سید احمد خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۱: خط ۵۱:


== در دوران تبعید روح‌الله خمینی به عراق ==
== در دوران تبعید روح‌الله خمینی به عراق ==
در پی دستگیری روح‌الله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در عراق رفت.
در پی دستگیری روح‌الله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در [[عراق]] رفت.


[[ساواک]]، از سفر احتمالی او خبردار شده‌ بود، و منتظر بود تا از اداره گذرنامه خبر مراجعه او را به قصد عزیمت به [[عراق]] در پاسخ به بخشنامه مورخ 19/8/1344 سپهبد نصیری رئیس کل [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] بشنود. در این بخشنامه خیلی محرمانه آمده است:
[[ساواک]]، از سفر احتمالی او خبردار شده‌ بود، و منتظر بود تا از اداره گذرنامه خبر مراجعه او را به قصد عزیمت به [[عراق]] در پاسخ به بخشنامه مورخ 19/8/1344 سپهبد نصیری رئیس کل [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] بشنود. در این بخشنامه خیلی محرمانه آمده است:
خط ۵۹: خط ۵۹:
چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل [[ساواک]]، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر [[قم]]، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد.
چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل [[ساواک]]، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر [[قم]]، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد.


هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار می‌شود که تلفن‌گرام فوری از ساواک همدان بدین شرح می‌رسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند آیت‌الله خمینی از عراق وارد و … در منزل شهاب‌الدین اشراقی سکونت اختیار نموده است.»
هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار می‌شود که تلفن‌گرام فوری از ساواک [[همدان]] بدین شرح می‌رسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند آیت‌الله خمینی از عراق وارد و … در منزل شهاب‌الدین اشراقی سکونت اختیار نموده است.»


در ذیل همین تلفن‌گرام، ساواک کل در مرکز می‌نویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیت‌ها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.»
در ذیل همین تلفن‌گرام، ساواک کل در مرکز می‌نویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیت‌ها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.»
خط ۶۵: خط ۶۵:
متعاقب این گزارش و دستورالعمل‌های بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل امام و رفتارهای احمد را افزایش می‌دهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور می‌کند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار می‌شود.
متعاقب این گزارش و دستورالعمل‌های بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل امام و رفتارهای احمد را افزایش می‌دهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور می‌کند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار می‌شود.


احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال 44 و 45) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود 5 ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پرونده‌های ساواک نشان می‌دهند او در بازجوئیهایش مأمورین را فریب می‌دهد و هویتش در مرز برای ساواک شناخته نمی‌شود و پس از آزادی، از طریق کرمانشاه و همدان راهی قم می‌شود.
احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال 44 و 45) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود 5 ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پرونده‌های ساواک نشان می‌دهند او در بازجوئی‌هایش مأمورین را فریب می‌دهد و هویتش در مرز برای ساواک شناخته نمی‌شود و پس از آزادی، از طریق کرمانشاه و همدان راهی قم می‌شود.


احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانواده‌های زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیام‌ها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، می‌پرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق می‌شود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز می‌رود و پس از یک هفته، خود را به نجف می‌رساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی‌آید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر می‌نهد.
احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانواده‌های زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیام‌ها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، می‌پرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق می‌شود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز می‌رود و پس از یک هفته، خود را به نجف می‌رساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی‌آید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر می‌نهد.


سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخن‌های فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزه‌ها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[سید موسی صدر|امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[شیعیان]] و مبارزه‌ای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی شهید چمران آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت.
سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخن‌های فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزه‌ها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[سید موسی صدر|امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[مذهب شیعه|شیعیان]] و مبارزه‌ای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی [[مصطفی چمران|شهید چمران]] آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت.


بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهره‌مندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباط‌ها، و مدیریت منزل امام در قم در سال‌های دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیام‌های پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباط‌ها بود. وی در سال‌های اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته‌ای داشتند از آن جمله می‌توان به [[محمد منتظری]] فرزند [[حسینعلی منتظری|آیت‌الله حسینعلی منتظری]] و یا [[محمد حسین شریعتی|شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیت‌الله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد.
بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهره‌مندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباط‌ها، و مدیریت منزل امام در قم در سال‌های دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیام‌های پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباط‌ها بود. وی در سال‌های اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته‌ای داشتند از آن جمله می‌توان به [[محمد منتظری]] فرزند [[حسینعلی منتظری|آیت‌الله حسینعلی منتظری]] و یا [[محمد حسین شریعتی|شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیت‌الله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد.
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۳

ویرایش