confirmed، مدیران
۳۳٬۳۷۱
ویرایش
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:جزیرة العرب.jpg|بیقاب|چپ]] | [[پرونده:جزیرة العرب.jpg|بیقاب|چپ]] | ||
'''جزیرة العرب''' یا شبه '''جزیره عربستان''' را از سه جهت آب احاطه کرده؛ اما اعراب، از باب تشبیه، بر آن نام جزیره، اطلاق میکنند. این شبه جزیره، به صورت مستطیلی غیر متوازیالاضلاع، مساحتی بالغ بر سه میلیون کیلومتر مربع را در جنوب غربی [[آسیا]]، در برگرفته است. این منطقه، از آب و هوایی گرم و خشک، برخوردار بوده و بارش در آن، جز در جنوب و شمال غرب که تحت تأثیر بادهای تابستانی و زمستانی باران زیاد میبارد، کم است. از این رو بیشتر این منطقه، از بیابانها و صحراهای بیآب و علف، پوشیده شده است. | '''جزیرة العرب'''، یا شبه '''جزیره عربستان'''، را از سه جهت آب احاطه کرده؛ اما اعراب، از باب تشبیه، بر آن نام جزیره، اطلاق میکنند. این شبه جزیره، به صورت مستطیلی غیر متوازیالاضلاع، مساحتی بالغ بر سه میلیون کیلومتر مربع را در جنوب غربی [[آسیا]]، در برگرفته است. این منطقه، از آب و هوایی گرم و خشک، برخوردار بوده و بارش در آن، جز در جنوب و شمال غرب که تحت تأثیر بادهای تابستانی و زمستانی باران زیاد میبارد، کم است. از این رو بیشتر این منطقه، از بیابانها و صحراهای بیآب و علف، پوشیده شده است. | ||
== حدود جزیرة العرب == | == حدود جزیرة العرب == | ||
در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از [[آبادان]] که مصب رودخانه [[دجله]]، در دریاست تا [[بحرین]] و از آنجا تا [[عمان]] و سواحل عمره و [[حضرموت]] و عدن ادامه مییابد، تا اینکه به ایله و سپس به دریای قلزم و بعد به تاران و جُبَیلات تا قلزم در شرق و جنوب و غرب قلزم را در برداشت و سپس به ایله و بحیره و از آنجا به شراة و بلقاء، در [[فلسطین]] و بعد به أذرعات و حوران و بثنیر و غوطه و تا نواحی [[بعلبک]] در [[دمشق]]، میرسید، سپس به تدمر و سلمیه در حمص، بعد به خناصره و بالس در قنسرین و بعد به [[فرات]] میرسید؛ سپس از فرات به رقه و قرقیسیا و بعد به رحبه و دالیه و عانه و حدیثه، منتهی شده و از آنجا به انبار و [[کوفه]] سپس به خورنق و سواد کوفه تا واسط و دجله، سپس به سواد [[بصره]] و بعد به | در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از [[آبادان]] که مصب رودخانه [[دجله]]، در دریاست تا [[بحرین]] و از آنجا تا [[عمان]] و سواحل عمره و [[حضرموت]] و عدن ادامه مییابد، تا اینکه به ایله و سپس به دریای قلزم و بعد به تاران و جُبَیلات تا قلزم در شرق و جنوب و غرب قلزم را در برداشت و سپس به ایله و بحیره و از آنجا به شراة و بلقاء، در [[فلسطین]] و بعد به أذرعات و حوران و بثنیر و غوطه و تا نواحی [[بعلبک]] در [[دمشق]]، میرسید، سپس به تدمر و سلمیه در حمص، بعد به خناصره و بالس در قنسرین و بعد به [[فرات]] میرسید؛ سپس از فرات به رقه و قرقیسیا و بعد به رحبه و دالیه و عانه و حدیثه، منتهی شده و از آنجا به انبار و [[کوفه]] سپس به خورنق و سواد کوفه تا واسط و دجله، سپس به سواد [[بصره]] و بعد به آبادان میرسید<ref>اصطخری؛ مسالک و ممالک، کتابخانه صدر، ص12 – 13.</ref>.» | ||
از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ دوم، ج2، ص 138.</ref> و از نظر [[اسمعی]] حدود آن از عدن و أبین در طول و عرض از ابله تا [[جده]] است<ref> همان.</ref>؛ اما لسانالیمین، حدود این شبه جزیره را، از «جزیره و سواد در [[عراق]] در شمال، و سفوان و کاظمه و بعد قطیف و هجر و قطر و بعد عمان و شحر در شرق و بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده در سواحل [[مکه]] و سواحل طوار و خلیج ایله و ساحل رایه تا اینکه به قلزم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] میرسد و بعد مصر و شمال [[سودان]] تا [[شام (شامات)|شام]] را در بر میگیرد، سپس از مصر به فلسطین و عسقلان و سواحلش، امتداد یافته، بعد به سواحل [[اردن]] و [[بیروت]] و سواحل دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود»، میداند<ref>همدانی، لسان الیمین؛ صفة جزیرة العرب، محمد بن علی الأکوع، بغداد، آفاق عربیه، ص84.</ref>. تعریف تقریباً مشابهی را هم، [[یاقوت حموی]] در کتاب معجمالبلدانش، ذکر کرده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص137.</ref>. | از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ دوم، ج2، ص 138.</ref> و از نظر [[اسمعی]] حدود آن از عدن و أبین در طول و عرض از ابله تا [[جده]] است<ref> همان.</ref>؛ اما لسانالیمین، حدود این شبه جزیره را، از «جزیره و سواد در [[عراق]] در شمال، و سفوان و کاظمه و بعد قطیف و هجر و قطر و بعد عمان و شحر در شرق و بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده در سواحل [[مکه]] و سواحل طوار و خلیج ایله و ساحل رایه تا اینکه به قلزم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] میرسد و بعد مصر و شمال [[سودان]] تا [[شام (شامات)|شام]] را در بر میگیرد، سپس از مصر به [[فلسطین]] و عسقلان و سواحلش، امتداد یافته، بعد به سواحل [[اردن]] و [[بیروت]] و سواحل دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود»، میداند<ref>همدانی، لسان الیمین؛ صفة جزیرة العرب، محمد بن علی الأکوع، بغداد، آفاق عربیه، ص84.</ref>. تعریف تقریباً مشابهی را هم، [[یاقوت حموی]] در کتاب معجمالبلدانش، ذکر کرده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص137.</ref>. | ||
== تقسیمات جزیرة العرب == | == تقسیمات جزیرة العرب == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== حجاز === | === حجاز === | ||
منطقه [[حجاز]]، از شرق تهامه و شمال یمن شروع شده و تا فلسطین کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن حجاز میگفتهاند<ref> همان ،ص218 و بلوغ الإرب، پیشین، ج1، ص187.</ref>. حجاز از سمت شرق تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال حجاز، «وادی القری» قرار دارد که حد حجاز است با «علا» که در قدیم به آن «دادان» میگفتند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخرهای با صحراهای گرم و سوزان است و از شهرهای مهم آن مکه و مدینه و [[طائف]] است<ref>مسالک و ممالک، پیشین، ص14.</ref>.این منطقه در تاریخ بیشتر از مناطق دیگر مورد عنایت بوده و این به خاطر وجود [[کعبه]] معظمه در این منطقه است. | منطقه [[حجاز]]، از شرق تهامه و شمال یمن شروع شده و تا فلسطین کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن حجاز میگفتهاند<ref> همان ،ص218 و بلوغ الإرب، پیشین، ج1، ص187.</ref>. حجاز از سمت شرق تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال حجاز، «وادی القری» قرار دارد که حد حجاز است با «علا» که در قدیم به آن «دادان» میگفتند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخرهای با صحراهای گرم و سوزان است و از شهرهای مهم آن [[مکه]] و [[مدینه]] و [[طائف]] است<ref>مسالک و ممالک، پیشین، ص14.</ref>.این منطقه در تاریخ بیشتر از مناطق دیگر مورد عنایت بوده و این به خاطر وجود [[کعبه]] معظمه در این منطقه است. | ||
=== نجد === | === نجد === | ||
نجد، منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان، را شامل میشود. این ناحیه از جنوب به یمن و از شرق به بحرین و از شمال به بادیه عراق و بادیه شام و بادیه جزیره محدود میشود<ref>همان.</ref>. نجد به جهت بلندای ارتفاعش، به این نام، موسوم شده است<ref> همان، ص44 و معجم البلدان، پیشین، ص138.</ref> و ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمن عروض) کاسته میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 25.</ref>؛ عرب قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است، «عالیه» و قسمت پشت آن را که به عراق میرسد، «سافله» مینامد<ref>همان.</ref>. | نجد، منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان، را شامل میشود. این ناحیه از جنوب به یمن و از شرق به بحرین و از شمال به بادیه عراق و بادیه شام و بادیه جزیره محدود میشود<ref>همان.</ref>. نجد به جهت بلندای ارتفاعش، به این نام، موسوم شده است<ref> همان، ص44 و معجم البلدان، پیشین، ص138.</ref> و ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمن عروض) کاسته میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 25.</ref>؛ عرب قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است، «عالیه» و قسمت پشت آن را که به عراق میرسد، «سافله» مینامد<ref>همان.</ref>. | ||
شرق نجد را که با یمامه مجاور است، «وشوم» و شمال آن را که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی میرسد، «قصیم» نامیدهاند. قصیم، شنزاری است که در آن «غضا» که نوعی چوب گز است، میروید<ref> معجم البلدان، پیشین، ج1، ص 513 و ابن فقیه، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1996، ص84.</ref>. از این رو، مردم نجد را «اهل الغضا» نامیدهاند<ref>همان و عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شمال نجد، نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در برگرفته است، این بیابان از «وادی تیماء» شروع شده و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه مییابد و از پشتههای شن قرمز انباشته است<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب میپیچد و نجد و بحرین را از هم جدا میسازد. این فاصله را «دهناء» یا «رملة العالج» نامیدهاند که در زمان [[جاهلیت]] و [[اسلام]] مسکن تمیم و ضبه بود<ref> همان و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص 493.</ref>. کویر ربعالخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان و مهره و شحره و حضرموت جدا میکند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص26.</ref>. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است<ref> همان.</ref>. | شرق نجد را که با یمامه مجاور است، «وشوم» و شمال آن را که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی میرسد، «قصیم» نامیدهاند. قصیم، شنزاری است که در آن «غضا» که نوعی چوب گز است، میروید<ref> معجم البلدان، پیشین، ج1، ص 513 و ابن فقیه، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1996، ص84.</ref>. از این رو، مردم نجد را «اهل الغضا» نامیدهاند<ref>همان و عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شمال نجد، نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در برگرفته است، این بیابان از «وادی تیماء» شروع شده و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه مییابد و از پشتههای شن قرمز انباشته است<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب میپیچد و نجد و بحرین را از هم جدا میسازد. این فاصله را «دهناء» یا «رملة العالج» نامیدهاند که در زمان [[جاهلیت]] و [[اسلام]] مسکن تمیم و ضبه بود<ref> همان و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص 493.</ref>. کویر ربعالخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان و مهره و شحره و [[حضرموت]] جدا میکند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص26.</ref>. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است<ref> همان.</ref>. | ||
=== عروض === | === عروض === | ||
عروض در شرق و شمال شرق شبه جزیره عربستان واقع است<ref> صفة جزیرة العرب، پیشین، ص90.</ref> و شامل بلاد یمامه و بحرین و نواحی اطراف آن است<ref> بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، پیشین، ص187 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص138.</ref>. بحرین در گذشته از بصره تا عمان ادامه داشته و شامل [[کویت]] و احساء و جزائر بحرین و [[قطر]] فعلی نیز میشده است. این سرزمین موطن قبیله عبدالقیس، در زمان جاهلی بود<ref> ابن خلدون؛ تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1988،ج2، ص359.</ref>. در این منطقه بخصوص احساء، آب فراوان بوده و از شهرهای قدیمیاش، هجر و قطیف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص26. </ref>. | عروض در شرق و شمال شرق شبه جزیره عربستان واقع است<ref> صفة جزیرة العرب، پیشین، ص90.</ref> و شامل بلاد یمامه و بحرین و نواحی اطراف آن است<ref> بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، پیشین، ص187 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص138.</ref>. [[بحرین]] در گذشته از [[بصره]] تا [[عمان]] ادامه داشته و شامل [[کویت]] و احساء و جزائر بحرین و [[قطر]] فعلی نیز میشده است. این سرزمین موطن قبیله عبدالقیس، در زمان جاهلی بود<ref> ابن خلدون؛ تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1988،ج2، ص359.</ref>. در این منطقه بخصوص احساء، آب فراوان بوده و از شهرهای قدیمیاش، هجر و قطیف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص26. </ref>. | ||
=== یمن === | === یمن === | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=== صحرای نفود === | === صحرای نفود === | ||
این صحرا در شمال شرقی نجد، واقع شده و مساحتی بالغ بر صد هزار کیلومتر مربع را شامل میشود<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. نفود، پوشیده از ریگهای سرخ و سفید است که با وزش باد، دائماً از مکانی به مکان دیگر، روانند و تپههای بزرگی از آن را بوجود آوردهاند<ref>المفصل ... ، پیشین، ص152.</ref>. این صحرا از شمال به «وادی سرحان» و از غرب به قسمت جنوبی واحه تیماء و از جنوب به کوههای أجأ و سلمی و از شرق به جنوب شهر «حائل» محدود میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref>؛ بارش در این منطقه کم است. در بهار، این منطقه، به بهشتی از | این صحرا در شمال شرقی نجد، واقع شده و مساحتی بالغ بر صد هزار کیلومتر مربع را شامل میشود<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. نفود، پوشیده از ریگهای سرخ و سفید است که با وزش باد، دائماً از مکانی به مکان دیگر، روانند و تپههای بزرگی از آن را بوجود آوردهاند<ref>المفصل ... ، پیشین، ص152.</ref>. این صحرا از شمال به «وادی سرحان» و از غرب به قسمت جنوبی واحه تیماء و از جنوب به کوههای أجأ و سلمی و از شرق به جنوب شهر «حائل» محدود میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref>؛ بارش در این منطقه کم است. در بهار، این منطقه، به بهشتی از گلهای شقایق و دیگر گلها، تبدیل میشود؛ اما این بهشت چند روزه، دیری نمیپاید که از شدت گرما و نبود رطوبت، از بین میرود<ref> المفصل ... ، پیشین، ص153.</ref>. | ||
=== ربع الخالی === | === ربع الخالی === | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
=== شعب آلخنس === | === شعب آلخنس === | ||
در [[مکه]] واقع است، اخنس بن شریق ثقفی بواسطه این تنگه مانع عبور بنی زهره، برای جنگ با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه)]] در [[جنگ بدر]] شد<ref> عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415، چاپ اول، ج1، ص192.</ref>. پیامبر( | در [[مکه]] واقع است، اخنس بن شریق ثقفی بواسطه این تنگه مانع عبور بنی زهره، برای [[جنگ]] با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] شد<ref> عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415، چاپ اول، ج1، ص192.</ref>. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در روز فتح مکه از همین دره وارد مکه شدند. | ||
=== شعب آل قنفذ === | === شعب آل قنفذ === | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
=== زمینهای کشاورزی === | === زمینهای کشاورزی === | ||
بیشتر زمینها در جزیرةالعرب از صحرا و دشت، تشکیل شده که اگر آب وجود داشته باشد، قابل کشت و | بیشتر زمینها در جزیرةالعرب از صحرا و دشت، تشکیل شده که اگر آب وجود داشته باشد، قابل کشت و زراعت هستند<ref>همان، ص156.</ref>. در سواحل دریای سرخ از عدن تا عقبه، ما بین کوه و دریا، غالباً دشتهای ساحلی وجود دارد که به آنها، تهائم یا غور یا سافله گفته میشود. ضمن اینکه، دشتهایی نیز در وسط کوهها، قرار دارند که در آن علف و نباتات صحرایی، میروید<ref>معجم البلدان، پیشین، ج2، ص424.</ref>. ذکر بعضی از این زمینها که به «دارات» معروفند، در اشعار جاهلی آمده است، مثل «دارةجُلجُل» در اشعار امرءالقیس<ref> همان، ص426.</ref> و «دارة الآرام»، که پربود از شقایق<ref>همان، ص425.</ref>. در مناطق غربی جزیرةالعرب، زمینهای سنگلاخی وجود دارد که به«حره» موسومند. تعداد این زمینها، در بلاد عرب زیاد است و تا بلاد شام در منطقه حوران، امتداد دارند<ref>المفصل، پیشین، ص147.</ref>. بعضی از این مناطق که از سنگهای آتشفشانی، تشکیل شدهاند، به کثرت درختان میوه و سبزیهایشان معروف شدهاند، بخصوص در حجاز که [[خیبر]] از جمله آنهاست<ref>همان، ص149.</ref> و نیز شهر کوچک طائف که با آب فراوانش، عمده میوههای مکه را، تامین میکرد و میوهای انار و انگور و دیگر میوههایش، طعمی دل چسب و گوارا داشته و دارد؛ بعلاوه، شهر [[یثرب]] و حومه آن، به همراه مناطق عقیق این شهر، پوشیده از باغها و نخلستانها بود<ref> مسالک و ممالک، پیشین، ص19.</ref>. | ||
در شرق عربستان نیز سرزمینهای بسیاری وجود دارد که بواسطه دارا بودن از آبهای فراوان، بیشترین مردم را در قبل و بعد اسلام با توجه به مساحتشان، دارا بودهاند؛ مناطقی مثل بحرین، که آب در عمق زیادی از سطح زمین، قرار ندارد<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 192.</ref>. | در شرق عربستان نیز سرزمینهای بسیاری وجود دارد که بواسطه دارا بودن از آبهای فراوان، بیشترین مردم را در قبل و بعد اسلام با توجه به مساحتشان، دارا بودهاند؛ مناطقی مثل بحرین، که آب در عمق زیادی از سطح زمین، قرار ندارد<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 192.</ref>. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
== جزایر جزیرةالعرب == | == جزایر جزیرةالعرب == | ||
علاوه بر بحرین، جغرافیدانان جزایر دیگری را نیز در مجاورت این شبه جزیره، برمیشمردهاند؛ دهلک، کمران، فرسان، زیلع که محل آمد و شد تجار حبشی بود، بربرا و سُقطری<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص93.</ref> از جمله این جزایرند. | علاوه بر بحرین، جغرافیدانان جزایر دیگری را نیز در مجاورت این شبه جزیره، برمیشمردهاند؛ دهلک، کمران، فرسان، زیلع که محل آمد و شد تجار حبشی بود، بربرا و سُقطری<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص93.</ref> از جمله این جزایرند. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[آسیا]] | |||
* [[حضرموت]] | |||
* [[عربستان سعودی]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۹: | ||
[[رده:جغرافیای جهان اسلام]] | [[رده:جغرافیای جهان اسلام]] | ||
[[رده: | [[رده:عربستان سعودی]] | ||
[[رده: | [[رده:خاور میانه]] | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] |