سید محمد علی قاضی طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| نام = سید محمد علی قاضی طباطبایی
| نام = سید محمد علی قاضی طباطبایی
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
| سال تولد =  
| سال تولد = ۱۲۹۲ ش
| تاریخ تولد = ۲۴ فروردین، ۱۲۹۲ ش
| تاریخ تولد = ۲۴ فروردین
| محل تولد = تبریز
| محل تولد = تبریز
| سال درگذشت =  
| سال درگذشت = ۱۳۵۸ ش
| تاریخ درگذشت = 10 آبان ۱۳۵۸ ش
| تاریخ درگذشت = 10 آبان  
| محل درگذشت = تبریز
| محل درگذشت = تبریز
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید محمد تقی خوانساری]] |حجت کوه کمری |[[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] |[[سید محسن حکیم]] |[[سید ابوالقاسم خوئی|سید ابوالقاسم خویی]] }}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید محمد تقی خوانساری]] |حجت کوه کمری |[[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] |[[سید محسن حکیم]] |[[سید ابوالقاسم خوئی|سید ابوالقاسم خویی]] }}
خط ۱۵: خط ۱۵:
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |لاجتهاد و التقلید (عربی ـ خطی) |الفوائد (فقهی ـ تاریخی) |خاندان عبدالوهاب (فارسی ـ خطی) }}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |لاجتهاد و التقلید (عربی ـ خطی) |الفوائد (فقهی ـ تاریخی) |خاندان عبدالوهاب (فارسی ـ خطی) }}
| فعالیت‌ها =  
| فعالیت‌ها = امام جمعه تبریز
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
خط ۲۸: خط ۲۸:


== خاندان ==
== خاندان ==
از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین طایفه از سادات علوی که به سرزمین [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] مهاجرت نمودند خاندان امیر عبدالوهاب است که به سادات عبدالوهابیّه مشهورند.
از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین طایفه از [[سادات علوی]] که به سرزمین [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] مهاجرت نمودند خاندان امیر عبدالوهاب است که به سادات عبدالوهابیّه مشهورند.


این خاندان از ذریه [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی(علیه‌السّلام)]]  از نسل [[حسن مثنی]]، از اولاد ابراهیم طباطبا هستند و در ابتدا جد آنها در زمان استیلای [[عباسیان|خلفای بنی عباس]] از خطه [[عربستان سعودی|عربستان]]، [[مدینه |مدینه منوره]] به ایران هجرت نمودند و در [[اصفهان]] سکونت اختیار کردند؛ ناگفته نماند که اولاد امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) از صدر اول تا امروز، مردانی بزرگ و اشخاصی معروف و اغلب از علماء و بزرگان دین و دنیا بوده‌اند... مانند [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|آیت‌الله بحرالعلوم]] و آیت‌الله شهید [[سیدرضی‌الدین علی بن طاووس حسنی]] و... اول کسی که مؤسس این خاندان بزرگ در آذربایجان گردیده و ریشه این تبار را در آن سامان کاشته عالم و فقیه متبحر شیخ الاسلام امیر عبدالغفار طباطبایی می‌باشد..<ref>خاندان آل عبدالوهالب (خطی)</ref>.
این خاندان از ذریه [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی(علیه‌السّلام)]]  از نسل [[حسن مثنی]]، از اولاد ابراهیم طباطبا هستند و در ابتدا جد آنها در زمان استیلای [[عباسیان|خلفای بنی عباس]] از خطه [[عربستان سعودی|عربستان]]، [[مدینه |مدینه منوره]] به ایران هجرت نمودند و در [[اصفهان]] سکونت اختیار کردند؛ ناگفته نماند که اولاد امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) از صدر اول تا امروز، مردانی بزرگ و اشخاصی معروف و اغلب از علماء و بزرگان دین و دنیا بوده‌اند... مانند [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|آیت‌الله بحرالعلوم]] و آیت‌الله شهید [[سیدرضی‌الدین علی بن طاووس حسنی]] و... اول کسی که مؤسس این خاندان بزرگ در آذربایجان گردیده و ریشه این تبار را در آن سامان کاشته عالم و فقیه متبحر شیخ الاسلام امیر عبدالغفار طباطبایی می‌باشد..<ref>خاندان آل عبدالوهالب (خطی)</ref>.


خاندان عبدالوهاب چه در زبان‌ها و چه در کتاب‌هایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهم‌ترین مسئولیت‌هائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالی‌رتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار می‌شد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه می‌توان گفت مانند قاضی القضات (عالی‌ترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در [[ترکیه]] و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص۲۲</ref>.) مشهور و معروف بوده‌اند دلیلش این است که اکثر مردان این دودمان با عظمت از عالمان و بزرگان دین و سیاست بودند و سالیان درازی به امر قضاوت و حلّ و فصل امور اجتماعی و مردمی اشتغال داشتند.
خاندان عبدالوهاب چه در زبان‌ها و چه در کتاب‌هایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهم‌ترین مسئولیت‌هائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالی‌رتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار می‌شد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه می‌توان گفت مانند قاضی القضات (عالی‌ترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در [[ترکیه]] و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص۲۲</ref>.) مشهور و معروف بوده‌اند دلیلش این است که اکثر مردان این دودمان با عظمت از عالمان و بزرگان دین و سیاست بودند و سالیان درازی به امر قضاوت و حل و فصل امور اجتماعی و مردمی اشتغال داشتند.


== معرفی اجمالی ==
== معرفی اجمالی ==
آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] سال ۱۳۳۱ هجری قمری در [[تبریز]] متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقراز شاگردان [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[سامرا]] بود که سپس به تبریز بازگشت و به تهذیب نفس پرداخت. وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر [[سوره حمد|سوره فاتحه]] و تفسیری ناتمام بر [[سوره انعام]] نوشته بود. و پدر مادر سید علی، میرزا محسن قاضی تبریزی (متوفی ۱۳۰۶) نیز از عالمان و عابدان بود و با [[ملاهادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب آبادی، ج۳، ص۱۰۳۰؛ همو، ج۵، ۱۴۷۴</ref>. عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو(پدر و عمویش) فراگرفت<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگی‌نامه و مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبائی، ص۹۶، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰</ref>.
آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] سال ۱۳۳۱ [[سال قمری|هجری قمری]] در [[تبریز]] متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقراز شاگردان [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[سامرا]] بود که سپس به تبریز بازگشت و به تهذیب نفس پرداخت. وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر [[سوره حمد|سوره فاتحه]] و تفسیری ناتمام بر [[سوره انعام]] نوشته بود. و پدر مادر سید علی، میرزا محسن قاضی تبریزی (متوفی ۱۳۰۶) نیز از عالمان و عابدان بود و با [[ملاهادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب آبادی، ج۳، ص۱۰۳۰؛ همو، ج۵، ۱۴۷۴</ref>. عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو(پدر و عمویش) فراگرفت<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگی‌نامه و مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبائی، ص۹۶، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰</ref>.


وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] به شهر [[قم]] مشرف شدند تا از محضر آیات عظام [[سید محمد تقی خوانساری|سیدمحمد تقی خوانساری]]، [[سیدمحمد حجت کوه کمری]]، [[سید حسین بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۴۳، تهران، دفتر انتشارات اسلامی</ref>. کسب فیض نماید.
وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] به شهر [[قم]] مشرف شدند تا از محضر آیات عظام [[سید محمد تقی خوانساری|سیدمحمد تقی خوانساری]]، [[سیدمحمد حجت کوه کمری]]، [[سید حسین بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۴۳، تهران، دفتر انتشارات اسلامی</ref>. کسب فیض نماید.


در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی به [[نجف]] عزیمت کردند و نزد علمای برجسته‌ای نظیر مرحوم [[آیت‌الله عبدالحسین رشتی]]، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی و شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء به کسب علوم دینی پرداخت<ref>قاضی طباطبایی، سیدمحمدتقی، زندگی‌نامه آیت‌الله قاضی طباطبایی، ص۱، نسخه خطی</ref>. وی از خود ثمراتی علمی در قالب آثار چاپ شده و چاپ نشده به جای گذاشت که بالغ بر ۵۰ مورد می‌باشد<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگی‌نامه و مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبائی، ص۱۳۰_ ۱۳۸</ref>. ایشان در طول مبارزات انقلابی در کنار امام، به عنوان یار و یاور ایشان بودند و نقاط حساسی از مبارزات نهضت به ایفای نقش می‌پرداختند که در طول مقاله به نقاطی اشاره خواهد شد.
در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی به [[نجف]] عزیمت کردند و نزد علمای برجسته‌ای نظیر مرحوم [[آیت‌الله عبدالحسین رشتی]]، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی، [[سید محسن حکیم|سیدمحسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خوئی|سیدابوالقاسم خویی]] و شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء به کسب علوم دینی پرداخت<ref>قاضی طباطبایی، سیدمحمدتقی، زندگی‌نامه آیت‌الله قاضی طباطبایی، ص۱، نسخه خطی</ref>. وی از خود ثمراتی علمی در قالب آثار چاپ شده و چاپ نشده به جای گذاشت که بالغ بر ۵۰ مورد می‌باشد<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگی‌نامه و مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبائی، ص۱۳۰_ ۱۳۸</ref>. ایشان در طول مبارزات انقلابی در کنار امام، به عنوان یار و یاور ایشان بودند و نقاط حساسی از مبارزات نهضت به ایفای نقش می‌پرداختند که در طول مقاله به نقاطی اشاره خواهد شد.


== دوران کودکی و نوجوانی ==
== دوران کودکی و نوجوانی ==
خط ۴۹: خط ۴۹:
== تحصیل در قم ==
== تحصیل در قم ==
[[سید روح الله موسوی خمینی|حضرت امام خمینی]] در آن موقع از برجسته‌ترین اساتید [[حوزه علمیه قم]] بود و در رشته [[فلسفه]] دو کتاب مهم «[[شرح منظومه]]» و «[[اسفار]]» را تدریس می‌کرد. تبحر علمی و روش جالب تدریس و همچنین خصوصیات ارزشمند اخلاقی و منش‌های والای روحی امام، باعث شده بود که حوزه تدریس ایشان پر جمعیت‌ترین درس حوزه باشد.  
[[سید روح الله موسوی خمینی|حضرت امام خمینی]] در آن موقع از برجسته‌ترین اساتید [[حوزه علمیه قم]] بود و در رشته [[فلسفه]] دو کتاب مهم «[[شرح منظومه]]» و «[[اسفار]]» را تدریس می‌کرد. تبحر علمی و روش جالب تدریس و همچنین خصوصیات ارزشمند اخلاقی و منش‌های والای روحی امام، باعث شده بود که حوزه تدریس ایشان پر جمعیت‌ترین درس حوزه باشد.  
سیدمحمدعلی طباطبائی در این دو درس امام شرکت جست و از همان زمان رابطه نزدیک و پیوند عمیقی بین او و امام خمینی برقرار شد. وی ضمن استفاده‌های علمی، با بهره‌جویی از افکار بلند استادش به تلاش و کوشش جهت دست‌یابی به آرمان‌های مقدس انقلاب اسلامی پرداخت. اقامت ایشان در شهر مقدس قم که از سال ۱۳۵۹ ق. شروع شده بود به مدت ده سال به طول انجامید وی در این مدت علاوه از درس‌های امام خمینی از محضر آیات عظام: سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و دیگر اساتید زبر دست بهره‌های شایانی برد.
سیدمحمدعلی طباطبائی در این دو درس امام شرکت جست و از همان زمان رابطه نزدیک و پیوند عمیقی بین او و امام خمینی برقرار شد. وی ضمن استفاده‌های علمی، با بهره‌جویی از افکار بلند استادش به تلاش و کوشش جهت دست‌یابی به آرمان‌های مقدس انقلاب اسلامی پرداخت. اقامت ایشان در شهر مقدس قم که از سال ۱۳۵۹ ق. شروع شده بود به مدت ده سال به طول انجامید وی در این مدت علاوه از درس‌های امام خمینی از محضر آیات عظام: سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و دیگر اساتید زبر دست بهره‌های شایانی برد.


== تحصیل در نجف ==
== تحصیل در نجف ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
به همین خاطر یکی دو روز از ورودش به نجف نگذشته بود که با جدیت تمام در حوزه‌های درسی بزرگان همچون آیت‌الله‌العظمی سیدمحسن حکیم و آیت‌الله سیدابوالقاسم خویی و آیت‌الله عبدالحسین رشتی و محمدحسین کاشف‌الغطاء و ...شرکت جست و مشغول کسب علم و دانش و تحصیل در فنون مختلف فقه و اصول و فلسفه شد.
به همین خاطر یکی دو روز از ورودش به نجف نگذشته بود که با جدیت تمام در حوزه‌های درسی بزرگان همچون آیت‌الله‌العظمی سیدمحسن حکیم و آیت‌الله سیدابوالقاسم خویی و آیت‌الله عبدالحسین رشتی و محمدحسین کاشف‌الغطاء و ...شرکت جست و مشغول کسب علم و دانش و تحصیل در فنون مختلف فقه و اصول و فلسفه شد.


شهید قاضی در میان اساتید نجف برای آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء احترام فوق‌العاده‌ای قایل بود و بیشتر با ایشان انس و الفت داشت و در واقع شیفته و مرید اخلاق والا و تبحر عمیق علمی و افکار بلند سیاسی، اجتماعی کاشف‌الغطاء‌ گشته بود. اقامت در نجف و استفاده‌های علمی و معنوی از حوزه علمیه را می‌توان از بهترین و شاداب‌ترین روزگاران عمر آیت‌الله قاضی طباطبائی بحساب آورد. چرا که در آن ایام، به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی مثل آیت‌الله‌العظمی حکیم و آیت‌الله‌العظمی کاشف‌الغطاء و دیگران به اخذ اجازه [[اجتهاد]] نایل آمد. (آیت‌الله قاضی از بیست نفر از [[مرجع تقلید|مراجع]] بزرگ به اخذ درجه اجتهاد یا اجازه روایت نایل شده‌اند که خودشان اسامی آنان را در مقدمه کتاب «اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه» آورده‌اند.)
شهید قاضی در میان اساتید نجف برای آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف‌الغطاء]] احترام فوق‌العاده‌ای قایل بود و بیشتر با ایشان انس و الفت داشت و در واقع شیفته و مرید اخلاق والا و تبحر عمیق علمی و افکار بلند سیاسی، اجتماعی کاشف‌الغطاء‌ گشته بود. اقامت در نجف و استفاده‌های علمی و معنوی از حوزه علمیه را می‌توان از بهترین و شاداب‌ترین روزگاران عمر آیت‌الله قاضی طباطبائی بحساب آورد. چرا که در آن ایام، به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی مثل آیت‌الله‌العظمی حکیم و آیت‌الله‌العظمی کاشف‌الغطاء و دیگران به اخذ اجازه [[اجتهاد]] نایل آمد. (آیت‌الله قاضی از بیست نفر از [[مرجع تقلید|مراجع]] بزرگ به اخذ درجه اجتهاد یا اجازه روایت نایل شده‌اند که خودشان اسامی آنان را در مقدمه کتاب «اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه» آورده‌اند.)


== بازگشت به ایران ==
== بازگشت به ایران ==
ایشان بعد از سه سال اقامت در نجف، اواخر سال ۱۳۷۲ ق. (۱۳۳۱ ش.) بنا به علل ناگواری ناگزیر شد شهر نجف را ترک نموده به تبریز مراجعت نماید.
ایشان بعد از سه سال اقامت در نجف، اواخر سال ۱۳۷۲ ق. (۱۳۳۱ ش.) بنا به علل ناگواری ناگزیر شد شهر نجف را ترک نموده به [[تبریز]] مراجعت نماید.
آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی در سن ۴۲ سالگی، حوزه نجف را پشت سر گذاشت و به سوی زادگاه خود شهر تبریز رهسپار شد تا به وظایف بس سنگین خود، در جهت اشاعه فرهنگ اسلام بپردازد. همان خدمات ارزنده‌ای که نتایج سودمندش در [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب شکوهمند اسلامی]] نمایان گشت، آنطور که استادش آیت‌الله‌العظمی کاشف‌الغطاء‌ پیش‌بینی کرده بود. ایشان در یکی از نامه‌های خود، خطاب به آیت‌الله قاضی چنین می‌نویسد:
آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی در سن ۴۲ سالگی، حوزه نجف را پشت سر گذاشت و به سوی زادگاه خود شهر تبریز ره‌سپار شد تا به وظایف بس سنگین خود، در جهت اشاعه فرهنگ اسلام بپردازد. همان خدمات ارزنده‌ای که نتایج سودمندش در [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب شکوهمند اسلامی]] نمایان گشت، آنطور که استادش آیت‌الله‌العظمی کاشف‌الغطاء‌ پیش‌بینی کرده بود. ایشان در یکی از نامه‌های خود، خطاب به آیت‌الله قاضی چنین می‌نویسد:
«ای سید بزرگوار و ای دانشمند والا مقام ... ما از حالا می‌بینیم که مردم آذربایجان عموما و اهالی تبریز خصوصا از راهنمائی‌ها و ارشادات شما بهره‌مند می‌شوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حق و از بین بردن باطل محسوس و ملموس باشد و در یاری و کمک از حق چه بهتر و مقدم‌تر از شما است؟
«ای سید بزرگوار و ای دانشمند والا مقام ... ما از حالا می‌بینیم که مردم آذربایجان عموما و اهالی تبریز خصوصا از راهنمائی‌ها و ارشادات شما بهره‌مند می‌شوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حق و از بین بردن باطل محسوس و ملموس باشد و در یاری و کمک از حق چه بهتر و مقدم‌تر از شما است؟
* پدر روحی شما ـ محمدحسین<ref>محمد حسین، کاشف‌الغطاء، الفردوس الاعلی، ص۶۴، پاورقی</ref>.
* پدر روحی شما ـ محمدحسین<ref>محمد حسین، کاشف‌الغطاء، الفردوس الاعلی، ص۶۴، پاورقی</ref>.


== فعالیت‌های سیاسی و مذهبی ==
== فعالیت‌های سیاسی و مذهبی ==
آیت‌الله قاضی طباطبائی فعالیت‌های مهم و اثرگذاری قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران داشتند.
آیت‌الله قاضی طباطبائی فعالیت‌های مهم و اثرگذاری قبل و بعد از [[انقلاب اسلامی ایران]] داشتند.


=== قبل از انقلاب اسلامی ===
=== قبل از انقلاب اسلامی ===
خط ۸۴: خط ۸۴:
[[محرم الحرام|محرم]] ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع [[مدرسه فیضیه]] و مدرسه طالبیه تبریز که به همین‌جهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیت‌الله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>. در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد.
[[محرم الحرام|محرم]] ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع [[مدرسه فیضیه]] و مدرسه طالبیه تبریز که به همین‌جهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیت‌الله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>. در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد.


در پی سخنرانی امام (رحمة‌الله‌علیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام می‌دادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیت‌الله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون [[آیت‌الله میلانی]]، [[آیت‌الله شریعتمداری]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله مرعشی نجفی]]، ایشان نمی‌توانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که می‌توانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که می‌توانست در تهران داشته باشد<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۱۶، دفتر ششم، مصاحبه با آیت‌الله بنی فضل</ref>.
در پی سخنرانی امام (رحمة‌الله‌علیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام می‌دادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیت‌الله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون [[آیت‌الله میلانی]]، [[آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله مرعشی نجفی]]، ایشان نمی‌توانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که می‌توانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که می‌توانست در تهران داشته باشد<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۱۶، دفتر ششم، مصاحبه با آیت‌الله بنی فضل</ref>.


=== دشمنی با اسرائیل ===
=== دشمنی با اسرائیل ===
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
در استان آذربایجان، آیت‌الله قاضی با همکاری و همفکری علمای بزرگ از جمله آیت‌الله سیدابوالحسن انگجی (رحمة‌الله‌علیه)، با انتشار بیانیه‌ای مردم همیشه در صحنه آذربایجان را به شرکت در مراسم یادبود شهدای قم دعوت کردند.
در استان آذربایجان، آیت‌الله قاضی با همکاری و همفکری علمای بزرگ از جمله آیت‌الله سیدابوالحسن انگجی (رحمة‌الله‌علیه)، با انتشار بیانیه‌ای مردم همیشه در صحنه آذربایجان را به شرکت در مراسم یادبود شهدای قم دعوت کردند.
سه شنبه ۲۹ [[بهمن‌ماه]] ۱۳۵۶ در شهر تبریز مجلس باشکوهی در مسجد حاج میرزا یوسف برپا شد و مردم دسته دسته برای عزاداری می‌آمدند. مزدوری به ساحت مقدس مسجد اهانت کرد و... زمان انفجار فرا رسیده بود. جوانی از غیرتمندان تبریز که از پاره‌کردن اعلامیه و سخنان توهین‌آمیز آن دژخیم به هیجان آمده بود با وی گلاویز شد، و او با استفاده از کلت جوان مجاهد را هدف تیر قرار داد و به شهادت رساند، در این لحظه مردم خشمگین جنازة ‌خون‌آلود جوان قهرمان را برداشته، همچون سیل خروشان به طرف خیابان‌ها راه افتادند و سینماها و مشروب فروشی‌ها و مراکز [[بهائیت|فرقه ضاله بهایی]] و طاغوتیان و ساختمان [[حزب رستاخیز]] و تعدادی از بانک‌ها و ساختمان‌های دولتی را به آتش کشیدند.
سه شنبه ۲۹ [[بهمن‌ماه]] ۱۳۵۶ در شهر تبریز مجلس باشکوهی در مسجد حاج میرزا یوسف برپا شد و مردم دسته دسته برای عزاداری می‌آمدند. مزدوری به ساحت مقدس مسجد اهانت کرد و... زمان انفجار فرا رسیده بود. جوانی از غیرتمندان تبریز که از پاره‌کردن اعلامیه و سخنان توهین‌آمیز آن دژخیم به هیجان آمده بود با وی گلاویز شد، و او با استفاده از کلت جوان مجاهد را هدف تیر قرار داد و به شهادت رساند، در این لحظه مردم خشمگین جنازة ‌خون‌آلود جوان قهرمان را برداشته، همچون سیل خروشان به طرف خیابان‌ها راه افتادند و سینماها و مشروب فروشی‌ها و مراکز [[بهائیت|فرقه ضاله بهایی]] و طاغوتیان و ساختمان [[حزب رستاخیز]] و تعدادی از بانک‌ها و ساختمان‌های دولتی را به آتش کشیدند.
مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشت‌ساز خود چنان ضربه‌ای بر پیکر دشمنان اسلام و قرآن آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند.
مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشت‌ساز خود چنان ضربه‌ای بر پیکر دشمنان اسلام و [[قرآن]] آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند.


== بعد از انقلاب اسلامی ==
== بعد از انقلاب اسلامی ==
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:


ره‌آورد فکری شهید قاضی که به صورت نوشته به یادگار مانده است عبارتند از:
ره‌آورد فکری شهید قاضی که به صورت نوشته به یادگار مانده است عبارتند از:
#
 
# الاجتهاد و التقلید (عربی ـ خطی)
# الاجتهاد و التقلید (عربی ـ خطی)
# الفوائد (فقهی ـ تاریخی)
# الفوائد (فقهی ـ تاریخی)
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:


ایشان علاوه بر آثار فکری، آثار اجتماعی و عمرانی بسیاری هم از خود به یادگار گذاشته‌اند.
ایشان علاوه بر آثار فکری، آثار اجتماعی و عمرانی بسیاری هم از خود به یادگار گذاشته‌اند.
== جستارهای وابسته ==
* [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]
* [[سید محسن حکیم]]
* [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|آیت‌الله بحرالعلوم]]


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شخصیت‌ها‎‏]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:مفسران شیعه]]
[[رده:مفسران شیعه]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۶۳۹

ویرایش