کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
'''یعقوب هرتزوگ(یاکوف یسرائیل هرتزوگ)'''، یک حاخام اسرائیلی-آمریکایی ساکن [[بیت المقدس|اورشلیم]] است که در زمینه مسائل بین دینی فعالیت می‌کند. او خود را حاخام اعظم (حاخام اکبر، حاخامباشی) [[عربستان سعودی|عربستان]] نامیده‌است.  
'''یعقوب هرتزوگ(یاکوف یسرائیل هرتزوگ)'''، یک حاخام اسرائیلی-آمریکایی ساکن [[بیت المقدس|اورشلیم]] است که در زمینه مسائل بین دینی فعالیت می‌کند. او خود را حاخام اعظم (حاخام اکبر، حاخامباشی) [[عربستان سعودی|عربستان]] نامیده‌است.  
هرتزوگ پیش از این نیز در میان سربازان اشغالگر حضور یافته و به موعظه و تشویق آنها به ادامه [[جنگ غزه 2023|جنگ غزه]] پرداخته بود.
هرتزوگ پیش از این نیز در میان سربازان اشغالگر حضور یافته و به موعظه و تشویق آنها به ادامه [[جنگ غزه 2023|جنگ غزه]] پرداخته بود.
[[پرونده:یعقوب هرتزوگ3.webp|200px|بی‌قاب|چپ]]


== معرفی اجمالی ==  
== معرفی اجمالی ==  
خط ۵۵: خط ۵۴:
خاخام یاکوف یسرائیل هرتزوگ پس از آماده باش ارتش اسرائیل در پی عملیات «سیل الاقصی» که توسط مقاومت فلسطین آغاز شد، لباس مذهبی خود را درآورد و لباس نظامی به تن کرد تا وارد نبرد اسرائیل علیه نوار غزه شود.
خاخام یاکوف یسرائیل هرتزوگ پس از آماده باش ارتش اسرائیل در پی عملیات «سیل الاقصی» که توسط مقاومت فلسطین آغاز شد، لباس مذهبی خود را درآورد و لباس نظامی به تن کرد تا وارد نبرد اسرائیل علیه نوار غزه شود.
هرتزوگ که خود را خاخام الجزیره می نامد، با انتشار تصویری از خود بر روی سکوی "X" با لباس نظامی در حالی که سربازان ارتش اشغالگر اسرائیل را همراهی می کند، تهدید کرد که مردم یهودی به کشتار اسرائیلی ها در الاقصی پاسخ خواهند داد.  
هرتزوگ که خود را خاخام الجزیره می نامد، با انتشار تصویری از خود بر روی سکوی "X" با لباس نظامی در حالی که سربازان ارتش اشغالگر اسرائیل را همراهی می کند، تهدید کرد که مردم یهودی به کشتار اسرائیلی ها در الاقصی پاسخ خواهند داد.  
هرتزوگ آموزش های خود را در اسرائیل برای تبدیل شدن به خاخام گذرانده است، اما به گفته وب سایت های اسرائیلی، او رسما در ارتش اسرائیل کار می‌کند و همیشه به سربازان آن مشاوره می دهد.
هرتزوگ آموزش های خود را در اسرائیل برای تبدیل شدن به خاخام گذرانده است، اما به گفته وب سایت های اسرائیلی، او رسما در ارتش اسرائیل کار می‌کند و همیشه به سربازان آن مشاوره می دهد.
[[پرونده:یعقوب هرتزوگ3.webp|200px|بی‌قاب|چپ]]


== آرزوی خاخام اصلی در عربستان ==
== آرزوی خاخام اصلی در عربستان ==

نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۲

یعقوب هرتزوگ
یعقوب هرتزوگ.webp
نام کاملیاکوف یسرائیل هرتزوگ
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۹۷۷ م، ۱۳۵۵ ش‌، ۱۳۹۶ ق
محل تولدآمریکا
دینیهودی، صهیونیست
فعالیت‌هاحاخام اسرائیلی

یعقوب هرتزوگ(یاکوف یسرائیل هرتزوگ)، یک حاخام اسرائیلی-آمریکایی ساکن اورشلیم است که در زمینه مسائل بین دینی فعالیت می‌کند. او خود را حاخام اعظم (حاخام اکبر، حاخامباشی) عربستان نامیده‌است. هرتزوگ پیش از این نیز در میان سربازان اشغالگر حضور یافته و به موعظه و تشویق آنها به ادامه جنگ غزه پرداخته بود.

معرفی اجمالی

«یعقوب یسرائیل هرتزوگ» متولد ۱۹۷۷ میلادی در بروکلین، ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. یک خاخام یهودی با اصالت آمریکایی است که از 12سالگی به‌همراه خانواده‌اش به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت کرده است. متاهل و پدر هفت فرزند است که بیشتر عمرش را در موسسات مذهبی صهیونیستی گذررانده و برخی از فرزندانش هنوز در این مکان‌ها تحصیل می کنند. از چهار سال پیش به فکر رفتن به عربستان سعودی افتاد و در واقع، در اکتبر 2021 از آنجا دیدن کرد و از آن زمان «زمان خود را تقسیم می‌کند». بین اسرائیل و پادشاهی که در آن می‌خواهد خاخام شود.» هرتزوگ خود را به عنوان یک تاجر، متخصص در معاملات تجاری، گفتگوی بین ادیان و تامین تمام نیازهای یهودیان در عربستان سعودی تعریف می کند. هرتزوگ می‌خواهد در قبال یهودیانی که برای کار به عربستان سعودی می‌آیند، مسئول باشد و آنها را در جامعه‌ای مؤثر سازمان دهد، جایی که متوجه می‌شود که از صفر شروع خواهد کرد. خاخام هرتزوگ، یک یهودی ارتودوکس است، از تابعیت مضاعف آمریکایی نیز برخوردار است و در سفر به عربستان نیز از پاسپورت آمریکایی خودش استفاده می‌کند.

تحصیلات

او تحصیلات خود را در دبیرستان «یشیوا» در «کریات اربع» و سپس در دبیرستان یشیوا در «هار براخا» گذرانده است و با همسر و فرزندانش در محله «رامات شلومه» اورشلیم (قدس) سکونت دارد. او تحصیلات خود را در موسسات مذهبی به پایان برد. وی با خباد لوباویچ مرتبط است و مدرک حاخام بودن خود را از این مؤسسه دریافت کرده‌است. او سپس به کشاورزی روی آورد و در زمینه فروش محصولات کشاورزی شروع به کار نمود. او دارای شرکتی است که بذر صادر می‌کند.

سفر به ایران

جمهوری اسلامی ایران بلافاصله پس از پیروزی انقلاب روابط با رژیم صهیونیستی را قطع کرد و رژیم صهیونیستی به‌عنوان رژیم اشغالگر قدس و سرزمین فلسطین به‌عنوان مهمترین دشمن ایران و جهان اسلام در سیاست‌های اصلی جمهوری اسلامی تعریف شده است. طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، ورود کلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی که تابعیت رژیم صهیونیستی را دارند، به جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و در صورت ورود، به حبس تعزیری درجه5 و اخراج از کشور محکوم می‌شوند. حال معلوم نیست چنین فردی که در یکی از هتل‌های اصلی تهران نیز اقامت داشته، چطور و با هماهنگی چه‌کسی به ایران آمده است؟

او در اسفند ۱۴۰۰ به ایران سفر کرد و با یهودیان ایران دیدار کرد. او در این سفر به همدان رفت و از مقبره استر و مردخای بازدید نمود. او همچنین به کنیسه‌های مختلف سر زد. رهبر کلیمیان ایران همایون سامه‌یح نجف‌آبادی اعلام کرد که با این سفر مخالف بوده‌است و جامعه کلیمیان ایران با صهیونیست‌ها در تماس نیست. او اعلام کرد در مورد ورود هرتزوگ تماسی با جامعه کلیمیان صورت نگرفته‌است. وی بیان کرد: متأسفانه کسانی در خارج و بعضاً داخل کشور هستند که باعث ایجاد حاشیه‌سازی برای ایرانیان جامعه کلیمی می‌شوند و مشخص نیست چرا به‌دنبال چنین اقداماتی هستند. سیامک مره صدق نماینده ادواری کلیمیان نیز گفت :هیچ دعوتی از سوی جامعه ایرانی کلیمی برای سفر وی به ایران انجام نشده‌است. او گفت هیچ عکسی از دیدار مقام‌های کلیمی کشور با وی وجود ندارد.

مزار استر و مردخای

مزار استر و مردخای.jpg

گفته می‌شود استر دختر یکی از مهاجران یهودی به ایران است که در دوران حکومت خشایارشا در شوش زندگی می‌کرد، مردخای نیز عموی آن دختر بود که با از دست رفتن پدر و مادر استر، سرپرستی او را به‌عهده گرفت. در کتاب استر آمده است که استر در دوران خشایارشا، ملکه شد و از بروز جنگ میان ایران و یهودیان و کشتار یهودیان جلوگیری کرد. در آن کتاب در خصوص مردخای هم آمده است که وی پیش از ورود استر به دربار در دارالسلطنه خشایارشا در شوش خدمت می‌کرد و یک بار جان شاه را نجات داد. کتاب استر برای برخی یهودیان بخشی از کتاب مقدس عهد عتیق است، اما برخی نیز آن را تاریخی نمی‌دانند و معتقدند که بسیاری از روایت‌های این کتاب افسانه است.

امامزاده زید

یعقوب هرتزوگ-امامزاده زید.jpeg

بارگاه سید زیدبن زین‌العابدین(علیه السلام) یکی از امامزاده‌های قدیمی و مشهور در بازار تهران (محله پاچنار) است که بنای آن در دوره صفویه ساخته شده است. یعقوب هرتزوگ، روز وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) به‌همراه دو سه نفر دیگر که گویا راهنمای او بودند، به آنجا رفت و دیدن محیط امامزاده و حضور دسته‌های عزاداری در آن برایش جالب بود و در آخر با اصرار از تولیت آستان هم خواست تا با او عکس یادگاری بگیرد.

خاخام یاکوف یسرائیل هرتزوگ

خاخام یاکوف یسرائیل هرتزوگ پس از آماده باش ارتش اسرائیل در پی عملیات «سیل الاقصی» که توسط مقاومت فلسطین آغاز شد، لباس مذهبی خود را درآورد و لباس نظامی به تن کرد تا وارد نبرد اسرائیل علیه نوار غزه شود. هرتزوگ که خود را خاخام الجزیره می نامد، با انتشار تصویری از خود بر روی سکوی "X" با لباس نظامی در حالی که سربازان ارتش اشغالگر اسرائیل را همراهی می کند، تهدید کرد که مردم یهودی به کشتار اسرائیلی ها در الاقصی پاسخ خواهند داد. هرتزوگ آموزش های خود را در اسرائیل برای تبدیل شدن به خاخام گذرانده است، اما به گفته وب سایت های اسرائیلی، او رسما در ارتش اسرائیل کار می‌کند و همیشه به سربازان آن مشاوره می دهد.

یعقوب هرتزوگ3.webp

آرزوی خاخام اصلی در عربستان

یعقوب هرتزوگ- عربستان 1.jpg

رسانه های اسرائیلی درباره کلیپی که در آن یک خاخام اسرائیلی در عربستان ظاهر می شود، اظهار نظر می کنند و می گویند که او خاخام یعقوب هرتزوگ است و آرزو دارد خاخام ارشد اسرائیل در ریاض باشد. هرتزوگ از گروه چاباد است، به طور مستقل در عربستان سعودی کار می کند، اسرائیلی است و پاسپورت آمریکایی دارد و می خواهد روزی خاخام ارشد عربستان سعودی شود.

شارکی افزود: او را در حال قدم زدن در بازاری در بیت المقدس غربی با دو شیخ بحرینی دیدم که در قالب هیئتی به اینجا رسیدند و به نظر می رسد مقامات با او در تماس هستند و امیدواریم لحظه ای که اسرائیل رسمیت پیدا کند. در روابط با عربستان سعودی، هرتزوگ خاخام ارشد خواهد بود.

ویدئویی در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که یک خاخام اسرائیلی را در حال رقصیدن با یک شهروند سعودی در ریاض نشان می دهد.

خاخام جیکوب هرتزوگ این کلیپ ویدئویی را منتشر کرد و آن را با هشتگ "خاخام در ریاض" ضمیمه کرد. در کلیپی دیگر، خاخام اسرائیلی با تعدادی از افراد همراه بود که هویت آنها فاش نشد، اما از لباس هایشان مشخص شد که عرب های خلیج هستند. ​ یعقوب هرتزوگ به ریاض طی ماه‌های گذشته و صدور مجوز کار، افتتاح مدرسه و کمک به جامعه یهودی با افتتاح یک کنیسه در عربستان با توافق محمد بن سلمان موجب تعجب بسیاری شده است.


تصاویر هرتزوگ در موقعیت‌های مختلف در عربستان سعودی، رقصیدن با مردم عادی در خیابان‌ها، انجام مناسک یهودی در اماکن مختلف و عکس‌های یادگاری وی عمدتاً از طریق یک حساب توئیتری به نام او که از یک سال قبل (فوریه 2021) ساخته شده است، منتشر می‌شود، در حالی که طبق آمار، تعداد یهودیان عربستان بسیار کم است و این افراد امکان فعالیت آزادانه در این کشور را نداشتند. روزی به‌عنوان خاخام اعظم پادشاهی عربستان سعودی، که زمانی صدها سال پیش جایی برای یهودیان بود، خدمت کند و مطمئن است که به‌زودی فصل جدیدی در روابط بین سعودی‌ها و یهودیان رقم خواهد خورد و او می‌خواهد بخشی از این اتفاق بزرگ باشد.


انتشار تصاویر حضور این خاخام اسرائیلی در ایران و حضور در شهرها و امکان مختلف که عمدتاً توسط خود او در صفحه توئیترش منتشر شده، حواشی زیادی را به وجود آورده است.

فعالیت

رتزوگ که کنار فعالیت‌های دینی خود به تجارت در زمینه صادرات بذر گیاهانی نظیر گوجه‌فرنگی، فلفل و... از اسرائیل به برخی کشورهای عربی نیز مشغول است، عمده شهرت خود را به‌دلیل فعالیت‌هایش در عربستان به دست آورده است.

منابع

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان در شرق جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، بیش از ۱۱ درصد وسعت این کشور را دربرمی‌گیرد. سیستان شامل زابل و شهرهای اطرافش است و بلوچستان دربرگیرنده بقیه شهرها از زاهدان تا چابهار می‌باشد.

سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.

مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی می‌باشد که بلوچ ها به زبان بلوچی با لهجه های متفاوت و اغلب با مذهب تسنن و سیستانی ها به گویش پارسی سیستانی صحبت می کنند و عموماً پیرو مذهب تشیع اند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژه‌ای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم می‌خورد.

زاهدان مرکز این استان است که از طریق راه‌آهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راه‌آهن سراسری ایران متصل است. به زودی قرار است خط راه‌آهنی از سوی چابهار به مشهد و از آنجا به کشورهای آسیای میانه کشیده شود که این خط آهن نقش مهمی را در توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.

استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوه‌های استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبه‌های فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوق‌العاده‌ای برای توسعه و آبادانی برخوردار است

دلیل نامگذاری

سیستان که صورت تغییر یافته سجستان یا سکستان است به معنای سرزمین قوم سکا است و بلوچستان نیز محل سکونت قوم بلوچ است.

پیش از اسلام

سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده‌است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می‌باشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده‌اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شده‌است. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته‌اند.

«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره‌ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده‌اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می‌آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.

اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده‌اند.

سر زمین سیستان دارای مکان‌های باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور می‌کند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومت‌های اسلامی بعد از آن.

سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانی‌ها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمه‌ای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچ‌ها در آن سکونت کردند.

در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نموده‌اند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپه‌های بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد می‌رساند.

آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگ‌های روان، بیابان‌های خشک و بی‌‌آب و سرسختی مردمان این سرزمین‌، اکثر قوای خویش را از دست داد .

در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عرب‌ها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفت‌ها و جنگ‌های مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سی‌صد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.

در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.

پس از اسلام

از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می‌شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت‌ها و ولایت‌های کشور حکومت خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه. ش. پس از شکست دوست‌محمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی در این بخش کشور تثبیت شد.

جغرافیای استان

استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران می‌باشد،که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خطاستوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکم‌ترین استان‌های کشور است.

استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل می‌شود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بهدریای عمان و از مغرب به استان‌های کرمان و هرمزگان محدود می‌شود.

شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگ‌ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده‌است. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی می‌باشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت می‌کند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر می‌رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می‌یابد، خشکسالی‌های مخرب توسعه پیدا می‌کند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می‌وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.

جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زده‌است. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی می‌باشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره‌گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه‌های اساسی اقلیم منطقه‌است. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانه‌ای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آب‌های زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار می‌آیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده‌است. با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، می‌باشد.

شهرهای استان

آثار باستانی معروف

اقوام در سیستان و بلوچستان

لباس محلی

لباس محلی در بلوچستان بر می‌گردد به اقلیم و آب و هوای بلوچستان که حالت گرم و خشک دارد لباسشان هم را از قدیم‌الایام بیشتر برهمین اساس انتخاب کرده‌اند. پوشاک و لباس بلوچی نیز می‌تواند برای بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبار شناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی است که در یک منطقه بزرگ جغرافیایی از قدیم مورد استفاده مردم بوده است. مناطقی چون ناحیه سیستان و بلوچستان ایران، بخش‌هایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخش‌هایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و... از جمله نواحی هستند که مردمان ملبس به این لباس را در آن‌ها مشاهده می‌کنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ به دلیل ریشه‌های مشترک مردمی، قومی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.

گویش سیستانی

گویش سیستانی یکی از گویش های مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم می کنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری می باشد.

این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجه های مرده ماوراءالنهری وتاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژه های مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگی های جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی می باشد.

سابقه تاریخی

فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کرده‌اند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقی‌مانده است.

یک سرود دینی به گویش سیستانی باقی‌مانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می شود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده می شده است.

خاستگاه

گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبان‌های ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.

دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویش های سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.

نوشتار

گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگی های بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم می خورد. تلاش های اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است.

گونه های زبانی

چهار گونه فرعی می توان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونه های زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی می شود.

زرگری

در گونه زرگری، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم می شود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر می شود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ می شود.

ادبی

گونه ادبی سیستانی مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل می باشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت می باشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند.

سیدی

در گونه سیدی، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده می شود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل می شود.

عربی

گونه عربی تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده می شود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده می شود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره می جوید.

زبان بلوچی

اولین محققی که لهجه‌های بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی می‌شدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجه‌ها به این واقعیت اشاره می‌کند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس می‌کند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی می‌باشد.(ترجمه و نقل از جهانی (۸۹)) یکی دیگر از محققین لهجه‌های بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson می‌باشد. او لهجه‌های بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه می‌باشد و آنهارا بر اساس منطقه عمده‌ای که در آن صحبت می‌شوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.

محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجه‌های بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein می‌باشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجه‌های مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهت‌ها و تمایز لهجه‌ها بکار برده است.

مدارس دینی

این استان، یکی از استان‌هایی است که بیشترین مدارس علوم دینی اهل‌سنت را در خود جای داده است استان سیستان و بلوچستان است. در دوران پیش از انقلاب تعداد مدارس علمیه در استان سیستان و بلوچستان محدود بوده و حداکثر از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کرد و علاقمندان به تحصیل علوم دینی برای فراگیری این علوم اغلب به کشورهای هندوستان و پاکستان مهاجرت می‌کردند. کیفیت مدارس دینی نیز به دلیل محدودیت‌های مختلف و کمبود علمای برجسته در حد پایینی بود. پیش از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان 3 مدرسه دینی وجود داشت و اکنون 130 مدرسه دینی مخصوص برادران و 450 مدرسه دینی خواهران در استان در حال فعالیت هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد روزافزون مدارس دینی در استان باعث شد طالبان علوم دینی از مهاجرت به کشورهای خارجی برای فراگیری علوم دینی بی‌نیاز گشته و مدارس متعددی در شهرهای مختلف استان راه‌اندازی گردید. هم اکنون تعداد مدارس دینی (مکاتب) و حوزه‌های علمیه در استان به بیش از 100واحد می‌رسد. رشد کیفی حوزه‌های علمیه باعث شده بسیاری از هموطنان اهل‌سنت از نقاط مختلف کشور و حتی کشور افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان برای تحصیل علوم دینی به مراکزدینی بلوچستان مراجعه کنند. تعداد محصلین علوم دینی در این استان 7000 نفر تخمین زده می‌شود، این در حالی است که رقم محصلین علوم دینی قبل از انقلاب در این استان از 300 نفر تجاوز نمی‌کرده است. هم اکنون عالی‌ترین سطوح دینی در حوزه‌های علمیه اهل‌سنت سیستان و بلوچستان تدریس می‌شود. در کنار مدارس علوم دینی اهل‌سنت در استان سیستان و بلوچستان موسسات و کانون‌های فرهنگی نیز فعال هستند. کتاب‌خانه‌های مجهز سالن‌های مطالعه خذمات بی‌نظیری را به اهل‌سنت ارائه می‌دهد.

منابع