محمد شریف صواف: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* ر. ک: کتاب جریانشناسی سوریه؛ذبیحالله نعیمیان. | |||
نسخهٔ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۰
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۹:۲۰، ۱۲ فوریه ۲۰۲۴ (ساعت هماهنگ جهانی) (۸ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛(الگو:پاکسازی) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
محمد شریف صواف | |
---|---|
نام کامل | محمد شریف صواف |
نامهای دیگر | شیخ محمد شریف الصواف |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1970 م، ۱۳۴۸ ش، ۱۳۸۹ ق |
محل تولد | دمشق |
دین | اسلام، اهلسنت |
محمد شریف صواف در 1970 م، در دمشق در خانوادۀ مشهور از اقطاب صوفیه به دنیا آمد. از نوجوانی تحت اشراف شیخ احمد کفتارو، مفتی جمهوری سوریه تحصیل کرد و به اندیشههای او بسیار نزدیک بود.
تحصیلات
تحصیلات و اخذ مدارکش از این قرار است:
- اخذ مدرک دیپلم شرعی از آموزشگاه «الدعوة و الارشاد» در سال 1989 م؛
- اخذ مدرک در رشتۀ کشاورزی از دانشگاه دمشق، به سال 1990 م؛
- اخذ مدرک مطالعات عربی و اسلامی از دانشکدۀ تبلیغات اسلامی مجتمع شیخ احمد کفتارو در دمشق به سال 1994 م؛
- اخذ مدرک لیسانس در رشتۀ فقه مقارن دانشکدۀ شریعت و قانون شعبۀ دمشق دانشگاه ام درمان به سال 1996 م؛
- اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته فقه مقارن دانشکدۀ شریعت و قانون شعبۀ دمشق دانشگاه امدرمان با درجۀ بسیار خوب به سال 2000 م؛
- اخذ دکترای همین رشته از دانشکده مزبور به سال 2004 م؛
- اخذ دیپلم رسانه و ارتقای گفتمان دینی به سال 2008 م.
فعالیتهای علمی
برخی از فعالیتهای او عبارتند از:
- تدریس دروس دینی در آموزشگاه شرعی «الدعوة والارشاد» دمشق؛
- تدریس در رشتههای تاریخ تشریع و مقایسۀ ادیان در دانشکدۀ اصول دین شعبۀ دمشق دانشگاه امدرمان؛
- تدریس در دانشکدۀ شریعت شعبۀ الازهر دمشق؛
- تدریس در دانشکدۀ تبلیغ اسلامی مجتمع شیخ احمد کفتارو؛
- نمایندگی اقلیمی سازمان تبادل تمدنها در بالتیمور آمریکا؛
- ریاست هیئت مشاورین مجلۀ «مرآة الفکر والثقافة».
آثار
- المختصر فی شرح برده المديح للإمام البوصيری؛
- معجم الأسر والأعلام الدمشقيه؛
- المنهج الصوفیفی فكر ودعوة سماحة الشيخ أحمد كفتارو؛
- بين السنه والشيعه؛
- المختصر في البحث العلمي والمكتبات؛
- تاريخ أسرة الصوّاف والمهاينی فی مدينة دمشق؛
- حقوق الأولاد من منظار الشريعة الاسلامية؛
- الحياة الزوجية من منظار الشريعة الاسلامية؛
- على جناحي الخوف والرجاء؛
- سلسله من أخبار أجواد الصحابه.
افکار و اندیشهها
مواجهه با افکار تکفیری
مسلمانان باید تمام توان خود را برای مقابله با گروههای تکفیری و مواجهه با افکار ویرانگرِ آنها به کار بگیرند. از مهمترین وسایلی که میتوان به کار گرفت، جمع شدنِ علما و گفتوگوی آنها در زمینۀ عوامل شکلگیری این اندیشه و راههای مقابله با آن است بهعنوان مثال، در سوریه رسانهها واقعیت موجود را گزارش نمیکنند، بلکه دست به فریبکاری میزنند. اجتماع علما و دانشمندان از مواردی است که برای مقابله با این اندیشه به کار گرفته میشوند.
کارکرد فقها در اتحاد مسلمانان
«وحدت اسلامی» خواسته و هدف علمای مخلص اسلامی از صدها سالِ قبل بوده است که برای رسیدن به آن تلاش میکردند؛ اما لازم است به نکتۀ مهمی اشاره کنم و آن اینکه ما به وحدت میان اندیشههای متنوع نیاز داریم. وحدت مطلوب وحدت بین گروهها با وجود اختلافنظر میان آنهاست. ما، چنانکه برخی تصور میکنند، نمیخواهیم همۀ مسلمانان اختلافهای فکری را کنار بگذارند و همگی پیرو یک فکر و یک نظر و یک مذهب باشند. چنین چیزی اصلاً ممکن نیست. انسانها طبیعتاً با یکدیگر اختلافنظر دارند؛ اما این اختلافها نباید موجب دشمنی شود؛ بلکه مذاهب اسلامی باید در چهارچوب محبت، بهسوی مقاصد عالی اسلام و هدف واحد قدم بردارند. خداوند این امت را امانتدار دینِ رستگاری قرار داده است و امت نیز باید این امانت را به دیگران منتقل کند. وحدت امت اسلامی و دوستی و برادری یکی از مهمترین مقاصد و سفارشهای اسلام است؛ پس اگر امت دچار تفرقه و نزاع و درگیری شده است، علمای مسلمان باید با تفکر بسیار، راهی برای خروج از این تنگنا بیابیم و دارویی برای درمان درد تفرقه و نزاع پیدا کنیم. این تفرقه و نزاع مانعِ هرگونه پیشرفت در امت اسلامی شده است.
وضع نابسامان اسرائیل
بعد از گذشت چند سال از فعالیت گروههای تروریستی در سوریه، که ادعا میکنند قصد اجرای احکام اسلامی و ایجاد خلافت اسلامی را دارند، دیگر مخفی نیست که این گروهها، خواسته یا ناخواسته، در خدمت اهداف استکبار حرکت کرده و مزدور بیجیره و مواجب غرب بودهاند. اسناد و رسانههای غربی معتقدند که اسرائیل در وضعیت نامناسبی به سر میبرد و متفکران اسرائیلی منتظر شمارش معکوس برای سقوط و نابودیِ اسرائیل هستند؛ بهویژه بعد از بیداری اسلامی در کشورهای عربی و پیروزیهای جبهۀ مقاومت در لبنان و فلسطین، و بعد از بهپاخاستنِ مردم فلسطین برای مقابله با اقدامات اسرائیل. به همین خاطر، صاحبنظران میگویند که اسرائیل نیازمندِ احساس امنیت از طرف کشورهای اطراف خود است. اسرائیل نیازمند فضایی است که حاکمان و مردم این کشورها از مقاومت در برابر اسرائیل و از هدفِ آزادسازیِ فلسطین کوتاه بیایند و بهدنبالِ آن، مردم و حاکمانْ طرفدارِ سازش و عادیسازیِ روابط با اسرائیل باشند. به همین دلیل است که اسرائیل نیازمند مشغول شدن مردم کشورهای اطراف خود، به جنگهای داخلی است؛ جنگهایی طولانی که تمام نیروهای مسلمان را از بین ببرد. این همان کاری است که گروههای افراطی انجام میدهند و نتیجۀ آن، چیزی جز برادرکشی، ازبینرفتنِ امکانات و زیرساختهای کشور، و بهویژه تضعیف ارتشهای اسلامی نیست.
جایگاه اهلبیت (علیهمالسلام) در ایجاد وحدت
در دین اسلام اموری وجود دارد که در آنها هیچ اختلافی میان مسلمانان نیست. از جملۀ این امور، محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) است که در دل همۀ مسلمانان وجود دارد. من همیشه به برادران شیعه میگویم که اگر شما پرچم اظهار محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) را بلند کردهاید، یقین بدانید که ارادت و علاقۀ اهلسنت به اهلبیت (علیهمالسلام)، کمتر از علاقۀ شما به آنان نیست؛ هرچند بهاندازۀ شما آن را ابراز نکنند. بسیار خوب است که شما محبتِ خود به اهلبیت (علیهمالسلام) را ابراز میکنید، دوستیِ اهلبیت (علیهمالسلام) را در میان مردم منتشر میکنید، نام آنها را بر فرزندان خود میگذارید و آنان را تکریم میکنید؛ اما هرگز نباید تصور کرد که مسلمانی وجود دارد که بعد از خواندنِ قرآن و خواندنِ روایات مستفیض و متواترِ پیامبر دربارۀ اهلبیت (علیهمالسلام)، با محبتِ ایشان به خدا تقرب نجوید. شما میبینید که مذهب شافعی، مفتخر به اَشعاری است که امام شافعی دربارۀ محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) سروده است؛ مثلاً:
لو کان رفضاً حب آل محمد فلیشهد الثقلان أني رافضي
یعنی اگر محبت اهلبیت (علیهمالسلام) بهمعنای رافضی بودن است، پس جن و انس شهادت دهند که من رافضی هستم.
امام شافعی میگوید که حب آلمحمد( دینِ او، و سببِ نجات در دنیا و آخرت است. او بیان میکند که این محبت را دارد و هرکس هرچه میخواهد، بگوید. نجات بدون محبت محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) و آلمحمد( امکان ندارد و ما صحابۀ رسول الله (صلیالله علیه وآله وسلم) را نیز اضافه میکنیم که در راه اعتلای دین جهاد کردند.
توسل و شفاعت
ما میدانیم خداوند تبارک و تعالی دین اسلام را دینِ حنیف قرار داده است؛ یعنی دینی که در آن، صرفاً باید خدا را پرستش کرد. این اصلِ اسلام است و با این اصل، اسلام از سایر ادیان تمایز پیدا میکند. این اصلی است که همۀ مسلمانان بر آن اتفاقنظر دارند و امکان ندارد که مسلمانی به عبادتِ غیرخدا معتقد باشد. اما باید توجه داشت که این عبادت، صورتهای مختلفی دارد و ممکن است برخی صورتهای آن موجبِ به اشتباه افتادنِ عدهای دیگر شود. استغاثه به غیرخدا، به این نیت که آن فرد قادر است برخلافِ ارادۀ خدا کاری انجام دهد، «کفر» و «شرک» خواهد بود و هیچ مؤمنی چنین سخنی را بیان نمیکند. توسل به اولیای الهی نیز با این اعتقاد که این ولیّ الهی خودش نفع و ضرر میرساند و میتواند برخلاف ارادۀ خدا کاری انجام دهد، «کفر» و «شرک» است. اما حقیقتی را که مؤمنانْ به آن معتقدند و امروزه انجام میدهند و از پیامبر و صحابه آموختهاند این است که یکی از راههای استجابتِ دعا، توسل به بندگانِ محبوبِ خداوند و اولیای الهی است. مشهورترین روایتی که در این زمینه وارد شده، روایتی است که عمر بن خطاب نقل میکند. در یکی از سالهایی که مسلمانان با قحطی مواجه شدند، مسلمانان برای خواندنِ نماز باران جمع شدند. عمر در جمعِ مردم ایستاد و خواست دعای باران بخواند. او گفت: «خدایا زمانی که با قحطی مواجه میشدیم، به پیامبرت متوسل میشدیم و تو ما را سیراب میکردی. اکنون ما به عباس، عموی پیامبر، متوسل میشویم». سپس وی به عباس رو کرد و گفت: «برخیز ای عباس». این توسلِ عمر به عباس، در حضور جمع بزرگی از صحابه رخ داد و هیچکس این توسل را انکار و نفی نکرد و کسی هم به عمر نگفت که چرا به خدا شرک میورزد و به عباس متوسل میشود! از این موارد بسیار زیاد داریم. اما باید توجه کرد که ما در نهایت میگوییم که اعتقادِ همۀ مؤمنان این است که غیر از خدا، هیچکس نمیتواند نفع یا ضرری برساند؛ ولی در عین حال، خدا و پیامبر به ما آموختهاند که توسل به پیامبر و اولیای صالحِ خداوند، از اسبابِ استجابتِ دعاست.
نقش دولتمداران و علمای ایران در مبارزه با تکفیریها
شما میدانید که شام، عراق و مصر عصارۀ امت عرب هستند و هم از جهت جمعیت و هم از جهت غنای فرهنگی، از قدیمالایام مرکز تمدنهای بزرگ بشری بودهاند. اما نکتۀ مهمتر، وجود اقسام مختلف مذاهب در این مناطق است که زمینه را برای نزاعها و درگیریهای مذهبی فراهم میکند. در چنین مناطقی، آسانتر میتوان جنگ داخلی به راه انداخت. نکتۀ دیگر این است که این مناطق همواره میدان درگیری با دشمنانِ اسلام بودهاند. این منطقه چه در زمان مغولها، چه در زمان جنگهای صلیبی، و چه در مواجهه با رژیم صهیونیستی، خط مقدمِ مقاومت در برابر دشمنانِ اسلام بوده است؛ آنچنان که آخرین درگیریِ امت اسلام با دشمنانِ خود نیز، در همین منطقه خواهد بود. امروزه سوریه در مقابل این جنگ جهانی، که بر او تحمیل شده است، مقاومت میکند؛ جنگی که بیش از هشتاد کشور با ارسالِ سلاح، فرستادنِ جنگجویانِ افراطی، حمایتهای مالی و رسانهای، و همچنین به خدمت گرفتنِ سازمانهای بینالمللی، از گروههای افراطی و تکفیری در سوریه حمایت میکنند. زمانی که دولت و ملت سوریه در این جنگِ نابرابر مقاومت میکردند، هیچکسی از آنان حمایت نکرد جز جمهوری اسلامی ایران. اگر حمایتهای ایران نبود، سوریه نمیتوانست در جایگاه مقابله با تروریستهای تکفیری، به مقاومت بپردازد. ایران با حمایتهای سیاسی و مادی و فکری نقش بسیار زیادی در پیروزیِ سوریه در مواجهه با این گروههای تکفیری داشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی) سیاستی را مطرح کردند مبنی بر اینکه انقلاب اسلامی ایران همواره حامیِ مظلومانِ سراسرِ جهان است. این سیاست، پشتیبانی قوی برای مظلومان و مستضعفان است و من از جمهوری اسلامی ایران بهخاطر این سیاست و کمکها تشکر میکنم.
جستارهای وابسته
منابع
- ر. ک: کتاب جریانشناسی سوریه؛ذبیحالله نعیمیان.