confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| نام = سید احمد خمینی | | نام = سید احمد خمینی | ||
| نامهای دیگر = سید احمد مصطفوی | | نامهای دیگر = سید احمد مصطفوی | ||
| سال تولد = | | سال تولد = ۱۳۲۴ ش | ||
| تاریخ تولد = ۲۴ اسفند | | تاریخ تولد = ۲۴ اسفند | ||
| محل تولد = [[قم]] | | محل تولد = [[قم]] | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = ۱۳۷۳ ش | ||
| تاریخ درگذشت = ۲۵ اسفند | | تاریخ درگذشت = ۲۵ اسفند | ||
| محل درگذشت = [[تهران]] | | محل درگذشت = [[تهران]] | ||
| استادان = محمد محمدی گیلان | | استادان = محمد محمدی گیلان | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی |مشاور و وصی [[امام خمینی]] |عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی |عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام |عضو شورای عالی امنیت ملی }} | | فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی |مشاور و وصی [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] |عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی |عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام |عضو شورای عالی امنیت ملی }} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
امام از همان کودکی دربارۀ تربیت و تحصیل او خیلی دقت میکرد. «متوجه بودند که با چه افرادی آمد و رفت میکنند و دوستانش چه کسانی هستند.» | امام از همان کودکی دربارۀ تربیت و تحصیل او خیلی دقت میکرد. «متوجه بودند که با چه افرادی آمد و رفت میکنند و دوستانش چه کسانی هستند.» | ||
حجتالاسلام سیدحسن خمینی هم به نقل از پدر (حاج احمد آقا) میافزاید: «پدرم میگفت: کوچک بودم آنقدر که توان خواندن نداشتم و امام مرا در کنار خویش مینشاند. خود مشغول خواندن بود و من با کتابهای او بازی میکردم» | حجتالاسلام [[سیدحسن خمینی]] هم به نقل از پدر (حاج احمد آقا) میافزاید: «پدرم میگفت: کوچک بودم آنقدر که توان خواندن نداشتم و امام مرا در کنار خویش مینشاند. خود مشغول خواندن بود و من با کتابهای او بازی میکردم» | ||
حاج احمد آقا دوران دبستان و دبیرستان را در [[قم]] سپری کردند. در خلال تحصیل به ورزش بویژه فوتبال علاقهمند شدند. از دوستان این مقطع وی آقای کاظم رحیمی هستند که خاطرات جالبی از تمرینهای ورزشی ایشان دارند. حاج احمد آقا خود چنین میگوید: «در همان حدود یواش یواش مسابقات محلی فوتبال را شروع کردیم. از بس علاقهمند به مسابقه بودیم، شب مسابقه تا صبح در فصل زمستان میآمدیم کنار پنجره و به آسمان خیره میشدیم که ببینیم آیا باران میآید یا نه؟ اگر باران میآمد مثل اینکه کوهی را به سرمان میزدند که فردا نمیتوانیم مسابقه بدهیم. از این محله به آن محله راه میافتادیم برای مسابقه در رشتههای فوتبال، والیبال، دو و میدانی و امثال این ورزشها. هر وقت میبردیم از میزبان کتک میخوردیم و گاهی چند دقیقه به پایان بازی فرار میکردیم. وقتی دوران ابتدایی یعنی کلاس ششم را تمام کردم و وارد کلاس هفتم شدم؛ عضو تیم فوتبال، بسکتبال و والیبال شدم و از بازیکنان محبوب دبیرستان بودم.» | حاج احمد آقا دوران دبستان و دبیرستان را در [[قم]] سپری کردند. در خلال تحصیل به ورزش بویژه فوتبال علاقهمند شدند. از دوستان این مقطع وی آقای کاظم رحیمی هستند که خاطرات جالبی از تمرینهای ورزشی ایشان دارند. حاج احمد آقا خود چنین میگوید: «در همان حدود یواش یواش مسابقات محلی فوتبال را شروع کردیم. از بس علاقهمند به مسابقه بودیم، شب مسابقه تا صبح در فصل زمستان میآمدیم کنار پنجره و به آسمان خیره میشدیم که ببینیم آیا باران میآید یا نه؟ اگر باران میآمد مثل اینکه کوهی را به سرمان میزدند که فردا نمیتوانیم مسابقه بدهیم. از این محله به آن محله راه میافتادیم برای مسابقه در رشتههای فوتبال، والیبال، دو و میدانی و امثال این ورزشها. هر وقت میبردیم از میزبان کتک میخوردیم و گاهی چند دقیقه به پایان بازی فرار میکردیم. وقتی دوران ابتدایی یعنی کلاس ششم را تمام کردم و وارد کلاس هفتم شدم؛ عضو تیم فوتبال، بسکتبال و والیبال شدم و از بازیکنان محبوب دبیرستان بودم.» | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجتالاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا میگوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف|نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان اینکه دومین فرزند امام است زیارت کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درسهای حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[سید مصطفی خمینی|آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.» | حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجتالاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا میگوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف|نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان اینکه دومین فرزند امام است زیارت کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درسهای حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[سید مصطفی خمینی|آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.» | ||
در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر میشد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیتالله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[مرتضی پسندیده|آیتالله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد میکند. | در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر میشد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیتالله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که [[شهید|شهادت]] برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[مرتضی پسندیده|آیتالله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد میکند. | ||
از هم بحثهای یادگار امام در دوران تحصیل به آقایان حجتالاسلام سجادی اصفهانی، حجتالاسلام آقای واحدی، شیخ محمدفاضل گلپایگانی، آقای علوی اصفهانی، آقای میربهبهانی، آقای محمد شریعتی، شیخ قربانعلی حبیب الهی و حجتالاسلام [[سید محمد خاتمی]] میتوان اشاره کرد. از دیگر همبحثهای مرحوم حاج احمد آقا، فرزند [[سید محمد صادقی لواسانی|آیتالله سید محمد صادقی لواسانی]] بود. | از هم بحثهای یادگار امام در دوران تحصیل به آقایان حجتالاسلام سجادی اصفهانی، حجتالاسلام آقای واحدی، شیخ محمدفاضل گلپایگانی، آقای علوی اصفهانی، آقای میربهبهانی، آقای محمد شریعتی، شیخ قربانعلی حبیب الهی و حجتالاسلام [[سید محمد خاتمی]] میتوان اشاره کرد. از دیگر همبحثهای مرحوم حاج احمد آقا، فرزند [[سید محمد صادقی لواسانی|آیتالله سید محمد صادقی لواسانی]] بود. | ||
حجتالاسلام محتشمی توضیح میدهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس میخواند. هم مباحثه ایشان آقای آقامحمدرضا لواسانی بود. فرزند آیتالله لواسانی که نماینده حضرت امام در ایران بودند. یعنی عملاً امام و آیتالله لواسانی دوران طلبگی خود را با هم آغاز کردند. فرزندان این دو بزرگوار نیز پس از گذشت 50 یا 60 سال دوران طلبگی را با هم آغاز کردند.» | حجتالاسلام [[محتشمی]] توضیح میدهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس میخواند. هم مباحثه ایشان آقای آقامحمدرضا لواسانی بود. فرزند آیتالله لواسانی که نماینده حضرت امام در ایران بودند. یعنی عملاً امام و آیتالله لواسانی دوران طلبگی خود را با هم آغاز کردند. فرزندان این دو بزرگوار نیز پس از گذشت 50 یا 60 سال دوران طلبگی را با هم آغاز کردند.» | ||
== ازدواج و فرزندان == | == ازدواج و فرزندان == | ||
سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی | سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی معمم هستند. | ||
== در دوران تبعید روحالله خمینی به عراق == | == در دوران تبعید روحالله خمینی به عراق == | ||
در پی دستگیری روحالله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در عراق رفت. | در پی دستگیری روحالله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در [[عراق]] رفت. | ||
[[ساواک]]، از سفر احتمالی او خبردار شده بود، و منتظر بود تا از اداره گذرنامه خبر مراجعه او را به قصد عزیمت به [[عراق]] در پاسخ به بخشنامه مورخ 19/8/1344 سپهبد نصیری رئیس کل [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] بشنود. در این بخشنامه خیلی محرمانه آمده است: | [[ساواک]]، از سفر احتمالی او خبردار شده بود، و منتظر بود تا از اداره گذرنامه خبر مراجعه او را به قصد عزیمت به [[عراق]] در پاسخ به بخشنامه مورخ 19/8/1344 سپهبد نصیری رئیس کل [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] بشنود. در این بخشنامه خیلی محرمانه آمده است: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل [[ساواک]]، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر [[قم]]، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد. | چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل [[ساواک]]، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر [[قم]]، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد. | ||
هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار میشود که تلفنگرام فوری از ساواک همدان بدین شرح میرسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی از عراق وارد و … در منزل شهابالدین اشراقی سکونت اختیار نموده است.» | هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار میشود که تلفنگرام فوری از ساواک [[همدان]] بدین شرح میرسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی از عراق وارد و … در منزل شهابالدین اشراقی سکونت اختیار نموده است.» | ||
در ذیل همین تلفنگرام، ساواک کل در مرکز مینویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیتها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.» | در ذیل همین تلفنگرام، ساواک کل در مرکز مینویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیتها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.» | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
متعاقب این گزارش و دستورالعملهای بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل امام و رفتارهای احمد را افزایش میدهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور میکند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار میشود. | متعاقب این گزارش و دستورالعملهای بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل امام و رفتارهای احمد را افزایش میدهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور میکند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار میشود. | ||
احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال 44 و 45) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود 5 ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پروندههای ساواک نشان میدهند او در | احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال 44 و 45) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود 5 ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پروندههای ساواک نشان میدهند او در بازجوئیهایش مأمورین را فریب میدهد و هویتش در مرز برای ساواک شناخته نمیشود و پس از آزادی، از طریق کرمانشاه و همدان راهی قم میشود. | ||
احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانوادههای زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیامها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، میپرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق میشود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز میرود و پس از یک هفته، خود را به نجف میرساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمیآید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر مینهد. | احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانوادههای زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیامها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، میپرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق میشود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز میرود و پس از یک هفته، خود را به نجف میرساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمیآید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر مینهد. | ||
سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخنهای فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزهها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[سید موسی صدر|امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[شیعیان]] و مبارزهای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی شهید چمران آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت. | سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخنهای فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزهها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[سید موسی صدر|امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[مذهب شیعه|شیعیان]] و مبارزهای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی [[مصطفی چمران|شهید چمران]] آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت. | ||
بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباطها، و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباطها بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای داشتند از آن جمله میتوان به [[محمد منتظری]] فرزند [[حسینعلی منتظری|آیتالله حسینعلی منتظری]] و یا [[محمد حسین شریعتی|شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیتالله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد. | بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباطها، و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباطها بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای داشتند از آن جمله میتوان به [[محمد منتظری]] فرزند [[حسینعلی منتظری|آیتالله حسینعلی منتظری]] و یا [[محمد حسین شریعتی|شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیتالله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد. | ||
== در دوره تبعید روحالله خمینی به پاریس == | == در دوره تبعید روحالله خمینی به پاریس == | ||
در پی [[تبعید]] روحالله خمینی از نجف به | در پی [[تبعید]] روحالله خمینی از نجف به [[پاریس]]، احمد همراه پدرش بود. روحالله خمینی در [[وصیت|وصیتنامه]] خویش تصریح کرده که مشاور آن سفر، احمد بوده است | ||
سید احمد به همراه پدرش در [[مهرماه]] 1357 [[بغداد]] را به قصد [[پاریس]] ترک کرد. | سید احمد به همراه پدرش در [[مهرماه]] 1357 [[بغداد]] را به قصد [[پاریس]] ترک کرد. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== ورود به ایران همراه روحالله خمینی == | == ورود به ایران همراه روحالله خمینی == | ||
در روز 12 [[بهمن]] سال 1357 [[هجری شمسی]] همراه با روحالله خمینی و در پرواز انقلاب به [[تهران]] بازگشت و در | در روز 12 [[بهمن]] سال 1357 [[هجری شمسی]] همراه با روحالله خمینی و در پرواز انقلاب به [[تهران]] بازگشت و در مدرسه علوی و رفاه تهران مستقر گردید. در اسفند همان سال به همراه پدرش عازم قم گردید. | ||
سید احمد خمینی در تاریخ 10 [[اسفند]] 1357 همراه با پدرش عازم قم گردید و وسایل و زمینههای لازم را برای هدایت امور انقلاب و تنظیم امور بیت و دفتر روحالله خمینی و تأمین شرایط برای ارتباطهای گسترده با مردم و مسئولین که روزانه در نوبتهای متوالی به دیدار آیتالله خمینی در قم میرفتند، فراهم نمود. او مسئول انتقال فرامین آقای خمینی به مراکز ذیربط بود. | سید احمد خمینی در تاریخ 10 [[اسفند]] 1357 همراه با پدرش عازم قم گردید و وسایل و زمینههای لازم را برای هدایت امور انقلاب و تنظیم امور بیت و دفتر روحالله خمینی و تأمین شرایط برای ارتباطهای گسترده با مردم و مسئولین که روزانه در نوبتهای متوالی به دیدار آیتالله خمینی در قم میرفتند، فراهم نمود. او مسئول انتقال فرامین آقای خمینی به مراکز ذیربط بود. | ||
دوران | دوران یکساله اقامت خمینی در قم در فاصله اسفند 57 تا بهمن 1358 که بر اثر عارضه قلبی عازم بیمارستان قلب تهران ([[شهید رجائی]]) گردید، دوران دشوار تحولات اساسی در نظام سیاسی و اجتماعی ایران بود. در همین مقطع، رفراندوم جمهوری اسلامی و انتخابات خبرگان قانون اساسی و انتخابات نخستین دورهٔ مجلس شورای اسلامی برگزار گردید. | ||
== پس از انقلاب و در دوره رهبری روحالله خمینی == | == پس از انقلاب و در دوره رهبری روحالله خمینی == | ||
روحالله خمینی در وصف او نوشته است: | روحالله خمینی در وصف او نوشته است: | ||
«من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد میگیرم که احمد از آن روزی که در کمک اینجانب در بیرونی مشغول ادارهٔ امور من بوده تا الآن که این ورقه را مینویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشتههای من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند<ref>صحیفه امام، ج 20، ص 442.</ref>.» | «من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد میگیرم که احمد از آن روزی که در کمک اینجانب در بیرونی مشغول ادارهٔ امور من بوده تا الآن که این ورقه را مینویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشتههای من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند<ref>صحیفه امام، ج 20، ص 442.</ref>.» | ||
== در دوران جنگ == | == در دوران جنگ == | ||
اخبار [[جنگ ایران و عراق|جنگ]] از طریق احمد به روحالله خمینی میرسید و علاوه بر آن، ابلاغ پیامهای سرّی و علنی خمینی در رابطه با امور نظامی، و ارتباط با شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی و شرکت در جلسات شورا و برنامهریزی | اخبار [[جنگ ایران و عراق|جنگ]] از طریق احمد به روحالله خمینی میرسید و علاوه بر آن، ابلاغ پیامهای سرّی و علنی خمینی در رابطه با امور نظامی، و ارتباط با شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی و شرکت در جلسات شورا و برنامهریزی ملاقات رزمندگان ارتشی و سپاهی و بسیجی با فرمانده کل قوا از دیگر مسئولیتهای او بود. | ||
== سید احمد خمینی پس از درگذشت روحالله خمینی == | == سید احمد خمینی پس از درگذشت روحالله خمینی == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
== درگذشت== | == درگذشت== | ||
در صبحگاه روز 21 اسفند 1373، خبر بستری شدن او منتشر شد. گزارشها بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. پس از پنج روز، تلاش تیم پزشکی نتیجه نبخشید و «احمد خمینی» در شامگاه 25 اسفند 1373 درگذشت. | در صبحگاه روز 21 اسفند 1373، خبر بستری شدن او منتشر شد. گزارشها بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. پس از پنج روز، تلاش تیم پزشکی نتیجه نبخشید و «احمد خمینی» در شامگاه 25 اسفند 1373 درگذشت. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[سید روحالله موسوی خمینی|سید روحالله خمینی]] | |||
* [[سید حسن طاهری خرم آبادی|آیتالله طاهری خرم آبادی]] | |||
* [[تبعید]] | |||
* [[عراق]] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
* [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگینامه مرحوم سید احمد خمینی www.imam-khomeini.ir] | |||
* [https://asemooni.com/ahmad-khomaini-21140 برگرفته از سایت زندگینامه سید احمد خمینی | آسمونی asemooni.com] | |||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده:عالمان شیعه]] | |||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:ایران]] | [[رده:ایران]] |