یعقوبی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی‌طالب' به '[[علی بن ابی طالب')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== تولد، تربیت و زندگی ==
== تولد، تربیت و زندگی ==
از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز دراین‌باره به جز اشاراتی ابهام آمیز، سکوت اختیار کرده است. با توجه به قرائن موجود، به نظر می‌رسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره‌ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام‌هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه نشان‌دهنده علاقه وطنی وی به بغداد بوده است؛ به ویژه آن که شرح و توصیف آن شهر و جزئیات آن را به تفصیل برگزار کرده است<ref> ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536)ص 4- 26</ref>. این وابستگی خاطر، به وضوح در عبارات زیر نمایان است:
از تاریخ دقیق تولد یعقوبی و چگونگی نشو و نمای او اخبار و اطلاعات چندانی به دست نیامده است. خود او نیز دراین‌باره به جز اشاراتی ابهام‌آمیز، سکوت اختیار کرده است. با توجه به قرائن موجود، به نظر می‌رسد تولد و نشو و نمای او در [[بغداد]] بوده است. یادآوری پاره‌ای اشارات در باب امارت اجدادش در بغداد، علاقه خاص وی به این شهر به عنوان «ناف دنیا» و بهترین و پاک‌ترین و نیکوترین و معتدل ترین شهرهای جهان و نیز بیان شرح و توصیف این شهر در آغاز کتاب «البلدان» و برخی آثار و نام‌هایی که در زمان خود از نیاکان بر روی بناها و آثار شهر باقی مانده است، همه نشان‌دهنده علاقه وطنی وی به بغداد بوده است؛ به ویژه آن که شرح و توصیف آن شهر و جزئیات آن را به تفصیل برگزار کرده است<ref> ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536)ص 4- 26</ref>. این وابستگی خاطر، به وضوح در عبارات زیر نمایان است:


«... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته‌اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است<ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref>.»  
«... تنها بدان جهت ابتدا به [[عراق]] کردم که عراق وسط دنیا و ناف زمین است و بغداد را بدان جهت آغاز کردم که در وسط عراق واقع است... بغداد علاوه بر آن چه که گفتیم، شهر [[بنی‌هاشم|بنی‌هاشم]] و دارالملک ایشان و مرکز سلطنت آنان است و هیچ کس پیش از ایشان آن را آغاز نکرده و پادشاهانی جز اینان در آن سکونت نگزیده اند. دیگر بدان جهت که نیاکان من آن جا اقامت داشته‌اند و یکی از ایشان آن جا فرمانروا بوده است<ref>ابن واضح یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 2536) ص 154- 155</ref>.»  
خط ۴۴: خط ۴۴:


== مذهب ==
== مذهب ==
از چگونگی [[اسلام]] آوردن خاندان واضح - نیاکان یعقوبی - گزارش و اطلاعات دقیقی به دست نرسیده است. تنها این نکته مسلم است که آنها از موالی ایرانی الاصل بوده‌اند. ارادت و علایق «واضح» به خاندان [[علی بن ابی طالب|علی(علیه السلام)]] و مساله نجات دادن ادریس بن عبدالله و کشته شدن خود واضح به دست‌هادی خلیفه عباسی، نسبت رافضی بستن<ref>همان، ص 5</ref> به او از سوی مورخانی چون [[طبری]]، و روایت [[ابن اثیر]] درباره شیعی‌گری او<ref> تاریخ یعقوبی، ترجمه، محمدابراهیم آیتی (تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1366) ج 2، ص 362- 363</ref> همگی می‌تواند دلالت بر این امر نماید که خاندان واضح و یا حداقل خود وی از [[شیعیان]] علی (علیه السلام) بوده و جان خود را نیز در سر پیروی از این مرام از دست داده است.
از چگونگی [[اسلام]] آوردن خاندان واضح - نیاکان یعقوبی - گزارش و اطلاعات دقیقی به دست نرسیده است. تنها این نکته مسلم است که آنها از موالی ایرانی الاصل بوده‌اند. ارادت و علایق «واضح» به خاندان [[علی بن ابی‌طالب|علی (علیه السلام)]] و مساله نجات دادن ادریس بن عبدالله و کشته شدن خود واضح به دست‌هادی خلیفه عباسی، نسبت رافضی بستن<ref>همان، ص 5</ref> به او از سوی مورخانی چون [[طبری]]، و روایت [[ابن اثیر]] درباره شیعی‌گری او<ref> تاریخ یعقوبی، ترجمه، محمدابراهیم آیتی (تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1366) ج 2، ص 362- 363</ref> همگی می‌تواند دلالت بر این امر نماید که خاندان واضح و یا حداقل خود وی از شیعیان علی (علیه السلام) بوده و جان خود را نیز در سر پیروی از این مرام از دست داده است.


یعقوبی نیز مانند جدش از ارادتمندان آل علی بوده است و گرایش او به [[مذهب شیعه|تشیع]] در آثارش نمایان است. پیگیری مداوم و مستمر اخبار [[علویان]]، قیام‌ها و خیزش‌های شیعی، ذکر اخبار [[ائمه معصومین(ع)|ائمه معصومین(علیه السلام)]] و نقل احادیث متعدد از آنان، بیان عناوین و القاب احترام‌آمیز نسبت به آنها، ذکر فضایل و خصلت‌های پسندیده آن بزرگواران و ارائه گزارش‌های مفصل درباره [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه السلام)]] و ذکر احادیثی از [[پیامبر]] در مدح آن حضرت، بیان [[غدیرخم|حدیث غدیرخم]] و برخی احادیث معروف در باب [[اهل بیت]] و توصیفاتی که از آنها دارد، به خوبی بیان‌کننده این مدعا است؛ به ویژه آن که اخبار دوره خلافت [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه السلام)]] را به صورت مفصل انعکاس داده است<ref>همان، ص 395</ref>.  
یعقوبی نیز مانند جدش از ارادتمندان آل علی بوده است و گرایش او به [[مذهب شیعه|تشیع]] در آثارش نمایان است. پیگیری مداوم و مستمر اخبار [[علویان]]، قیام‌ها و خیزش‌های شیعی، ذکر اخبار [[ائمه|ائمه معصومین (علیه السلام)]] و نقل احادیث متعدد از آنان، بیان عناوین و القاب احترام‌آمیز نسبت به آنها، ذکر فضایل و خصلت‌های پسندیده آن بزرگواران و ارائه گزارش‌های مفصل درباره [[علی بن ابی‌طالب|حضرت علی (علیه السلام)]] و ذکر احادیثی از پیامبر در مدح آن حضرت، بیان حدیث [[غدیر|غدیر خم]] و برخی احادیث معروف در باب [[اهل بیت|اهل‌بیت]] و توصیفاتی که از آنها دارد، به خوبی بیان‌کننده این مدعا است؛ به ویژه آن که اخبار دوره خلافت حضرت علی (علیه السلام) را به صورت مفصل انعکاس داده است<ref>همان، ص 395</ref>.  


این شیوه به کار رفته از طرف یعقوبی نشان‌دهنده علایق شیعی وی و ارادتش به خاندان [[علی بن ابی طالب]] است. در زمانی که هیچ کدام از مورخین در ذکر تاریخ خاندان علی (علیه السلام) در عصر پرخوف و وحشت [[امویان]] و [[عباسیان]] که پیروان آن حضرت را «خارجی» و [[رافضه|رافضی]] می‌نامیدند، سخنی بر زبان نمی‌آوردند و حتی کسانی چون [[طبری]] با تمام تلاششان برای رعایت عدالت و انصاف در تاریخ، شیعیان را «رافضی خبیث» می‌نامیدند، یعقوبی بی محابا تاریخ آل علی و حرکت‌های شیعی را به طور مبسوط دنبال می‌کند و با این حال تمام سعی خود را به کار می‌برد تا از دایره اعتدال خارج نشود، تا آن جا که حتی ماجرای قتل پدرش واضح که به دست‌هادی اتفاق افتاده بود را بیان نمی‌کند تا مبادا از سوی مخالفین‌اش به هواداری متهم شود.
این شیوه به کار رفته از طرف یعقوبی نشان‌دهنده علایق شیعی وی و ارادتش به خاندان علی بن ابی طالب است. در زمانی که هیچ کدام از مورخین در ذکر تاریخ خاندان علی (علیه السلام) در عصر پرخوف و وحشت [[بنی امیه|امویان]] و [[عباسیان]] که پیروان آن حضرت را «خارجی» و [[رافضه|رافضی]] می‌نامیدند، سخنی بر زبان نمی‌آوردند و حتی کسانی چون [[طبری]] با تمام تلاششان برای رعایت عدالت و انصاف در تاریخ، شیعیان را «رافضی خبیث» می‌نامیدند، یعقوبی بی محابا تاریخ آل علی و حرکت‌های شیعی را به طور مبسوط دنبال می‌کند و با این حال تمام سعی خود را به کار می‌برد تا از دایره اعتدال خارج نشود، تا آن جا که حتی ماجرای قتل پدرش واضح که به دست‌هادی اتفاق افتاده بود را بیان نمی‌کند تا مبادا از سوی مخالفین‌اش به هواداری متهم شود.


== دانش، روش و سفرهای تحقیقاتی ==
== دانش، روش و سفرهای تحقیقاتی ==
یعقوبی نخستین دانشمند و مورخ [[مسلمان]] است که با در پیش گرفتن روش معاینه و مشاهده، به تالیف آثار جغرافیایی و تاریخی اقدام کرده و در صدد تلفیق این دو دانش برآمده و کوشید تا میان زمان و مکان پیوند عمیقی به لحاظ روش‌شناسی برقرار کند. او به سیر و سیاحت می‌پرداخت و اختصاصات اقالیم و شهرها و مناطق مختلف را مورد مشاهده و معاینه قرار می‌داد و به طور دقیق، توصیفات جالب توجهی از آن مناطق ارائه می‌کرد. وی به گفته خودش از آغاز دوران نوجوانی مشتاق بوده است تا شهرها، مناطق و اقالیم مختلف را از نزدیک ببیند و فاصله راه‌ها و بلاد و ممالک متعدد را بپیماید. به سبب این علاقه بود که هنوز چند صباحی از عمرش نمی‌گذشت که قدم در راه سیر و سفر نهاد و به سیاحت در بلاد اسلامی و غیر اسلامی پرداخت و به ویژه از تمام ممالک و شهرهای مهم [[اسلامی]] دیدن کرد. مدت‌ها در [[ارمنستان]] و [[تفلیس]] اقامت گزید. روزگاری را در [[خراسان]] و [[هند]] به سر برد و در اواخر عمرش نیز در دیار [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و [[مغرب]] متوطن گشت، به طوری که برخی او را «مصری» نامیدند.
یعقوبی نخستین دانشمند و مورخ مسلمان است که با در پیش گرفتن روش معاینه و مشاهده، به تالیف آثار جغرافیایی و تاریخی اقدام کرده و در صدد تلفیق این دو دانش برآمده و کوشید تا میان زمان و مکان پیوند عمیقی به لحاظ روش‌شناسی برقرار کند. او به سیر و سیاحت می‌پرداخت و اختصاصات اقالیم و شهرها و مناطق مختلف را مورد مشاهده و معاینه قرار می‌داد و به طور دقیق، توصیفات جالب توجهی از آن مناطق ارائه می‌کرد. وی به گفته خودش از آغاز دوران نوجوانی مشتاق بوده است تا شهرها، مناطق و اقالیم مختلف را از نزدیک ببیند و فاصله راه‌ها و بلاد و ممالک متعدد را بپیماید. به سبب این علاقه بود که هنوز چند صباحی از عمرش نمی‌گذشت که قدم در راه سیر و سفر نهاد و به سیاحت در بلاد اسلامی و غیر اسلامی پرداخت و به ویژه از تمام ممالک و شهرهای مهم اسلامی دیدن کرد. مدت‌ها در [[ارمنستان]] و [[تفلیس]] اقامت گزید. روزگاری را در [[خراسان]] و [[هند]] به سر برد و در اواخر عمرش نیز در دیار [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و [[مغرب]] متوطن گشت، به طوری که برخی او را «مصری» نامیدند.


در همین سفرهای تحقیقاتی و علمی بود که یعقوبی برای به دست آوردن اخبار تاریخی درباره سوابق، محصولات و امرا و فاتحان شهرها، به روش‌های دیگری برای کسب خبر و نقد آن روی آورد که به زبان علمی امروز از آن به عنوان «تحقیق میدانی» یاد می‌شود. روش مصاحبه و گفت وگوی حضوری، اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار یعقوبی قرار می‌داد و به همین دلیل هرگاه با کسی برخوردی داشت، از وطن و شهرش می‌پرسید و این که محصول عمده آن منطقه چیست؟ ساکنانش چه کسانی هستند؟ خوراک، پوشاک و عقاید و مرام و مسلک آنها چه بوده است؟ در همین ارتباط در مقدمه «البلدان» می‌نویسد:
در همین سفرهای تحقیقاتی و علمی بود که یعقوبی برای به دست آوردن اخبار تاریخی درباره سوابق، محصولات و امرا و فاتحان شهرها، به روش‌های دیگری برای کسب خبر و نقد آن روی آورد که به زبان علمی امروز از آن به عنوان «تحقیق میدانی» یاد می‌شود. روش مصاحبه و گفت‌وگوی حضوری، اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار یعقوبی قرار می‌داد و به همین دلیل هرگاه با کسی برخوردی داشت، از وطن و شهرش می‌پرسید و این که محصول عمده آن منطقه چیست؟ ساکنانش چه کسانی هستند؟ خوراک، پوشاک و عقاید و مرام و مسلک آنها چه بوده است؟ در همین ارتباط در مقدمه «البلدان» می‌نویسد:


«... احمدبن ابی یعقوب گوید من در عنفوان جوانی و هنگام سال گشت سن و تندی ذهنم، به دانستن اخبار بلاد و مسافت میان هر سرزمین تا سرزمین دیگر علاقه‌مند بودم و در پی آن رنج بردم؛ چه در آغاز جوانی پا به سفر نهادم و سفرهای من پیوسته گشت و دور ماندنم (از وطن) ادامه یافت، پس چنان بود که هرگاه به مردی از آن بلاد برخوردم، وی را از وطنش و شهرش پرسش نمودم، و آنگاه که میهن و جایگاه خود را برای من می‌گفت، او را از همان سرزمینش پرسش می‌نمودم، درباره [این که] ساکنان آن از عرب و عجم و... (و هم چنین از) آب آشامیدنی اهالی آن جا، تا آن جا که از پوشاکشان پرسش می‌کردم... و هم از کیش‌ها و [[عقاید]] و گفتارهای آنان و کسانی که بر آن جا دست یافته‌اند و آنانی که در آن جا سروری دارند (و نیز از) مسافت آن سرزمین و سرزمین‌های نزدیک به آن و... کاروان‌ها، سپس گزارش‌های هر کسی را که به راست گویی او وثوق داشتم، می‌نگاشتم، و به پرسش گروهی پس از گروهی یاری می‌جستم، تا آن که از خلقی بسیار و جهانی از مردم خاور و باختر در موسم (فراهم شدن حاجیان) و غیر موسم، پرسش نمودم و اخبارشان را نوشتم و احادیث آنان را روایت کردم و یکایک خلفا و امرا را که سرزمینی را فتح کرده و به کشوری سپاه تاخته است، و هم مبلغ خراج آن و میزان درآمد و دارایی آن را ذکر کردم. پیوسته این خبرها را می‌نوشتم و در مدتی دراز این کتاب را تالیف کردم و هر خبری را به سرزمین آن ملحق ساختم و هر چه را از مردم مورد وثوق اهالی شهرها شنیدم با آن چه پیش تر شناخته بودم ضمیمه ساختم...<ref>.ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، شرح و تحقیق سیداحمد صقر، (بیروت - لبنان، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1419ه) ص 406- 407؛ محمدبن جریرطبری تاریخ طبری، ج 12، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1363، ص 5182- 5183؛ عزالدین ابن اثیر، الکافی فی التاریخ، المجلد السادس، دارصادر، داربیروت، بیروت - لبنان: 1385ه/1965م، ص 92- 93</ref>».
«... احمدبن ابی یعقوب گوید من در عنفوان جوانی و هنگام سال گشت سن و تندی ذهنم، به دانستن اخبار بلاد و مسافت میان هر سرزمین تا سرزمین دیگر علاقه‌مند بودم و در پی آن رنج بردم؛ چه در آغاز جوانی پا به سفر نهادم و سفرهای من پیوسته گشت و دور ماندنم (از وطن) ادامه یافت، پس چنان بود که هرگاه به مردی از آن بلاد برخوردم، وی را از وطنش و شهرش پرسش نمودم، و آنگاه که میهن و جایگاه خود را برای من می‌گفت، او را از همان سرزمینش پرسش می‌نمودم، درباره [این که] ساکنان آن از عرب و عجم و... (و هم چنین از) آب آشامیدنی اهالی آن جا، تا آن جا که از پوشاکشان پرسش می‌کردم... و هم از کیش‌ها و عقاید و گفتارهای آنان و کسانی که بر آن جا دست یافته‌اند و آنانی که در آن جا سروری دارند (و نیز از) مسافت آن سرزمین و سرزمین‌های نزدیک به آن و... کاروان‌ها، سپس گزارش‌های هر کسی را که به راست گویی او وثوق داشتم، می‌نگاشتم و به پرسش گروهی پس از گروهی یاری می‌جستم، تا آنکه از خلقی بسیار و جهانی از مردم خاور و باختر در موسم (فراهم شدن حاجیان) و غیر موسم، پرسش نمودم و اخبارشان را نوشتم و احادیث آنان را روایت کردم و یکایک خلفا و امرا را که سرزمینی را فتح کرده و به کشوری سپاه تاخته است، و هم مبلغ خراج آن و میزان درآمد و دارایی آن را ذکر کردم. پیوسته این خبرها را می‌نوشتم و در مدتی دراز این کتاب را تالیف کردم و هر خبری را به سرزمین آن ملحق ساختم و هر چه را از مردم مورد وثوق اهالی شهرها شنیدم با آن چه پیش تر شناخته بودم ضمیمه ساختم...<ref>.ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، شرح و تحقیق سیداحمد صقر، (بیروت - لبنان، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1419ه) ص 406- 407؛ محمدبن جریرطبری تاریخ طبری، ج 12، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1363، ص 5182- 5183؛ عزالدین ابن اثیر، الکافی فی التاریخ، المجلد السادس، دارصادر، داربیروت، بیروت - لبنان: 1385ه/1965م، ص 92- 93</ref>».


شور و شوق یعقوبی در کسب اخبار مورد اعتماد باعث می‌شد که هیچ گاه از این کار خسته نشود. سوگ‌مندانه باید گفت درباره سیر جغرافیایی سفرهای یعقوبی اطلاعات دقیقی در دست نیست و در جریان سفرهایش چندان اشاراتی به مسیر حرکت خود ندارد<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، همان، ص 407</ref>. از این رو بازسازی نقشه حرکت و سیاحت‌های او مشکل است.
شور و شوق یعقوبی در کسب اخبار مورد اعتماد باعث می‌شد که هیچ گاه از این کار خسته نشود. سوگ‌مندانه باید گفت درباره سیر جغرافیایی سفرهای یعقوبی اطلاعات دقیقی در دست نیست و در جریان سفرهایش چندان اشاراتی به مسیر حرکت خود ندارد<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، همان، ص 407</ref>. از این رو بازسازی نقشه حرکت و سیاحت‌های او مشکل است.


ایجاد پیوند میان دو حوزه کلان از دانش‌های [[مسلمین]] در آن زمان - جغرافیا و تاریخ - و نوآوری در این زمینه سبب شد که بسیاری از جغرافیانگاران و تاریخ دانان پس از وی مانند مسعودی، ابوریحان بیرونی و... به روش وی توجه خاصی مبذول دارند<ref>برای اطلاع بیش تر از عنوان‌ها و القابی که به این مورخ داده شده ر. ک: مقدمه محمدابراهیم آیتی بر کتاب البلدان، ص 10- 13</ref>. توجه به تاریخ اقتصادی، طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بررسی اوضاع و احوال جغرافیایی اقالیم و سرزمین‌های مختلف و اهتمام ویژه به «تاریخ جهانی»<ref>نیاز به توضیح ندارد که «تاریخ جهانی» به طور کامل با «تاریخ عمومی» تفاوت داشته و نباید با هم خلط شده و به یک معنا به کار روند</ref>. می‌تواند بیان گر بینش فکری عمیق مورخ در نوع نگاه او به تاریخ باشد.
ایجاد پیوند میان دو حوزه کلان از دانش‌های مسلمین در آن زمان - جغرافیا و تاریخ - و نوآوری در این زمینه سبب شد که بسیاری از جغرافیانگاران و تاریخ دانان پس از وی مانند مسعودی، ابوریحان بیرونی و... به روش وی توجه خاصی مبذول دارند<ref>برای اطلاع بیش تر از عنوان‌ها و القابی که به این مورخ داده شده ر. ک: مقدمه محمدابراهیم آیتی بر کتاب البلدان، ص 10- 13</ref>. توجه به تاریخ اقتصادی، طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بررسی اوضاع و احوال جغرافیایی اقالیم و سرزمین‌های مختلف و اهتمام ویژه به «تاریخ جهانی»<ref>نیاز به توضیح ندارد که «تاریخ جهانی» به طور کامل با «تاریخ عمومی» تفاوت داشته و نباید با هم خلط شده و به یک معنا به کار روند</ref>. می‌تواند بیان گر بینش فکری عمیق مورخ در نوع نگاه او به تاریخ باشد.


== آثار ==
== آثار ==
خط ۶۷: خط ۶۷:


# البلدان
# البلدان
#
# مشاکلة الناس لازمانهم
# مشاکلة الناس لازمانهم
#
# التاریخ
# التاریخ
#
# المسالک و الممالک
# المسالک و الممالک
#
# فتح افریقیه و اخبارها
# فتح افریقیه و اخبارها
#
# اخبار الطاهریین
# اخبار الطاهریین
#
# اخبار الامم السالفه
# اخبار الامم السالفه
#
# اخبار بلاد روم
# اخبار بلاد روم
#


== شغل و پیشه یعقوبی ==
== شغل و پیشه یعقوبی ==
خط ۹۰: خط ۸۲:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}
 
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:تاریخ‌نگاران]]
[[رده:مورخان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش