۲۲٬۷۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده:کتاب های چهارگانه شیعه.jpg|بیقاب|چپ|بندانگشتی|]] | [[پرونده:کتاب های چهارگانه شیعه.jpg|بیقاب|چپ|بندانگشتی|]] | ||
'''کتابهای چهارگانه شیعه''' یا '''اصول اربعه''' معروف به '''کتب اربعه'''، چهار کتاب حدیثی است که [[شیعیان]] آنها را معتبرترین منابع حدیثی خود میدانند. کتابهای | '''کتابهای چهارگانه شیعه''' یا '''اصول اربعه''' معروف به '''کتب اربعه'''، چهار کتاب حدیثی است که [[شیعیان]] آنها را معتبرترین منابع حدیثی خود میدانند. کتابهای چهارگانۀ [[مذهب شیعه|شیعه]] عبارتاند از: [[الکافی]]، [[من لایحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام]] و [[الاستبصار]]. کتاب کافی نوشته [[کلینی]] و من لایحضره الفقیه تألیف [[شیخ صدوق]] است. تهذیب الاحکام و استبصار را هم [[شیخ طوسی]] نگاشته است. | ||
نخستین بار [[شهید ثانی]] در یک اجازه روایت از اصطلاح کتب اربعه برای اشاره به این چهار کتاب استفاده کرد. پس از آن این اصطلاح در متون فقهی به کار رفت و به تدریج رواج یافت. برخی از علمای شیعه همه احادیث کتب اربعه را معتبر میدانند؛ اما بیشتر آنها آن دسته از احادیث آنها را میپذیرند که یا مُتواتِر یا دارای سند معتبری باشد. | نخستین بار [[شهید ثانی]] در یک اجازه روایت از اصطلاح کتب اربعه برای اشاره به این چهار کتاب استفاده کرد. پس از آن این اصطلاح در متون فقهی به کار رفت و به تدریج رواج یافت. برخی از علمای شیعه همه احادیث کتب اربعه را معتبر میدانند؛ اما بیشتر آنها آن دسته از احادیث آنها را میپذیرند که یا مُتواتِر یا دارای سند معتبری باشد. | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
[[شیعیان]]، چهار کتاب کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضر را معتبرترین منابع حدیثی خود میدانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتابهای چهارگانه» یاد میکنند. | [[شیعیان]]، چهار کتاب کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضر را معتبرترین منابع حدیثی خود میدانند و از آنها با عنوان '''«کتب اربعه»''' (کتابهای چهارگانه» یاد میکنند. | ||
البته بیشتر | البته بیشتر علمای شیعه، عمل به همه روایات این کتابها را واجب نمیدانند و برای عمل به آنها سندها و دلالتهای روایات را بررسی میکنند<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref>. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفتهاند. [[شیخ انصاری]] بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتابها، از ضروریات مذهب باشد. با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. دراینباره میتوان به سه دیدگاه اشاره کرد: | فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفتهاند. [[شیخ انصاری]] بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتابها، از ضروریات مذهب باشد. با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. دراینباره میتوان به سه دیدگاه اشاره کرد: | ||
قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات: اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی میدانند. دیدگاه [[سید مرتضی]] به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتابها را متواتر یا قطعی الصدور میداند<ref>به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷.</ref>. | قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات: اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی میدانند. دیدگاه [[سید مرتضی]] به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتابها را متواتر یا قطعی الصدور میداند<ref>به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷.</ref>. | ||
صحت همه روایات و عدم قطعیت: برخی از فقها مانند: | صحت همه روایات و عدم قطعیت: برخی از فقها مانند: فاضل تونی ملا احمد نراقی و میرزا [[محمد حسین نائینی]] قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفتهاند اما به اعتبار روایات آن رأی دادهاند. از آیتالله خویی نقل شده که خدشه سندی در روایات کتاب کافی، تلاش نافرجام افراد ناتوان است<ref>فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.</ref>. | ||
ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها: رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنیاند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است<ref>ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶.</ref>. | ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها: رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنیاند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است<ref>ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶.</ref>. | ||
== الکافی == | == الکافی == |