۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات انبیا | |||
| عنوان = حضرت موسی (ع) | |||
| تصویر = موسی.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = موسی | |||
| | | ولادت = زمان فرعون | ||
| محل ولادت = مصر | |||
| | | وفات = | ||
| | | لقب = | ||
|ولادت | | کنیه = | ||
| پدر = عمران (عمرام) | |||
| | | مادر = | ||
| همسر = | |||
| فرزندان = | |||
| | | خویشاوندان = | ||
| | | قوم = | ||
| | | کتاب مقدس = تورات | ||
| | | دین = یهودیت | ||
| | | طول عمر = 120 یا 126 | ||
| | | مدفن = | ||
| | }} | ||
| | '''حضرت موسی (ع)''' از پیامبران بزرگ [[بنی اسرائیل|بنیاسرائیل]] است که در [[دین اسلام]] و در آیات [[قرآن کریم]] توجه ویژهای به او شده است. حضرت موسی (ع) سومین [[پیامبر اولوالعزم]] و از نسل یعقوب و تبار بنیاسرائیل است. از نسل [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم (ع)]] است و با شش واسطه به آن حضرت میرسد. او پیامبر صاحب [[شریعت]] بود و کتاب آسمانی او [[تورات]] است. | ||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
==وجه تسمیه حضرت موسی (ع)== | |||
مشهور آن است که موسی صورت عربی لغت [[زبان عبری|عبری]] موشه است که معنای آن از آب گرفتهشده است. این وجه تسمیه برگرفته از آیه دهم از باب دوم سفر خروج تورات است که میگوید: «و چون طفل نمو کرد (دایه) وی را نزد دختر فرعون برد و او را بمنزله پسر شد و وی را موسی نام نهاد زیرا گفت: او را از آب کشیدم». | |||
=وجه تسمیه حضرت موسی (ع)= | |||
مشهور آن است که موسی صورت عربی لغت [[زبان عبری|عبری]] موشه است که معنای آن از آب | |||
وجه دیگر را ابن عباس گفته است: | وجه دیگر را ابن عباس گفته است: | ||
جهت تسمیه طفل به | جهت تسمیه طفل به موسی این است که میان درخت و آب افتاده بوده و آب در زبان قبطی (مو) و درخت (سا) است. <ref> حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، (بلاغی سید عبدالحجت)، جلد اول، ص248</ref> | ||
اما سید عبدالحجت بلاغی با استناد به اینکه در زمان حضرت موسی دیگرانی هم به این اسم گزارش شدهاند. در این وجه تسمیه تردید وارد کرده است. <ref> حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، (بلاغی سید عبدالحجت)، جلد اول، ص249</ref> | |||
==ولادت حضرت موسی (ع)== | |||
حضرت موسی (ع) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنیاسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا [[فرعون]] مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده مینهاد، اکنون حضرت موسی (ع) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی (ع) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی (ع) را به خودش باز میگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد وقتی مادرش حضرت موسی (ع) را به آب افکند خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم. | |||
خواهر حضرت موسی (ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانوادهای راهنمایی میکنم و عهدهدار شیر دادن این نوزاد باشد و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت. <ref>قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136</ref> | |||
اینگونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت بر هدایت جامعه و داوری میان آنها بر حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی (ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد. <ref>قصص / 3ـ13؛ ر. ک: نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1398ق، ج15، ص136</ref> | |||
==نسب حضرت موسی (ع)== | |||
موسی فرزند عمران از نوادگان یعقوب میباشد. نَسَب او تا یعقوب عبارت است از (موسی بن عمران بن یصهر بن یافث بن لاوی بن یعقوب). (او ۵۰۰ سال بعد از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]] ظهور کرد.) <ref> طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج۱، ص۲۱۰</ref> | موسی فرزند عمران از نوادگان یعقوب میباشد. نَسَب او تا یعقوب عبارت است از (موسی بن عمران بن یصهر بن یافث بن لاوی بن یعقوب). (او ۵۰۰ سال بعد از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]] ظهور کرد.) <ref> طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج۱، ص۲۱۰</ref> | ||
موسی نامی است که از دو جزء تشکیل شده یکی «مو» به معنای آب و دیگری «سی» به معنای درخت است. (در روایاتی دیگر نام مادر موسی را <big>یوکابد</big> گفتهاند) <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۲۷۴</ref> او را موسی نام نهادند چون گهواره او در کنار درختی در داخل آب بدست آمد. نام مادرش یوخابید <ref>رضوی، جواد، قصههای قرآن، ص۲۸۳</ref> بود که در تورات نیز نامش برده شده است. موسی سه برادر | موسی نامی است که از دو جزء تشکیل شده یکی «مو» به معنای آب و دیگری «سی» به معنای درخت است. (در روایاتی دیگر نام مادر موسی را <big>یوکابد</big> گفتهاند) <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۲۷۴</ref> او را موسی نام نهادند چون گهواره او در کنار درختی در داخل آب بدست آمد. نام مادرش یوخابید <ref>رضوی، جواد، قصههای قرآن، ص۲۸۳</ref> بود که در تورات نیز نامش برده شده است. موسی سه برادر داشت، [[حضرت هارون|هارون]] که بزرگتر از موسی بود و بشر و بشیر که کوچکتر بودند. | ||
=فرار حضرت | ==فرار حضرت موسی (ع) از فرعونیان== | ||
حضرت موسی (ع) داخل شهر شد و دید دو نفر با هم دعوا میکنند که یکی از بنیاسرائیل و موحد و آن دیگری از فرعونیان است، بنیاسرائیلی از حضرت موسی (ع) کمک خواست و حضرت مشتی بر آن مرد فرعونی زد و او کشته شد، وقتی حضرت موسی (ع) دید این فرعونی کشته شد. | |||
حضرت موسی (ع) | در شهر هراسان میگشت که بالاخره فرعون او را مجازات خواهد کرد تا این که مرد بنیاسرائیلی باز از حضرت موسی (ع) کمک خواست ولی حضرت فرمود تو شخصی هستی که دچار گمراهی هستی و هر روز با کسی درگیری داری و در این بین مردی با سرعت خود را به حضرت موسی (ع) رساند که فرعون در صدد قتل توست و من خیرخواه توأم و موسی هراسان از شهر خارج گشت و به سوی مدین محل زندگی [[حضرت شعیب|حضرت شعیب (ع)]] حرکت نمود. <ref>قصص / 15ـ22؛ ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، ج16، ص21</ref> | ||
==ازدواج حضرت موسی (ع) با دختر شعیب(ع)== | |||
حضرت موسی (ع) از دست فرعونیان فرار کرد و به سوی [[مدین]] حرکت نمود و وقتی به آنجا رسید دید مردم در کنار چاهی برای گوسفندان شان آب میدهند اما دو دختر در کناری ایستاده اند تا وقتی همه رفتند آنها نیز به گوسفندان خود آب دهند و حضرت موسی (ع) به آن دو کمک کرد و سپس به درگاه الهی عرضه داشت: «پروردگارا من به آن چه تو برایم عطا کنی نیازمندم». | |||
این دو دختر جریان کمک مرد غریبه را به پدرشان گفتند و پدر در فکر این شد که از موسی (ع) تشکر کند و وقتی او را مردی با ایمان یافت، پیشنهاد ازدواج با یکی از دخترانش داد و حضرت موسی (ع) قبول کرد که در عوض ده سال کار برای حضرت شعیب (ع) با دختر او ازدواج کند و این گونه شد که حضرت موسی (ع) در شهر مدین با دختر شعیب که از پیامبران الهی بود ازدواج کرد و پس از تمام شدن مدت، به همراه خانوادهاش از مدین به سوی [[جمهوری عربی مصر|مصر]] حرکت نمود. <ref>قصص / 28 ـ 23؛ ر. ک: طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، 1378ش، ج10، ص221</ref> و در همین مسیر برگشت بود که خداوند وی را به پیامبری مبعوث نمود تا به سوی فرعون رفته و او را به یگانگی خداوند دعوت کند. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج6، ص69؛ ر. ک: تفسیر هدایت (ترجمه من هدی القرآن)، ترجمه گروهی از مترجمان، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، 1377ش، ج9، ص287</ref> | |||
حضرت موسی (ع) | ==نبوت حضرت موسی (ع)== | ||
خداوند متعال وقتی حضرت موسی (ع) را آماده برای نجات قوم بنیاسرائیل یافت بر او وحی نمود که به سوی فرعون برو و او را به راه راست دعوت نما و در این میان معجزاتی هم به حضرت داد از جمله <big>اژدها شدن عصا</big> و <big>روشنایی</big> و <big>درخشش دست</big> (<big>ید بیضا</big>). | |||
حضرت موسی (ع) به خداوند عرضه داشت که من از فرعونیان کسی را کشته ام پس برایم وزیری ده که برادرم هارون به این امر سزاوارتر است و خداوند دعایش را اجابت نمود و هارون را وزیر و یاور و تصدیق کننده حضرت موسی (ع) قرار داد ولی فرعون و قومش نه تنها نبوت وی را نپذیرفتند، بلکه او را ساحری دانستند که میخواهد قدرت را از فرعون بگیرد و خداوند حضرت موسی (ع) و قومش را از فرعونیان نجات داد و رسالتش را بر همگان ثابت نمود و فرعون را با همه لشکریانش در دریا غرق نمود تا عبرتی باشد برای همه مستکبران و نیز پندی برای مؤمنان که چگونه خداوند یار و یاور مؤمنان است. <ref>قصص / 29ـ45؛ یونس / 75ـ86؛ اعراف / 103ـ126؛ بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه البعثه، 1415ق، ج4، ص624</ref> سرگذشت حضرت موسی (ع) و پندها و عبرتهای این تاریخ فراتر از آن است که در این نوشتار مجال طرح آنها باشد، لذا به طور خلاصه اشاره میشود: | |||
حضرت موسی (ع) به خداوند عرضه داشت که من از فرعونیان کسی را کشته ام پس برایم وزیری ده که برادرم هارون به این امر سزاوارتر است و خداوند دعایش را اجابت نمود و هارون را وزیر و یاور و تصدیق کننده حضرت موسی (ع) قرار داد ولی فرعون و قومش نه تنها نبوت وی را نپذیرفتند، بلکه او را ساحری دانستند که | |||
#حضرت موسی (ع) و نجات دادن قومش از دست فرعونیان و رد شدن از دریا با معجزه الهی. <ref>طه / 77ـ79؛ بقره / 49ـ50</ref> | #حضرت موسی (ع) و نجات دادن قومش از دست فرعونیان و رد شدن از دریا با معجزه الهی. <ref>طه / 77ـ79؛ بقره / 49ـ50</ref> | ||
#رفتن حضرت موسی (ع) به [[طور سینا]] و عبادت با خداوند متعال و رو آوردن قومش به گوساله پرستی در غیاب آن حضرت و با انحراف [[سامری]]. <ref>طه / 83ـ99؛ بقره / 51ـ54؛ اعراف / 153ـ148</ref> | #رفتن حضرت موسی (ع) به [[طور سینا]] و عبادت با خداوند متعال و رو آوردن قومش به گوساله پرستی در غیاب آن حضرت و با انحراف [[سامری]]. <ref>طه / 83ـ99؛ بقره / 51ـ54؛ اعراف / 153ـ148</ref> | ||
# | #بهانهگیریهای قوم بنیاسرائیل از حضرت موسی (ع) پس از آن که به اشتباه و گمراهی خود به گوساله پرستی پی برده و خداوند توبه آنها را پذیرفته بود. <ref>بقره / 55ـ74؛ مائده / 20ـ26</ref> | ||
# داستان ملاقات حضرت موسی (ع) و یکی از بندگان برگزیده خداوند. <ref>کهف / 60ـ82</ref> | |||
#داستان ملاقات حضرت موسی (ع) و یکی از بندگان برگزیده خداوند. <ref>کهف / 60ـ82</ref> | |||
==معجزه ید بَیضَاء حضرت موسی (ع) == | |||
معجزه ید بیضاء (دست تابان) از جمله معجزات نهگانه حضرت موسی(ع) بوده است. <ref>سوره نمل، آیه ۱۲</ref> قرآن در سورههای اعراف، طه، شعراء، نمل و قصص از آن یاد کرده <ref>سوره اعراف: آیه۱۰۸؛ سوره طه، آیه۲۲؛ سوره شعراء، آیه۳۳؛ سوره نمل، آیه۱۲؛ سوره قصص، آیه۳۲</ref> و آن را چنین نقل کرده است: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ: دستت را در گریبانت ببر تا بدون هیچ عیبی سفید و درخشان بیرون آید». <ref>سوره قصص، آیه ۳۲</ref> | معجزه ید بیضاء (دست تابان) از جمله معجزات نهگانه حضرت موسی(ع) بوده است. <ref>سوره نمل، آیه ۱۲</ref> قرآن در سورههای اعراف، طه، شعراء، نمل و قصص از آن یاد کرده <ref>سوره اعراف: آیه۱۰۸؛ سوره طه، آیه۲۲؛ سوره شعراء، آیه۳۳؛ سوره نمل، آیه۱۲؛ سوره قصص، آیه۳۲</ref> و آن را چنین نقل کرده است: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ: دستت را در گریبانت ببر تا بدون هیچ عیبی سفید و درخشان بیرون آید». <ref>سوره قصص، آیه ۳۲</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۷۰: | ||
==دست نورانی حضرت موسی (ع)== | ==دست نورانی حضرت موسی (ع)== | ||
بنابر نظر برخی از مفسران | بنابر نظر برخی از مفسران اعجاز ید بیضاء به این نحو بوده که دست حضرت موسی(ع) نورانی گشته و از آن نور پراکنده میشد. <ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۸۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۰۵</ref> نور این دست به نحوی بود که برای همه افراد حاضر در نزد فرعون قابل دیدن بود. برخی از روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند. <ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۴۰</ref> | ||
==دست سفید حضرت موسی (ع)== | ==دست سفید حضرت موسی (ع)== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۷۶: | ||
برخی دیگر از مفسران معتقدند که رنگ پوست حضرت موسی(ع) گندمگون بوده است. در این اعجاز دست حضرت موسی(ع) کاملا سفید گشته و همین سبب تعجب دیگران گشت. <ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۹۲؛ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۷۵</ref> | برخی دیگر از مفسران معتقدند که رنگ پوست حضرت موسی(ع) گندمگون بوده است. در این اعجاز دست حضرت موسی(ع) کاملا سفید گشته و همین سبب تعجب دیگران گشت. <ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۴، ص۴۹۲؛ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۷۵</ref> | ||
=قرآن کریم و حضرت | ==قرآن کریم و حضرت موسی (ع)== | ||
قرآن کریم یکی از بهترین و مؤثرترین طریق بیداری بشریت را مطالعه تاریخ پیشینیان قرار داده و فرمود: «آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که بسیاری از اقوام گذشته را که در عصرهای پیشین زندگی | قرآن کریم یکی از بهترین و مؤثرترین طریق بیداری بشریت را مطالعه تاریخ پیشینیان قرار داده و فرمود: «آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که بسیاری از اقوام گذشته را که در عصرهای پیشین زندگی میکردند، هلاک کردیم». <ref>طه / 128</ref> | ||
سرگذشت حضرت موسی (ع) نیز پر از | سرگذشت حضرت موسی (ع) نیز پر از درسها، پندها، عبرت ها و پیامهای سرنوشتساز است که هدایت جامعه در گرو نگاهی عمیق به این درسها است و لذا در قرآن کریم بارها به این مطالب اشاره شده است به طوری که حدود 136 مرتبه نام مبارک حضرت موسی (ع) در قرآن ذکر شده و فرعون که نماد استکبار و استثمار و طغیان بود، 74 مرتبه و بنیاسرائیل قوم حضرت موسی (ع) 33 مرتبه و یهود و یهودیان حدود 20 مرتبه و بیش از 31 مرتبه اهل کتاب تکرار شده است که بیانگر اهمیت رخدادهایی است که در داستان حضرت موسی (ع) و قومش اتفاق افتاده و برای هدایت جامعه سرنوشتساز است. | ||
==فهرست آیات مرتبط با حضرت موسی (ع)== | |||
آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت موسی (ع) یا داستانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است: | آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت موسی (ع) یا داستانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است: | ||
سوره بقره، آیه 51-67• سوره بقره، آیه 92 • سوره بقره، آیه 108 • سوره بقره، آیه 136 • سوره بقره، آیه 246-248 •سوره آل عمران، آیه 84 • سوره نساء، آیه 153 • سوره نساء، آیه 164 • سوره مائده، آیه 20-24• سوره انعام، آیه 84 • سوره انعام، آیه 91 • سوره اعراف، آیه 103-104 • سوره یونس، آیه 75-88 • سوره هود، آیه 17 • سوره هود، آیه 96 • سوره ابراهیم، آیه 5-8 • سوره اسراء، آیه 101 • سوره کهف، آیه 60 • سوره مریم، آیه 51 • سوره طه، آیه 9-19 • سوره انبیاء، آیه 48 • سوره شعراء، آیه 43-48• سوره نمل، آیه 7-10 • سوره قصص، آیه 10-20 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره احزاب، آیه 69 • سوره صافات، آیه 114 • سوره صافات، آیه 120 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 46 • سوره نازعات، آیه 15 • سوره اعلی، آیه 19 | سوره بقره، آیه 51-67• سوره بقره، آیه 92 • سوره بقره، آیه 108 • سوره بقره، آیه 136 • سوره بقره، آیه 246-248 •سوره آل عمران، آیه 84 • سوره نساء، آیه 153 • سوره نساء، آیه 164 • سوره مائده، آیه 20-24• سوره انعام، آیه 84 • سوره انعام، آیه 91 • سوره اعراف، آیه 103-104 • سوره یونس، آیه 75-88 • سوره هود، آیه 17 • سوره هود، آیه 96 • سوره ابراهیم، آیه 5-8 • سوره اسراء، آیه 101 • سوره کهف، آیه 60 • سوره مریم، آیه 51 • سوره طه، آیه 9-19 • سوره انبیاء، آیه 48 • سوره شعراء، آیه 43-48• سوره نمل، آیه 7-10 • سوره قصص، آیه 10-20 • سوره احزاب، آیه 7 • سوره احزاب، آیه 69 • سوره صافات، آیه 114 • سوره صافات، آیه 120 • سوره شوری، آیه 13 • سوره زخرف، آیه 46 • سوره نازعات، آیه 15 • سوره اعلی، آیه 19 | ||
=نمونه آیاتی که نام حضرت موسی (ع) در آنها آمده= | ==نمونه آیاتی که نام حضرت موسی (ع) در آنها آمده== | ||
*«سَلَامٌ عَلَی مُوسَی وَ هَارُونَ»: سلام بر موسی و هارون. <ref>سوره صافات، آیه 120</ref> | |||
*«سَلَامٌ | *«وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَی أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ»: و (به یادآورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم؛ (و او، برای گرفتن فرمانهای الهی، به میعادگاه آمد؛) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نمودید؛ در حالی که ستمکار بودید. <ref>سوره بقره، آیه 51</ref> | ||
*«وَإِذْ وَاعَدْنَا | *«وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْهُدَی وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ»: و ما به موسی هدایت بخشیدیم، و بنیاسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. <ref>سوره غافر، آیه 53</ref> | ||
*«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیَاتِنَا إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ»: ما موسی را با آیات خود به سوی فرعون و درباریان او فرستادیم؛ (موسی به آنها) گفت: من فرستاده پروردگار جهانیانم. <ref>سوره زخرف، آیه 46</ref> | |||
*«وَلَقَدْ آتَیْنَا | |||
*«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا | |||
*پیامبر خدا (ص) فرمودند: حضرت داود (ع) در روز شنبه به مرگ ناگهانی درگذشت. پس پرندگان با | ==حضرت موسی (ع) در روایات== | ||
*پیامبر خدا (ص) فرمودند: حضرت داود (ع) در روز شنبه به مرگ ناگهانی درگذشت. پس پرندگان با بالهای خود بر او سایه افکندند. <big>موسی کلیم الله</big> (ع) نیز در تیه (بیابان برهوت) مرد. پس آواز دهندهای از آسمان جار زد: موسی (ع) مرد و کیست که نمیرد؟ <ref>حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم، (محمدی ری شهری)، ج2، ص500</ref> | |||
*پیامبر خدا (ص) فرمودند: موسی در حالی برانگیخته شد که گوسفندان خانواده خود را | *پیامبر خدا (ص) فرمودند: موسی در حالی برانگیخته شد که گوسفندان خانواده خود را میچراند و من نیز در حالی برانگیخته شدم که گوسفندان خانواده ام را در جیاد میچراندم. <ref>سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد (محمد بن یوسف صالحی دمشقی)، ج7، ص411</ref> | ||
*امام زینالعابدین (ع) فرمودند: آخرین سفارشی که خضر به موسی بن عمران علیهماالسلام کرد این بود: هیچ کس در دنیا با کسی نرمی نکند مگر آن که خداوند عزوجل در روز قیامت با او نرمی کند. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج13، ص294.</ref> | |||
*امام زینالعابدین (ع) فرمودند: آخرین سفارشی که خضر به موسی بن عمران | *امام صادق(ع)<ref>ر. ک:مقاله امام صادق(ع)</ref>: به آن چه امید نداری امیدوارتر باش تا به آنچه امید داری؛ زیرا موسی (ع) رفت که مقداری آتش بیاورد اما وقتی به سوی خانواده خود برگشت، پیامبری مرسل بود. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج68، ص144</ref> | ||
*امام صادق (ع): موسی بن عمران علیهالسلام گفت: پروردگارا، کدام عمل نزد تو برتر است؟ فرمود: دوست داشتن کودکان؛ زیرا سرشت آنان بر توحید من است و اگر آنها را بمیرانم، به رحمت خود به بهشتشان میبرم. <ref> بحارالانوار(علامه مجلسی)، ج101، ص97</ref> | |||
*امام صادق(ع)<ref>ر.ک:مقاله امام صادق(ع)</ref>: به آن چه امید نداری امیدوارتر باش تا به آنچه امید داری؛ زیرا موسی (ع) رفت که مقداری آتش بیاورد اما وقتی به سوی خانواده خود برگشت، پیامبری مرسل بود. <ref> بحارالانوار (علامه | *خداوند خطاب به موسی (ع) فرمود: «یا موسی، لاتُطَوِّلْ فی الدُّنْیا أملَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ، والقاسِی القلبِ منّی بَعِیدٌ»: ای موسی! در دنیا آرزوی دراز نکن که قلبت سخت میشود و انسان سخت دل از من بدور است. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج70، ص398</ref> | ||
*روایت شده است که موسی (ع) گفت: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از بندهات خبر ده. خدای تعالی به او وحی فرمود: هرگاه دیدی که من بندهام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان میکنم، این نشانه خشنودی من است. <ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج67، ص26</ref> | |||
*امام صادق (ع) : موسی بن عمران | |||
*خداوند خطاب به موسی (ع) فرمود: «یا موسی، لاتُطَوِّلْ فی الدُّنْیا أملَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ، والقاسِی القلبِ منّی بَعِیدٌ»: ای موسی! در دنیا آرزوی دراز نکن که قلبت سخت | |||
*روایت شده است که موسی (ع) گفت: پروردگارا! مرا از نشانه خشنودی خود از | |||
=پانویس= | ==پانویس== | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:پیامبران]] | |||
[[رده:پیامبران اولوالعزم]] | [[رده:پیامبران اولوالعزم]] | ||