۸۷٬۸۱۰
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== خاندان عالمپرور حکیم == | == خاندان عالمپرور حکیم == | ||
خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی میباشند که نسبشان از طریق حسن مثنی، به [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن بن علی بن ابی طالب(علیهالسلام)]] میرسد<ref> نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سی واسطه به امام حسن مجتبی(علیهالسلام) میرسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زینالعابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.</ref>. | خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی میباشند که نسبشان از طریق حسن مثنی، به [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن بن علی بن ابی طالب (علیهالسلام)]] میرسد<ref> نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سی واسطه به امام حسن مجتبی(علیهالسلام) میرسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زینالعابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.</ref>. | ||
اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام دادهاند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کردهاند. | اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام دادهاند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کردهاند. | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
== شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم == | == شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم == | ||
آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بیمیلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بینظیر مردم و عشایر [[بصره]] و دیگر شهرها واقع شد، اما هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم [[رجب]] 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر(علیهالسلام)]]، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج میشد، در پی انفجار دو خودروی بمبگذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به [[شهادت]] رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض [[شهادت]] نایل آمدند، قابل شناسایی نبود. | آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بیمیلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بینظیر مردم و عشایر [[بصره]] و دیگر شهرها واقع شد، اما هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم [[رجب]] 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر (علیهالسلام)]]، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج میشد، در پی انفجار دو خودروی بمبگذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به [[شهادت]] رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض [[شهادت]] نایل آمدند، قابل شناسایی نبود. | ||
بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت میکند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرتگیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادماندهها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویسهای امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید. | بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت میکند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرتگیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادماندهها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویسهای امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید. |