کنیه در رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
* اگر با قید الأول ذکر شود، مراد امام باقر(ع) است.در استعمال مطلق نیز غالبا مراد امام باقر(ع) است.  
* اگر با قید الأول ذکر شود، مراد امام باقر(ع) است.در استعمال مطلق نیز غالبا مراد امام باقر(ع) است.  
* اگر مقید به الثانی باشد، مراد امام جواد(ع) است.
* اگر مقید به الثانی باشد، مراد امام جواد(ع) است.
=== ابو اسحاق ===  
=== ابو اسحاق ===  
امام صادق(ع) مراد است.
امام صادق(ع) مراد است.
=== ابو ابراهیم ===  
=== ابو ابراهیم ===  
کنیه امام کاظم(ع) است.<ref>مجلسی اول، روضه المتقين، ج ۱۴، ص ۵۰۱ قهپائی، مجمع الرجال، ج ۷، ص ۱۹۲ و مازندرانی حائری، منتهى المقال، ج ۱، ص ۲۵.</ref>
کنیه امام کاظم(ع) است.<ref>مجلسی اول، روضه المتقين، ج ۱۴، ص ۵۰۱ قهپائی، مجمع الرجال، ج ۷، ص ۱۹۲ و مازندرانی حائری، منتهى المقال، ج ۱، ص ۲۵.</ref>

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۳

در کتب حدیثی گاهی اسم راوی آورده می‌شود و گاهی هم کنیه یا لقب راوی و یا اسمی که به آن مشهور است، جایگزین اسم اصلی وی می‌شود و حتی گاهی به اسمی که به آن مشهور هم نیستند، در سند روایت آورده می‌شوند. این امر هم برای راویان محقق شده و هم در مواردی برای معصومی که از وی نقل روایت شده اتفاق می افتد و لازم است که ما هر دو را بشناسیم :

شناخت معصوم که با کنیه از او یاد شده است:

ابو القاسم

برای حضرت رسول(ص) و امام مهدی(عج) است

ابو الحسن

برای امام علی(ع)، امام كاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع) به کار می‌رود.

  • اگر قرینه لفظی یا راوی یا طبقه داشته باشد بر امام علی (ع) تطبیق می‌شود.
  • اگر با با قید «الاوّل» و یا قید «الماضی» باشد، کنیه امام موسی کاظم(ع) خواهد بود.
  • اگر مقیّد به «الرضا» و یا «الثانی» باشد، مقصود امام رضا(ع) است.
  • اگر مقیّد به «الثالث» باشد، مراد از آن، امام هادی(ع) خواهد بود.
  • این کنیه به طور مطلق غالبا و بر اساس طبقه بر وجود مقدس امام کاظم(ع) تطبیق می‌شود.

ابو عبدالله

برای امام حسین(ع) و امام جعفر صادق(ع) استفاده شده است.

  • در بیشتر موارد مقصود از آن، امام صادق(ع) است.

ابو جعفر:

برای امام باقر(ع) و امام جواد(ع) است.

  • اگر با قید الأول ذکر شود، مراد امام باقر(ع) است.در استعمال مطلق نیز غالبا مراد امام باقر(ع) است.
  • اگر مقید به الثانی باشد، مراد امام جواد(ع) است.

ابو اسحاق

امام صادق(ع) مراد است.

ابو ابراهیم

کنیه امام کاظم(ع) است.[۱]

الفقیه

غالبا امام هادی(ع) و گاهی امام حسن عسکری(ع) و نادرا امام کاظم(ع) مراد است

ابی محمد

امام حسن عسکری(ع) با این کنیه آورده می‌شود.

الشیخ

امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)

الرجل

این صفت غالبا برای امام حسن عسکری(ع) ذکر می‌شود.

العالم

اشاره به مطلق معصوم دارد. بیشتر در مورد امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) به کار می‌رود.

العبد الصالح

برای امام کاظم(ع) به کار می‌رود. صفات العالم، الشيخ، الفقيه، و العبد الصالح بیشتر در مورد امام كاظم عليه السلام به کار میرفته است چون شرایط سختی داشتند و اسم شریفشان به خاطر تقیه برده نمی شد و به کنیه و ها و القاب اشاره به ایشان می شده است.[۲]

صاحب الناحیه

مراد از این صفت هم امام مهدی(عج) است.[۳]

شناخت راوی که با کنیه از او اسم برده شده است:

در این موارد شناخت راوی و تحصیل ترجمه وی بسیار سخت می‌شود؛ چون در کتب مشهور فهرست و رجال اسامی اصلی آنان ذکر می‌شود البته به‌کارگیری کنیه و لقب در صورتی صحیح است که راوی به آن مشهور باشد. علامه در آخر خلاصه [۴] و ابن داوود در آخر قسم اول [۵] کنیه‌ها را آورده و معرفی کرده‌اند، جا دارد ما هم تعدادی از مهمترین آنها را متذکر شویم تا اگر در روایتی ذکر شده بود بتوانیم راوی را به درستی بشناسیم:

  • أبو أحمد الأزدی = محمّد بن أبی عمیر.
  • أبو أیّوب الانصاری = خالد بن زید.
  • أبو أیّوب الخراز = ابراهیم بن عیسی. و قیل عثمان.
  • أبو بکر الحضرمی = عبد اللّه بن محمّد.
  • أبو البلاد، = یحیی بن سلیم.
  • أبو جعفر، = أحمد بن محمّد بن عیسی. سعد بن عبد اللّه از او نقل می کند
  • أبو جعفر الأحول= محمّد بن النعمان ملقب به «مؤمن الطاق».
  • أبو جعفر الزیّات= محمّد بن الحسین بن أبی الخطّاب الهمدانی.
  • أبو جعفر الرواسی= محمّد بن الحسن بن أبی سارة.
  • أبو جمیلة = المفضّل بن صالح السکونی.
  • أبو الجوزاء، = منبّه بن عبد اللّه.
  • أبو الجیش، = مظفّر بن محمّد بن أحمد البلخی.
  • أبو حمران، = موسی بن إبراهیم المروزی.
  • أبو حمزة الثمالی= ثابت بن أبی صفیّة دینار.
  • أبو حنیفة سائق الحاج= اسمه سعید بن بیان.
  • أبو خالد القمّاط، = یزید.
  • أبو خدیجة، = سالم بن مکرم.
  • أبو الخطّاب. ملعون، = محمّد بن مقلاص، دو کنیه دیگر دارد أبو إسماعیل و أبو الظبیان.
  • ابو داود المسترقّ (بتشدید القاف) المنشد، = سلیمان بن سفیان. قال ابن داود: «انّما سمّی المسترق لأنّه کان یسترقّ الناس بشعر السید الحمیری».
  • أبو الربیع الشامی= خلید بن أوفی.
  • أبو سعید القمّاط، = خالد بن سعید.
  • أبو سمینة= محمّد بن علیّ بن إبراهیم القرشی.
  • أبو الصباح الکنانی= إبراهیم بن نعیم العبدی.
  • أبو علی الأشعری= محمّد بن عیسی بن عبد اللّه بن سعد بن مالک، شیخ القمیین،
  • أبو علی الأشعری القمی= أحمد بن إدریس، من مشایخ الکلینی.
  • أبو عبیدة الحذّاء = زیاد بن عیسی.
  • أبو غالب الزراری= أحمد بن محمّد بن سلیمان.
  • أبو الفضل الحنّاط = سالم.
  • أبو القاسم = معاویة بن عمّار.
  • أبو المغرا (ابو المعز درست نیست) = حمید بن المثنّی.
  • أبو ولاّد الحناط= حفص بن سالم.
  • أبو هاشم الجعفری= داود بن القاسم بن إسحاق.
  • أبو همّام= إسماعیل بن همّام.
  • ابن حمدون الکاتب= أحمد بن إبراهیم بن إسماعیل.
  • ابن عقدة = أحمد بن محمّد بن سعید (المتوفّی عام 333).
  • البزوفری= الحسین بن علیّ بن سفیان.
  • البقباق = الفضل بن عبد الملک؛
  • الحجّال = أبی محمد الحجال ، اسمه عبد اللّه بن محمّد الأسدی؛
  • الخشّاب= الحسن بن موسی؛
  • سجّادة = الحسن بن أبی عثمان؛
  • السمکة= أحمد بن إسماعیل؛
  • الشاذانی = محمّد بن أحمد بن نعیم؛
  • الصفوانی= محمّد بن أحمد بن عبد اللّه بن قضاعة؛
  • الطاطری = علیّ بن الحسن بن محمّد الطائی؛
  • علاّن = علیّ بن محمّد بن إبراهیم الکلینی؛
  • القلانسی أبو جعفر،=محمّد بن أحمد بن خاقان (حمدان النهدی)؛
  • القلانسی أبو عبد اللّه،=الحسین بن مختار؛
  • النوفلی = الحسین بن یزید. یروی عن السکونی؛
  • الوشّاء = الحسن بن علیّ بن زیاد؛
  • حمدان النهدی، = محمّد بن أحمد بن خاقان؛
  • محمّد بن زیاد الأزدی =محمد بن زیاد البزاز = محمّد بن أبی عمیر [۶].

پانویس

  1. مجلسی اول، روضه المتقين، ج ۱۴، ص ۵۰۱ قهپائی، مجمع الرجال، ج ۷، ص ۱۹۲ و مازندرانی حائری، منتهى المقال، ج ۱، ص ۲۵.
  2. مازندرانی در منتهی المقال، ج ۱، ص ۲۶
  3. مجلسی اول در روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۲
  4. الخلاصة، الفائدة الاولی الصفحة 269-271.
  5. الرجال، لابن داود: الفصل 5، الصفحة 212-214.
  6. سبحانی تبریزی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، جماعه المدرسین فی الحوزه العلیمه بقم، موسسه النشر الاسلامی،1377.صص 439 تا443.

منابع

سبحانی تبریزی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، جماعه المدرسین فی الحوزه العلیمه بقم، موسسه النشر الاسلامی،1377.