تفکر سلفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (تمیزکاری)
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =  تفکر سلفی
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =  تفکر سلفی
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =قرن چهاردهم
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =
| عقیده = نص‌محوری، اجتناب از تاویل، مخالفت با فلسفه، حجیت فهم صحابه، تکفیرگرایی، تاکید بر نقل و بی‎توجهی به عقل، تاکید بر جهاد
}}
'''سلفی‌گری''' در معنای لغوی به معنی تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما "سلفیه" در معنای اصطلاحی آن نام فرقه‌ای است که تمسک به دین [[اسلام]] جسته، خود را پیرو [[سلف صالح]] می‌دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام(ص) صحابه و تابعین دارند.
'''سلفی‌گری''' در معنای لغوی به معنی تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما "سلفیه" در معنای اصطلاحی آن نام فرقه‌ای است که تمسک به دین [[اسلام]] جسته، خود را پیرو [[سلف صالح]] می‌دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام(ص) صحابه و تابعین دارند.


خط ۱۲: خط ۲۴:
سلفی‌ها خود را پیرو مکتب "اهل حدیث" می‌دانند که در عصر عباسیان و پس از اختلاف با معتزله و اهل کلام و شیعیان پدید آمدند.
سلفی‌ها خود را پیرو مکتب "اهل حدیث" می‌دانند که در عصر عباسیان و پس از اختلاف با معتزله و اهل کلام و شیعیان پدید آمدند.


پس از درگذشت "احمد بن حنبل" در سال۲۴۱ هـ. ق که بنیانگذار مذهب اهل حدیث است، این شیوه در میان "حنابله" ادامه داشت. حنابله خود را در اصول و فروع و عقیده و احکام پیرو اهل حدیث می‌دانستند و تا مدتی خلفای عباسی به ترویج این مکتب پرداختند.
پس از درگذشت "احمد بن حنبل" در سال۲۴۱ هـ. ق که بنیان‌گذار مذهب اهل حدیث است، این شیوه در میان "حنابله" ادامه داشت. حنابله خود را در اصول و فروع و عقیده و احکام پیرو اهل حدیث می‌دانستند و تا مدتی خلفای عباسی به ترویج این مکتب پرداختند.


در سال ۳۰۵ "ابوالحسن اشعری" تحت عنوان "احیای مکتب اهل حدیث" بالاخص احمد بن حنبل، مکتبی را پایه‌گذا‌ری کرد و خواست اصلاحاتی در عقیده اهل حدیث ایجاد کند، زیرا عقیده آنان با خرافات زیادی آمیخته شده بود و پیوسته می‌گفتند "قرآن، قدیم است" و بشر در زندگی خود فاقد "اختیار" است و خدا دست و پا و چشم و دیگر اعضا دارد. او برای اصلاح این مکتب، قد علم کرد و تاحدی توانست اصلاحاتی انجام دهد، ولی متعصبین اهل حدیث او را از خود طرد کردند.
در سال ۳۰۵ "ابوالحسن اشعری" تحت عنوان "احیای مکتب اهل حدیث" بالاخص احمد بن حنبل، مکتبی را پایه‌گذا‌ری کرد و خواست اصلاحاتی در عقیده اهل حدیث ایجاد کند، زیرا عقیده آنان با خرافات زیادی آمیخته شده بود و پیوسته می‌گفتند "قرآن، قدیم است" و بشر در زندگی خود فاقد "اختیار" است و خدا دست و پا و چشم و دیگر اعضا دارد. او برای اصلاح این مکتب، قد علم کرد و تاحدی توانست اصلاحاتی انجام دهد، ولی متعصبین اهل حدیث او را از خود طرد کردند.
خط ۲۰: خط ۳۲:
== ظهور ابن تیمیه حرانی ==
== ظهور ابن تیمیه حرانی ==


یکی از نقاط عطف تفکر سلف‌گرایی ظهور "ابن تیمیه حرانی" است. او بعد از آنکه به جای پدرش بر کرسی تدریس و استفتاء نشست، عقایدی در مسائل توحیدی و جانبداری از اهل حدیث و پیروی از سلف و مخالفت با سایر گروه‌های فکری و فرقه‌های کلامی و فقهی بیان کرد که در میان مسلمانان اختلاف شدیدی درباره افکار او پدید آمد تا جایی که برخی او را به عنوان رهبر فکری خویش پذیرفتند و برخی نیز او را به شدت انکار کردند و عقاید او را بدعت دانستند و فتوا به قتل یا حبس او دادند.
یکی از نقاط عطف تفکر سلف‌گرایی ظهور "ابن تیمیه حرانی" است. او بعد از آنکه به جای پدرش بر کرسی تدریس و استفتاء نشست، عقایدی در مسائل توحیدی و جانب‌داری از اهل حدیث و پیروی از سلف و مخالفت با سایر گروه‌های فکری و فرقه‌های کلامی و فقهی بیان کرد که در میان مسلمانان اختلاف شدیدی درباره افکار او پدید آمد تا جایی که برخی او را به عنوان رهبر فکری خویش پذیرفتند و برخی نیز او را به شدت انکار کردند و عقاید او را بدعت دانستند و فتوا به قتل یا حبس او دادند.


در تمام این دوران که اهل حدیث در یک طرف و اشاعره در طرف دیگر بودند، هرگز "سلف" و "سلفیه" به عنوان مذهب مطرح نبود تا اینکه ابن‌تیمیه دعوت به شیوه سلف را شعار مکتب خود ساخت، ولی در عین حال از کلمه "سلفیه" بهره نمی‌گرفت و می‌گفت، ما تابع "اهل سنت و جماعت" هستیم که در سه قرن نخست (از سال ۱۱ تا ۳۰۰ هـ‌ ق) زیسته‌اند.
در تمام این دوران که اهل حدیث در یک طرف و اشاعره در طرف دیگر بودند، هرگز "سلف" و "سلفیه" به عنوان مذهب مطرح نبود تا اینکه ابن‌تیمیه دعوت به شیوه سلف را شعار مکتب خود ساخت، ولی در عین حال از کلمه "سلفیه" بهره نمی‌گرفت و می‌گفت، ما تابع "اهل سنت و جماعت" هستیم که در سه قرن نخست (از سال ۱۱ تا ۳۰۰ هـ‌ ق) زیسته‌اند.
خط ۴۰: خط ۵۲:


سلفی‌گری در نجد موجی از تند‌روی و سخت‌گیری به راه انداخت و آنان کم کم به تکفیر همه مسلمانان پرداخت و گاهی برای ساکت کردن مخالفان، شیعه را تکفیر کرده و اشاعره و صوفیه و مذاهب دیگر را اهل بدعت ‌خواندند و مدعی ‌شدند که اسلام ناب محمدی در اختیار سلف بوده و فهم آنان از کتاب و سنت برای همگان حجت است و هر کس از این راه عدول کند، بدعت‌گذار یا خارج از اسلام است.
سلفی‌گری در نجد موجی از تند‌روی و سخت‌گیری به راه انداخت و آنان کم کم به تکفیر همه مسلمانان پرداخت و گاهی برای ساکت کردن مخالفان، شیعه را تکفیر کرده و اشاعره و صوفیه و مذاهب دیگر را اهل بدعت ‌خواندند و مدعی ‌شدند که اسلام ناب محمدی در اختیار سلف بوده و فهم آنان از کتاب و سنت برای همگان حجت است و هر کس از این راه عدول کند، بدعت‌گذار یا خارج از اسلام است.
== منبع ==
== سلفیه در بیان علمای معاصر ==
[https://www.mashreghnews.ir/news/176518/%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%B7%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86 سایت مشرق]


=== دیدگاه طالبان ===
نور احمد اسلام جار، از رهبران فعلی طالبان و استاد حدیث دارالعلوم اسلامیه هرات با تفکری دیوبندی در کتاب «معتمد ماترید من معتقد ماترید» درباره اطلاق لفظ سلفیه <ref>(نور احمد اسلام جار، «معتمد ماترید من معتقد ماترید»، ص۳۹-۴۰)</ref> می نویسد: «اکنون فرقه ای از غلات و افراطیون در اثبات صفات، خودشان را سلفیه می نامند و عموم مردم آنان را وهابیت می نامند. برخی از آنها افکاری دارند که مضر به دین است و خدا به آنان شرح صدر بدهد برای قبول حق. این طایفه هر نوع تأویلی را منکرند. ابن عثیمین حتی تاویل جزئی را نمی پذیرد و حال آن که تأویل در بعضی از صور از سلف ثابت است و حتی از صحابه رسیده است. وهابی ها هر حدیثی که شائبه تجسیم دارد را می پذیرند و لوازم صفات بشری و جسمی را قائل هستند.
=== دیدگاه دیوبندی ===
مولانا محمد عمر سربازی ایرانی می گوید: «به گمانم سلفیه معاصر، در اعتقادات خودشان از سلف تبعیت می کنند (نه از سلف). اصل این است که فرقی میان سلف و خلف نیست و وهابی ها نسبت به سایر فرقه های اهل سنت تندرو هستند. خلف و سلف همه اهل سنت هستند و فرق این دو این است که خلف بیشتر در تاویل فرو رفتند و اهل تاویل نام گرفتند و سلف کمتر در تاویل فرو رفتند و اهل تفویض نام گرفتند. خلف اصل صفت را قبول دارند و سلف هم معتقد به تأویل هستند هر جا لازم است».
==== نقد این دو بیان ====
به نظر می رسد نویسنده دیوبندی و طالبانی این گفتار فقط وهابی را سلفی می داند و این دو را عین یکدیگر دانسته و شاخصه آن را نفی مطلق تأویل می داند. بنابراین شاخصه سلفی بودن نزد این نویسنده، نفی مطلق تأویل است که فقط در نزد وهابیان وجود دارد. نکته دیگر این است که کلمه سلفی نزد دیوبندیان و طالبان، کلمه مثبتی نیست. <ref>سلفیه چه کسانی هستند؟ (قسمت ششم) مهدی فرمانیان➣https://eitaa.com/muslimnair مُسْلِمْنا</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
== منابع ==
* [https://www.mashreghnews.ir/news/176518/%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%B7%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86 سایت مشرق]
* سلفیه چه کسانی هستند؟ (قسمت ششم) مهدی فرمانیان➣https://eitaa.com/muslimnair
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
{{فرق و مذاهب}}
confirmed
۲٬۱۹۳

ویرایش