بدلیل آنکه در کتاب مقدس کنونی یهودیان وعد یا وعیدی در زمینه معاد ذکر نشده است مضافا به اینکه بسیاری از محققین معتقدند که یهودیان به معاد اعتقادی ندارند.


ایشان در نقد گفتار محمد عبده می‌نویسد:‌  
ایشان در نقد گفتار محمد عبده می‌نویسد:‌  
خط ۱۴۱: خط ۱۳۶:
ایشان در رد ادعای مذکورمی‌نویسد:‌  
ایشان در رد ادعای مذکورمی‌نویسد:‌  


آنان چگونه به چنین خیال باطلی رسیده‌اند ؟ایا ادعای شان مبتنی بر عهدی از ناحیه خداوند است؟ بیقین ادعای مذکور افتراء‌بر خداوند بوده و موجب سبک شمردن گناهان خواهد بود و این مصداق سخن امام علی ع خواهد بود که أشد الذنوب ما استهان به صاحبه، و نیز سخن پیامبر ص که فرمود: «کأن الذنب ذبابة تمر على أنف المذنب»  
آنان چگونه به چنین خیال باطلی رسیده‌اند ؟ آیا ادعای شان مبتنی بر عهدی از ناحیه خداوند است؟ بیقین ادعای مذکور افتراء‌بر خداوند بوده و موجب سبک شمردن گناهان خواهد بود و این مصداق سخن امام علی ع خواهد بود که أشد الذنوب ما استهان به صاحبه، و نیز سخن پیامبر ص که فرمود: «کأن الذنب ذبابة تمر على أنف المذنب»  


باید گفت تحلیل مذکور در منشا اعتقاد یهودیان به "کوتاهی مدت عذاب آنان " بر گرفته از سخن الهی است که بر اساس آن بین خود و خداوند رابطه ابوت و بنوت – پدر و فرزندی – قائل بودند و همین منشا غرور نابجای آنان در برتری بر سائر انسان‌ها گردیده است؛
باید گفت تحلیل مذکور در منشا اعتقاد یهودیان به "کوتاهی مدت عذاب آنان " بر‌گرفته از سخن الهی است که بر اساس آن بین خود و خداوند رابطه ابوت و بنوت – پدر و فرزندی – قائل بودند و همین منشا غرور نابجای آنان در برتری بر سائر انسان‌ها گردیده است؛


چنانکه در سوره مائده می‌خوانیم:‌  
چنانکه در سوره مائده می‌خوانیم:‌  
خط ۱۵۹: خط ۱۵۴:
فخر رازی نیز در ذیل آیه مذکور می‌نویسد:‌
فخر رازی نیز در ذیل آیه مذکور می‌نویسد:‌


جزم یهودیان به اینکه خداوند آنان را حتی در صورت داشتن اعمال قبیح مواخذه نخواهد کرد با مبانی عقلی منطبق نمی‌باشد بدلیل انکه بر اساس مذهب اشعری که معتقد است که خداوند، مختار در فرجام اعمال ادمیان بوده و حق اعتراض نیز به کسی داده نخواهد شد از اینرو جز از طریق دلیل نقلی نمی‌توان به فرجام کسی پی برد و اما بر اساس مذهب اعتزالی نیز – که معتقدند ارتکاب معاصی انسان را در معرض عذاب الهی قرار می‌دهد- از اینرو رفع عذاب یا کوتاه مدت بودن آن فقط از طریق دلیل نقلی قابل اثبات خواهد بود.
جزم یهودیان به اینکه خداوند آنان را حتی در صورت داشتن اعمال قبیح مواخذه نخواهد کرد با مبانی عقلی منطبق نمی‌باشد بدلیل آنکه بر اساس مذهب اشعری که معتقد است که خداوند، مختار در فرجام اعمال ادمیان بوده و حق اعتراض نیز به کسی داده نخواهد شد از اینرو جز از طریق دلیل نقلی نمی‌توان به فرجام کسی پی برد و اما بر اساس مذهب اعتزالی نیز – که معتقدند ارتکاب معاصی انسان را در معرض عذاب الهی قرار می‌دهد- از اینرو رفع عذاب یا کوتاه مدت بودن آن فقط از طریق دلیل نقلی قابل اثبات خواهد بود.


    
    
خط ۱۸۱: خط ۱۷۶:
2- در سفر پیدایش، باب 49،شماره 10 مى‏‌‏خوانیم:
2- در سفر پیدایش، باب 49،شماره 10 مى‏‌‏خوانیم:


" عصاى سلطنت از یهودا و فرمانفرمایى از پیش پایش، نهضت خواهد نمود تا وقتى که" شیلوه" بیاید که به او امتها جمع خواهد شد".
" عصاى سلطنت از یهودا و فرمانفرمایى از پیش پایش، نهضت خواهد نمود تا وقتى که" شیلوه" بیاید که به او امت‌ها جمع خواهد شد".
قابل توجه اینکه یکى از معانى شیلوه- طبق تصریح مستر‌ هاکس در کتاب قاموس مقدس- فرستادن مى‏‌‏باشد و با کلمه" رسول" یا رسول اللَّه موافق است.  
قابل توجه اینکه یکى از معانى شیلوه- طبق تصریح مستر‌ هاکس در کتاب قاموس مقدس- فرستادن مى‏‌‏باشد و با کلمه" رسول" یا رسول اللَّه موافق است.  
6-پسر خدا دانستن عُزَیر (عزرا: (َقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ  
6-پسر خدا دانستن عُزَیر (عزرا: (َقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ  
خط ۱۹۳: خط ۱۸۸:
علامه طباطبائی در این زمینه می‌نویسد:‌  
علامه طباطبائی در این زمینه می‌نویسد:‌  


رخنه کردن عقاید وثنیت در دین نصارى و یهود، از حقایقى است که قرآن کریم در جمله مورد بحث آن را کشف نموده، و از آن پرده برداشته است. و لذا در عصر حاضر گروهى از محققین بر آن شدند که مندرجات عهدین را با مذاهب بودائیان و برهمانیان تطبیق دهند، و ضمن تحقیق بدست آوردند که معارف انجیل و تورات طابق النعل بالنعل و مو به مو مطابق با خرافات بودائیان و برهمانیان است، حتى بسیارى از داستان‌ها و حکایاتى که در انجیل‏ها موجود است عین همان حکایاتى است که در آن دو کیش موجود است، و در نتیجه براى هیچ محقق و اهل بحثى جاى هیچ تردیدى نمى‏‌‏ماند که کاشف حقیقى این مطلب و مبتکر آن قرآن کریم " یضاهؤون..." می‌باشد.  
رخنه کردن عقاید و ثنیت در دین نصارى و یهود، از حقایقى است که قرآن کریم در جمله مورد بحث آن را کشف نموده، و از آن پرده برداشته است. و لذا در عصر حاضر گروهى از محققین بر آن شدند که مندرجات عهدین را با مذاهب بودائیان و برهمانیان تطبیق دهند، و ضمن تحقیق بدست آوردند که معارف انجیل و تورات طابق النعل بالنعل و مو به مو مطابق با خرافات بودائیان و برهمانیان است، حتى بسیارى از داستان‌ها و حکایاتى که در انجیل‏ها موجود است عین همان حکایاتى است که در آن دو کیش موجود است، و در نتیجه براى هیچ محقق و اهل بحثى جاى هیچ تردیدى نمى‏‌‏ماند که کاشف حقیقى این مطلب و مبتکر آن قرآن کریم " یضاهؤون..." می‌باشد.  


7-اخذ ربا:‌ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا  
7-اخذ ربا:‌ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا  
خط ۲۰۰: خط ۱۹۵:
در تفسیر ابن ابی حاتم ذیل آیه "وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ‏ " از مقاتل بن حیان‏ نقل شده است که در تورات با اینکه بر یهودیان ربا حرام بود اما مرتکب این گناه می‌شدند.  
در تفسیر ابن ابی حاتم ذیل آیه "وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ‏ " از مقاتل بن حیان‏ نقل شده است که در تورات با اینکه بر یهودیان ربا حرام بود اما مرتکب این گناه می‌شدند.  


ایشان در ادامه بعد از فقره وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ می‌نویسد:‌ یهودیان برعم انکه ممنوع از رباخواری بودند اما مرتکب این گناه بزرگ شدند از اینرو خداوند –جهت تادیب و مواخذه آنان- برخی از امور حلال را بر آنان حرام نمود.  
ایشان در ادامه بعد از فقره وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ می‌نویسد:‌ یهودیان برعم آنکه ممنوع از رباخواری بودند اما مرتکب این گناه بزرگ شدند از اینرو خداوند –جهت تادیب و مواخذه آنان- برخی از امور حلال را بر آنان حرام نمود.  


   
   
خط ۲۱۰: خط ۲۰۵:
خیانت یهود در امانت و عهد با دیگران ناشی از اندیشه ناصوابی بود که بدان معتقد بودند چنانکه در عصر کنونی نیز به همین اندیشه پایبندند و آن مبنای غلط این است که می‌گویند:‌ لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ‏، یهودیان بر اساس چنین نگرشی فقط خودشان را اهل کتاب خوانده و دیگران را امی می‌خوانند. در نتیجه غیر یهودی را فاقد کرامت و ارزش دانسته و با آنان همچون حیوانات برخورد می‌کردند.  
خیانت یهود در امانت و عهد با دیگران ناشی از اندیشه ناصوابی بود که بدان معتقد بودند چنانکه در عصر کنونی نیز به همین اندیشه پایبندند و آن مبنای غلط این است که می‌گویند:‌ لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ‏، یهودیان بر اساس چنین نگرشی فقط خودشان را اهل کتاب خوانده و دیگران را امی می‌خوانند. در نتیجه غیر یهودی را فاقد کرامت و ارزش دانسته و با آنان همچون حیوانات برخورد می‌کردند.  


ایشان ادامه می‌دهد با اینکه در تورات اصلی چنین اندیشه ای موجود نیست اما غالب یهودیان این فکر را از علمای خود اخذ نمودند. نکته مهم دیگر انکه از آن‌جا که دین موسی ع اختصا ص به قوم بنی اسرائیل داشت از اینرو یهودیان دینشان را نژادی می‌دانند و معتقدند که اسرائیلی بودن و یهودی بودن عنصر شرافت بوده و بر همه طوائف دیگر انسان‌ها برتری دارد بدیهی است چنین نگرشی سبب ایجاد فساد در زمین و نابودی روح انسانیت در جوامع بشری خواهد بود.  
ایشان ادامه می‌دهد با اینکه در تورات اصلی چنین اندیشه ای موجود نیست اما غالب یهودیان این فکر را از علمای خود اخذ نمودند. نکته مهم دیگر آنکه از آن‌جا که دین موسی ع اختصا ص به قوم بنی اسرائیل داشت از اینرو یهودیان دینشان را نژادی می‌دانند و معتقدند که اسرائیلی بودن و یهودی بودن عنصر شرافت بوده و بر همه طوائف دیگر انسان‌ها برتری دارد بدیهی است چنین نگرشی سبب ایجاد فساد در زمین و نابودی روح انسانیت در جوامع بشری خواهد بود.  


9- تحریف یهود در جواز کشتن و آواره کردن یهودى دیگر و حرام دانستن اسارت او:‌  
9- تحریف یهود در جواز کشتن و آواره کردن یهودى دیگر و حرام دانستن اسارت او:‌  
...ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ  
...ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ  


محمد جواد مغنیه در تبیین نکته مذکور در تحریف یهودیان نسبت به حکم فدیه جهت ازادی اسیران یهودی می‌نویسد :‌
محمد جواد مغنیه در تبیین نکته مذکور در تحریف یهودیان نسبت به حکم فدیه جهت آزادی اسیران یهودی می‌نویسد :‌


اوس و خزرج دو قبیله عربى از یک ریشه بودند؛ زیرا اوس و خزرج دو برادر بودند. این دو قبیله پیش از اسلام با یکدیگر نبرد و درگیرى داشتند. آنان مشرک بودند، نه به بهشت و دوزخ اعتقاد داشتند و نه به قیامت و کتاب آسمانى. یهود نیز سه تیره بودند: بنى قینقاع، بنى قریظه و بنى نضیر. میان این قبایل دشمنى و جنگ جریان داشت، چنان‏که میان اوس و خزرج بود.
اوس و خزرج دو قبیله عربى از یک ریشه بودند؛ زیرا اوس و خزرج دو برادر بودند. این دو قبیله پیش از اسلام با یکدیگر نبرد و درگیرى داشتند. آنان مشرک بودند، نه به بهشت و دوزخ اعتقاد داشتند و نه به قیامت و کتاب آسمانى. یهود نیز سه تیره بودند: بنى قینقاع، بنى قریظه و بنى نضیر. میان این قبایل دشمنى و جنگ جریان داشت، چنان‏که میان اوس و خزرج بود.
خط ۲۳۶: خط ۲۳۱:


1-هر چند کشتن، همکارى در گناه و آواره کردن مردم از اوطانشان، همگى بر یهودیان حرام بود اما در آیه مذکور تنها یه اخراج ظالمانه انسان‌ها از موطنشان یادآور شده است.
1-هر چند کشتن، همکارى در گناه و آواره کردن مردم از اوطانشان، همگى بر یهودیان حرام بود اما در آیه مذکور تنها یه اخراج ظالمانه انسان‌ها از موطنشان یادآور شده است.
دلیل این امر شدت حرمت اواره نمودن دیگران و تاکید بر آن می‌باشد است زیرا رنج آواره نمودن از خانه و شهر طولانى است، برخلاف کشتن که مدت رنج آن کوتاه‏ مدت است.  
دلیل این امر شدت حرمت آواره نمودن دیگران و تاکید بر آن می‌باشد است زیرا رنج آواره نمودن از خانه و شهر طولانى است، برخلاف کشتن که مدت رنج آن کوتاه‏ مدت است.  


2-از آن‌جا که اقدام ستمگران در اخراج نمودن انسان‌ها از موطن مستلزم معاضدت و معاونت ظالمین به یکدیگر است از اینرو در آیه مذکور امده است که برخی از یهودیان دراخراج یهودیانی که با آنان دشمنی می‌ورزیدند – از موطنشان - حتی از غیر یهود در این ظلم بزرگ استمداد می‌جستند "وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ"
2-از آن‌جا که اقدام ستمگران در اخراج نمودن انسان‌ها از موطن مستلزم معاضدت و معاونت ظالمین به یکدیگر است از اینرو در آیه مذکور امده است که برخی از یهودیان دراخراج یهودیانی که با آنان دشمنی می‌ورزیدند – از موطنشان - حتی از غیر یهود در این ظلم بزرگ استمداد می‌جستند "وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ"
خط ۲۴۵: خط ۲۴۰:
4- از فقره:‌ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ استفاده می‌شود که برخی از یهودیان آن تنها به آن بخش از تورات که در راستای منافعشان بود ایمان داشته و نسبت به آیاتی که ضد منافعشان بود باور نداشته و آن را از دیگران کتمان می‌کردند.  
4- از فقره:‌ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ استفاده می‌شود که برخی از یهودیان آن تنها به آن بخش از تورات که در راستای منافعشان بود ایمان داشته و نسبت به آیاتی که ضد منافعشان بود باور نداشته و آن را از دیگران کتمان می‌کردند.  


== نتیجه گیری ==
== نتیجه‌گیری ==


از مباحثی که در مقاله حاضر تحت عنوان "نقش یهود در تحریف تورات از منظر قرآن "مطرح گردید معلوم شد:‌
از مباحثی که در مقاله حاضر تحت عنوان "نقش یهود در تحریف تورات از منظر قرآن "مطرح گردید معلوم شد:‌
خط ۲۵۳: خط ۲۴۸:


== پانویس ==
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
{{پانویس|2}}


== منابع ==
== منابع ==
# طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران‏، 1372 ش‏
# طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دار المعرفه‏، بیروت، 1412 ق‏
# مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1424 ق
# سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی‏، فى ظلال القرآن‏، ناشر: دارالشروق‏،بیروت- قاهره‏ 1412 ق‏
# طوسى، محمد بن حسن‏، التبیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دار احیاء التراث العربى، بیروت‏ چاپ: اول‏
# طباطبایى، سید محمد حسین‏، المیزان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى‏‌ جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏
# مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1374 ش‏
# حقى بروسوى، اسماعیل، ‏تفسیر روح البیان‏، ناشر: دارالفکر، بیروت‏، چاپ: اول‏
# عروسى حویزى، عبد على بن جمعه‏، تفسیر نور الثقلین‏، ناشر: انتشارات اسماعیلیان‏، قم‏ سال چاپ: 1415 ق‏
# فخر رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب‏، ناشر: دار احیاء التراث العربی‏ -بیروت 1420 ق‏
# آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ‏ناشر: دارالکتب العلمیه‏ بیروت‏ 1415 ق‏
# ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ناشر: موسسه التاریخ‏، بیروت‏، چاپ: اول‏
# قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن‏، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران 1364ش‏
# ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ‏ناشر: مکتبة نزار مصطفی الباز، ریاض: 1419 ق‏
# حسینى شاه عبدالعظیمى‏‌، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشرى‏، ناشر: انتشارات میقات‏ تهران1363 ش‏
# مطهرى، مرتضى، یادداشت‌هاى استاد مطهرى، انتشارات صدرا، تهران، چاپ چهارم: 1385


1. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران‏، 1372 ش‏
[[رده:مقاله‌ها]]
 
2. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دار المعرفه‏، بیروت، 1412 ق‏
 
3. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1424 ق
 
4. سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی‏، فى ظلال القرآن‏، ناشر: دارالشروق‏،بیروت- قاهره‏ 1412 ق‏
 
5. طوسى، محمد بن حسن‏، التبیان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دار احیاء التراث العربى، بیروت‏ چاپ: اول‏
 
6. طباطبایى، سید محمد حسین‏، المیزان فى تفسیر القرآن‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى‏‌ جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏
 
7. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1374 ش‏
 
8. حقى بروسوى، اسماعیل، ‏تفسیر روح البیان‏، ناشر: دارالفکر، بیروت‏، چاپ: اول‏
 
9. عروسى حویزى، عبد على بن جمعه‏، تفسیر نور الثقلین‏، ناشر: انتشارات اسماعیلیان‏، قم‏ سال چاپ: 1415 ق‏
 
10. فخر رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب‏، ناشر: دار احیاء التراث العربی‏ -بیروت 1420 ق‏
 
11. آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ‏ناشر: دارالکتب العلمیه‏ بیروت‏ 1415 ق‏
 
12. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ناشر: موسسه التاریخ‏، بیروت‏، چاپ: اول‏
 
13. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن‏، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران 1364ش‏
 
14. ابن ابى حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ‏ناشر: مکتبة نزار مصطفی الباز، ریاض: 1419 ق‏
 
15. حسینى شاه عبدالعظیمى‏‌، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشرى‏، ناشر: انتشارات میقات‏ تهران1363 ش‏
 
16. مطهرى، مرتضى، یادداشت‌هاى استاد مطهرى، انتشارات صدرا، تهران، چاپ چهارم: 1385
 
[[رده:مقالات]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:یهود]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش