احزاب سیاسی شیعه در افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'قدرتها' به 'قدرت‌ها')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
=حزب حرکت اسلامی=
=حزب حرکت اسلامی=
   
   
از احزاب مجاهدین افغانستان می‌باشد. این حزب در فروردین (برج حمل) سال ۱۳۵۷ توسط جمعی از روحانیان [[شیعه]] افغانستان مقیم [[حوزه علمیه قم]] به رهبری [[آصف محسنی]] برای مبارزه با حکومت افغانستان تشکیل شد. حرکت اسلامی تنها جریان مهم شیعه مجاهدین افغانستان بود که حاضر نشد به حزب وحدت اسلامی افغانستان هزاره‌ها بپیوندد. حزب حرکت اسلامی مجموعه‌ای از گروه‌های کوچکی چون: دفاع از محراب، ملت، [[تشیع]]، و [[قرآن]] و عترت و روحانیت مبارز، سازمان آزادی، ندای عدالت و… بود. [۱] رهبری آن در ابتدا آصف محسنی، سید محمد علی جاوید رئیس شورای مرکزی و شهید غلامحسن کاشفی مسئول نظامی سید حسین انوری و سید اسدالله مسرور از فرمانده های قدر و بزرگ این حزب بود.
از احزاب مجاهدین افغانستان می‌باشد. این حزب در فروردین (برج حمل) سال ۱۳۵۷ توسط جمعی از روحانیان [[شیعه]] افغانستان مقیم [[حوزه علمیه قم]] به رهبری [[آصف محسنی]] برای مبارزه با حکومت افغانستان تشکیل شد. حرکت اسلامی تنها جریان مهم شیعه مجاهدین افغانستان بود که حاضر نشد به حزب وحدت اسلامی افغانستان هزاره‌ها بپیوندد. حزب حرکت اسلامی مجموعه‌ای از گروه‌های کوچکی چون: دفاع از محراب، ملت، [[تشیع]]، و [[قرآن]] و عترت و روحانیت مبارز، سازمان آزادی، ندای عدالت و… بود. [۱] رهبری آن در ابتدا آصف محسنی، سید محمد علی جاوید رئیس شورای مرکزی و شهید غلامحسن کاشفی مسئول نظامی سید حسین انوری و سید اسدالله مسرور از فرمانده‌های قدر و بزرگ این حزب بود.


با وجودی ماهیت [[شیعی]] حزب حرکت اسلامی این حزب بعدها به سبب برخی سیاستهای [[ایران]] در امور افغانستان به [[پاکستان]] کوچید. این حزب در دوران حکومت [[طالبان]] به ائتلاف شمال پیوست.
با وجودی ماهیت [[شیعی]] حزب حرکت اسلامی این حزب بعدها به سبب برخی سیاست‌های [[ایران]] در امور افغانستان به [[پاکستان]] کوچید. این حزب در دوران حکومت [[طالبان]] به ائتلاف شمال پیوست.


== کارکرد ==
== کارکرد ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
=حزب وحدت اسلامی افغانستان=  
=حزب وحدت اسلامی افغانستان=  


با عنوان اختصاری حزب [[وحدت]] یکی از حزب‌های سیاسی قوم هزاره در افغانستان است که همه اعضا و حامیان آن را [[شیعیان]] افغانستان تشکیل می‌دهد. این حزب در سال ۱۳۶۸ خورشیدی توسط [[عبدالعلی مزاری]] برای گردهم آوردن نه گروه نظامی و عقیدتی جداگانه و عمدتاً خصمانه مقیم پاکستان و ایران در یک نهاد واحد تشکیل شد. مانند اکثر احزاب مهم سیاسی معاصر افغانستان، حزب وحدت ریشه در دوره آشفته جنبش‌های مقاومت ضد شوروی دهه ۱۹۸۰ افغانستان دارد. تجددگرایی اسلامی ایدئولوژی اصلی اکثر رهبران آن بود اما این حزب به‌تدریج به‌سمت پایگاه پشتیبانی قومی مرمان هزاره گرایش پیدا کرد و ابزار اصلی خواسته‌ها و آرزوهای سیاسی جامعه هزاره شد. در جریان جنگ داخلی افغانستان این حزب به‌عنوان بازیگر موفقی در افغانستان ظاهر شد و توانست با پشتیبانی مداوم از هزاره‌ها، سرمایه سیاسی قابل توجهی را در جامعه هزاره‌های افغانستان جمع‌آوری کند.
با عنوان اختصاری حزب [[وحدت]] یکی از حزب‌های سیاسی قوم هزاره در افغانستان است که همه اعضا و حامیان آن را [[شیعیان]] افغانستان تشکیل می‌دهد. این حزب در سال ۱۳۶۸ خورشیدی توسط [[عبدالعلی مزاری]] برای گردهم آوردن نه گروه نظامی و عقیدتی جداگانه و عمدتاً خصمانه مقیم پاکستان و ایران در یک نهاد واحد تشکیل شد. مانند اکثر احزاب مهم سیاسی معاصر افغانستان، حزب وحدت ریشه در دوره آشفته جنبش‌های مقاومت ضد شوروی دهه ۱۹۸۰ افغانستان دارد. تجددگرایی اسلامی ایدئولوژی اصلی اکثر رهبران آن بود اما این حزب به‌تدریج به‌سمت پایگاه پشتیبانی قومی مردمان هزاره گرایش پیدا کرد و ابزار اصلی خواسته‌ها و آرزوهای سیاسی جامعه هزاره شد. در جریان جنگ داخلی افغانستان این حزب به‌عنوان بازیگر موفقی در افغانستان ظاهر شد و توانست با پشتیبانی مداوم از هزاره‌ها، سرمایه سیاسی قابل توجهی را در جامعه هزاره‌های افغانستان جمع‌آوری کند.


افراد معروف این حزب پیش از انشعابات عبدالعلی مزاری، محمد محقق، کریم خلیلی، محمد اکبری قربان علی عرفانی، صادقی نیلی، سید عبدالحمید سجادی، میرحسین صادقی پروانی و سید محمد امین سجادی بودند.
افراد معروف این حزب پیش از انشعابات عبدالعلی مزاری، محمد محقق، کریم خلیلی، محمد اکبری قربان علی عرفانی، صادقی نیلی، سید عبدالحمید سجادی، میرحسین صادقی پروانی و سید محمد امین سجادی بودند.
خط ۷۵: خط ۷۵:
تأثیر ترکیبی این تحولات در میان سازمان‌های هزاره آگاهی بیشتر از نیاز به یک مذاکره جمعی و قاطعانه تر با همتایان اهل سنت خود در صورت جدی گرفتن است. در برابر این زمینه بود که تقاضای رادیکال تر اتحاد و ادغام کلیه سازمان‌های سیاسی-نظامی موجود در یک حزب واحد بر سیاست‌های منطقه حاکم شد. جلسات متعددی در سراسر منطقه برگزار شد که در آن ماهیت و ترکیب حزب جدید و نقش سازمان‌های موجود در آن به‌طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. در اوت ۱۹۸۸، مرکز استان بامیان به دست مجاهدان هزاره افتاد. این امر تشکیل سازمان منطقه‌ای را بیشتر تسهیل و تشویق می‌کند. عملیاتی که منجر به فروپاشی دولت در این شهرک شد به‌طور مشترک توسط نیروهای مختلف مجاهدین در منطقه انجام شد. سازمان نصر (سازمان پیروزی) نقشی محوری و هماهنگی در حمله داشت. این پیشرفت به‌طور کامل از بین بردن هرگونه حضور دولت کابل در کل منطقه هزاره جات بود.
تأثیر ترکیبی این تحولات در میان سازمان‌های هزاره آگاهی بیشتر از نیاز به یک مذاکره جمعی و قاطعانه تر با همتایان اهل سنت خود در صورت جدی گرفتن است. در برابر این زمینه بود که تقاضای رادیکال تر اتحاد و ادغام کلیه سازمان‌های سیاسی-نظامی موجود در یک حزب واحد بر سیاست‌های منطقه حاکم شد. جلسات متعددی در سراسر منطقه برگزار شد که در آن ماهیت و ترکیب حزب جدید و نقش سازمان‌های موجود در آن به‌طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. در اوت ۱۹۸۸، مرکز استان بامیان به دست مجاهدان هزاره افتاد. این امر تشکیل سازمان منطقه‌ای را بیشتر تسهیل و تشویق می‌کند. عملیاتی که منجر به فروپاشی دولت در این شهرک شد به‌طور مشترک توسط نیروهای مختلف مجاهدین در منطقه انجام شد. سازمان نصر (سازمان پیروزی) نقشی محوری و هماهنگی در حمله داشت. این پیشرفت به‌طور کامل از بین بردن هرگونه حضور دولت کابل در کل منطقه هزاره جات بود.


از این پس بامیان مرکز تحولات مهم سیاسی بود. این محرک جدیدی به روند اتحاد بین سازمان‌های مجاهدین در منطقه تزریق کرد. این شهر میزبان جلسه نهایی بود که منجر به اعلام میثاق وحدت یا معاهده وحدت در جولای ۱۹۸۹ شد و کمتر از یک سال از آزادی آن گذشته بود. این مرکز به مرکز رهبری سیاسی و قدرت حزب جدید فراتر و دور از رقابتهای جناحی و شخصی محلی فرماندهان محلی تبدیل شد. آنچه روند مذاکره برای شکل‌گیری وحدت را با تلاشهای مشابه قبلی در تقابل قرار داد این بود که این اساساً روندی بود که از منطقه هزاره جات آغاز شده بود. این روند با واقعیت‌های جنگ، جناح‌بندی و از دست دادن کنترل رهبری سیاسی بر فرماندهان نظامی در منطقه اطلاع داده شد و شکل گرفت. برعکس، تلاش‌های قبلی ائتلاف سازی که در ایران متمرکز بود و اغلب تحت تأثیر مستقیم مقامات ایرانی قرار داشت.  
از این پس بامیان مرکز تحولات مهم سیاسی بود. این محرک جدیدی به روند اتحاد بین سازمان‌های مجاهدین در منطقه تزریق کرد. این شهر میزبان جلسه نهایی بود که منجر به اعلام میثاق وحدت یا معاهده وحدت در جولای ۱۹۸۹ شد و کمتر از یک سال از آزادی آن گذشته بود. این مرکز به مرکز رهبری سیاسی و قدرت حزب جدید فراتر و دور از رقابت‌های جناحی و شخصی محلی فرماندهان محلی تبدیل شد. آنچه روند مذاکره برای شکل‌گیری وحدت را با تلاش‌های مشابه قبلی در تقابل قرار داد این بود که این اساساً روندی بود که از منطقه هزاره جات آغاز شده بود. این روند با واقعیت‌های جنگ، جناح‌بندی و از دست دادن کنترل رهبری سیاسی بر فرماندهان نظامی در منطقه اطلاع داده شد و شکل گرفت. برعکس، تلاش‌های قبلی ائتلاف سازی که در ایران متمرکز بود و اغلب تحت تأثیر مستقیم مقامات ایرانی قرار داشت.  


رهبران این سازمان پس از تشکیل، با چالش متقاعد کردن نمایندگان خود در شورای ائتلاف با مقامات دولت ایران روبرو شدند، زیرا آنها در کار با ائتلاف احزاب جداگانه در تهران راحت تر بودند. تکه‌تکه شدن مجاهدین هزاره به ایرانیان اهرم مؤثری برای کنترل سازمان‌های کوچک داده بود که غالباً به مقامات مختلف مذهبی و نهادهای دولتی در ایران گره خورده بودند. ایرانیان می‌ترسیدند که یک حزب واحد مستقر در افغانستان می‌تواند به معنای از دست دادن کنترل آنها بر جنبش باشد. بعلاوه، گفتمان قومی فزاینده آشکار در درون حزب توسط مقامات ایرانی که سال‌ها سعی در ترویج اسلام‌گرایی سیاسی پان شیعی تر در دوره جهاد داشتند، نامطلوب دیده می‌شد. حسین ابراهیمی، نماینده ولی فقیه ایران علی خامنه ای در امور افغانستان در آن زمان، ادعا می‌کرد که برای حفظ نفوذ خود سعی در جلوگیری از تشکیل حزب وحدت داشته‌است. سرانجام، پس از تشکیل حزب، ایرانیان تصمیم گرفتند که با آن کار کنند و در همان روزهای اولیه تأسیس از آن حمایت کردند. اما، همان‌طور که روند بعدی تحولات سیاسی (در زیر بحث می‌شود) نشان می‌دهد، این حزب قرار بود یک استراتژی سیاسی نسبتاً مستقل را دنبال کند، که اغلب در تضاد با سیاست‌ها و منافع ایران در کشور است.
رهبران این سازمان پس از تشکیل، با چالش متقاعد کردن نمایندگان خود در شورای ائتلاف با مقامات دولت ایران روبرو شدند، زیرا آنها در کار با ائتلاف احزاب جداگانه در تهران راحت تر بودند. تکه‌تکه شدن مجاهدین هزاره به ایرانیان اهرم مؤثری برای کنترل سازمان‌های کوچک داده بود که غالباً به مقامات مختلف مذهبی و نهادهای دولتی در ایران گره خورده بودند. ایرانیان می‌ترسیدند که یک حزب واحد مستقر در افغانستان می‌تواند به معنای از دست دادن کنترل آنها بر جنبش باشد. بعلاوه، گفتمان قومی فزاینده آشکار در درون حزب توسط مقامات ایرانی که سال‌ها سعی در ترویج اسلام‌گرایی سیاسی پان شیعی تر در دوره جهاد داشتند، نامطلوب دیده می‌شد. حسین ابراهیمی، نماینده ولی فقیه ایران علی خامنه‌ای در امور افغانستان در آن زمان، ادعا می‌کرد که برای حفظ نفوذ خود سعی در جلوگیری از تشکیل حزب وحدت داشته‌است. سرانجام، پس از تشکیل حزب، ایرانیان تصمیم گرفتند که با آن کار کنند و در همان روزهای اولیه تأسیس از آن حمایت کردند. اما، همان‌طور که روند بعدی تحولات سیاسی (در زیر بحث می‌شود) نشان می‌دهد، این حزب قرار بود یک استراتژی سیاسی نسبتاً مستقل را دنبال کند، که اغلب در تضاد با سیاست‌ها و منافع ایران در کشور است.


== سیاست ==
== سیاست ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


[[رده:افغانستان]]
[[رده:افغانستان]]
[[رده:احزاب]]
[[رده:احزاب و گروه‌ها]]
confirmed
۵۴۷

ویرایش